بحث علمی امام صادق علیهالسلام و ابوحنیفه
۱۳۹۲/۰۶/۳۰
–
۵۹۸ بازدید
مناظره حضرت امام صادق علیهالسلام با ابوحنیفه لطفا بازگو کنید.
(مناظره حضرت امام صادق علیهالسلام با ابوحنیفه) امام جعفر صادق ( علیهالسلام) جهت معرفی اسلام و مبانی تشیع، مناظرات متعدد با سران و پیروان این فرقهها و مسلکها داشت و طی آن با استدلالهای متین و منطق استوار، پوچی عقاید آنان و حقانیت مکتب تشیع را ثابت میکرد.
از میان مناظرات گوناگون امام، به عنوان نمونه، مناظرهی آن حضرت را با «ابوحنیفه» پیشوای فرقهی حنفی: از نظر خوانندگان محترم میگذرانیم :
روزی ابو حنیفه برای ملاقات با امام صادق ( علیهالسلام) به خانهی امام آمد و اجازهی ملاقات خواست. امام اجازه نفرمودند.
ابوحنیفه میگوید: دم در، مقداری توقف کردم تا اینکه عدهای از مردم کوفه آمدند و اجازهی ملاقات خواستند. امام به آنها اجازه فرمودند. من هم با آنها داخل خانه شدم، وقتی به حضورش رسیدم, گفتم:
شایسته است که شما نمایندهای به کوفه بفرستید و مردم آن سامان را از ناسزاگفتن به اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) نهی کنید، بیش از ده هزار نفر در این شهر به یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله)ناسزا میگویند.
امام فرمودند: مردم از من نمیپذیرند.
گفت: چگونه ممکن است سخن شما را نپذیرند، در صورتی که شما فرزند پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)هستید؟
فرمودند: تو خود یکی از همانهایی هستی که گوش به حرف من نمیدهی. مگر بدون اجازهی من داخل خانه نشدی و بدون اینکه بگویم ننشستی و بیاجازه شروع به سخن گفتن ننمودی؟ سپس حضرت فرمودند:
شنیدهام که تو بر اساس قیاس فتوا میدهی؟
گفت: آری.
فرمودند: وای بر تو! اولین کسی که بر این اساس نظر داد شیطان بود؛ وقتی که خداوند به او دستور داد به آدم سجده کند, گفت: « من سجده نمیکنم، زیرا مرا از آتش آفریدی و او را از خاک و آتش گرامیتر از خاک است.»
به نظر تو کشتن کسی به ناحق مهمتر است یا زنا؟
گفت: کشتن کسی به ناحق.
فرمود: پس چرا برای اثبات قتل، دو شاهد کافی است، ولی برای ثابت نمودن زنا چهار گواه لازم است؟ آیا این قانون اسلام با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: بول کثیفتر است یا منی؟
گفت: بول.
فرمودند: پس چرا خداوند در مورد اول مردم را به وضو امر کرده ولی در مورد دوم دستور داده غسل کنند؟ آیا این حکم با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: نماز مهمتر است یا روزه؟
گفت: نماز.
فرمودند: پس چرا بر زن حائض قضای روزه واجب است ولی قضای نماز واجب نیست؟ آیا این حکم با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: آیا زن ضعیفتر است یا مرد؟
گفت: زن.
حضرت فرمودند: پس چرا ارث مرد دو برابر ارث زن است؟ آیا این حکم با قیاس سازگار است؟
گفت: نه.
فرمودند: چرا خداوند دستور داده است که اگر کسی ده درهم سرقت کرد، دستش قطع شود، در صورتی که اگر کسی دست کسی را قطع کند، دیهی آن پانصد درهم است؟ آیا این با قیاس سازگار است؟
گفت: نه.
فرمودند: شنیدهام که این آیه را: «ولتسئلن یومئذ عن النعیم» یعنی « در روز قیامت به طور حتم از نعیم سؤال میشود.» چنین تفسیر میکنی که : خداوند مردم را در مورد غذاهای لذیذ و آبهای خنک که در فصل تابستان میخورند، مؤاخذه میکند.
گفت: درست است. من این آیه را چنین معنا کردهام.
فرمودند: اگر شخصی تو را به خانهاش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد به خاطر این پذیرایی بر تو منت گذارد، دربارهی چنین کسی چگونه قضاوت میکنی؟
گفت: میگویم آدم بخیلی است.
فرمودند:آیا خداوند بخیل است؟
گفت: پس مقصود از نعیم که قرآن میگوید انسان دربارهی آن مؤاخذه میشود چیست؟
فرمودند: مقصود، نعمت دوستی ما خاندان رسالت است.( مجلسی، بحارالانوار: تهران دارالکتاب الاسلامیه ج ۱، ص)
از میان مناظرات گوناگون امام، به عنوان نمونه، مناظرهی آن حضرت را با «ابوحنیفه» پیشوای فرقهی حنفی: از نظر خوانندگان محترم میگذرانیم :
روزی ابو حنیفه برای ملاقات با امام صادق ( علیهالسلام) به خانهی امام آمد و اجازهی ملاقات خواست. امام اجازه نفرمودند.
ابوحنیفه میگوید: دم در، مقداری توقف کردم تا اینکه عدهای از مردم کوفه آمدند و اجازهی ملاقات خواستند. امام به آنها اجازه فرمودند. من هم با آنها داخل خانه شدم، وقتی به حضورش رسیدم, گفتم:
شایسته است که شما نمایندهای به کوفه بفرستید و مردم آن سامان را از ناسزاگفتن به اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) نهی کنید، بیش از ده هزار نفر در این شهر به یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله)ناسزا میگویند.
امام فرمودند: مردم از من نمیپذیرند.
گفت: چگونه ممکن است سخن شما را نپذیرند، در صورتی که شما فرزند پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)هستید؟
فرمودند: تو خود یکی از همانهایی هستی که گوش به حرف من نمیدهی. مگر بدون اجازهی من داخل خانه نشدی و بدون اینکه بگویم ننشستی و بیاجازه شروع به سخن گفتن ننمودی؟ سپس حضرت فرمودند:
شنیدهام که تو بر اساس قیاس فتوا میدهی؟
گفت: آری.
فرمودند: وای بر تو! اولین کسی که بر این اساس نظر داد شیطان بود؛ وقتی که خداوند به او دستور داد به آدم سجده کند, گفت: « من سجده نمیکنم، زیرا مرا از آتش آفریدی و او را از خاک و آتش گرامیتر از خاک است.»
به نظر تو کشتن کسی به ناحق مهمتر است یا زنا؟
گفت: کشتن کسی به ناحق.
فرمود: پس چرا برای اثبات قتل، دو شاهد کافی است، ولی برای ثابت نمودن زنا چهار گواه لازم است؟ آیا این قانون اسلام با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: بول کثیفتر است یا منی؟
گفت: بول.
فرمودند: پس چرا خداوند در مورد اول مردم را به وضو امر کرده ولی در مورد دوم دستور داده غسل کنند؟ آیا این حکم با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: نماز مهمتر است یا روزه؟
گفت: نماز.
فرمودند: پس چرا بر زن حائض قضای روزه واجب است ولی قضای نماز واجب نیست؟ آیا این حکم با قیاس توافق دارد؟
گفت: نه.
فرمودند: آیا زن ضعیفتر است یا مرد؟
گفت: زن.
حضرت فرمودند: پس چرا ارث مرد دو برابر ارث زن است؟ آیا این حکم با قیاس سازگار است؟
گفت: نه.
فرمودند: چرا خداوند دستور داده است که اگر کسی ده درهم سرقت کرد، دستش قطع شود، در صورتی که اگر کسی دست کسی را قطع کند، دیهی آن پانصد درهم است؟ آیا این با قیاس سازگار است؟
گفت: نه.
فرمودند: شنیدهام که این آیه را: «ولتسئلن یومئذ عن النعیم» یعنی « در روز قیامت به طور حتم از نعیم سؤال میشود.» چنین تفسیر میکنی که : خداوند مردم را در مورد غذاهای لذیذ و آبهای خنک که در فصل تابستان میخورند، مؤاخذه میکند.
گفت: درست است. من این آیه را چنین معنا کردهام.
فرمودند: اگر شخصی تو را به خانهاش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد به خاطر این پذیرایی بر تو منت گذارد، دربارهی چنین کسی چگونه قضاوت میکنی؟
گفت: میگویم آدم بخیلی است.
فرمودند:آیا خداوند بخیل است؟
گفت: پس مقصود از نعیم که قرآن میگوید انسان دربارهی آن مؤاخذه میشود چیست؟
فرمودند: مقصود، نعمت دوستی ما خاندان رسالت است.( مجلسی، بحارالانوار: تهران دارالکتاب الاسلامیه ج ۱، ص)