طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تحلیل خمس

تحلیل خمس


تحلیل خمس

۱۳۹۲/۱۱/۱۵


۲۷۳۹ بازدید

با عرض سلام و ادب
یکى از توقیعات با اهمیت، توقیعى است که توسط محمدبن عثمان در پاسخ به مکتوب اسحاق بن یعقوب از ناحیه امام زمان (عج) صادر شده است.

این توقیع مشتمل بر مطالب مهم و نکات قابل توجهى است و بیشتر مسائل مختلف اجتماعى در آن مطرح شده است. لذا از اهمیت خاصى برخوردار مى باشد به ویژه این توقیع، متضمن تعیین وظیفه مردم در زمان غیبت کبرى، و بیان علت غیبت و معرفى و مشخص نمودن هویت بعضى از افراد است.
از طرفی هرچند خود اسحاق بن یعقوب در کتب رجالی توثیق نشده اما محققان بر این عقیده اند که با توجه به اعتماد کسی چون کلینی به او به ویژه در مورد این توقیع شریف که شامل مطالب بسیار مهم از حضرت است و نیز اعتماد کسانی چون صدوق و شیخ الطائفه ـ رضوان الله تعالی علیهما ـ بر او، نمی توان در سند این حدیث خدشه کرد. حال سوال من این است:
در این توقیع شریف آمده است که «و اما الخمس فقد ابیح لشیعتنا و جعلوا منه فى حل الى وقت ظهور امرنا لتطیب ولادتهم ولا تخبث»؛ و اما خمس براى شیعیان ما مباح و براى آنها تا ظهور ما حلال گشته است، تا به واسطه آن ولادتشان پاک باشد، و پلید و آلوده نگردند.
حال با توجه به این جمله حضرت، اباحه خمس برای شیعیان، آیا به معنای عدم وجوب تسلیم خمس به فقها نیست؟ یعنی وقتی که خمس برای شیعیان تا زمان ظهور مباح گشته، چه لزومی هست که به فقیه تسلیم گردد؟
با تشکر

این روایت یکی از روایات تحلیل خمس برای شیعه در عصر غیبت است که مرحوم صاحب وسایل الشیعه در جلد ششم وسایل باب 3 و4 مجموع این روایات را جمع کرده که تقریبا به چهار گروه تقسیم می شوند و فقها از جمع بین انها این طور نتیجه می گیرند که اگر یک مالی از دست یک غیرمسلمان و کسی که اعتقاد به خمس ندارد به وسیله خرید و فروش یا جهت دیگر به یک شیعه منتقل شد تصرف در ان برای شیعه اشکال ندارد و لازم نیست خمس ان رابدهد اما برای غیر شیعه حلال نیست و چنان که در همین روایت اسحاق بن یعقوب و برخی روایات دیگر این باب امده غیر شیعه اگر از خمس که حق امام (ع) است بخورد اتش خورده یعنی خود راجهنمی کرده است تفصیل مطلب در بحث خمس درکتب فقهی مانند جواهر الکلام و سایر کتاب هایی که به وسیله فقها در این باب نوشته شده امده است به هرحالآنچه از روایات آورده ایددو جواب دارد:1- این روایات قابل توجیه هستند2-روایاتی محکم تر و قوی تردر مقابل آنها وجود دارد که دلالت بر وجوب پرداخت خمس دارد.
اما مرحله اول:
این روایات را می توان اینگونه توجیه کرد که مربوط به مواردی هستند که نمی توانستند خمس پرداخت کنند. یا عفو از ناحیه صاحب حق (علیه السلام) بوده است.یا برای خوف و تقیه، یا درجایی بوده است که سوال کننده مال را تلف کرده است. یا امکان رساندن آن را به امام
نداشته است.در این صورتها امام خمس راحلال کرده است و نیازی به پرداخت آن ندیده است.اما در همه حالات اینگونه نبوده است بنابراین علی فرض پذیرش تحلیل خمس درمواردخاص است نه به طورکلی
اما مرحله دوم: روایاتی که در مقابل این روایات هستند و می گویند که حتما و حتما باید خمس پرداخت شوند مرحوم کلینی از محمد بن یزید الطبری نقل می کند که مردی از تجار فارس از یاران امام رضا(ع) نامه ای به ایشان نوشت؛ و درباره اذن در خمس سوال کرد. امام فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم. بدرستی که خداوند واسع و کریم است. و ضمانت کرده است بر عمل ثواب را… هیچ مالی حلال نمی شود مگر از آن جهت که خداوند حلال کرده باشد. بدرستیکه خمس کمک کار ما بر دین و عیال و دوستان و موالی ما است و از آن چیزی است که بدان بذل می کنیم و آبروی خود را حفظ می کنیم در برابر کسانی که از غلبه آنها می ترسیم. پس خمس را از ما دور نکنید و دعای خیر ما را بر خودتان حرام نکنید. چون اگر خمس و حق ما را ندهید از دعای ما محروم می شوید[i]و همچنین در کافی و غیر آن آمده است که گروهی از خراسان خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از او خواستند تا خمس راحلال کند. امام فرمود: چه روزگار عجیبی این چه وضعیتی است با زبان ابراز مودت ودوستی با ما می نمایید در حالی که حق ما را از ما دور می کنید همان حقی که خداوند
برای ما و برای خود قرار داده است. لا نجعل لا نجعل لا نجعل لا جدمنکم فی حل قرارنمی دهم قرار نمی دهم قرار نمی دهم برای هیچکدام از شما خمس را که حلال باشد (ولازم نباشد شما بپردازید بلکه حتما باید پرداخت کنید.[ii]و روایات فراوان دیگر که آمده است مانند این روایت که ابو بصیر می گوید: به امام جعفر صادق (ع) عرض کردم:کمترین چیزی که انسان را وارد جهنم می کند چیست؟ فرمود : من آکل من مال الیتیم درهما و نحن یتیم، کسی که یک درهم از مال یتیم بخورد و ما یتیم هستیم.[iii]و همین طور ابوبصیر ازامام محمد باقر (ع) در حدیثی نقل کرده است که حضرت فرمود: برای احدی حلال نیست که از خمس چیزی بفروشد تا اینکه حق ما را به ما برساند.[iv]با توجه به این روایات درثبوت خمس شک و تردیدی باقی نمی ماند و وجوب آن قطعی است. اما خمس را در عصر غیبت به چه کسانی باید پرداخت؟ادله ویژه خود را دارد ،حدیث امام زمان که فرمود:أَمَّاالْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَافَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه. اما در حوادث ورخدادهای گوناگون به راویان احادیث ما (مجتهدین جامع الشرایط مراجعه کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان می باشم.[vi]می یابیم که فقها با شرایط خاص نایبان امام عصر (عج) می باشند و از طرف او مأذون هستند که خمس را به مصارف خود برسانند.علاوه بر این روایات،روایات الفقهاء امنا الرسل فقیهان امانتداران پیامبران هستند، الفقهاء ورثةالانبیاء فقهاء وارثان پیامبرانند و … هم وجود دارد،ونیز از باب ولایت آنها بر امور حسبیه ،باید اموال امام وسادات را بگیرند وبه مصرف صحیح برسانند.
البته مخفی نماند که براساس بعضی روایات که شما نقل کردید بعضی از فقها خمس را از منافع ( و مخارج ازدواج مثل مهریه و …) برداشته اند.
پی نوشتها :
[i] کافی ج 1 ص 547 حدیث[ii] کافی ج 1 ص 548 حدیث
[iii] الفقیه ج 3 ص 22
[iv] کافی ج 1 ص 545 حدیث
[vi] کمال الدین ج 4 باب45 حدیث 4 ص 483)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد