تبیین نقش تربیتی و اخلاقی اذان
۱۳۹۳/۰۱/۱۷
–
۹۵۸ بازدید
جایگاه و نقش تربیتی و اخلاقی اذان ا بیان نمایید ؟
چکیده
هدف از این مقاله تبیین نقش تربیتی و اخلاقی اذان است و با توجه به نظام های تربیتی که تحول تربیتی و اخلاقی نوجوانان و جوانان بیش هر دوره ای اهمیت دارد . در اسلام نیز این دوره به عنوان حق تکلیف برای امور واجبات دینی توصیه شده است که از اهمیت ویژه ای برای مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت محسوب می گردد. در این مقاله ابتدا به تاریخچه مختصری از اذان اشاره شده که پس از بررسی تاریخی آن و معنای لغوی و اصطلاحی اذان ، به تبیین نقش تربیتی و اخلاقی آن از دیدگاه قرآن و روایات پرداخت شده است که نگارش این مقاله به صورت تبیین و توضیح از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است . نتیجه حاصل از این مقاله : اذان به عنوان ندای حق مفاهیمی همچون: تذکر ، تنبه و پرستش ذات خداوندی را عرضه می دارد و اشخاص همچون ابو حامد غزالی و شهید ثانی ، اذان را ندای حقی می دانند که در قلوب انسان نرمی و لطافت خاص می آفریند؛ در واقع انسان را به شادی و رغبت به آغاز عمل به دستورات خداوند می کند و چه زیباست که آن ندای سعادت و رستگاری که به انسان درس تربیت و اخلاق می دهد.
واژگان کلیدی : اذان ، تربیت و اخلاق
مقدمه
هر ملّتى در هر عصر و زمانى براى برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظایف فردى و اجتماعى شعارى داشته و این موضوع در دنیاى امروز به صورت گسترده ترى دیده مى شود. مسیحیان در گذشته وامروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پیروان خود را به کلیسا دعوت مى کنند، ولى در اسلام براى این دعوت از شعار اذان استفاده مى شود که به مراتب رساتر ومؤثّرتر است، جذابیّت و کشش این شعار اسلامى به قدرى است که به قول نویسنده «تفسیر المنار» بعضى از مسیحیان متعصّب هنگامى که اذان اسلامى را مى شنوند، به عمق و عظمت تأثیر آن در روحیه شنوندگان اعتراف مى کنند.
بدیهى است همان طور که باطن اذان و محتویات آن زیباست، باید کارى کرد که به صورتى زیبا و صدایى خوب ادا شود، نه این که حُسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پایمال گردد[1].
در هر نظام تربیتی ، تحول تربیتی و اخلاقی نوجوانان و جوانان بیش هر دوره ای اهمیت دارد . رشد سرسع شناختی در این دوران باعث می شود که فرد بهتر بتواند درباره مسائل اخلاقی و ارزشی و دینی قضاوت کند و در برخورد با این مسائل ، واکنش دقیق تر و پیچسده تری نشان دهد. و در اسلام نیز این دوره به عنوان حق تکلیف برای امور واجبات دینی توصیه شده است که از اهمیت این دوره سخن به میان می آورد.
در این مقاله ابتدا به تاریخچه مختصری از اذان اشاره شده و پس از بررسی تاریخی آن و معنای لغوی و اصطلاحی اذان ، به تبیین نقش تربیتی و اخلاقی آن از دیدگاه قرآن و روایات پرداخت شده است .
تاریخچه و تعاریف
اذان در اسلام پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و مداین شهر تشریع شد، پس از هجرت پیامبر اسلام به مدینه و فزونی مسلمانان، نیاز به وسیله ای برای اعلام وقت نماز و تجمع مسلمانان برای برپایی این فریضه بزرگ بود. پیامبر اسلام(ص) در فکر اتخاذ تصمیمی در این مورد بود تا این که این امر از طریق وحی و تشریع اذان حل شد[2].
اذان از نظر لغوی به معنی «آگاهی دادن»، «آگاهانیدن» و «خبر به گوش رساندن» است. در دین اسلام، ندایی است برای اعلام وقت نماز با الفاظ مخصوص[3]. در عربستان پیش از اسلام به ندا دادن و جمع کردن مردم برای خبرها و کارهای مهم، اذان گفته میشدهاست. نمازهای روزانهٔ مسلمانان در ساعات مشخصی ادا میشوند که به این زمانها اوقات شرعی میگویند. از آنجا که به یاد داشتن زمان دقیق داخل شدن به وقت نماز کار آسانی نیست، در محلهها و شهرهای مختلف گفتن اذان با صدای بلند در مسجدها رواج داشته و دارد. اذان را مؤذن در جایی بلند مانند گلدستهٔ مسجد میخواند. خواندن اذان واجب نیست اما مستحب است که پیش از شروع هر نماز، ابتدا اذان و سپس اقامه خوانده شود. در صدر اسلام، پیامبر اسلام در چندین مورد برای اعلام خبر (مانند فراخوانی برای جنگ بدر) از اذان استفاده کردهاست[4].
اذان شعاری سکوت شکن، موزون، کوتاه، پرمحتوا و سازنده است که دربردارنده اساسی ترین پایه های اعتقادی و جهت گیری عملی مسلمانان است. اذان در اسلام، سرود الهی، شعار و ندایی جهت معرفی امت واحد اسلامی است. اذان، اعلام موجودیت اسلام، معرفی عقاید و اعمال مسلمانان و فریاد علیه معبودهای خیالی است. اذان، نشانه باز بودن فضای تبلیغات و اعلام مواضع فکری مسلمانان به صورت روشن و صریح است و همیشه نشانه هشیاری و بیداری از غفلت است. اذان، آماده ساختن روح، دل و جان برای ورود به «نماز» و فریادی است که طنین ملکوتی آن در فضا، دل مؤمنان را به سوی خدا می کشد و بر وحشت و خشم کافران می افزاید. هم چنان که این وحشت را در جملات «گلاستون» سیاست مدار و صهیونیست انگلیسی مشاهده می کنیم. وی در پارلمان می گوید: «تا هنگامی که نام محمد در مأذنه ها بلند است و کعبه پابرجاست و قرآن راهنما و پیشوای مسلمان است، امکان ندارد پایه های سیاست ما در سرزمین های اسلامی استوار و برقرار گردد»[5] .
نمونه این وحشت در رفتار مشرکان و منافقان عصر پیامبر اکرم نیز دیده می شود؛ هم چنان که در آیه 58 سوره مائده آمده است: «آنان هنگامی که اذان می گوید و مردم را به نماز فرا می خوانید آن را مسخره و بازی می گیرند این به خاطر آن است که آنان جمعی نابخردند».
در اسلام اذان تشریع شد تا نشانه ای برای تجمع مردم و آمادگی آنان برا ی نماز باشد؛ ضمن آن که اذان برخلاف ناقوس کلیسا دارای محتوایی بس عمیق است که حتی تکرار آن در نمازهای فرادا، انسان را از غفلت بیدار کرده و او را به توحید و عقاید اساسی اسلام هشیار می سازد. و از همه مهمتر نقش تربیتی و اخلاقی اذان خود دارای تفکر بسی عظیم است .
نقش تربیتی و اخلاقی اذان
تبیین و تشریح مفهوم تربیتی و اخلاقی اذان ، در حدیثی طولانی از امام رضا(ع) چنین بیان شده است: «مردم که مأمور به اذان شدند علت های فراوان دارد از جمله، آن کسی را که سهو کرده ، یادآور باشد و آن را که غافل است متنبه سازد و کسی که وقت را نمی داند و از آن غافل است هشیار سازد. اذان گو با اذانش مردم را به پرستش خالق دعوت می کند، به آن ترغیب می کند، خود اقرار به توحید دارد، ایمان و اسلام را آشکار می سازد و آن را که فراموشش کرده یادآوری می کند…»[6].
از نظر اسلام بهترین و بالاترین راه سعادت ، تربیت و تزکیه نفس است: (قد افلح من زکیّها[7]) . چراکه بعثت پیامبران الهى و پیشوایان دینى نیز به همین منظور است . در برخی روایات تربیت به معناى تهذیب استعمال شده که به معناى از بین بردن صفات ناپسند اخلاقى است. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است که تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث میتوان تهذیب را تربیت دانست . با توجه به علت های اذان از نظر امام رضا (ع) که مفاهیم یادآوری ، تنبه ، پرسنش توحیدی را برای اذان گوشزد می کند نشان دهنده نقش تربیتی و اخلاقی برای مردم یکتا پرست دارد.
در این باره ابوحامد غزالی می گوید:
« چون ندای مؤذن را شنیدی ، پس درقلبت ترس ندای روز قیامت را حاضر کن و به سرعت با ظاهر و باطن برای اجابت ندا روان شو،که مسارعین به سوی این ندا کسانی هستند که در روز قیامت به ندای رحمت خوانده می شوند. پس قلبت را برای ندا عرضه بدار. اگر در قلبت به مجرد شنیدن ندا، شادی وفرحناکی و رغبت به آغازعمل یافتی ، بدان که فردای قیامت ، ندای سعادت و رستگاری به تو خواهد رسید. از این جهت بود که ، رسول خدا صلی الله علیه وآله به موقع اذان ، می فرمود: « بلال ما را آسوده گردان .[8] » یعنی که، ما را بوسیله اذان و یا ندای آن که روشنی چشم پیامبر بود ، آرامش بخش »[9] .
شهید ثانی نیز در این باره می گوید:
از عبارات اذان عبرت گیر و ببین که چگونه کلماتش به خدا آغاز وختم می شود. عبرت گیر و بدان خداوند متعال ، اول و آخر وظاهر و باطن است . هنگام شنیدن تکبیر اذان قلبت را برای بزرگ داشتن وتعظمیش ، متوجه ساز ، ودنیا وآنچه در آن است را کوچک شمار، تا در تکبیر گفتنت درغگو نباشی . باشنیدن « اشهد ان لااله الا الله » ، هر معبودی غیر از خدا را از خاطر بیرون ببر ، آنگاه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله را با شهادت به رسالتش در خاطرت حاضر نما و در محضرش اظهار ادب کن ، و مخلصاً هنگام دعوت به نماز(حی الصلوة) و دعوت به رستگاری (حی علی الفلاح) به آنچه که بهترین اعمال وبالاترین آنها است (حی علی خیر العمل ) بشتاب . بعد از آن عهدت رابا تکبیر وتعظیم پروردگار ، تجدید کن وهم چنانکه اذان را به یاد او آغاز کردی ، به ذکر او نیز خاتمه بخش و آغاز و بازگشت و قوام خویش را به سوی او قرار داده وتکیه گاهت را قدرت و قوت او بدان که هیچ تغییر و قدرتی جز به خداوند عالی مقام بزرگ مرتبت وجود ندارد[10].
وقتی انسانی با شنیدن ندای اذان ترس روز قیامت به دل او رخنه کند و اشک در چشمان وی سرازیر گردد نشان از معنای واقعی تربیت که همان تزکیه نفس است به روی شخص باز می شود و آنوقت است که انسان از رذایل اخلاقی به دور ؛ و به کرامت اخلاقی نایل خواهد شد . چراکه سخن از دعوت به سوی بندگی خدا و رستگاری می باشد و این بنده با شنیدن این ندا دست از مادیات می کشد و به ندای حق پاسخ می دهد.
اگر تربیت کودک از شش ماهگی یادو سالگی آغاز می شود، این دستور رسول اکرم (ص) چه مفهومی می یابد که می فرماید: هر کس صاحب فرزندی شد در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیر مومنان علی(ع) می فرماید: زمانی که دو پسرم حسن و حسین (ع) تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الکرسی و آیه های سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر کودک دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده های او در درونش تاثیر نمی نهد به چه سبب رسول خدا(ص) می فرماید: هرگز مبادا که کودکی در گهواره، نظاره گر رفتار زناشویی زن و مرد باشد. اگر در چنین موقعیت صدای زن و مرد را بشنود به راه رستگاری و پاکی و خیر قدم نمی نهد. و خیلی از احکام شرعی اسلام که صحبت از این تنبه و یادآوری های ندای اذان را گوشزد می نمایند .
اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند و یا تیمم بدل از غسل نکند روزه اش باطل است. وقتی مسئله را بلد است اما دیگران نمی گذارند غسل یا تیمم کند اشکالی ندارد.
– کسی که در شب ماه رمضان می داند اگر خودش را جنب کند وقت ندارد به هیچ وجه غسل کند، اگر خودش را جنب کند روزه اش باطل است.
– کسی که جنب است و بداند اگر بخوابد برای غسل کردن قبل از اذان بیدار نمی شود و برای نماز هم بیدار نمی شود، این هم روزه اش باطل است، هم باید کفاره بدهد.
اینها و هزاران مسئله دیگر اسلام که به این ندای حق مربوط می شوند خبر از اعلام تذکرا ت و آگاهانیدن بنده مسلمان دارند که مبادا به گوش نباشند.
بحث و نتیجه گیری
راه تربیت یکى از راه هاى اصلاح اخلاق، که در قرآن دیده میشود این است که انسان را از نظر روحى و عملى طورى تربیت کند و چنان علوم و معارفى در وجود او بپروراند که با وجود آن جایى براى رذایل اخلاقى باقى نماند و ریشه رذایل اخلاقى سوزانده شود.
وقتی امام رضا (ع) از مردمی که مأمور به اذان شدند علتهایی مانند تذکر ، تنبه و پرستش ذات خداوندی را عرضه می دارد و اشخاص همچون ابو حامد غزالی و شهید ثانی ، اذان را ندای حقی می دانند که در قلب انسان نرمی و لطافت خاص می آفریند . در واقع انسان را به شادی و رغبت به آغاز عمل به دستورات خداوند می کند و چه زیباست که آن ندای سعادت و رستگاری که به انسان درس تربیت و اخلاق می دهد . آنوقت است که انسان باید از راه تربیت و تزکیه نفس که در نتیجه توجه به ندای حق است به تمامی فضائل اخلاقی و کرامت اخلاقی نایل گردد. این روش، در هیچ یک از کتاب هاى آسمانى و تعلیمات انبیا که به دست ما رسیده وجود ندارد و در هیچ یک از آثار فکرى و حکماى الهى نیز دیده نمیشود. مثلاً انسانى که ریا میکند و کارى براى غیر خدا انجام میدهد یکى از دو علت بیشتر ندارد، یا میخواهد از این راه، شخصیّت و عزتى کسب کند، یا از قدرت دیگران میهراسد، چنین کسى وقتى متوجّه شود که قرآن میفرماید: (انّ العزة للّه جمیعا)[11] و (انّ القوّة للّه جمیعا)[12] باید به راستى به این دو حقیقت، ایمانِ راسخ داشته باشد و بداند که عزّت و قدرت، تنها از آن خداست و این جاست که دیگر زمینه اى براى ریا و ظاهر سازى در او باقى نمیماند. نه به کسى امید دارد و نه از کسى میترسد اگر این دو حقیقت، به یقین در دل انسان جاى گیرد، تمام رذایل اخلاقى را از دل میزداید و به جاى آن ها صفات کریمه را قرار میدهد- مانند ترس از خدا، عزّت نفس، مناعت طبع، استغنا.
آیاتى که این روش را در تربیت و اخلاق تعقیب میکند فراوان است . قرآن کریم میفرماید: رستگارى و فلاح از آنِ کسى است که نفس خویش را تربیت و روح خود را تزکیه کند و جنبه معنوى را رشد و تعالى بخشد و از آلودگى به خلق و خوى شیطانى و گناه پاک سازد. در عظمت تربیت نفس، همین بس که قرآن کریم در سوره شمس، پس از ذکر یازده سوگند میفرماید: (قدافلح من زکیّها و قد خاب من دسّیها)[13] درباره هیچ موضوعى در قرآن این طور سوگند یاد نشده و طبیعى است هر قدر سوگندهاى قرآن در یک زمینه بیشتر و محکم تر باشد، دلیل بر اهمیّت موضوع است. رستگارى انسان، در گرو پندارهاى خام و در سایه مال و ثروت و مقام نیست، بلکه در گرو پاکسازى و تعالى روح در پرتو ایمان و عمل صالح است . از طرفى هم مسئولیت تربیت معنوى و اصلاح نفس و پرورش جان، بر عهده خود انسان است زیرا هیچ کس بهتر از خود انسان قادر بر تربیت نیست. اوست که با شنیدن ندای حق ، دست به دعا و نیایش برمی دارد و میتواند در مسیر تربیت روح خود قدم بردارد. زیرا به قول قرآن کریم هیچ کس بهتر از خود انسان نمیتواند بیماریش را تشخیص دهد و در صدد علاج و مداوا بر آید انسان بیمارى ها و امراض روحى را از لسان وحى و شرع مقدس میشنود ولى آن کس که در نهایت باید به بیمارى خود پى برد و داروى مخصوص را به کار گیرد خود انسان است چراکه محور تربیت، نفس انسان است. ریشه ی همه ی فضایل و رذایل اخلاقی، نفس انسان است که با تربیت صحیح و مناسب، به عالم ملکوت عروج میکند و به مقام قرب الهى میرسد و با ناپاکى و معصیت سقوط میکند. در نتیجه اینکه با شنیدن ندای اذان کلام حق را به صورت کلی می شنود و این ندا انسان را آماده می کند تا بندگی کامل خداوند را بپذیرد و عمل کند و اذان یعنی قبول بندگی . اذان یعنی بیدار باش و عمل کن یا بشنو از خدایت که روزی به سوی خدا می روی ؛ و اینها تأملاتی و تبییناتی هستند در جهت تربیت انسان که مبادا انسان صدای حق را بشند و عمل نکند… .
منابع و مأخذ:
– قرآن کریم.
– آداب الصلوه، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، ص 121.
– احیاء العلوم ، جلد 1 ، صفحه 165.
– اسرارالصلوة ، مؤسسه نشر آثار امام خمینی ، صفحه 185.
– بنیادهای اخلاق اسلامی ، علامه سید عبدالله شبر،چاپ دوم سال 1369،ناشر/بنیاد فرهنگی امام المهدی (عج).
– تاریخ عبادات اسلامی، محمود کدخدایان، مشهد: شعله، ۱۳۸۵.
– تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 4، ص 438.
– لغت نامه دهخدا.
– ماهنامه مسجد، مرداد و شهریور 1374، ش 21، ص 34.
[1] . تفسیر نمونه، ج4. ص 437.
[2] . ماهنامه مسجد، مرداد و شهریور 1374، ش 21، ص 34.
[3] . لغت نامه دهخدا.
[4] . تاریخ عبادات اسلامی، محمود کدخدایان، مشهد: شعله، ۱۳۸۵.
[5] . آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 4، ص 438.
[6] . امام خمینی، آداب الصلوه، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، ص 121
[7] . سوره شمس / آیه 9.
[8] . بنیادهای اخلاق اسلامی ، علامه سید عبدالله شبر،چاپ دوم سال 1369،ناشر/بنیاد فرهنگی امام المهدی (عج).
[9] . احیاء العلوم ، جلد 1 ، صفحه 165.
[10] . اسرارالصلوة ،صفحه 185.
[11] . یونس/ آیه65
[12] . بقره/ آیه 165
[13] . شمس / آیه 9