خانه » همه » مذهبی » بایسته‌های جنبش دانشجویی در دهه عدالت و پیشرفت

بایسته‌های جنبش دانشجویی در دهه عدالت و پیشرفت


بایسته‌های جنبش دانشجویی در دهه عدالت و پیشرفت

۱۳۹۳/۰۹/۱۷


۱۲۵ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - بایسته‌های جنبش دانشجویی در دهه عدالت و پیشرفتجنبش دانشجویی اگر می خواهد پیشرو باشد، بایستی گرفتار مسائل جناحی و حزبی نشده و نقطه کانونی فعالیت آن پیرامون سه محور عمده «آرمانگرایی»، «عدالت طلبی» و «جنبش نرم افزاری و تولیدعلم» متمرکز گردد

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - بایسته‌های جنبش دانشجویی در دهه عدالت و پیشرفتجنبش دانشجویی اگر می خواهد پیشرو باشد، بایستی گرفتار مسائل جناحی و حزبی نشده و نقطه کانونی فعالیت آن پیرامون سه محور عمده «آرمانگرایی»، «عدالت طلبی» و «جنبش نرم افزاری و تولیدعلم» متمرکز گردد

دانشگاه و دانشگاهیان در هر جامعه ای بخشی از موتور محرک های اصلی آن جامعه هستند، زیرا دانشگاه محل تربیت نسل جوان هر کشور است، نسلی که در آینده ای نه چندان دور چرخ های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … آن مملکت را در دست خواهند گرفت. از این رو، آنچه در ارتباط با دانشگاه، دانشگاهیان و تشکل های دانشجویی بیش از هر چیز حائز اهمیت است، فعالیت در چارچوب اصول اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن جامعه است. به گونه ای که حاصل کار دانشگاه بایستی به تقویت اصول مذکور منجر شود، زیرا در این صورت است که می توان امیدوار بود که مجموعه دانشگاه و جامعه دانشگاهی از عهده ی مسئولیت های خطیر خود برآید. در این میان، یکی از ارکان و محورهای عمده در دانشگاه که می تواند در زمینه های مذکور موثر و مفید باشد، تشکل ها و جنبش های دانشجویی هستند. طبیعتا در ارتباط با نظامی مانند جمهوری اسلامی ایران، انتظار از جنبش دانشجویی این است که متناسب با شرایط زمان و مکان به ایفای مسئولیت های خویش در قبال انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازد و این یعنی جنبش دانشجویی بایستی پایگاهی اساسی برای انقلاب و نظام اسلامی در محیط دانشگاه باشد. با این مقدمه، پس از اشاره مختصری به تاریخ جنبش دانشجویی در ایران و بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به مهمترین انتظارات و بایسته های جنبش دانشجویی در شرایط کنونی می پردازیم.

اگرچه سابق تشکیل جنبش دانشجویی در ایران تقریبا مصادف با تأسیس نظام آموزش عالی در ایران و بویژه به پس از تأسیس دانشگاه تهران ��ر می گردد اما در ارتباط با جنبش دانشجویی و انقلاب اسلامی ایران بایستی گفت که جنبش دانشجویی در دو مقطع تاریخی حساس ایفاگر نقش برجسته ای بوده است؛ یکی از این دو، در 16 آذر 1332 به وقوع پیوست. در این روز که بعدها به عنوان روز دانشجو نامگذاری شد، دانشجویان با صدور بیانیه و برپایی تظاهرات به ورود نیکسون، معاون ریاست جمهوری آمریکا، و بازگشایی مجدد سفارت انگلستان اعتراض کردند که با هجمه سنگین نظامیان و سرکوب وحشیانه اعتراضات، سه نفر از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. اهمیت این حرکت اعتراضی دانشجویان از آنجا ناشی می شود که در شرایطی که هنوز حدود چهار ماه از کودتای 28 مرداد 1332 نگذشته بود و رژیم شاه با این تصور که توانسته همه مخالفان را از عرصه خارج سازد و در شرایطی که سایر گروه ها و تشکل ها در لاک خود فرورفته بودند و همچنین در شرایطی که بیگانگان زمینه را برای استثمارگری مجدد خود فراهم دیده بودند، جنبش دانشجویی با این اعتراض خود، عمق بصیرت و روحیه استکبارستیزی خود را به نمایش گذاشت و نشان داد که حتی در اوج شرایط خفقان، ملت ایران زنده است و با استکبارگری و استثمارگری مبارزه می کند.

نقطه اوج دیگر جنبش دانشجویی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 13 آبان 1358 با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به نمایش گذاشته شد. در این برهه، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در اعتراض به مواضع براندازانه و تحرکات جاسوسی آمریکا در ایران، با تسخیر لانه جاسوسی این کشور در تهران ضمن اعتراض و واکنش نسبت به تحرکات آمریکا علیه انقلاب اسلامی، برگ دیگری از استکبار ستیزی و انقلابی گری خود را به نمایش گذاشتند. اهمیت این حرکت دانشجویان تا جایی بود که امام خمینی(ره) آن را انقلاب دوم، انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نام نهادند. از این پس نیز دانشجویان در سایر برهه ها و مراحل حساس از جمله با حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل به وظایف خویش در قبال انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران بخوبی عمل کردند و به عبارتی، بازوی قدرتمند نظام اسلامی در مواجهه با مشکلات و مسائل گوناگون و عبور موفق از آنها بودند.

با این وجود، با توجه به رویکرد ضد استکباری جنبش دانشجویی و نقش برجسته آن در تقویت انقلاب و نظام اسلامی، طبیعی بود که نظام سلطه سعی کند در این جنبش اصیل به قصد به انحراف کشاندن از مسیر اصلی، نفوذ کند تا به مقاصد استکباری خود جامه عمل بپوشاند.

مکانیزم نفوذ در این جنبش نیز در قالب ایجاد انحراف در باورهای دینی و فرهنگی و سوق دادن آن از مسیر دین مداری و مردم سالاری دینی به «لیبرال دمکراسی» بوده است. از این رو، در سال های دهه هفتاد که نئولیبرالیسم در قالب روشنفکری دینی رشد پیدا کرده بود، به کمک جنبش دانشجویی خصوصاً دفتر تحکیم وحدت گسترش مضاعف یافته و گفتمان هژمون جنبش دانشجویی تغییرات وسیع پیدا کرد. در این زمان است که در جنبش دانشجویی، آزادی جای عدالت خواهی، پلورالیسم دینی و نوعی سکولاریسم جای اسلام ناب محمدی، تساهل و تسامح و حتی حمایت از رابطه با آمریکا جای استکبارستیزی، واقع گرایی در سیاست خارجی و حفظ منافع ملی جای دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان می‌نشیند و ایدئولوژی ستیزی اوج می‌گیرد.

با این وجود، اگر چه با نفوذ برخی مهره ها در مقاطعی به بعضی از تشکل های دانشجویی که خود را به جنبش اصیل دانشجویی نسبت دادند، کوشش شد اینگونه وانمود شود که در مواضع جریان اصیل جنبش دانشجویی پارادوکس به وجود آمده است، ولی بنیان حرکت اصیل جنبش دانشجویی در ایران برخلاف خواسته های برخی وادادگان داخلی و استکبار جهانی، در جهت تحکیم مبانی و باورهای اصیل جامعه رو به جلو است. به گونه ای که نمودهای آن را اکنون در بسیج دانشجویی و یا انجمن اسلام دانشجویان مستقل و سایر تشکل های همسو مشاهده می کنیم.

در ارتباط با بخش پایانی نوشتار حاضر نیز باید گفت که طبیعتا عوامل بوجود آورنده، می توانند عوامل بقا و شکوفایی نیز باشند و در این مورد در ارتباط با جنبش دانشجویی باید گفت که آنچه بیش از همه با نام جنبش دانشجویی گره خورده است، استکبارستیزی، عمل به وظایف انقلابی و حرکت در راستای تحقق آرمان‌ها، در عین توجه و در نظر گرفتن واقعیت هاست. از این رو، جنبش دانشجویی، در شرایط کنونی نیز بایستی با درک صحیح شرایط زمان و مکان، همچنان به همان حوزه ی اصالت های خود(عوامل اصلی شکل دهنده به هویت خود) توجه داشته باشد و در چارچوب آنها و برای تحقق آنها فعالیت کند. ضمن اینکه بایستی به این نکته نیز توجه کرد که در شرایط کنونی نه تنها از حجم انتظاراتی که متوجه جنبش دانشجویی است، کاسته نشده است، بلکه قرار گرفتن نظام اسلامی در شرایط پیچ تاریخی، بر حجم انتظارات از جنبش راستین دانشجویی می افزاید و در این شرایط، انتظار آن است که جنبش دانشجویی بتواند بازوی توانمند نظام در تحقق و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی و ایده تقوت ساخت درونی نظام باشد. همانگونه که در مقاطع حساس پیشین نیز این جنبش ایفاگر نقش های بی بدیلی بوده است.

نکته دیگر اینکه جنبش دانشجویی جریانی فراجناحی و فراگروهی است و گرچه در برخی مقاطع، گروه‌هایی با انگیزه های خاص خود خواستند وانمود کنند که این جنبش را نمایندگی می نمایند، ولی پس از شفاف شدن صحنه ها، مشخص می شد که این جنبش جریانی اصیل، گسترده و پویاست و هرگز محدود به یک یا چند طیف و گروه خاص نمی باشد. از این رو، این جنبش اگر می خواهد پیشرو باشد، بایستی گرفتار مسائل جناحی و حزبی نشده و نقطه کانونی فعالیت آن پیرامون سه محور عمده «آرمانگرایی»، «عدالت طلبی» و «جنبش نرم افزاری و تولیدعلم» متمرکز باشد که این سه در مجموع می‌توانند به انتظارات فوق الذکر جامه عمل بپوشانند. در پایان و به عنوان جمعبندی نیز به دو نکته اشاره می کنیم:

1- جنبش دانشجویی به دلیل جایگاه والای خویش و همچنین آفاتی که آن را تهدید می کند لازم است همواره با دید آسیب شناسی به درون و پیرامون خود نگاهی ژرف اندیشانه داشته باشد تا نه تنها در دام آفات گرفتار نشود، بلکه حتی بتواند بر دام های محتمل نیز فایق آید.

2- تداوم و پویایی جنبش دانشجویی و ادای مسئولیت های آن در قبال انقلاب و نظام اسلامی مستلزم آن است تا این جنبش با احساس تعهد و مسئولیت انقلابی و به فراخور شرایط زمان و مکان بتواند پیوسته توانمندی‌ها و ظرفیت های خود را بروز رسانی کرده و در خدمت تحقق آرمان های والای انقلاب اسلامی قرار دهد.

بصیرت،مصطفی قربانی

شنبه 15 آذر 1393

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد