بیوتروریسم رسمیآمریکایی ؛ امپراطوری وحشت آمریکا
۱۳۹۴/۰۹/۲۴
–
۲۰۷ بازدید
چه کسی به یاد دارد آنفلوآنزای خوکی از کجا آمد؟
یادآوری تاریخی تجارت مرگ آمریکا
نزدیک به ۷ سال پیش بود که اولین بار نام بیماری آنفلوآنزای خوکی به گوش مردم جهان خورد و در طی مدت بسیار کوتاهی و فقط در فاصله چند ماه تمام قارهها را به تسخیر خود در آورد. مرجع رسمی اعلام آمار مبتلایان و مرگ و میرهای آنفلوآنزای خوکی سازمان بهداشت جهانی است که بهطور مرتب آمارها و گزارش های خود را روزآمد میکند.
سود سرشار رامسفلد و «گیلعاد ساینس»
چه کسی به یاد دارد آنفلوآنزای خوکی از کجا آمد؟
یادآوری تاریخی تجارت مرگ آمریکا
نزدیک به ۷ سال پیش بود که اولین بار نام بیماری آنفلوآنزای خوکی به گوش مردم جهان خورد و در طی مدت بسیار کوتاهی و فقط در فاصله چند ماه تمام قارهها را به تسخیر خود در آورد. مرجع رسمی اعلام آمار مبتلایان و مرگ و میرهای آنفلوآنزای خوکی سازمان بهداشت جهانی است که بهطور مرتب آمارها و گزارش های خود را روزآمد میکند.
سود سرشار رامسفلد و «گیلعاد ساینس»
اولین همه گیری در مکزیکوسیتی بروز یافت و پس از آن ملبورن به «پایتخت آنفلوآنزای خوکی جهان» بدل شد. آنفلوآنزاى خوکی (Swine flu) یک بیمارى تنفسى خوکها است که توسط ویروس آنفلوآنزاى نوع H۱N۱ ایجاد میشود. این نوع آنفلوآنزا معمولا در خوکها بروز میکند. ویروسهاى آنفلوآنزاى خوکی حد بالایی از آلودگی و بیمارى را سبب میشوند، البته آمار مرگ و میر ناشی از آن در میان خوکها معمولا کم است و کشندگی زیادی ندارد. آنفلوآنزای خوکی معمولا به انسان منتقل نمیشود، هرچند گاهی در موارد نادر این ویروس به انسان، به خصوص افرادی که با خوکها در تماس نزدیک بودند سرایت میکرد. موارد نادری از انتقال این ویروس از انسان به انسان نیز ثبت شده بود.
آنچه که بلافاصله پس از شیوع این بیماری محققان جهانی را به اصل ماجرا مشکوک ساخت، جهش سه تایی ژنتیکی و برخی موارد صناعی و دست کاری شده در ساختار ویروس بود که موجب تفاوت H۱N۱ نسبت به نوع طبیعی آن میشد که نه تا این حد مسری است و نه به حدی پیچیده که به علت جهشهای سریع امکان مبارزه و ریشه کنیاش را تقریبا غیرممکن کرده بود.
روزنامه «استرالین» در همان زمان نوشت بیماری آنفلوآنزای خوکی در طول سه هفته گذشته در این منطقه هزار برابر افزایش یافته است، بیش از همه مدارس در منطقه ملبورن را مبتلا کرده است و منطقه ویکتوریا را به بدترین نقطه جهان از لحاظ ابتلا به بیماری به ازای سرانه جمعیت بدل کرده است.
«مایکل چسودوفسکی» تحلیلگر آمریکایی، در گزارشی که در «سانفرانسیسکو بیزینیس تایمز» منتشر شد، درباره آنفلوآنزای خوکی نوشت: آنفلوآنزای خوکی باعث شده است که ارزش سهام شرکت «بیگ فارما» افزایش چشمگیری یابد. بعد از انتشار گزارشهای اولیه مبنی بر شیوع آنفلوآنزا در مکزیک، تقاضای داروهای ضد آنفلوآنزا سر به فلک کشید.
در این گزارش با اشاره به فضای ترس و وحشت در جهان پس از شیوع آنفلوآنزای خوکی آمده است: اطلاعات نادرستی از رسانهها پخش شده است باعث شده فضای ترس و وحشت تشدید شود. در بسیاری از مناطق آمریکا وضعیت فوقالعاده بهداشتی اعلام شده است.
این گزارش با اعلام اینکه «داروهایی چون «تامی فلو» و «رلانزا» بیشترین تقاضا را در بازار داشتهاند ، تاکید شده است که دولت آمریکا مواد دارویی را از انبارهای ملی بیرون آورده است تا مطمئن شود که در صورت شیوع آنفلوآنزا مأمورین مراقبتهای بهداشتی-پزشکی در آمادگی کامل بسر خواهند برد.
بنابر این گزارش، تامی فلو از طرف شرکت بیوتکنولوزیکی «گیلعاد ساینس» آمریکا و به وسیله شرکت داروسازی عظیم «هافمن لاروش» در سوئیس ساخته میشود. این دارو توسط شرکت «روش» ساخته میشود ولی اختراع آن توسط شرکت «گیلعاد ساینس» انجام گرفته است. این بدین معناست که حقوق دارایی معنوی این دارو متعلق به شرکت «گیلعاد ساینس» است. «گیلعاد» نامی عبری و مربوط به تپه مقدس یهودیان است.
این گزارش می افزاید: دونالد رامسفلد، وزیر دفاع اسبق آمریکا، یکی از سهامداران عمده شرکت «گیلعاد ساینس» است. وی در سال ۱۹۹۷ به سمت ریاست شرکت «گیلعاد ساینس» دست یافت و تا سال ۲۰۰۱ که به منصب وزارت دفاع آمریکا منصوب شد، این پست را حفظ کرد. رامسفلد از زمان تأسیس این شرکت در سال ۱۹۸۷ تا زمان وقوع اولین همه گیری آنفلوآنزای خوکی عضو هیئت مدیره آن بوده است.
نشریه «فورچون» نیز در سال ۲۰۰۵ و در اوج بحران آنفلوآنزای مرغی، شرکت «گیلعاد» را یکی از شرکت هایی نامید که بیشترین ارتباطات سیاسی را در صنعت بیوتکنولوژی دارا است. از زمان استعفای رامسفلد در سال ۲۰۰۶، اطلاعاتی در مورد میزان سهام وی در این شرکت وجود ندارد.
بیوتروریسم رسمیآمریکایی
بعد از اعلان شیوع آنفلوآنزای خوکی در مکزیک سهام شرکت مذکور در بازار بورس نیویورک به شدت افزایش یافت.
بعد از تأیید گزارشهای مربوط به مشاهده چهل مورد ابتلا به آنفلوآنزای خوکی، دولت آمریکا یک چهارم ذخایر دارویی خود را آزاد سازی کرد! آن زمان هفت مورد آنفلوآنزای خوکی در کالیفرنیا، بیست و هشت مورد در نیویورک، دو مورد در تگزاس، دو مورد در کانزاس و دو مورد نیز در اوهایو گزارش شده بود که به هیچ وجه وقوع اپیدمی در این کشور ۲۰۰ میلیون نفری را تایید نمیکرد!
مکزیک اعلام کرد تعداد مرگ و میر بر اثر آنفلوآنزای خوکی به ۱۴۹ نفر رسیده است اما بیماری آنفلوآنزای خوکی در بیست مورد از این افراد تأیید شد.
بر اساس گزارش «مراکز کنترل بیماری»، برای مقابله با انواع آنفلوآنزا از جمله آنفلوآنزای خوکی باید داروهای ضدویروس تجویز شوند. ظاهرا ویروس موجود در مکزیک و آمریکا در برابر دو داروی ضد ویروس – آمانتادین و ریمانتادین – مقاوم بود. اما آزمایشهای آزمایشگاهی نشان داد که این ویروس در مقابل تامی فلو و رلنزا آسیبپذیر است.
بنا به تأیید دولت آمریکا، داروی خوراکی تامی فلو از بروز آنفلوآنزای نوع A و B در افراد بالای یک سال جلوگیری میکند. شرکت «هافمن لا روش» که این دارو را تولید میکرد بخشی از فروش خود را به شرکت «گیلعاد» سپرد.
شرکت روش اعلام کرد که هم اکنون ۳میلیون بسته از این دارو را در اختیار دارد؛ «بخشی از ۵ میلیون بستهای که در سال ۲۰۰۶ به اداره بهداشت آمریکا اختصاص یافت و می تواند در عرض بیست و چهار ساعت این دارو را در تمام نقاط جهان تحویل دهد.»
بیماری یا سلاح بیولوژیکی؟
دیوید واتسون، تحلیلگر آمریکایی نیز در سال ۲۰۰۹ در مقالهای که در پایگاه خبری پریزن پلنت (PrisonPlanet) به چاپ رساند، با اشاره به شیوع آنفلوآنزای خوکی در جهان نوشت: شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه آنفلوآنزای خوکی مکزیک نوعی سلاح بیولوژیکی است.
در این مقاله آمده است: شواهدی وجود دارد مبنی بر این که آنفلوآنزای خوکی مکزیک نوعی سلاح بیولوژیکی است. البته هنوز زود است که در این مورد به نتیجه قطعی دست یافت. سازمان بهداشت جهانی و دولت آمریکا این ادعاها را سریعا تکذیب کردهاند.
وی با تاکید بر این که « آنفلوآنزای خوکی» نوع جدیدی از ویروس میباشد که از ادغام ویروس انسانی، مرغی و خوکی به دست آمده است، نوشت: تاکنون هیچ موردی از ابتلای خوکها به ویروس آنفلوآنزای نوع A گزارش نشده است.
بر اساس گفتههای یکی از منابع، «وین مدسن»؛ از مقامات سابق سازمان امنیت ملی آمریکا، «یکی از دانشمندان ارشد سازمان ملل، که شیوع ویروس مهلک «ابولا» در آفریقا و قربانیان ویروس ایدز را بررسی کرده است، اعلام کرده که ویروس آنفلوآنزای نوع H۱N۱ دارای برخی «بردارهای» تبدیلی است که نشان میدهد این نوع از آنفلوآنزا در تأسیسات نظامی و بعنوان نوعی اسلحه بیولوژیکی تولید شده اند.
مدسن ادعا کرد که منبع وی و منبعی دیگر در اندونزی، «متقاعد شدهاند که تولید نوع انسانی این ویروس منجر به شیوع این بیماری در مکزیک و بخشهایی از آمریکا شده است. این امر میتواند منجر به شیوع جهانی این ویروس شود و تأثیرات فاجعه باری را برای مسافرتها و تجارت داخلی و بین المللی در پی داشته باشد. در این گزارش با تاکید بر این که «تأسیسات فرماندهی پزشکی ارتش آمریکا که در پادگان دریک قرار دارند، منبع شیوع ویروس سیاه زخم در سال ۲۰۰۱ بودند» می افزاید: هم اکنون بازرسی هایی در مورد احتمال ناپدید شدن برخی نمونههای ویروسی از آزمایشگاه این تأسیسات صورت می پذیرد و همین امر منجر شده که در مورد آنفولانزای خوکی نیز با دیده شک و تردید به این آزمایشگاه های نظامی نگریسته شود.
به گزارش وب سایت FrederickNewsPost.Com، سخنگوی تأسیسات نظامی «مید» اعلام کرده است که اداره تحقیقات جنایی در حال بررسی احتمال ناپدید شدن برخی از نمونه های ویروسی از «مؤسسه تحقیقات پزشکی بیماری های واگیردار ارتش آمریکا»، است. تحقیقاتی که هرگز نتایج آن به افکار عمومی ارائه نشد و تنها افزایش سود سهام حاصل از این ماجرا و تبلیغات رسانهای پیرامون آن، در بورس آمریکا و اروپا به عنوان مستندات قوی و غیرقابل انکار در دست محققان جهانی باقی ماند.
جالب اینجاست که در ماه فوریه این موسسه مجبور شد که کار خود را به علت ثبت نشدن برخی نمونه های ویروسی در لیست موجودی آزمایشگاهها، متوقف کند اما هیچ تنبیه جهانی نیز متوجه وزارت جنگ آمریکا که با اتهامات بیوتروریسمی مواجه شده بود، نشد!
امپراطوری وحشت آمریکا
در این گزارش تاکید شده که با توجه به ترس و وحشتی که آنفلوآنزای خوکی پدید آورده و همچنین منشأ آزمایشگاهی نوع جدید بسیار ناراحت کننده خواهد بود که بفهمیم نمونههای ویروسی ممکن است از همان آزمایشگاه نظامی که در سال ۲۰۰۱ منشأ سیاه زخم شد، ناپدید شده باشند. تحقیقات اف.بی.آی و وزارت دادگستری در سال ۲۰۰۸ آشکار کرد که بروس ادوارد اروینز، میکرب شناس، واکسن شناس و محقق ارشد دفاع بیولوژیکی در «مؤسسه تحقیقاتی بیماریهای واگیردار ارتش آمریکا» در پادگان دتریک در مریلند مسئول ارسال پاکتهای حاوی سیاه زخم به برخی از نمایندگان کنگره بود. موضوعی که موج سوم وحشت از وقوع حملات تروریستی را در میان مردم آمریکا ایجاد کرد و خوراک خوبی برای «جنگ افروزان» و تولید کنندگان سلاح در این کشور فراهم آورد!
بعد از اعلام این موضوع ایروینز دست به خودکشی زد. این واقعه باعث شد برخی از محققان جهانی مصمم شوند که خود اروینز نیز قربانی شده است. علی رغم وجود برخی شرایط مشکوک، جسد وی مورد کالبد شکافی قرار نگرفت. وکیل اروینز معتقد بود که وی، با شش سال سابقه تحقیقاتی، در مورد پنج مرگ ناشی از ویروس سیاه زخم کاملا بی گناه است.
در ابتدا وزارت دادگستری آمریکا به دکتر «استیون جی هاتفیل» مشکوک شد، اما وی از دولت شکایت کرد و مبلغ ۸/۵میلیون دلار غرامت دریافت نمود!
مقالهای در نشریه «نیویورک تایمز «در مورد مرگ اروینز این سؤال را مطرح کرد که اگر دکتر هاتفیل در سال ۲۰۰۲ خودکشی می کرد، چه میشد؟ آیا بازرسین تحقیقات خود را رها میکردند و اعلام میداشتند که فرد مجرم مرده است؟»
به این ترتیب با توجه به شبهات بسیار عمیق موجود در پرونده تاریخی ظهور و بروز آنفلوآنزای H۱N۱ انتظار میرود نوع رفتار مسئولان کشورمان با مشاهده این ویروس مشکوک در ایران، با حساسیت بیشتری همراه باشد و تنها بر مولفه مهم تبدیل نشدن این بیماری در حال حاضر به «اپیدمی» تاکید نشود. هیچ بعید نیست برنامهریزی اقتصادی- سیاسی برای استفاده از موقعیت مذکور در وزارت دفاع آمریکا صورت گرفته باشد و اهدافی پنهانی بیوتروریسمی در پس پرده مشاهده H۱N۱ در ایران وجود داشته باشد. در هر حال هوشیاری مردم و مسئولان و رعایت اصول بهداشتی پیشگیرانه، از متضرر شدن جامعه جلوگیری خواهد کرد و به قول معروف «دفع خطر احتمالی، وجوب عقلانی دارد.»
منبع: کیهان