خانه » همه » مذهبی » بخشش گناه گذشته به دلیل چهل روز گناه نکردن

بخشش گناه گذشته به دلیل چهل روز گناه نکردن


بخشش گناه گذشته به دلیل چهل روز گناه نکردن

۱۳۹۲/۱۱/۲۱


۴۷۵۷ بازدید

آیا صحت دارد اگر انسان تا۴۰روز گناهی مرتکب نشود، گناهانی را که در گذشته مرتکب شده خدا میبخشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ما وقتی دانشجویانی مانند شما را می بینیم و می شنویم که نگرانی افتادن در حرام را دارند و می خواهند در همان جوانی حریم الهی را نگه دارند بسیار بسیار خوشحال می شویم
دوست عزیز آن اثری که با چهل روز گناه نکردن و اخلاص در اعمال، در انسان ظاهر می شود جوشش جشمه های علم و حکمت است که زبان و گوش و چشم او خدائی می شود و مانند معشوقش حکمت آمیز حرف می زند و حکمت آمیز حرف زدن هم بدین معناست که حرفهای بیهوده و به درد نخور و نیز حرف زیاد و پرچانگی نمی کنند کم می گوید و گزیده. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: هیچ بندهاى چهل روز را با اخلاص بسر نیاورد جز آنکه چشمههاى حکمت از قلب او بر زبانش جارى مىشود.ترجمه عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص: 126
اما در مورد آمرزش گناهان باید گفت که اولا فاصله ای به نام لحظه و دقیقه نیست تا چه رسد به روز آن هم چهل روز چرا که خدا همین که بنده تصمیم می گیرد از گناه پشیمان شود در همان لحظه تصمیم وی را بخشیده است و خودش گفته که وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ( سوره بقره آیه 186) یعنی و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، بگو من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را -به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مىکنم، پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند. که در این آیه فاصله بین دعا و استجابت آن نیامده و بنده اگر از خدا دعای آمرزش کند همان لحظه خدا می بخشد
و ثانیا اینکه:
هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : ((ان الله یغفر الذنوب جمیعا ; خداوند همه گناهان را می آمرزد. در برخى موارد مانند غیبت و تهمت طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امکان لازم است، ولى در مورد گناهانى همچون زنا، پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند براى توبه کافى است .
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است : « إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مىکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است ». خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگىهاى بندگان خاص خویش سخن مىگوید: «بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانى هستند که با خداوند معبودى دیگر را نمىخوانند و انسانى که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمىکشند و زنا نمىکنند و هر کس چنین کند، مجازاتى سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد و همیشه با خوارى در آن خواهند ماند؛ مگر کسانى که توبه کنند» و…(1 )
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مىفرماید » اِلاّ من تاب ...« یعنى کسى که از مجازات سخت و خلود در عذاب خفت بار استثنا شده است.(2) پس هر کس گناهى مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مىیابد، گناهانش به حسنات تبدیل مىگردد :
1. توبه یا بازگشت از گناه. کمترین مراتب توبه پشیمانى است. اگر توبه حقیقى تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمىگردد و همواره آن را انجام مىدهد .
2. عمل صالح. با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر مىشود و به توبه حقیقى یا توبه نصوح مىانجامد .
3. ایمان. مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکىها تبدیل شود؛ ولى براى مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایى کافى است و گناهانش را به حسنات تبدیل مىکند. از این رو، در آیه بعد مىفرماید : » وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً » ؛ « کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مىکند» (3 )
علامه طباطبایى مىفرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر مىدارد.(4) این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار مىآید. از این رو، علامه مىفرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مىگردد. امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریف » تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ با توبه نصوح به خدا باز گردید»(5) فرمود: بنده توبه کند سپس به گناه باز نگردد.(6 )
علامه طباطبایى مىفرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریره در انسان نباشد، کار زشت انجام نمىدهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتى را بر نمىتابد. پس کار زشت یا برخاسته از ذات شقى و خبیث است، یا ذاتى که در آن رگه هایى از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزى آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتى سعید که در آن شائبهاى از گناه و شقاوت نیست، تبدیل مىشود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون مىگردد و اعمال و آثار انسانى متناسب با ذاتى مىشود که با مغفرت و رحمت الاهى شکسته شده است.(7) مجموعه آنچه گفته شد، نشان مىدهد این توبه )توبه نصوح( حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبهاى عمل صالح هم بى هیچ تکلفى برون مىتراود. پارهاى از روایات ارکان توبه را چهار چیز شمردهاند :
1. ندامت قلبى
2. استغفار با زبان
3. کردار نیک و کنار گذاشتن گناه
4. عزم بر عدم بازگشت به گناه.8
توبهاى که در این آیه ذکر شده و به ضمیمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبدیل مىکند، توبهاى است که هرگز شکسته نشود. به کار بستن این راه کارها، براى تبدیل سیئات به حسنات، دشوار مىنماید؛ ولى ناممکن نیست و انسان نباید از رسیدن به این مرتبه نومید گردد .
بنابراین براى آنکه خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد و آنها را به حسنه تبدیل کند باید اولاً از انجام گناهان گذشته پیشمان بود؛ ثانیاً با اعمال صالح اثرات توبه را در وجود خود مستقر سازیم .
نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند .
حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد :
خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد » ( تفسیر نمونه، ج 24، ص 295 ).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است : « التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند » ( همان، ص 296 ).
پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد .
اگر کسی موفق به توبه واقعی می شود، باید مطمئن باشد که خداوند، مهربان و بخشنده است و گناهان گذشته او را بخشیده و می تواند زندگی تازه ای برای خود برنامه ریزی کند و تولد دوباره ای را تجربه کند، تولد و زندگی ای که محصول آن رضایت خداوند دردنیا و آخرت و سعادت جاودان باشد .
ادای حقوق :
انسانى که حقى را از کسى ضایع کرده، باید به یکى از صورتهاى زیر جبران کند :
الف. گناه مالی :
اگر امر مالى بوده مثل این که پولى را از کسى غصب کرده، یا سرقت نموده، یا در معامله کم فروشى کرده، یا پول زیادترى گرفته است(: 1- در صورتى که طرف را مىشناسد، رضایتش را حاصل کند .
اگر صاحبش را نمىشناسد از طرف او به فقرا صدقه بدهد .
اگر صاحبش فوت کرده به ورثه او رجوع نماید و از آنها رضایت بطلبد .
اگر فعلاً قدرت مالى ندارد، هر وقت قدرت مالى پیدا کرد در اولین فرصت حق مردم را بدهد .
اگر نتوانست، وصیت کند تا بعد از مرگش ورثه رضایت صاحب مال را جلب کنند (البته علاوه بر این کار، توبه واقعى به درگاه خدا هم لازم است ).
در صورتى که به هیچ وجه امکان نداشت، اگر توبه واقعى نماید، امید است خداوند عالم او را ببخشد و طورى صاحب حق را راضى نماید .
ب. گناه آبرویی :
اما اگر حقى که از دیگران ضایع کرده، جنبه آبرویی و عرضى داشته است (مثلاً غیبت کسى را کرده یا تهمت زده است) در صورت امکان باید رضایت آن شخص را حاصل کند و اگر یقین به او موجب فساد مهمترى (مثل قتل یا زد و خورد و اختلاف شدید و … مىشود) لازم نیست به او بگوید بلکه باید توبه واقعى کند و براى آن شخص طلب مغفرت نماید .
ج: گناه جنسی :
اگر لواط باشد تنها توبه کفایت می کند، اما اگر زنا باشد و دختر باکره باشد اگر به اجبار باشد باید مهر المثل و دیه پرداخت شود اما اگر به اجبار نباشد و دختر باکره نباشد تنها توبه کفایت می کند و در مورد پرداخت دیه و مهر المثل اگر دسترسی به شخص نیست باید مبلغ آن با اجازه مجتهد به فقیر صدقه داده شود .
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی :
– ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی
– ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر
– نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی
– مقالات، استاد محمد شجاعی
————————-
پى نوشتها :
1. فرقان(25): آیه 70 63 .
2. المیزان، ج 16، ص 242 .
3. المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج 15، ص 242 .
4. المیزان، ج 15، ص 243 .
5. تحریم(8 :(66 .
6. میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، ج 1، ص 552 .
7. المیزان، ج 15، ص 243 .
8. میزان الحکمه، ج 1، ص 548 .

 

 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد