تأثیرات متقابل فرهنگ مهدوی و خانواده
۱۳۹۴/۰۷/۱۸
–
۵۸ بازدید
تأثیرات متقابل فرهنگ مهدوی و خانواده
در جستجوی سبک زندگی مهدوی
پدید آورندگان:
حجت عزیزالهی، کارشناس ارشد از دانشگاه یزد
دکتر مرتضی نصرالهی، استادیار دانشگاه یزد
تنظیم و ویرایش: سایت حرف آخر
مقدمه
در جستجوی سبک زندگی مهدوی
پدید آورندگان:
حجت عزیزالهی، کارشناس ارشد از دانشگاه یزد
دکتر مرتضی نصرالهی، استادیار دانشگاه یزد
تنظیم و ویرایش: سایت حرف آخر
مقدمه
یکی از آرمانهای هر شیعه تحقق حکومت مهدوی در جامعه است حکومتی که در رأس آن یک رهبر معصوم قرار دارد. و زمین را مملو از عدل و داد مینماید. طبیعیست که تحقق چنین آرزویی زمینههای قوی در جامعه میطلبد. که در اصطلاح دین به این زمینهها فرهنگ مهدوی گفته شده و هر شیعه موظف است که این فرهنگ را در جامعه گسترش دهد. تا نقشی در تحقق حکومت مهدوی داشته باشد. از آنجا که خانواده در هر جامعهای تأثیرگذارترین جزء آن جامعه محسوب میشود؛ میتوان آنرا مؤثرترین عامل ترویج فرهنگ مهدوی دانست. لذا هریک از اعضای خانواده در مقابل تحقق فرهنگ مهدوی در خانوادهی خود مسئولیت ویژهای دارند. در مقابل، تحقق این فرهنگ در رشد خانواده نقش به سزایی داشته و برکاتی برای اعضای خانواده دارد. لذا بررسی این عوامل تحقق فرهنگ مهدوی توسط اعضای خانواده و در مقابل، برکات تحقق این فرهنگ بر اعضای خانواده خالی از لطف و فایده نیست.
برکات ناشی از فرهنگ مهدوی در خانواده
1. وجود حامی معنوی
یکی از نیازهای انسان، نیاز به معنویت و نورانیّت باطن است، که در این راستا وجود یک حامی معنوی، پدر روحانی و ارتباط ملکوتی با انسانهای عرشی ضروری به نظر میرسد. خانوادههای مهدی باور میتوانند به بهترین شکل از وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) به عنوان پدر معنوی و حامی روحانی خود بهرهمند شوند. به همین خاطر است که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در توصیف شخصیت امام میفرماید: «فالإمام…الأبُ الشفیق مَفزَعُ العِبادَ فی الدَّواهی…» یعنی امام پدریست مهربان و پناهگاه بندگان در مصائب، سختی ها و گرفتاری هاست. (مجلسی، 1403، 25، 171)
و نیز حضرت صاحب (علیه السلام) در توقیعی به شیخ مفید (رحمه الله) می فرمایند: «إنّا غَیرُ مَهمَلین لِمُراعاتِکُم و لا ناسینَ لِذِکرکُم…» یعنی ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. (طبرسی، 1403، 2، 497)
2. وجود ناظر اخلاقی و دینی
در یک جامعه آرمانی و اسلامی، اصل (ألم یَعلَم بأنَّ الله یَری) (علق/ 14) آیا «آدمی» ندانست که خداوند می بیند؟ کاربرد ویژهای دارد که باعث تقوای فردی برای هرکسی میشود.
در این میان، خانوادههای مهدی باور در کنار این اصل به یک اصل دیگری نیز معتقدند و آن احساس نظارت مستقیم امام عصر (علیه السلام) بر زندگی و اعمال و رفتار و گفتار آنهاست. لذا امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه کریمه «وَ قُل اعمَلُوا فَسیَری اللهُ عَمَلکَُم و رسولُهُ و المُؤمنونَ» یعنی بگو عمل کنید که خداوند و رسول او و مؤمنان (امامان) اعمال شما را می بینند. (توبه/ 105) مراد از مومنین را ائمه اطهار علیهم السلام معرفی فرمودهاند. (قمی، 1404، 1، 304)
در میان اعضای یک خانواده مهدوی، احساس این نظارت و عنایت حضرت، وجود دارد. لذا در انجام اعمال نیک وخیر با سرعت و شتاب افزونتری بر دیگران اقدام میکنند و به هنگام انجام معصیت و گناه خود را تحت نظر و کنترل حضرتش می بینند و از آن فاصله میگیرند.
به همین دلیل است که امام زمان علیه السلام (ع) در نامه ای خطاب به شیخ مفید (رحمه الله) می فرمایند: «فانّا نُحیطُ عِلماً بِأنبائکُم و لا یَعزُبُ عنَّا شیءٌ مِن أخبارکم.» یعنی ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نمیماند. (طبرسی، 1403، 2، 497)
3. بهره مندی از دعای خیر امام زمان (ع)
یکی از مهمترین درخواستهای شیعیان از خداوند متعال، بهرهمندی از دعای خیر امام عصر (علیه السلام) میباشد، زیرا اوست که آبرومند درگاه الهی بوده و دعا وی مستجاب میباشد.
یاد مداوم آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج ایشان و حرکت در مسیر رضایت آن امام عزیز، ما را مشمول دعاهای خیر ایشان میکند. البته طلب دعای خیر و بهرهمندی از دعای حجت خدا، را فرهنگ اهل بیت (ع) و لسان ادعیه به ما میآموزد.
از همینرو در دعای ندبه میخوانیم: «وَهَب لَنا رأفَتهُ وَ رَحمَتَه و دُعائَهُ و خَیرَه ما نَنالُ به سَعهً مِن رَحمَتِک.» یعنی (بارالها) به ما مهر و محبت و دعا و خیر او را عطا فرما تا به وسیلهی آن به رحمت (خاص) تو برسیم. (مجلسی، 1403، 99، 408) و نیز امام زمان (علیه السلام) در نامه خود به شیخ مفید (رحمه الله) فرمودند: «لأنَّنا مِن وراءِ حِفظِهم بالدعاء الَّذی لا یحجب عن مَلِکِ الأرضِ و السَّماء فَلتطمئِنَّ بذلک مِن أولیائِنا القُلوب وَلیَثِقُوا بِالکِفایه منه و ان راعَتهُم الخُطُوب.» یعنی چرا که ما مؤمنان شایسته کردار را با نیاش و دعایی که از فرمانروای آسمان ها و زمین پوشیده نمی ماند، حفاظت و نگهداری می کنیم. بنابراین، قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه الهی، آرامش و اطمینان یابد و به کفایت آن آسوده خاطر باشند. گر چه درگیری های هراس انگیز، آنان را به دلهره افکند. (طبرسی، 1403، 2، 596)
4. سیره ی امام عصر (ع) الگو و متد خانوادههای مهدوی
یکی از نیازهای تربیتی انسان برای رشد و تکامل، نیاز به الگو برای الگو برداری است. در دیدگاه دینی بهترین الگو برای دین باوران وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله معرفی گردیده است که بهترین الگو از آن وجود نازنین، امام هر عصری است. به همین جهت است که خانوادههای مهدوی، برترین الگو و زیباترین مدل انسانی را برای زندگی خود بر گزیدهاند. آنان از پشتوانهای باشکوه برخوردارند و با شناخت و تأسی به سیرهی عملی امام عصر (علیه السلام) امکان رشد و ترقّی را برای خود و جامعه خود فراهم میسازند.
البته سیرهی مهدوی در ابعاد گوناگونی همچون سیرت دینی، سیرت خُلقی، سیرت عملی، سیرت انقلابی، سیرت تربیتی، سیرت مالی، سیرت اصلاحی و سیرت قضایی قابل بحث و بررسی و الگوگیری است و خانوادههای مهدی باور با الهامگیری از این سیرهها، به امام خویش اقتدا میکنند. و سعادت دنیا و آخرت را برای خود رقم میزنند.
5. دفع بلاها و آفات
در زندگی انسان دو عامل برای استمرار حیات بشر مؤثر است: یکی وجود نعمتهای الهی و بهرهمندی مستمر از آنها و دیگری مصونیت از بلاها و آفات در زندگی؛ که معمولاً انسانها نسبت به هر دو عامل غافل هستند، ولی عدهای از خواص بخاطر هوشیاری و آگاهی شکرگزار نعمتهای الهی بوده و همواره متذکر نعمتها هستند و استمرار و فزونی آنها را از خداوند طلب میکنند.
اما در خصوص دفع و مصونیت از بلاها و آفات، حتی بسیاری از خواص هم توجهی ندارند، زیرا از کمیت و کیفیت آنها بی خبرند. امام حسین (ع) در روز عرفه در مورد دفع خطرات و آفات از زندگی انسانها میفرمایند:
«وَ عَظُمَت آلاؤکَ فَأیُّ أنعُمِکَ یا الهی اُحصی عَدداً أو ذِکراً أم أیُّ عطاؤکَ أقَوَمُ بها شُکراً و هُما یا ربِّ اکثرُ مِن أن یُحصیها العادُّونَ أو یبلُغَ علماً بها الحافِظون ثُمَّ ماصَرفتَ و درَأتَ عنّی أللهمَّ مِنَ الضُّرَّ و الضَّراءِ اکثَرُ ممّا ظَهرَ لی مِن َ العافیه والسَّرّاءِ…» یعنی و نعمت هایت بزرگ است پروردگارا! کدامین یک از نعمتهایت به ذکر و شمارش درآید؟ کدامین یک از عطایای تو را به شکرش قیام توان کرد؟ در حالی که نعمت ها و عطایایت بیش از آن است که شمارشگران از عهده ی شمارش آنها بر آیند یا حافظان به آن دانا شوند. بار پروردگارا! آن رنج ها و زیانها را که از من به لطفت دفع کرده ای بیش از آن نعمت و عافیتی است که برایم آشکار شده است.
از این فرامایش نورانی که در قالب دعا مطرح گردیده استنباط میشود که یکی از الطاف خفیهی الهی بر مؤمنان دفع بلاها و آسیبهاست، که این دفع بلا با اسباب گوناگون حاصل میشود گاهی با پرداخت صدقه صورت میگیرد کما اینکه امام باقر علیه السلام فرمودند: «إِنَّ الصَّدَقَةَ لَتَدْفَعُ سَبْعِینَ بَلِیَّةً» ( کلینی، 4 ، 6) یعنی صدقه هفتاد بلا را دفع میکند. و گاهی از طریق دعا بلا دفع میشود همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ الْقَضَاء» (حمیری، 1413، 32) یعنی دعا قضاء را بر میگرداند.
گاهی این دفع بلا با وجود امام زمان علیه السلام صورت میگیرد همانگونه که در دعای عدیله در توصیف امام زمان علیه السلام میخوانیم که: «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ» یعنی روزی عالم به برکت امام زمان علیه السلام داده میشود و به واسطه وجود ایشان زمین و آسمان استقرار دارند. باید توجه داشت که عواملی مانند صدقه و دعا برای دفع بلا در طول عاملِ وجود امام زمان علیه السلام هستند. به عبارت دیگر صدقه و دعا علت تامه دفع بلا نیستند بلکه با عنایت امام علیه السلام این عوامل در دفع بلا تأثیر میگذارند.
لذا حضرت ولی عصر (ع) در همین زمینه میفرمایند: «إنّا غیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم و لا ناسِینَ لِذِکرکُم و لَولا ذلک لَنَزَلَ بِکُمُ اللاوَاءُ و اصطلَمَکُمُ الأعداءُ.» یعنی ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم و اگر جز این بود از هر سو گرفتاری به شما رو میآورد و دشمنانتان، شما را از میان میبردند. (مجلسی، 1403، 53، 174)
معمولا خانوادههای شیعه در حد بضاعت خودشان صدقه میدهند و دعا میکنند اما با این همه امام علیه السلام میفرمایند اگر دعای ما و عنایت ما نبود گرفتاریها و دشمنان از هر سو به سمت شما هجوم میآوردند پس معلوم میشود علت تامه دفع بلا عنایت حضرت است و بقیه عوامل در طول آن قرار دارد.
و نیز در کلام دیگری میفرمایند: «أنا خاتَمُ الأوصیاءِ و بِی یَدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن أهلی و شیعَتی.» یعنی من آخرین جانشین پیامبر خدا (ص) هستم و خدای تعالی به [سبب وجود] من بلاها را از خاندان و شیعیانم دور می کند. (ابن بابویه، 1395، 2، 171)
البته باید توجه داشت که این تعبیرات به جهت معرفی است نه برای خودستایی شبیه به سربرگهای پزشکان که نام خود و زمینه تخصصی خود را بالای نسخه مینویسند.
طبیعیست که خانوادههای مهدوی، به خاطر ارتباط بیشترشان با امام زمان (علیه السلام) مورد عنایت ویژه آن حضرت قرار میگیرند و خطرات زمینی و آسمانی با دعای خاص امام زمان (ع) از ایشان مرتفع میگردد.
بررسی وظایف خانواده در قبال تحقق فرهنگ مهدوی
1. قبول عبودیّت پروردگار
اولین و مهمترین وظیفه خانواده مهدوی آنست که عبودیت پروردگار باید روح حاکم بر زندگی اعضای خانواده باشد. زیرا طبق آیه شریفه «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات 56) هدف از خلقت انسان عبودیت بوده و همانگونه که در دعای افتتاح میخوانیم: (تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ) یعنی یکی از وظایف افراد در جامعه مهدوی فرا خواندن به سمت اطاعت خداوند است. حال این وظیفه وقتی محقق میشود که افراد از خانوادههای خود آغاز کرده باشند.
یکی از رسالتهای مهم خانوادگی، تشکیل خانه و خانوادهای توحید محور و تربیت نسلی موحّد و ذاکر خداست، چنانچه خداوند محل پرورش بهترین بندگان و مصادیق نورالهی را بیوت شمرده و می فرماید: «فی بیوتٍ أذن اللهُ أن تُرفعَ و یُذکَرَ فیها اسمُهُ یسبِّحُ لَهُ فیها بالغُدُوِّ والآصال.» یعنی (مردان الهی) در خانههایی هستند که خداوند اذن فرموده رفعت (مقام) یابند، خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبحگاهان و شامگاهان در آن تسبیح خدا را میگویند. (نور/ 36)
روایات اهل بیت (ع) در خصوص رسالت آموزش توحید به فرزندان به عنوان اولین درس زندگی و بندگی تأکید فراوان دارد. لذا امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: (أنَّکَ مَسئولٌ عَمَّا وَلیتَهُ بِهِ مِن حُسنِ الأدبِ والدَّلالهِ عَلی رَبِّه عزّ وجلّ.) یعنی تو در تربیت او از حسن ادب و توجه به خدا مسئولی (مکارم الاخلاق، ص 421) و نیز از رسول مکرم اسلام روایت شده که «إفتَحوا عَلی صِبیانِکم اوَّلَ کَلمَهٍ لا إله إلاّ الله.» یعنی اولین کلمه ای که به فرزندانتان می آموزید کلمه لا اله الاّ الله باشد (متقی هندی، 1401، 16، 441) از اینرو فضیلت و پاداش این عمل را چنان سنگین معرفی نمودهاند که فرمودند: «مَن رَبِّی صغیراً حَتّی یقولَ لا اله إلا الله لم یُحاسِبهُ الله.» (همان، ص 456) هرکس کودکی را تربیت کند تا اینکه لا اله الا الله بگوید، خداوند روز قیامت او را محاسبه نخواهد کرد.
باید متذکر شد که جایگاه بحث توحید و شرک تا آنجا اهمیت دارد که اگر پدر و مادر که در دین اطاعت آنان واجب شمرده شده، در صورت دعوت به شرک دیگر اطاعتشان واجب نخواهد بود، قرآن می فرماید: (وَ إن جاهَداکَ عَلی أن تَشرکَ بی ما لَیسَ لکَ به علم فَلا تُطِعهما…) (لقمان / 15) و هرگاه آندو تلاش کنند که تو چیزی را شریک من قرار دهی که از آن آگاهی نداری، از ایشان اطاعت مکن.
2. تلاش برای شرک زدائی
از جمله مهمترین خدماتی که خانواده مهدوی میتواند به فرهنگ مهدوی نماید، شرک زدایی، نشر توحید و موحّد پروری است. زیرا قرآن کریم مهمترین رسالت انبیای الهی را بعد از آشناسازی بندگان با خداوند و صفات او و حرکت حول کلمهی توحید، مبارزه با شرک و پاکسازی اذهان از مظاهر بت پرستی و شرک معرفی می نماید. قرآن میفرماید:
(وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ…) یعنی ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید. (نحل/ 36)
همانگونه که حضرت ابراهیم به عنوان پدر امت، بت شکنی میکرد و با استدلال و مناظرات علمی، مردم را به سوی توحید فرا میخواند و همانگونه که پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) به عنوان پدران امت اسلامی کعبه را از لوث وجود بتها و بت پرستان پاک نمودند، حضرت ابا صالح المهدی (ع) نیز که پیرو رسالت انبیا و عصارهی همه پیامبران و اولیای الهی است، به تخریب بناهای شرک و نفاق میپردازد و برای همیشه بساط بت پرستی را از روی زمین برمیچیند. به همین جهت است که در دعای شریف ندبه از ایشان به «هادمُ أبنیه الشّرکِ والنِّفاقِ» یعنی (نابود کنندهی بناهای شرک و نفاق) یاد شده است.
لذا امام مهدی (ع) و یاران ایشان از عالیترین مقامات توحیدی برخوردارند و لحظهای شرک و شک در ذات الهی به وجود آنان راه نمییابد، آنگونه که امام صادق (ع) در وصف این دلاور مردان می فرماید:
«رجالٌ کَأنَّ قُلوبَهُم زُبَرُ الحدید لا یَشُوبُها شَکٌّ فیِ ذاتِ الله.» یعنی اصحاب حضرت مردانی هستند که دلهای آنان مانند پارههای آهن است و شکّی در ایمان به خدا در دلهای آنان راه ندارد. ( مجلسی، 1403، 52، 308)
رسالت اصلی و اساسی مهدی (ع) و مهدی یاوران، گستراندن بسط توحید در سرتاسر گیتی است. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه میفرمایند:
(إذا قامَ القائم لا یَبقی أرضٌ إلاّ نودِیَ فیها شهادهُ أن لا الهَ الاّ الله و أن محمّداً رسولُ الله.) یعنی زمانی که قائم (ع) قیام کند سرزمینی باقی نمیماند که در آن ندای شهادت «خدایی جز الله نیست و محمد پیامبر خداست» بلند نشود. ( همان، ص 340)
در خانواده نیز یکی از رسالتهای خانوادگی جلوگیری از افکار شرک آمیز است، لذا قرآن کریم با معرفی حضرت لقمان به عنوان پدری حکیم که برای تربیت فرزندی نمونه تلاش میکند، آموزش توحید و اجتناب از شرک را جزء اولین برنامههای تربیتی وی معرفی میکند:«یا بُنَیَّ لا تُشرِک باللهِ إنَّ الشرکَ لَظلمٌ عظیم.» یعنی ای پسرم! چیزی را همتای خدای قرار مده که شرک ظلم بزرگی است. ( لقمان/ 13)
همچنین حضرت ابراهیم در بخش رسالت خانوادگی خود پدر و قوم خود را به دوری از بت پرستی دعوت میکند و با آنها به صورت منطقی بحث کرده و میگوید: «یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لاَ یَسْمَعُ وَ لاَ یُبْصِرُ وَ لاَ یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً» یعنی ای پدر برای چه بتی را میپرستی که نه چیزی میشنود و نه میبیند و نه نفعی برای تو دارد؟ (مریم/42) و وقتی میخواهد برای خود و فرزندانش دعا نماید، پاکی و تنزّه از بت پرستی را از خدا طلب میکند و میگوید: «ربَّ اجعَل هذا البَلدَ آمِناً واجنُبنی و بَنیَِّ أن نعبُدَ الأصنامَ.» یعنی پروردگارا این شهر (مکه) را شهر أمنی قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگهدار. (ابراهیم/ 35)
اینجاست که اعضای خانواده میتوانند با درست انجام دادن رسالت شرک زدایی خود کمک به سزایی به فرهنگ مهدوی نمایند.
3. ایجاد خردورزی و تربیت عقلانی در خانواده
در دولت حضرت مهدی (ع) در کنار دین محوری، عقل محوری از مهمترین اصول است؛ این دوران را می توان دوران تکامل عقل و حکومت عاقلان و حاکمیت عقل نامید، چرا که در دوره پر برکت ظهور امام زمان (ع)، عقول بشری از چنگال هویها و هوسها نجات مییابد و راه تکامل و اوج را پیش میگیرد.
حضرت باقر (علیه السلام) در توصیف حکومت مهدوی میفرمایند: «إذا قام قائِمُنا وَضعَ یَدَهُ علی رُءُوسِ العِباد فَجَمعَ بها عُقولَهُم و کَمَلَت بِها أحلامَهُم.» یعنی هنگامی که قائم ما ظهور میکند، دست (معجزه آسای) خود را روی سر مردم میگذارد و بدان وسیله عقول آنها جمع و افکارشان کامل میگردد. ( مجلسی، 1403، 52، 328)
از دیگر سو، در دنیای کوچک خانواده هم عقل محوری یکی از مهمترین مسئولیتهاست. به همین جهت در روایات اهل بیت علیهم السلام به شدت از عواملی که مانع از تشکیل یک خانواده عقلانی میگردد جلوگیری شده، مثلاً پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص وصلت با افراد احمق میفرمایند:
«إیّاکُم و تزوَّجَ الحَمقاء فَإنَّ صُحبَتَها ضَیاعٌ وَ وُلَدَها ضِباعٌ» یعنی از ازدواج با زن احمق بپرهیزید، زیرا همنشینی با او تباهی است و فرزندانش کفتار صفت میشوند. (مجلسی، 1403، 100، 237)
4. ارتقای سطح آگاهی و معرفت خانواده نسبت به امام زمان علیه السلام
وظیفه دیگری که بر عهده خانوادههای مهدی باور نهاده شده ارتقای سطح آگاهی خانواده است. یعنی باید اعضای خانواده با اصول و اهداف ارزشی آشنا گردند؛ زیرا در غیر این صورت، ممکن است به تبعیّت از خرافات پرداخته و تسلیم بی چون و چرای عوامل تأثیرگذار منفی در جامعه شوند که هویّت و ساختار شخصیت خانواده را جریحهدار مینمایند.
لذا امام صادق علیه السلام وقتی برای زراره از خطرهای آخرالزمان خبر میدهند و وی هراسناک از امام میپرسد که اگر آن زمان را درک نمودم چه کنم حضرت دعای «اللهم عرفنی نفسک…» ( کلینی، 1407، 1، 337) را به زراره تعلیم میفرمایند که از این دعا استنباط میشود که ضلالت از دین منوط به عدم شناخت حجّت خداست پس در راه دین ماندن ممکن نیست مگر با شناخت حضرتش؛ لذا در روایات معرفت امام بر همه مردم واجب دانسته شده ( کلینی، 1407، 1، 180) و طبق آیه شریفه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَاراً) هر انسانی موظف است که اولاً امام زمان خود را بشناسد و ثانیاً شناخت خانواده خود را نسبت به وجود امام زمان علیه السلام ارتقاء بخشد. این آشنایی نه در حدّ اطلاعاتی از شناسنامه و اسم و رسم آن عزیز باشد؛ بلکه اعضای خانواده باید باور کنند او اولا زنده است و ثانیاً حاضر است. آنها باید بدانند هر لحظه امام زمان (عج) از احوالات انسان با خبر است. پس با این آگاهی و با آن درک عبودیّت حضرت حق، اعضای خانواده به آگاهی مطلوب و آزادی نسبی از غیر خدا دست مییابند. و از بحرانهای اجتماعی خلاصی مییابند. و به مقام صبر و ایستادگی رسیده و نیز به بالندگی، نشاط، اطمینان، آرامش و تلاش در جهت اشاعهی ارزشهای الهی دست مییازند.
5. اصل ارتقاء سطح سلامت جسمی افراد خانواده
از آنجا که تحقق نظام عدل در عالم محتاج به ابزار و ادوات مادی است باید به این مقوله نیز اهمیت لازم داده شود. توجه به تغذیه و ورزش اعضای خانواده یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تشکیل خانواده مهدوی میباشد. اولین خصوصیت تغذیه، حلال بودن آن است زیرا تأثیر لقمه حلال بر روان انسان انکار ناپذیر است کما اینکه در روایات ما یکی از عوامل مهم قساوت قلب لقمه حرام معرفی گردیده است. در روایتی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به لشکر ابن سعد فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ» یعنی شکمهایتان از حرام پر گردیده و به واسطه آن قلبتان مهر شده. (مجلسی، 1403، 45 ، 8) پس پدر خانواده به عنوان تأمین کننده معیشت خانواده مسئولیت سنگینی در تحصیل لقمه حلال بر عهده دارد. از طرف دیگر یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت تغذیه که در روایات به آن اهمیت داده شده توجه به کمیت و کیفیت و تناسب و توجه به وعدهها، در غذا میباشد (رک مفاتیح الحیاة بخش خوردن و آشامیدن) که مادر خانواده به عنوان مدیر داخلی خانواده مسئول توجه به این امر مهم است.
اما در مورد ورزش در روایات به شدت به این مقوله پرداخته شده است. در دیدگاه اسلام قوه جسمانی یکی از شرایط تشکیل حکومت دینی است که وقتی بنیاسراییل از پیامبر زمانشان تقاضا میکنند که حاکم و فرمانروایی بر آنها قرار دهد تا در راه خدا بجنگند و حکومت دینی را استوار سازند پیامبرشان ضمن معرفی طالوت به عنوان حاکم، یکی از معیارهای انتخاب او را قوه جسمانیش مطرح کرده است. (بقره 247) و در روایات قوه جسمانی نزد خداوند محبوب شمرده شده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الرَّجُلَ الْقَوِیَّ» ( مجلسی، 1403، 61، 184) اما جهت این قوت در دین مقدس اسلام اهمیت ویژهای دارد. لذا در داستان فوقالذکر برای تعین معیار حاکم فرمود: «زَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» یعنی صرف داشتن قوت کافی نیست بلکه ترکیب قدرت با علم، آن هم به نحوی که علم جلودار قدرت باشد، لازم است. لذا در روایات ما بالاترین قدرت، غلبه بر هوای نفس و خشم معرفی گردیده. ( مجلسی، 1403، 75، 165) پس معلوم میشود که قدرت جسمانی وقتی ارزشمند است که در راستای قدرت معنوی قرار گیرد وگرنه به تیغی در دست زنگی مست ماند.
یکی از وظایف مهم والدین نسبت به فرزندانشان در دیدگاه اسلام تعلیم ورزشهای مفید میباشد که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در این رابطه فرمودند: «عَلِّمُوا أَوْلَادَکُمُ السِّبَاحَةَ وَ الرِّمَایَةَ» (حر عاملی، 1409، 17، 331) یعنی به فرزندانتان شنا و تیراندازی یاد دهید و در برخی از روایت این آموزشها به عنوان حقوق اولاد بر عهده والدین ذکر شدهاند. (همان، 21، 481) طبیعی است که خانواده مهدی باور باید فرزندان خود را مهدی یاور تربیت کنند که این مهم بدون آموزش ورزشهای سودمند محقق نمیشود.
6. ایجاد روحیه حماسی و دلاوری در اعضای خانواده
یکی از معیارهای ارزیابی شخصیت افراد، ارزیابی دلاوری و خطر پذیری آنان میباشد. در بین فضیلتها و ارزشهای اخلاقی انسانی، شجاعت یکی از برترین و کلیدیترین فضائل است. که در روایات اهل بیت علیهم السلام به عزت آماده تعبیر گردیده است. (غررالحکم، ص 259)
فرهنگ مهدویت، فرهنگ دلاوری و مردانگی و مکتب شجاع پروری و آفرینش جرأت ورود به صحنههای خطر است، به همین دلیل امیرالمومنین علیه السلام در توصیف اصحاب امام عصر (ع) فرمودند: «وَ یَضَعُ یَدَه علی رُءُوسِ العباد فَلا یَبقی مُؤمنٌ إلاّ صارَ قَلبُهُ أشدَّ مِن زُبَرِ الحدید و أعطاهُ اللهُ اربعینَ رجلاً…» یعنی (در آن زمان) دست رحمتش را بر سر بندگان قرار میدهد و مؤمنی باقی نمیماند مگر اینکه قلبش از پاره آهن گداخته شده، سختتر میشود و خداوند نیروی چهل مرد را به او میدهد. (قطب الدین راوندی، 3، 1150)
از این منظر میتوان به یکی از خدمات خانواده به فرهنگ مهدوی دست یافت. همانطور که تشکیل حکومت عدالت گستر مهدوی نیازمند وجود مردانی شجاع و دلاور است و به طور یقین تربیت چنین سربازانی از کانون تربیتی خانواده شروع میگردد؛ برای تربیت چنین نسلی از ابتدای تشکیل خانواده یعنی انتخاب همسر، توجه به این هدف ضروری است، زیرا بر اساس قانون وراثت، صفات شخصیتی والدین به نسلهای بعدی منتقل میگردد و از این رو امیرالمؤمنین علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا (س) برای انتخاب همسر مسأله را با برادرش عقیل – که از نسب شناسان معروف عرب بود – در میان گذاشت و فرمود:
«زنی برایم خواستگاری کن که از نسل مردان شجاع عرب باشد تا با او ازدواج کنم و از او فرزندانی سوارکار و شجاع متولد گردد.» عقیل گفت: دربارهی فاطمه دختر حزّام بن خالد کلابیّه چه نظر داری؟ همانا در میان عرب سوارکارانی شجاع تر و بهتر از نیاکان او سراغ ندارم. ( سماوی، 1429، 26)
نتیجه این ازدواج چهار فرزند پسر از ام البنین بود که هریک به عنوان سربازانی فداکار برای قیام امام حسین در کربلا ذخیره شدند.
زن و مرد باید هم خود شجاع باشند و هم شجاع پروری کنند، زیرا نسل شجاع و دلیر است که میتواند با عنوان برترین پشتیبان برای نهضتهای اصلاحی و الهی مانند نهضت و قیام حضرت مهدی (ع) به شمار آید.
7. انتقال محبت مهدوی به فرزندان
با نگاهی به زندگی و روابط بشریت امروز، میتوان دریافت که یکی از نیازهای اساسی انسان، محبت و عشق حقیقی و پایدار براساس پشتوانههای الهی انسانی نه با انگیزههای شهوانی، هوسرانی و منفعتجویانه است.
یکی از مؤلفههای حکومت مهدوی، رفع هراس از جهان، مبارزه با ناامنیها و تبدیل روابط خصمانه به روابط دوستانه بر اساس محبت انسانی و بلکه الهی است، چرا که اساساً امام مظهر دوستی و دوستی آفرینی و منبعی سرشار از عشق است. او موجودی دوست داشتنی و انسانی حامل رحمت برای انسانیت است، زیرا محبت خالص و بیشائبه، یک نیاز کلیدی برای انسان است. حضرت رضا (ع) در ضمن روایتی طولانی، در معرفی شخصیت امام میفرمایند: «الإمام الامینُ الرَّفیق و الوالدُ الشَّقیقُ والأخُ الشَّقیقُ و مفزَعُ العِباد فیِ الدَّاهِیَهِ.» یعنی امام یاری امین و پدری مهربان و برادری دلسوز و پناهگاه بندگان در حوادث ناگوار است. (ابن بابویه، 1395، 2، 678)
بر این اساس به یک وجه مشترک دیگر بین فرهنگ مهدویت و فرهنگ خانواده میرسیم، چرا که یکی از کارکردهای مهم نظام خانواده تبادل عشق و محبت و تشکیل کانونی برای محبّ و محبوب بودن است. همانگونه که در بسیاری از احادیث به این مهم پرداخته شده و به محبت ورزی به اعضای خانواده تأکید گردیده تا آنجا که محبت به فرزند عامل جلب محبت الهی معرفی گردیده «اِنَّ اللّهَ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» یعنی بدون تردید، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش، رحم مى کند. (کلینی، 1407، 6، 50 ) و افزایش محبت به همسر یکی از ثمرات افزایش ایمان دانسته شده «کُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِیمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاء» یعنی هرگاه ایمان بنده زیاد شود محبتش به همسرش افزایش مییابد. ( مجلسی، 1403، 100، 223)
در این راستا ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در دل اعضای خانواده نقش به سزایی در تشکیل خانواده مهدوی دارد. لذا در روایات تأکید بر تأدیب کودکان بر محبت اهل بیت گردیده در روایتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم به اصحاب خویش توصیه میکنند که: «بُورُوا أَوْلَادَکُمْ بِحُبِ عَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» یعنی فرزندان خود را با محبت امیرالمومنین علیه السلام تربیت نمایید. (مجلسی، 1403، 27، 156) همانگونه که مشهود است در دیدگاه اسلام تربیت فرزند باید عجین با محبت اهل بیت باشد.
8. آرمان گرایی
ایده مهدویت به عنوان عظیم ترین آرمان جهانی در طول تاریخ، مورد نظر ادیان، قرار گرفته است. آرمانی بزرگ مبنی بر برقراری مدینه فاضله که برخی از مشخصات این آرمانشهر مهدوی در آیات قرآنی و روایات اهل بیت (ع) اشاره شده است.
مثلاً در چهل و یکمین آیه از سوره حج میخوانیم: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ» یعنی همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و پایان همهی کارها از آن خداست.
امام باقر (ع) در تفسیر آیه فوق میفرمایند:
«هذه لآلِ مُحمَّدٍ المهدی و أصحابه یُمَلِّکُهُم اللهُ مَشارِقَ الأرضِ و مَغارِبها و یُظهِرُ الدّین و یُمیتُ اللهُ عزّو جلّ بِه و بِأصحابِهِ البِدَعَ و الباطِلَ کَما أماتَ السَّفهَهُ الحَقَّ حتّی لایُری أثرٌ مِنَ الظُّلمِ و یَأمُرونَ بِالمعروفِ و یَنهونَ عَن المُنکَر و للهِ عاقبهُ الأمُور.» یعنی این آیه مربوط به آل محمد یعنی مهدی (عج) و اصحابش است که خداوند آنها را مالک شرق و غرب میکند و دین را به وسیلهی او بر تمام أدیان پیروز مینماید و باطل و دینهای ساختگی را به همت او و یارانش از میان برمیدارد، چنانچه پیش از ظهور او سفاهت و نادانی پرده بر روی حق و حقیقت کشیده است، به طوری عدالت گسترش مییابد که اثری از ظلم باقی نمیماند، أمر به معروف و نهی از منکر میکنند و عاقبت امور در اختیار خداست. ( مجلسی، 1403، 24، 165)
از سوی دیگر از جمله مشخصات یک خانوادهی موفق و معنوی میتوان به آرمانگرایی آن اشاره نمود که این خصلت باید در جهت معیارهای دینی قرارگیرد. طبق روایات ما، افراد خانواده مسئول انتقال آرمان مهدوی به یکدیگر هستند. مثلاً سلیمان بن خالد به امام صادق علیه السلام عرض کرد که خانواده من از من اطاعت میکنند آیا امر ولایت شما را به ایشان منتقل نمایم. حضرت فرمودند: «نعم إنَّ الله عزّوجلّ یقولُ فیِ کتابه: یا أیُّها الَّذین آمَنوا قُوا أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً وَقودُها النّاس والحِجارهُ.» یعنی آری (منتقل کن) به راستی که خدای عزوجل در کتابش میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. (مجلسی، 1403، 71، 87)
حکومت مهدوی در پی تشکیل جامعه بزرگ فاضله و خانواده در پی تشکیل جامعه کوچک فاضله است و به عبارتی هر دو در پی ایجاد فضایی با محوریت ارزشهای آسمانی و الهی هستند تا در این فضا، انسانها بتوانند بدون هیچ مانع و سدی، مسیر تکامل و رسیدن به اوج قلههای انسانیت را طی نمایند.
منابع و مآخذ
1. ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة ، 2جلد، چاپ: دوم، تهران، اسلامیه، 1395ق.
2. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، 1جلد، چاپ: دوم، قم، دار الکتاب الإسلامی، 1410 ق.
3. حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، 30جلد، چاپ: اول، قم ، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409 ق.
4. حمیرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، 1جلد، چاپ: اول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1413 ق.
5. سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام، سلحشوران طف – عباس جلالی، 1 جلد، چاپ: اول، قم، دانشگاه شهید محلاتی، 1429.
6. طبرسى، احمد ، الإحتجاج على أهل اللجاج، 2جلد، چاپ: اول، مشهد، نشر مرتضى،1403 ق.
7. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، 3جلد، چاپ: اول، قم، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف، 1409 ق.
8. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، 2جلد، چاپ: سوم، قم، دار الکتاب، 1404ق.
9. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، 8جلد، چاپ: چهارم ، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407 ق.
10. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، بکری حیانی – صفوة السقا، 5 جلد، چاپ: پنجم، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1401.
11. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 111جلد، چاپ: دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی 1403 ق.