خانه » همه » مذهبی » برتری علی(ع) بر دیگر صحابه

برتری علی(ع) بر دیگر صحابه


برتری علی(ع) بر دیگر صحابه

۱۳۹۷/۰۲/۰۶


۱۱۶۵ بازدید

دلایل برتری امیرالمومنین علی(ع) بر دیگر صحابه چیست؟

برخی از دلایل برتری حضرت علی علیه السلام بر تمام صحابهامام علی(ع) برادر پیامبر(ص)
حاکم نیشابوری از عبدالله بن عمر روایت کرده است: پیامبر(ص) بین اصحاب خود عقد اخوّت بست: ابوبکر را برادر عمر، طلحه را برادر زبیر و عثمان را برادر عبدالله بن عوف قرار داد. علی(ع) عرض کرد: ای رسول خدا! بین اصحاب عقد اخوت بستی، پس برادر من کیست؟ پیامبر(ص) فرمود: تو برادر منی در دنیا و آخرت.( المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 14 و… .)
استاد توفیق ابو علم ـ وکیل اول وزارت دادگستری مصر ـ می نویسد: «این عمل پیامبر دلالت بر برتری امام علی(ع) بر جمیع صحابه دارد، و نیز دلالت بر این که غیر از علی(ع) کسی دیگر کفو همتای رسول خدا(ص) نیست».( الامام علی بن ابی طالب، ص 43.)
استاد خالد محمّد خالد مصری می نویسد: «چه می گویید در حق شخصی که رسول خدا(ص) او را از بین اصحابش انتخاب نمود تا آن که در روز عقد اخوّت او را برادر خود برگزید. چه بسیار ابعاد و اعماق ایمان آن حضرت گسترده بود، که پیامبر(ص) او را بر سایر صحابه مقدم داشته و به عنوان برادر برگزیده است».( فی رحاب علی،)
استاد عبدالکریم خطیب مصری می نویسد: «این اخوت و برادری را که پیامبر(ص) تنها به علی(ع) مرحمت نمود بی جهت نبود، بلکه به امر خداوند و به جهت فضل او بوده است».( علی بن ابی طالب(ع)، بقیة النبوة و خاتم الخلافة، ص 110.)
ـ امام علی(ع) مولود کعبه
حاکم نیشابوری می نویسد: «اخبار متواتره دلالت دارد بر این که فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ـ کرّم الله وجهه ـ را داخل کعبه به دنیا آورد».( المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 550، ح 6044.)
خانم دکتر سعاد ماهر محمّد از نویسندگان اهل سنت می گوید: «امام علی(ع) بی نیاز از ترجمه و تعریف است. و بس است ما را از تعریف این که آن حضرت در کعبه متولد شد، و در منزل وحی تربیت یافت و تحت تربیت قرآن کریم قرار گرفت…»( مشهد الإمام علی(ع) فی النجف، ص 6.)
ـ امام علی(ع) و تربیت الهی
حاکم نیشابوری می نویسد: «از نعمت های خداوند بر علی بن ابی طالب(ع) تقدیری بود که برای آن حضرت مقدر داشت. قریش در مشکلات بی شماری قرار گرفته بودند. ابوطالب(ع) اولاد زیادی داشت، رسول خدا(ص) به عمویش عباس که از تمام بنی هاشم ثروتمندتر بود، فرمود: ای اباالفضل! برادر تو ابوطالب عیالمند است و زندگی سختی دارد، نزد او رویم تا از بار او بکاهیم: من یکی از فرزندان او را برمی گزینم و تو نیز فرزند دیگری را انتخاب کن تا تحت کفالت خود قرار دهیم. عباس قبول کرد و هر دو به نزد ابوطالب آمدند و بعد از طرح تقاضای خود، ابوطالب عرض کرد: عقیل را نزد من بگذارید و هر کدام از فرزندها را که خواستید می توانید انتخاب کنید. پیامبر(ص) علی(ع) را انتخاب کرد و عباس، جعفر را. علی(ع) تا هنگام بعثت با پیامبر(ص) بود و از او پیروی کرده و او را تصدیق می نمود… .
پیامبر(ص) برای نماز به مسجد می آمد، و به دنبالش علی(ع) و خدیجه(ع) می آمدند و با آن حضرت در ملأ عام نماز می گزاردند، در حالی که غیر از این سه نفر کسی دیگر نمازگزار نبود.»( المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 183؛ مسند احمد، ج 1، ص 209 و تاریخ طبری، ج 2، ص 311.)
عبّاد بن عبدالله می گوید: از علی(ع) شنیدم که فرمود: من بنده خدا و برادر رسول اویم. من صدیق اکبرم، این ادعا را کسی بعد از من نمی کند مگر آن که دروغگو و تهمت زننده است. من هفت سال قبل از مردم با پیامبر(ص) نماز گزاردم.( تاریخ طبری، ج 2، ص 56.)
ـ امام علی(ع) بر هیچ بتی سجده نکرد
استاد احمد حسن باقوری وزیر اوقاف مصر می نویسد: «اختصاص امام علی(ع) از بین صحابه به کلمه «کرم الله وجهه» به جهت آن است که او هرگز بر هیچ بتی سجده نکرده است…»( عبقریة الامام علی(ع)، ص 43.)
استاد عباس محمود عقّاد می نویسد: «به طور مسلّم علی(ع) مسلمان متولد شد، زیرا او تنها کسی بود که دو چشمش را بر اسلام باز نمود، و هرگز شناختی از عبادت بت ها نداشت».( «علّموا أولادکم محبّة آلَ بیت النبیّ(ع)»، ص 101.)
دکتر محمّد یمانی می نویسد: «علی بن ابی طالب همسر فاطمه، صاحب مجد و یقین دختر بهترین فرستادگان ـ کرّم الله وجهه ـ کسی که برای هیچ بتی تواضع و فروتنی نکرد.»( علیّ امام الأئمة، ص 9.)
همین فضیلت را دکتر محمّد بیوّمی مهران استاد دانشکده شریعت در دانشگاه امّ القری در مکه مکرمه، و خانم دکتر سعاد ماهر نیز بیان کرده است. (علی بن ابی طالب(ع)، ص 50؛ مشهد الامام علی فی النجف، ص 36.)
-امام علی(ع) اوّلین مؤمن
پیامبر(ص) در مورد علی(ع) به حضرت زهرا(ع) فرمود: «همانا او اولین شخصی است از اصحابم که به من ایمان آورد». (مسند احمد، ج 5، ص 662، ح 19796؛ کنز العمال، ج 11، ص 605، ح 23924 و… .)
ابن ابی الحدید می نویسد: «چه بگویم در حق کسی که پیشی گرفت از دیگران به هدایت، به خدا ایمان آورد و او را عبادت نمود، در حالی که تمام مردم سنگ را می پرستیدند…».( شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 260.)
ـ امام علی(ع) محبوب ترین خلق به سوی خداوند
ترمذی به سندش از انس بن مالک نقل کرده که فرمود: نزد رسول خدا(ص) پرنده ای بریان شده قرار داشت، پیامبر(ص) عرض کرد: بار خدایا محبوب ترین خلقت را به سوی من بفرست تا با من از این پرنده میل نماید، در این هنگام علی آمد و با پیامبر(ص) تناول نمود.( صحیح ترمذی، ج 5، ص 595)
استاد احمد حسن باقوری می نویسد: «اگر کسی از تو سؤال کند که به چه دلیل مردم علی را دوست می دارند؟ بر توست که در جواب او بگویی: بدان جهت است که خدا علی(ع) را دوست می دارد.»( علی امام الأئمة، ص 107.)
ـ علی و پیامبر از یک نور
رسول خدا(ص) فرمود: من و علی بن ابی طالب چهار هزار سال قبل از آنکه حضرت آدم خلق شود نزد خداوند نور واحدی بودیم، هنگامی که خداوند آدم را خلق کرد، آن نور دو قسمت شد: جزئی از آن، من هستم و جزء دیگرش علی است(تذکرة الخواص، ص 46.)
ـ امام علی(ع) زاهدترین مردم
استاد عباس محمود عقّاد می نویسد: «در میان خلفا، در لذّت بردن از دنیا، زاهدتر از علی(ع) نبوده است…».) عبقریة الامام علی، ص 29.(
ـ امام علی(ع) شجاع ترین صحابه
استاد علی جندی، و محمّد ابوالفضل ابراهیم، و محمّد یوسف محجوب در کتاب خود «سجع الحمام فی حکم الامام» می نویسد: «او سیّد مجاهدین بود و در این امر منازعی نداشت. و در مقام او همین بس که در جنگ بدر ـ بزرگ ترین جنگی که در آن رسول خدا(ص) حضور داشت ـ هفتاد نفر از مشرکان کشته شدند، که نصف آنها را علی(ع) و بقیه را مسلمانان و ملائکه کشتند. او کسی بود که در جنگ ها زحمات زیادی را متحمل شد. وی پیش تاز مبارزان در روز بدر بود. و از جمله کسانی بود که در جنگ احد و حنین ثابت قدم ماند. او فاتح و شجاع خیبر و قاتل عَمر بن عبدوَدّ سواره خندق و مرحب یهودی بود».( سجع الحمام فی حکم الامام، ص 18.)
عباس محمد عقّاد می نویسد، «مشهور است که علی با کسی تن به تن نشد مگر آن که او را به زمین زد. و با کسی مبارزه نکرد مگر آن که او را به قتل رسانید.»( عبقریة الامام علی، ص 15.)
دکتر محمّد عبده یمانی در توصیف امام علی(ع) می نویسد: «او شجاع و پیش تازی بود که برای سلامتی و حفظ رسول خدا(ص) در روز هجرت، جانش را در طبق اخلاص گذاشت؛ آن هنگامی که به جای پیامبر(ص) در بستر او خوابید…».( علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبّی، ص 109.)
ـ امام علی(ع) داناترین صحابه
امام علی(ع) داناترین اهل زمان خود بود و این مطلب را از جهاتی می توان به اثبات رساند:
الف) تصریح پیامبر(ص)
پیامبر(ص) فرمود: «أعلم امّت بعد از من علی بن ابی طالب است».( مناقب خوارزمی، ص 40.)
ترمذی از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: «من خانه حکمتم و علی درب آن است».( صحیح ترمذی، ج 5، ص 637.)
پیامبر(ص) فرمود: «من شهر علمم و علی درب آن است، پس هر کس طالب علم من است باید از درب آن وارد شود.»( المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 127.)
احمد بن حنبل از پیامبر(ص) نقل کرده که به فاطمه(ع) فرمود: «آیا راضی نمی شوی که من تو را به کسی تزویج کنم که اولین مسلمان است و علمش از همه بیشتر و حکمش از همه عظیم تر است».( مسند احمد، ج 5، ص 26؛ مجمع الزوائد، ج 5، ص 101.)
ب) اعتراف صحابه به اعلمیّت امام علی(ع)
عایشه می گوید: «علی اعلم مردم به سنت است».( تاریخ ابن عساکر، ج 5، ص 62؛ اسد الغابة، ج 4، ص 22.)
ابن عباس می گوید: «عمر در خطبه ای که ایراد کرد، گفت: علی در قضاوت بی مانند است».( تاریخ ابن عساکر، ج 3، ص 36؛ مسند احمد، ج 5، ص 113 و طبقات ابن سعد، ج 2، ص 102.)
امام حسن(ع) بعد از شهادت پدرش امام علی(ع) فرمود: «همانا روز گذشته از میان شما شخصی رفت که سابقین و لاحقین به علم او نرسیدند»( مسند احمد، ج 1، ص 328 و…)
عباس محمود عقاد می نویسد: «امّا در قضاوت و فقه: مشهور آن است که حضرت علی(ع) در قضاوت و فقه و شریعت پیش تاز بود و بر دیگران سابق… هرگاه بر عمر بن خطاب مسئله دشواری پیش می آمد، می گفت: این قضیه ای است که خدا کند برای حلّ آن ابالحسن به فریاد ما برسد».( عبقریة الامام علی، ص 195.)
ج) رجوع جمیع علوم به امام علی(ع)
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: «مبادی جمیع علوم به او باز می گردد. او کسی است که قواعد دین را مرتب و احکام شریعت را تبیین کرده است. او کسی است که مباحث عقلی و نقلی را تقریر نموده است».( شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 17.)آن گاه کیفیت رجوع هر یک از علوم را به امام علی(ع) توضیح می دهد.
ـ امام علی(ع) بت شکن زمان
امام علی(ع) می فرماید: «با رسول خدا(ص) حرکت کردیم تا به کعبه رسیدیم. ابتدا رسول خدا(ص) بر روی شانه من سوار شد و فرمود: حرکت کن. من حرکت نمودم و هنگامی که رسول خدا(ص) ضعف مرا مشاهده کرد، فرمود: بنشین و من نیز نشستم. پیامبر(ص) از روی دوش من پایین آمده بر زمین نشست و فرمود: تو بر دوش من سوار شو. بر دوش او سوار شدم. و به سطح کعبه رسیدم. حضرت می فرماید: در آن هنگام گمان می کردم که اگر بخواهم می توانم به افق آسمان ها برسم. بالای کعبه رفتم بر روی بام تمثالی طلا یا مس دیدم، به فکر افتادم چگونه آن را نابود سازم، آن را چپ و راست و جلو و عقب کردم تا بر آن دسترسی یابم. پیامبر(ص) فرمود: او را بر زمین بیانداز. من نیز آن را از بالای بام کعبه پایین انداخته و به مانند کوزه که بر زمین می خورد و خُرد می شود، آن را شکستم. آن گاه از بام کعبه پایین آمده با سرعت فرار نمودیم، تا آن که در اتاق هایی مخفی شدیم تا کسی ما را نبیند.»( مستدرک حاکم، ج 2، ص 366؛ مسند احمد، ج 1، ص 84؛ کنز العمال، ج 6، ص 407؛ تاریخ بغداد، ج 13، ص 302 و…)
در پایان نقل یک مناظره زیبا خالی از لطف نمی باشد:
مناظره فضال بن حسن با ابو حنیفه
عصر امام صادق ـ علیه السّلام ـ و ابوحنیفه (رئیس مذهب حنفی) بود، ابوحنیفه در مسجد کوفه برای شاگردانش تدریس می‌کرد. یکی از شاگردان هوشمند امام صادق ـ علیه السّلام ـ به نام «فضّال بن حسن» با یکی از دوستانش گردش می‌کردند تا به آن مسجد رسیدند، دیدند جمعی در اطراف ابوحنیفه حلقه زده‌اند، و او برای آن‌ها درس می‌گوید، فضّال به دوست خود گفت: «من از این‌جا نمی‌روم مگر این‌که ابوحنیفه را وادار کنم تا مذهب تشّیع را بپذیرد.»، آن‌گاه به طرف مجلس ابوحنیفه رفتند و در کنار شاگردان ابوحنیفه نشستند، در این هنگام فضّال مناظره و سؤالات خود را به ترتیب ذیل شروع کرد:
فضّال: ای پیشوا! من برادری دارم که از من سالمندتر است، ولی پیرو مذهب شیعه است، من هرچه برای او دلیل بر افضلیّت ابوبکر می‌آورم، تا او را به مذهب خودم (تسنّن) جذب کنم دلائل مرا رد می‌کند، اکنون از شما استمداد می‌کنم، بفرمائید دلیل برتری ابوبکر و عمر بر علی ـ علیه السّلام ـ چیست، تا آن را به برادرم بگویم و او را قانع کنم.
ابوحنیفه: به برادرت بگو چگونه علی ـ علیه السّلام ـ را بر ابوبکر و عمر مقدّم می‌داری با این‌که: در جنگ‌ها ابوبکر و عمر در حضور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نشسته بودند، و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی ـ علیه السّلام ـ را به جبهه می‌فرستاد، و این خود دلیل است که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آن‌ها را بیشتر دوست داشت و به حفظ جان آن‌ها توجّه داشت.
فضّال: اتفاقاً همین سؤال را به برادرم تذکّر دادم، او در پاسخ من گفت: مطابق قرآن، علی ـ علیه السّلام ـ که به جهاد و جنگ با دشمن می‌رفت، برتر است، زیرا در قرآن می‌خوانیم:
«وَفَضّلَ اللهُ الْمَجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ اَجْراً عَظِیماً» : « خداوند، مجاهدان را بر نشستگان برتری بزرگ عطا کرد» (سوره نساء، آیه 97)
ابوحنیفه: به برادرت بگو چگونه علی ـ علیه السّلام ـ را بر ابوبکر و عمر برتر می‌دانی، با این‌که آن دو در کنار قبر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دفن شده‌اند، ولی قبر علی ـ علیه السّلام ـ فرسخ‌ها از قبر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فاصله دارد! و این موقعیّت و افتخار، برای برتری آن‌ها کافی است.
فضّال: اتّفاقاً همین دلیل را به برادرم گفتم، برادرم در پاسخ گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید: «لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النّبِیِّ اِلاّ اَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ» : «بدون اجازه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ وارد خانه او نشوید» (سوره احزاب، آیه 53) روشن است که قبر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در خانه ملکی خودش بود، قطعاً آن حضرت چنین اجازه‌ای به آن‌ها نداده، و وارثین آن حضرت نیز اجازه نداده‌اند.
ابوحنیفه: به برادرت بگو: عایشه و حفصه، مهریّه‌ای را که از همسرشان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ طلب داشتند، به جای آن از زمین آن حضرت گرفتند و هر کدام به پدر خود بخشیدند.
فضّال: اتّفاقاً همین پاسخ را به برادرم گفتم، او گفت: مگر قرآن نخوانده‌ای که خداوند به پیامبرش می‌فرماید:
«یا اَیّهَا النّبِیّ اِنا اَحْلَلْنا اَزْواجَکَ الّتیِ آتَیْتَ اُجُورَهُنّ» : «ای پیامبر ! ما همسرانت را که مهریّه‌های آن‌ها را پرداخته‌ای بر تو حلال کردیم» (سوره احزاب، آیه 49).
بنابراین پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در زمان حیات خود، مهریّه همسرانش را داده است.
ابوحنیفه: به برادرت بگو: عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) دو همسر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودند، آن‌ها به اندازه سهم ارث خود از آن خانه گرفتند، و آن را به پدران خود بخشیدند، و بر این اساس جنازه آن‌ها در آن‌جا به خاک سپرده شد.
فضّال: اتّفاقاً همین دلیل را به برادرم گفتم، او در پاسخ گفت: شما برادران اهل تسنّن اعتقاد دارید که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ چیزی را برای بستگانش به ارث نمی‌گذارد و بر همین اساس، فدک را از حضرت زهرا ـ علیها السّلام ـ گرفتید، وانگهی اگر بپذیریم که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از خود ارث می‌گذارد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هنگام رحلت نُه همسر داشت ارث همه آن‌ها یک هشتم از آن خانه خواهد شد، و اگر یک هشتم آن خانه را بر 9 نفر تقسیم کنیم،به هر نفری به اندازه «یک وجب در یک وجب» زمین می‌رسد نه به اندازه طول و عرض قامت یک انسان.
ابوحنیفه با شیندن این جواب، فرو ماند و با عصبانیّت به شاگردان خود رو کرد و گفت: اُخْرُجُوهُ فَاِنّهُ رافِضِیّ وَلا اَخَ لَهُ : «او را از مسجد بیرون کنید، زیرا او خودش رافضی (شیعه) است و برادری ندارد) خزائن نراقی، ص 109؛ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 317، نشر اسوه.)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد