خانه » همه » مذهبی » تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟

تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟


تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟

۱۳۹۴/۰۴/۱۸


۱۳۸۹ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد،اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی که در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد،به نظر می رسد،چنین کاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران،حاوی آسیب هایی جدی است که در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افکار عامه مردم وارد می گردد.

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد،اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی که در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد،به نظر می رسد،چنین کاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران،حاوی آسیب هایی جدی است که در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افکار عامه مردم وارد می گردد.

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز
پاسخ اجمالی: فارغ از نقل قولی که در متن پرسش بدان اشاره گردیده است، در ارتباط با تطبیق علایم ظهور مندرج در روایات، بر مصادیق ، باید توجه داشته باشید که این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد، اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی که در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد، به نظر می رسد، چنین کاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران، حاوی آسیب هایی جدی است که در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افکار عامه ی مردم وارد می گردد. بنابراین علی رغم لزوم توجه به امام عصر و انتظار مداوم بر ظهور آن حضرت، به نظر می رسد در تطبیق علایم ظهور بر مصادیق ، لازم است توجه و دقت و وسواس و تامل بیشتری صورت پذیرد. در مورد پرسش نیز با توجه به اینکه در روایات علامات متعددی برای ظهور بر شمرده شده است که به تصریح برخی روایات ، برخی از این وقایع همزمان می باشند، نمی بایست و نمی توان وقایع اخیر یمن را بر خروج یمانی مطرح در روایات حمل نمود.
پاسخ تفصیلی : با توجه به نکات پیشگفته و در تکمیل بحث مباحثی پیرامون موضوع تطبیق نشانه های ظهور بر مصادیق خاص خدمت شما پرسشگر ارجمند ارائه می گردد:
در سال هاى اخیر، شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص و وقایع و اتفاقاتی هستیم که هر روز به شکلى بروز مى کند این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگى در بین منتظران مهدى موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتى که این تطبیق ها صحیح نباشند – چنانچه در برخی موارد اشتباه بودن تطبیق ها معلوم گردید – و افراد یا نشانه هاى مورد بحث، همان نشانه هاى ظهور نباشند، در دراز مدت مى تواند اثرات نامناسبى داشته باشند و موجب نا امیدى در بین تعداد زیادى از منتظران گردند.
با ملاحظه ى تیتر هاى خبرى تعدادى از وبلاگ ها و وبسایت هاى مهدوى که انصافاً در بسیارى از زمینه ها نیز موفق و موثر کار مى کنند، مى توانیم تعدادى از این تطبیق ها را ببینیم: «بشاراتى از شعیب بن صالح درباره ى نزدیکى ظهور»، «سال 2012 سال ظهور»، «سال 2015 سال ظهور»، «آغاز قیام سید یمانى در یمن» و…..
گرچه تعدادى از تطبیق هاى ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامى سازگار مى باشند و شخصیت هاى مورد بحث در مقالات مذکور، بضعاً شباهت هاى اعجاب آورى با شخصیت هاى زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعى و بى قید و شرط شخصیت هاى مذکور با شخصیت هاى روایات مربوط به آخرالزمان، امرى است که از سوى هیچ یک از علماى اسلام و محققین برجسته ى عرصه ى مهدویت مورد قبول نیست. چرا که این بزرگواران معتقدند، حرکاتى از این دست، ممکن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین کردن براى ظهور)، امرى است که معصومین (ع) به شدت از آن نهى کرده اند.
البته مسئله ى تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ى نشانه هاى ظهور، امرى پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتى همچون افزایش امید در دل هاى منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ى آخرالزمان دارد، اما تطبیق بى قید و شرط و قطعى این نشانه ها، امرى مذموم بوده و مى تواند تبعات نامناسبى داشته باشد.
در روایات متعددى بر این نکته تأکید شده است که امر ظهور امام مهدى (ع) از آفتاب نیز درخشان تر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در حقّانیت آن تردید نخواهد کرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر (ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساکن است، شما نیز ساکن و بى جنبش باشید یعنى علیه هیچ کس خروج نکنید که کار شما پوشیدگى ندارد. بدانید که آن نشانه اى از جانب خداى عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید که آن از آفتاب روشن تر است و بر نیکوکار و زشت کار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را مى شناسید امر شما همانند صبح است که پنهان ماندن در آن راه ندارد. (. 1 محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب غیبت نعمانى، ترجمه: محمّد جواد غفارى، باب 11، ص 286، ح 17 بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح. 49)
ابتداى روایت، هشدار به کسانى است که با پیش افتادن بر امامان معصوم (ع) و با امید تشکیل دولت اهل بیت (ع) دست به قیام هاى نابه هنگام و حساب نشده مى زدند و سرانجام خود و گروهى از شیعیان ناآگاه را به هلاکت مى انداختند.
در روایت دیگرى، میمون البان از آن حضرت چنین نقل مى کند:
من در خیمه امام باقر (ع) نشسته بودم که امام یک طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشن تر است، سپس فرمود: نداکننده اى از آسمان ندا مى کند که امام، فلان پسر فلان است و نام او را مى برد و ابلیس لعنت خدا بر او باد نیز از زمین ندا کند همچنان که در شب عقبه بر رسول خدا (ص) ندا کرد. (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص
555 در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق (ع) چنین روایت مى کند:
از ابى عبدالله [امام صادق ] (ع) شنیدم که مى فرمود: «فریاد نکنید. به خدا سوگند امام شما سالیانى از روزگارتان غیبت کند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادى سلوک کرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنان که کشتى در امواج دریا واژگون شود، و تنها کسى نجات یابد که خداى تعالى از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش کرده و او را به روحى از جانب خود مؤیّد کرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگرى بازشناخته نشود».
راوى گوید: من گریستم، آنگاه فرمود: «اى اباعبدالله چرا گریه مى کنى؟» گفتم: چگونه نگریم در حالى که شما مى گویید: دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگرى بازشناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ راوى گوید: امام به پرتو آفتاب که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «اى اباعبدالله آیا این آفتاب را مى بینى؟» گفتم: آرى، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشن تر است». (همان، ص 23)
با توجه به روایات یاد شده، مى توان گفت پدیده ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است که به هنگام وقوعش، همه مردم از آن آگاه مى شوند و به حقانیت آن پى مى برند. این گونه نیست که تنها جمعى محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهى با آن برخیزند.
در روایات فراوانى که از پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) وارد شده، همه ویژگى ها و نشانه هاى منجى موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامى در مورد شخصیت او و چگونگى ظهورش وجود ندارد. بنابراین، مى توان گفت اگر کسى به درستى به مطالعه معارف مهدوى بپردازد و روایات نشانه هاى ظهور را با دقت و تأمل بررسى کند، هرگز دچار تشخیص ها و تطبیق هاى نادرست نمى شود و فریب مدعیان دروغین را نمى خورد. اینکه در گذشته و امروز کسانى به طرح ادعاهاى دروغین پرداخته و کسانى هم با آنها همراهى کرده اند، دلیلى جز نادانى و ساده لوحى پیروان و شهرت طلبى و دنیاخواهى مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه هاى ظهور چنان که در روایات هم، آمده است مانند دانه هاى تسبیح به هم پیوسته اند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم مى یابند. به بیان دیگر نشانه هاى ظهور به ترتیبى خاص، در فاصله زمانى معین و با شرایطى مشخص رخ مى دهند و این گونه نیست که رویدادى مانند خروج خراسانى یا یمانى رخ دهد، بى آنکه مقدمات آنها که در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانه هاى مرتبط با آنها رخ داده باشد.
یقینا خود نیز مستحضرید که هیچ کس نمى تواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهى ندارد. آنچه در برخى از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (ع) آمده است، نشانه ها و علایمى است که بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایى نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کرده اند. بعضى از این بشارتها مى تواند شاهد وقرینه اى بر نزدیک بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. اما با این حال به طور قاطع نمى توان گفت که آیا امام عصر در این نزدیکى ها ظهور خواهد کرد یا خیر.
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عده اى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیده اند که دوره اى که ما در آن زندگى مى کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است زیرا براى آخرالزمان نشانه هایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و…) که این نشانه ها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مى شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله اى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله اى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا کرده اند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مى شوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیه هاى منطقه اى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملت ها را به این نتیجه رسانده که براى آینده اى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده اى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پى گیرى مى کند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مى کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم. در بعضى از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعاى تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است:… و اما ظهور الفرج فإنه إلى الله تعالى ذکره و کذب الوقّاتون (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالى است و وقت گزاران دروغزنانى بیش نیستند)
البته نهى از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده اى دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده اى محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمى خویش ببینند و این همان چیزى است که در برخى مجامع روایى و پاره اى از متون دینى بدان تصریح شده است چنانکه در دعاى عهد آمده است:… اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا با حضور ولى و دوست خود اندوه را از دلهاى این امت بزداى ودر ظهور وى شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور مى انگارند و لى ما آن را نزدیک مى بینیم).
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملک عبد الله گفتنى است: امام صادق (ع) در روایتى مى فرماید: «هر کس مرگ عبدالله را براى من تضمین کند، من ظهور قائم را براى او ضمانت مى کنم….» (بحارالانوار/ ج 52/ ص 210)
آقاى کورانى درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث کرده است، (عصر ظهور/ ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملک عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعى نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهى از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد. مساله ی وقایع اخیر در یمن و تطبیق خروج یمانی بر آن نیز می تواند همینگونه تحلیل گردد.
اندیشه مهدویت دچار آسیب هایى شده است. مسئله تطبیق یکى از این آسیب ها به شمار مى رود که برخى با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثى خاص تطبیق مى دهند. این گونه تطبیق ها پى آمد هایى نامطلوبى دارد که به آن اشاره مى شود:
تعیین وقت و استعجال (عجله کردن و صبر و تحمل نکردن)
نومیدى و یاس بر اثر واقع نشدن ظهور
به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیق هاى مطرح شده، افرادى به اصل ظهور بى اعتقاد مى شوند و یا در اصل روایات به شک مى افتند.
خلاصه آنکه: تطبیق ویژگیهایى که در روایات براى حوادث و افراد خاصى بیان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالى است و نمى توان به طور قطع و یقین ادعا کرد که این فرد دقیقا همان فردى است که در روایت بدان اشاره شده است. تنها یکى دو نشانه محدود فاصله زمانى تحقق نشانه تا زمان ظهور را بیان مى کنند لذا با تحقق برخى از علائم ظهور نمى توان به صورت عجولانه ادعا کرد تا چند صباح دیگر ظهور تحقق پیدا خواهد کرد.
بهتر است به جاى گمانه و دنبال نمودن فرضیه هاى زمان ظهور امام عصر (عج)- که معمولا ثمره چندانى هم ندارند- وظیفه خود را نسبت به حضرت (عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.
این انتظار جز با آمادگى و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمى یابد بنابراین تا جائى که مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایى حضرت (عج) نمود که اگر این امر محقق شود و سربازى واقعى براى آن حضرت (عج) باشیم حتى اگر مرگ- که اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما براى ادراک آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله که همگى از یاوران حضرت (عج) باشیم.
در پایان مجددا متذکر می شویم که وقایع مذکور در پرسش همانقدر که می تواند منطبق بر واقعه ی خروج یمانی گردد به همان مقدار نیز می تواند مربوط به آن نبوده و بر این واقعه منطبق نگردد، پس لازم است از تطبیق پرهیز نموده و در مقابل به تحصیل و حفظ آمادگی های لازم معرفتی و بینشی و عملکردی برای همراهی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور بپردازیم.
براى مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
1 مهدویت (پس از ظهور)، رحیم کارگر نشر معارف
2 چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان
3 تحلیل تاریخى از نشانه هاى ظهور، بوستان کتاب
مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد