۱۳۹۵/۰۵/۱۵
–
۵۳۰ بازدید
لعن بر امیرالمؤمنین(ع) از کی و توسط چه کسی شروع شد و تا کی ادامه داشت و توسط چه کسی برداشته شد؟
ابن عبد ربه در کتاب العقد الفرید جلد 4، صفحه 335 می نویسد:ولما مات الحسنُ بن علیّ حَجّ معاویة، فدخل المدینة وأراد أن یَلْعن علیَّا على مِنبر رسول الله صلى علیه وسلم. فقیل له: إن هاهنا سعدَ بن أبی وقاص، ولا نراه یرضى بهذا، فابعث إلیه وخُذ رأیه. فأرسل إلیه وذکر له ذلک. فقال: إن فعلت لأخرُجن من المسجد، ثم لا أعود إلیه. فأمسک معاویة عن لعنه حتى مات سعد. فلما مات لَعنه عَلَى المنبر، وکتب إلى عماله أن یَلعنوه على المنابر، ففعلوا. فکتبتْ أم سَلمة زوج النبیّ صلى علیه وسلم إلى معاویة: إنکم تلعن اللّه ورسولَه على منابرکم، وذلک أنکم تلعنون علیّ بن أبی طالب ومن أحبّه، وأنا أشهد أن اللّه أحبَّه ورسولَه، فلم یلتفت إلى کلامها.هم زمان با شهادت امام مجتبی علیه السلام، معاویه به زیارت خانه خدا آمد، سپس وارد مدینه شد و اعلام کرد که می خواهد برای مردم سخنرانی کند و در ضمن تصمیم داشت بالای منبر، امیرالمومنین علی علیه السلام را لعنت کند. گفتند سعد بن ابی وقاص در مدینه حضور دارد و به این کار رضایت نمی دهد، کسی را مامور کن تا نظر وی را جویا شود. فرستاده معاویه رفت و سعد را در جریان گذاشت، سعد گفت: اگر این کار را بکند از مسجد بیرون می روم و هیچ گاه به مسجد قدم نمی گذارم. معاویه از تصمیمش منصرف شد و تا زمانی که سعد در قید حیات بود، جرئت سب و لعن امیرالمومنین علی علیه السلام را نداشت. پس از مرگ سعد، معاویه بر فراز منبر علی علیه السلام را لعن کرد و به فرماندارانش نیز دستور داد تا حضرت علی علیه السلام را لعن کنند.
ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، به معاویه طی نامه ای نوشت که شما در منبرها خدا و رسول را لعن می کنید.؛ چرا که سب علی، سب خدا و رسول است، شهادت می دهم که خدا و رسول، علی را دوست دارند، اما معاویه توجهی نکرد.
کمال الدین عمر بن احمد بن العدیم در کتاب بغیه الطلب فی تاریخ حلب، جلد 7، صفحه 3032، در سیره صحابی جلیل القدر ابوایوب انصاری رضوان الله علیه می نویسد:
أبو أیوب خالد بن زید بدری، وهو الذی نزل علیه النبی صلى الله علیه وسلم مقدمة المدینة، وهو کان على مقدمة علی یوم صفین، وهو الذی خاصم الخوارج یوم النهروان، وهو الذی قال لمعاویة حین سب علیاً: کف یا معاویة عن سب علی فی الناس، فقال معاویة: ما أقدر على ذلک منهم، فقال أبو أیوب: والله لا أسکن أرضاً أسمع فیها سب علی، فخرج إلى ساحل البحر حتى مات رحمه الله.
ابو ایوب خالد بن زید، از شرکت کنندگان در جنگ بدر و کسی است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم هنگام ورود به مدینه به منزل او وارد شد، و در جنگ صفین در رکاب حضرت علی علیه السلام هم در جبهه مقدم لشکریان آن حضرت بود، و در نهروان هم با خوارج جنگید. وقتی که معاویه را دید که امیرالمومنین علی علیه السلام را سب و لعن می کند، گفت: ای معاویه، از سب علی در میان مردم دست بردار. معاویه در پاسخ گفت: دست بردار نیستم. ابو ایوب گفت: به خدا سوگند سرزمینی که در آن از علی علیه السلام بدگویی شود هیچ وقت در آن زندگی نخواهم کرد و لذا به سواحل دریا مهاجرت کرد و در همان جا از دنیا رفت.
بلاذری در کتاب انساب الاشراف جلد 5، صفحه 30 می نویسد:
کتب معاویة إلی المغیرة بن شعبة : أظهر شتم علی وتنقصه …
معاویه به مغیره بن شعبه نامه ای نوشت و دستور داد که آشکارا به علی علیه السلام دشنام ده و از او بدگویی کن.
طبری تاریخ نویس معروف اهل سنت، در کتاب تاریخ طبری جلد 4، صفحه 188 می نویسد:
أن معاویة بن أبی سفیان لما ولى المغیرة بن شعبة الکوفة فی جمادى سنة 41 دعاه فحمد الله وأثنى علیه ثم قال : … ولست تارکا إیصاءک بخصلة لا تتحم عن شتم على وذمه والترحم على عثمان والاستغفار له والعیب على أصحاب على والاقصاء لهم وترک الاستماع منهم …
معاویه، وقتی که در سال 41 هجری قمری، مغیره بن شعبه را والی کوفه قرار داد به وی دستور داد و گفت: یک مطلب را فراموش مکن، و بر آن پافشاری کن و آن فحش و ناسزاگویی به علی علیه السلام است و در مقابل، از عثمان به عظمت یاد کن و همیشه برای وی طلب آمرزش نما و از یاران علی علیه السلام بدگویی کن و آنان را تبعید نما و به سخنانشان گوش نکن.
خب، پس طبق کتب اهل سنت، ثابت شد که معاویه به صحابه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، که امیرالمومنین علی علیه السلام هست، سب و لعن و فحش و ناسزا میداده است. پس طبق فتوای خود علمای اهل سنت، کسی که به احدی از اصحاب پیامبر سب و لعن کند، او دجال، فاسق و ملعون هست. پس معاویه دجال و فاسق و ملعون است.
عزیزان اهل سنت، با این حال، چگونه به یک دجال و فاسق و ملعون، کاتب الوحی می گویید؟
چگونه به یک دجال و فاسق و ملعون، لقب خال المومنین را می دهید؟ در حالیکه محمد بن ابوبکر شایسته این لقب هست و شما این لقب را به محمد بن ابوبکر نسبت نمی دهید.
چگونه یک فرد دجال و فاسق و ملعون را این همه مورد تکریم و احترام قرار می دهید؟ آیا از کتب خودتان بی خبرید؟
چگونه یک فرد دجال و فاسق و ملعون را مسلمان می دانید؟ آیا با این کار، شما به مسلمانی آسیبی نمی زنید؟ و آبروی مسلمانی را نمی برید؟
ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، به معاویه طی نامه ای نوشت که شما در منبرها خدا و رسول را لعن می کنید.؛ چرا که سب علی، سب خدا و رسول است، شهادت می دهم که خدا و رسول، علی را دوست دارند، اما معاویه توجهی نکرد.
کمال الدین عمر بن احمد بن العدیم در کتاب بغیه الطلب فی تاریخ حلب، جلد 7، صفحه 3032، در سیره صحابی جلیل القدر ابوایوب انصاری رضوان الله علیه می نویسد:
أبو أیوب خالد بن زید بدری، وهو الذی نزل علیه النبی صلى الله علیه وسلم مقدمة المدینة، وهو کان على مقدمة علی یوم صفین، وهو الذی خاصم الخوارج یوم النهروان، وهو الذی قال لمعاویة حین سب علیاً: کف یا معاویة عن سب علی فی الناس، فقال معاویة: ما أقدر على ذلک منهم، فقال أبو أیوب: والله لا أسکن أرضاً أسمع فیها سب علی، فخرج إلى ساحل البحر حتى مات رحمه الله.
ابو ایوب خالد بن زید، از شرکت کنندگان در جنگ بدر و کسی است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم هنگام ورود به مدینه به منزل او وارد شد، و در جنگ صفین در رکاب حضرت علی علیه السلام هم در جبهه مقدم لشکریان آن حضرت بود، و در نهروان هم با خوارج جنگید. وقتی که معاویه را دید که امیرالمومنین علی علیه السلام را سب و لعن می کند، گفت: ای معاویه، از سب علی در میان مردم دست بردار. معاویه در پاسخ گفت: دست بردار نیستم. ابو ایوب گفت: به خدا سوگند سرزمینی که در آن از علی علیه السلام بدگویی شود هیچ وقت در آن زندگی نخواهم کرد و لذا به سواحل دریا مهاجرت کرد و در همان جا از دنیا رفت.
بلاذری در کتاب انساب الاشراف جلد 5، صفحه 30 می نویسد:
کتب معاویة إلی المغیرة بن شعبة : أظهر شتم علی وتنقصه …
معاویه به مغیره بن شعبه نامه ای نوشت و دستور داد که آشکارا به علی علیه السلام دشنام ده و از او بدگویی کن.
طبری تاریخ نویس معروف اهل سنت، در کتاب تاریخ طبری جلد 4، صفحه 188 می نویسد:
أن معاویة بن أبی سفیان لما ولى المغیرة بن شعبة الکوفة فی جمادى سنة 41 دعاه فحمد الله وأثنى علیه ثم قال : … ولست تارکا إیصاءک بخصلة لا تتحم عن شتم على وذمه والترحم على عثمان والاستغفار له والعیب على أصحاب على والاقصاء لهم وترک الاستماع منهم …
معاویه، وقتی که در سال 41 هجری قمری، مغیره بن شعبه را والی کوفه قرار داد به وی دستور داد و گفت: یک مطلب را فراموش مکن، و بر آن پافشاری کن و آن فحش و ناسزاگویی به علی علیه السلام است و در مقابل، از عثمان به عظمت یاد کن و همیشه برای وی طلب آمرزش نما و از یاران علی علیه السلام بدگویی کن و آنان را تبعید نما و به سخنانشان گوش نکن.
خب، پس طبق کتب اهل سنت، ثابت شد که معاویه به صحابه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، که امیرالمومنین علی علیه السلام هست، سب و لعن و فحش و ناسزا میداده است. پس طبق فتوای خود علمای اهل سنت، کسی که به احدی از اصحاب پیامبر سب و لعن کند، او دجال، فاسق و ملعون هست. پس معاویه دجال و فاسق و ملعون است.
عزیزان اهل سنت، با این حال، چگونه به یک دجال و فاسق و ملعون، کاتب الوحی می گویید؟
چگونه به یک دجال و فاسق و ملعون، لقب خال المومنین را می دهید؟ در حالیکه محمد بن ابوبکر شایسته این لقب هست و شما این لقب را به محمد بن ابوبکر نسبت نمی دهید.
چگونه یک فرد دجال و فاسق و ملعون را این همه مورد تکریم و احترام قرار می دهید؟ آیا از کتب خودتان بی خبرید؟
چگونه یک فرد دجال و فاسق و ملعون را مسلمان می دانید؟ آیا با این کار، شما به مسلمانی آسیبی نمی زنید؟ و آبروی مسلمانی را نمی برید؟