بیعت مهم ترین سازوکار مشارکت سیاسی مردم در حکومت حضرت مهدی(ع)
۱۳۹۲/۰۳/۲۷
–
۹۱ بازدید
بیعت مهم ترین سازوکار مشارکت سیاسی مردم در حکومت حضرت مهدی(ع)
ایسکا (پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی): در هر دولت و حکومتی سازو کارهای مختلفی برای مشارکت سیاسی مردم در امر حکومت در نظر گرفته شده است و بر طبق این سازوکار ها می توان میزان دموکراسی را در کشور ها بررسی کرد، حال این سوال مطرح می شود که این مشارکت در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) چگونه است، برای بررسی این مطلب گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
نقش و جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام چگونه است؟
ایسکا (پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی): در هر دولت و حکومتی سازو کارهای مختلفی برای مشارکت سیاسی مردم در امر حکومت در نظر گرفته شده است و بر طبق این سازوکار ها می توان میزان دموکراسی را در کشور ها بررسی کرد، حال این سوال مطرح می شود که این مشارکت در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) چگونه است، برای بررسی این مطلب گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
نقش و جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام چگونه است؟
مردم در نظام سیاسی اسلام ـ پس از قانون و رهبر ـ سومین رکن اساسی حکومتند. در حکومت اسلامی بر خلاف حکومت های استبدادی، مردم از منابع اصلی قدرت سیاسی، به شمار می آیند و سهمی برجسته در این میدان بر عهده دارند. و در مسائل مهم سیاسی نظر می دهند و هرگز بی تفاوت نمی مانند. نقش و سهم مردم را می توان در ابعاد گوناگون حکومت به تصویر کشید که مهمترین آن ها عبارتند از: پذیرش و اطاعت (مقبولیت) و پشتیبانی و حمایت (مشارکت).
این جایگاه و نقش مردم در حکومت امام زمان(ع) به چه صورت می باشد؟
با تأکید اسلام بر عنصر آزادی و اختیار آدمی، نقش مردم در تشکیل حکومت امام مهدی(ع) در قالب سازوکارهای ویژهای نمود مییابد که بیعت مهم ترین آنها است.
بیعت، از مفاهیم شاخص در فرهنگ سیاسی اسلام است. تلاش برای گرفتن بیعت و یا نزاع به دلیل شکستن آن، همواره بخش مهمی از تاریخ سیاسی اسلام را رقم زده است.
البته دربارة پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهمالسلام ـ که از سوی خدا نصب می شوند، به بیعت نیازی نیست؛ یعنی پیروی پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم و امام معصوم علیه السلام منصوب از سوی او، واجب است؛ چه بر کسانی که بیعت کردهاند و چه با آنان بیعت نکرده باشند. و به تعبیر دیگر، لازمة مقام نبوّت و امامت، وجوب اطاعت است؛ همانگونه که قرآن می فرماید: یَا اَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللّهَ وَاَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الاَمْرِ مِنْکُمْ؛ (نساء (4)، آیه 59.) ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.
بی تردید این بیعت ها یک نوع یادآوری و تأکید بر وفاداری بوده که در موقعیتهای ویژهای انجام می شده است؛ به ویژه هنگام بحران ها و حوادث که نیازمند پایبندی به قرارداد است، تا در سایة آن، از بحران و حوادث به خوبی گذر کرد.
با توجه به فرمایش حضرتعالی امام واجب الاطاعه است، پس چرا بیعت در زمان مهدی موعود مطرح می شود؟
قیام جهانی مهدی موعود علیه السلام به عنوان بزرگترین پدیدة اجتماعی با گسترهای به اندازة همة گیتی، ارتباط تنگاتنگی با حضور مردم خواهد داشت از این رو بحث بیعت در این انقلاب جهانی نیز مطرح میشود و در بیعت با حضرت مهدی عجلالله فرجه نیز چنین خواهد بود که بیعت، تأکید بر وفاداری است. این بیعت، در مسجد الحرام و بین رکن و مقام صورت می گیرد.
آیا در این زمینه روایاتی نیز وارد شده است؟
بله، این حقیقت که نقش مردم و بهطور مشخص بیعت، جایگاه ویژهای دارد، در روایات فراوانی انعکاس یافته و در جوامع روایی شیعه و اهل سنت، فراوان به چشم میخورد و به گونههای مختلفی به این رخداد پرداخته شده است. بیعت، تبلور وفاداری مردم است تا آمادگی خود را برای در اختیارقراردادن همة توانمندیهای خود برای امام اعلام دارند. همانگونه که در دوران پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم اینگونه بوده است.
روایات مربوط به بیعت با حضرت مهدی علیهالسلام از جهت معنا و مفهوم متواتر است؛ بنابراین در اثبات اصل این اتفاق نیازمند بررسی در روایات نیست. این روایات با شمار متفاوت در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است.
آنچه در بیعت با امام مهدی دارای اهمیت است بیعت یاران، یاوران و مردم با مهدی موعود است.
اصولی مانند امر به معروف و نهی از منکر در این مسئله چه جایگاهی دارند؟
نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت خود و جامعه اش و بازتابی که اعمال دیگران در سرنوشت او دارد، همچنین تعهدی که هر فرد در پذیرش مسؤولیت های اجتماعی دارد، این را می طلبد که وی ناظر بر احوال جامعه باشد. این اصل را قرآن کریم تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» مطرح می کند. این اصل تأثیرات فوری در فرهنگ جامعه و به تبع آن، در دیگر ابعاد خواهد گذاشت. ممکن نیست تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها پس از اجرای این اصل، دچار دگرگونی و انقلاب نشوند! بنابراین، هرگز جامعه ای که این اصل مترقی عقلی در آن پیاده شده است، با جامعه ای که با اجرای این اصل فاصله دارد، یکسان نخواهد بود. نقش مردم در تصمیم سازی و به دنبال آن اتخاذ تصمیم های صحیح و بهجا در جامعه ای که مأمور به معروف و منهی از منکر گردیده است، بسیار پخته و قابل توجه خواهد بود.
«دولت» در اسلام به همین معنا به کار رفته است؛ چنان که در ادعیه نیز از خدای متعال همین را آرزو می کنیم؛ «اللّهمَّ انّا نرغَبُ الیکَ فی دولة کریمةٍ تعزُّ بها الاسلام و اهله و تُذلُّ به النفاق و اهله» : خدایا، از تو چنان دولت گرامی را می طلبم که در آن اسلام و اهلش پیروز و سربلند، و نفاق و اهلش خوار و سرافکنده باشند. و این دو ویژگی برجسته دولت اسلامی و مهدوی است و هرچه از این دو، دور شویم، از آن دولت آرمانی فاصله گرفته ایم.