ترویج تناسخ در منابع اصلی یوگا/ تاکید مروج یوگا در ایران بر ناقص بودن ادیان الهی!
۱۳۹۲/۱۲/۱۵
–
۱۴۸ بازدید
«یوگا» یکی از ورزشهای رایج در باشگاههای پایتخت و پر طرفدار میان بانوان است. یوگا مانند «ریکی» به عنوان ورزشی یا آرامبخش مطرح میشود، هر چند که بسیاری بر بعد عرفانی آن تأکید میکنند. اما به راستی یوگا یک ورزش است یا نوعی از معنویت انحرافی؟
شاید در وهله اول «یوگا» در کشور ما به عنوان ورزش مطرح شود، اما «یوگا» در کشوری که مهد آن به حساب میآید، معنا و مفهوم دیگری دارد، هندیها از «یوگا» به عنوان عرفان یاد میکنند.
به طوری که استادان برجسته یوگا، در توضیح آن میگویند: «برای رسیدن به تعالی، باید جسم و روح انسان یکی شود، در صورت یکی شدن جسم و روح است که شخص به کمالات انسانی، تهذیب اخلاق و سلامت جسم و ذهن نایل میشود … در یوگا ادعا میشود که انسان از طریق یوگا به خود آگاهی رسیده، به خویشتن خویش پی میبرد و به شناخت و دیدن حقیقت توانمند میشود»، به عبارتی دیگر مروجان اصلی یوگا این مکتب را نه فقط یک ورزش، بلکه معبری برای وصول به حقیقت میدانند:
* «یوگا» در بالاترین سطح، به ادعای آگاهی وحدانی عارف اشاره دارد
برای یوگا مراحل هشتگانهای به نام «آشتانگایوگا» ذکر میکنند که عبارت است از:
1- «یاما»؛ اعمال و رفتاری که عموم باید انجام دهند، دستهای از دستورات عمومی و همگانی از جمله «صداقت»، «پرهیز از دزدی»، «محدودیت در عمل جنسی»، «دوری از مال و ثروت و هواهای نفسانی» توصیه میشود.
2- «نیاما»؛ اعمال و روشهای شخصی، مجموعهای از قوانین و رفتارهای شخصی که شامل روشهای معین فیزیکی و روانی میباشد؛ مانند «قناعت»، «ریاضت»، «خودآگاهی» و «اعتقاد به خدا» تعقیب میشود.
3- «آسانا»؛ حرکات، شامل نگهداری بدن در حالات ویژه به منظور رشد و پیشرفت بدن و آرامش فکر است که پاکیزگی در مجرای کانالها و رسیدن به نیروی حیاتی به جسم و ذهن، به عنوان هدف در این مرحله مورد نظر است.
4- «پرانایاما»؛ کنترل تنفس، به «جان یوگا» مشهور است، در این مرحله کانالهای انرژی و کسب انرژی مطرح میشوند و از نادیها و رب النوع ماه و خورشید سخن گفته میشود.
5- «پراتیهارا»؛ اعمال فکری و کنترل احساسات
6- «دهارانا»؛ تمرکز
7- «دیانا»؛ مدی تیشن
8- «ساما دهی»؛ خودشناسی و حقیقت
شرح روشهای یوگا را میتوان در کتابهای متعدد هندو، از قبیل «وداها»، «اوپانیشادها»، «بهگودگیتا» و «تانتراها» ملاحظه کرد، سه مرحله آخر در یوگا، «یوگای درونی» نام دارد و پنج مرحله اول، «یوگای بیرونی» نام گرفته است.
باید توجه داشت که امروزه در یوگا، بر حرکات و اعمال و تکنیکهای جسمی یوگا (آساناها) تمرکز فراوانی صورت میگیرد که با این تمرینها، هدفهایی از قبیل انقباض و انبساط ششها، انعطاف ستون فقرات، تخلیه مناسب مواد زاید بدن، بالا رفتن مقاومت بدن در مقابل بیماریها، تصفیه خون و جریان صحیح خون ملاحظه میشود و طی آن، در حالتهای نشسته، شکمی، حرکات دست، حالت دو زانو، حالت سر تکنیکهای مختلفی آموزش داده میشود.
«مجید ابهری» رفتار شناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران با اشاره به اینکه با گسترش فرهنگهای عرفانهای کاذب، ابزار فرهنگ آنها نیز در جامعه گسترش مییابد، در خصوص یوگا ابراز میدارد: ورزش یوگا به تنهایی دارای سابقه طولانی در باورهای دینی ما دارد که ما آن را با مراقبه میشناسیم، اکنون عدهای با کلمات و الفاظ بیگانه قصد گسترش «یوگا» و «فنگشویی» را در جامعه داشته و این نوع حرکت را علاج همه دردهای روحی و روانی معرفی میکنند، در حالی که «یوگا» مجموعه حرکتهایی است که ممکن است به تواناییهای فیزیکی التیام بخشد، اما چون باورهای اصیل دینی در آن وجود ندارد، ربطی به تعالی روح و تکامل روانی ندارد.
وی در خصوص اثرات یوگا در بعد روانی افراد، میافزاید: امروزه متأسفانه مراکز و افراد مختلف یوگا را جزو سرمایه درآمدهای کلان خود قرار داده و از این رهگذر پولهای زیادی به دست میآورند که 80 درصد از افرادی که به آنها مراجعه کرده و یوگا را به اتمام رساندهاند، بعد از مدتی آثار آن را انکار کرده و فوایدی از آن به دست نیاوردند. به نظر اینجانب از نگاه رفتارشناسی قبل از شروع به این گونه حرکات، باید ماهیت آنها شناسایی شده و هموطنان اجازه ندهند از صداقت آنها سواستفاده شوند، چرا که بانیان این مکاتب به شعور و درک انسانی افراد اهانت میکنند و در دراز مدت باعث مشکلات روحی اشخاص شوند.
«منوچهر شریفی» دبیر انجمن یوگای ایران نیز با بیان اینکه یوگا یک ورزش کششی، تعادلی، تنفسی و تمرکزی است، خاطرنشان میکند: یوگا در درجه اول باعث تقویت ماهیچهها میشود و بر روی استخوانها اثر گذاشته و و فرآیند استخوانسازی را در بدن بالا میبرد، به طور کلی یوگا در دو بخش «روان» و «تن» تأثیرگذار است.
وی با بیان اینکه از یوگا در قرن 21 به عنوان یکی از ابزارهای مهم کاهش استرس نام برده میشود، ادامه میدهد: یوگا در عین حال روی اضطراب، وسواس تغییرات متعددی را ایجاد میکند، همچنین موجب کاهش پوکی استخوان و افزایش قد در کودکان میشود، انجام ورزش یوگا روزی 15 تا 20 دقیقه از طرف سازمان جهانی بهداشت در سال 2001 توصیه شده است، مسابقات یوگا در آسیا و جهان هر سال برگزار میشود.
دبیر انجمن یوگای ایران با اشاره به فعالیت بیش از 196 باشگاه ورزشی به غیر از مراکز شهرداری، خانههای فرهنگ، خانههای سلامت و فرهنگسراها در زمینه یوگا، بیان میدارد: حدود 48 باشگاه اختصاصی در زمینه یوگا در تهران فعالیت میکنند که عمدتاً بیشتر در غرب تهران و بخش تربیت بدنی شمال غرب شامل سعادتآباد و محدوده گیشا وجود دارد.
وی با بیان اینکه آموزش مربیگری یوگا در داخل ایران برگزار میشود، میافزاید: از سال 74 دوره مربیگری یوگا زیر نظر سازمان ورزش جوانان برگزار میشود که تا سطح 2 دوره مربیگری برگزار شده است، همچنین برخی از افراد برای گذارندن دوره آموزش به خارج از کشور از جمله هند، استرالیا، آلمان و ایتالیا رفتهاند که در داخل ایران معادلسازی میشوند.
شریفی با اشاره به اینکه معنویت در یوگا به آن معنا مفهوم ندارد، میگوید: معنویت خاص مذاهب است و باید توجه داشت که اسلام کاملترین دین است، اما در جهت توسعه شخصیت، «یوگا» میتواند کمک کند، توسعه شخصیت به این معنا که در حیطه اخلاق افراد را از گذره تندخو، مضطرب و پریشانی به سوی خوش اخلاقی و کاهش استرس سوق دهد.
حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، رئیس مؤسسه علمی فرهنگی «بهداشت معنوی» با بیان اینکه در حال حاضر برداشتها و باز تولیدیهای جدیدی از یوگا در دنیا ارایه میشود، اظهار میدارد: مشاهده میشود که اساتید جدید یوگا بعضاً هندی نیستند، بلکه اروپایی و آمریکایی هستند که ما آنها را جز عرفانهای نوظهور حساب میکنیم، یوگای جدید دارای یکسری تغییرات است که با آنچه که در یوگای سنتی هند که مبتنی بر ریاضتکشی است، متفاوت است، اما اکنون یوگا به بخش گیاهخواری توجه دارد.
وی با تاکید بر اینکه که امروز در یوگا برخی از ابعاد کنار گذاشته شده و بخش جدیدی از آن به جامعه ارایه شده است، ادامه میدهد: این برداشتهای جدید جز عرفانهای کاذب قرار میگیرد، آنچه که امروز یوگا را شکل میدهد، از غرب وارد شده است نه از هند! مربیهای یوگا چون میبینند آموزههای غربی بیشتر طرفدار دارد، به طور طبیعی به این سبک روی میآورند.
حجتالاسلام مظاهری سیف با اشاره به اینکه اساس یوگا بر پرستش الهه استوار است، بیان میکند: اگر به یوگا به عنوان ورزش نگریسته شود، اشکالی ندارد، اما اگر به عنوان یک سری آموزههای معنوی در نظر گرفته شود، آن گاه جای بحث است.
حجتالاسلام والمسلمین حمزه شریفی دوست که یک کتاب مستقل در نقد و آسیب شناسی یوگا تألیف کرده است، درباره یوگا می گوید: درست است که یوگا امروزه در کشور ما با نام کمیته یوگای ایران و به عنوان یک ورزش مطرح است؛ اما اساتید و مربیان یوگا آن را به عنوان یک مسلک ماواریی و به عنوان یک عرفان مطرح می کنند و اصلاً زیربار نمیروند که یوگا تنها یک ورزش است، آنها به صراحت می گویند که یوگا راه رسیدن به سعادت و عالم معناست.
مدیر گروه های پژوهشی مرکز مطالعات بهداشت معنوی در ادامه بیان میدارد: با این نگاه دیگر نمی توان با خوشبینی برخورد کرد و گفت یوگا در کشور ما معارضه ای با دین و معارف اسلامی ندارد، چرا که همان ادعای نجات و سعادت که رسولان الهی داشته اند، الان در یوگا پرچم آن را برداشته اند و ندای تکامل سر می دهند، مروجان داخلی یوگا در مواجهه با متدینان و علما ادعا می کنند که یوگا فقط ورزش است و با اعتقادات اسلامی کاملاً همسوست؛ اما در حلقههای بالاتر یوگا و خصوصاً در کتاب هایی که مبانی یوگا را توضیح داده اند، بسیاری از مسلمات دینی و اسلامی نفی می شود و یوگا به عنوان «جایگزین دین» که میتواند انسانها را به سعادت و تعالی برساند، معرفی میشود.
*مروج یوگا در ایران: «ادیان الهی، ناقص بودهاند و یوگا آیین کامل است»!
حجتالاسلام شریفیدوست بر این ادعای خود سندی ارائه میکند و اظهار میدارد: مثلاً در کتاب «گنجینه اسرار یوگا» تألیف و ترجمه سید جلالالدین موسوینسب (مروج یوگا در ایران که نظریاتش در باب یوگا برای طرفداران آن حرف آخر محسوب میشود)، به کرات از عرفانی بودن یوگا سخن رفته است. این کتاب یکی از 250 عنوان کتابی است که در ترویج یوگا به زبان فارسی نوشته شده و شش بار تجدید چاپ شده است.
وی ادامه میدهد: موسوینسب به شدت با ورزش خواندن یوگا مخالف است و میگوید که یوگا به عنوان یک آیین و عرفان باید مطرح شود: «معتقدم آنهایی که یوگا را ورزش مینامد، به فرهنگ خیانت میکنند تا دشمنان ملی را شاد کنند.» او معتقد است که ادیان الهی از جمله دین اسلام، ناقص بودهاند و یوگا آیین کامل است و میگوید: «تمام ادیان از جمله اسلام و مسیحیت متناسب با زمان و شعور انسان هر یک درک خاصی از عملکرد ذهن داشتهاند که اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف شده است.» وی ضمن اینکه اسلام را نارسا معرفی میکند، صریحاً به اذکار شرکآلود که هندوییسم در تقدس شیوا ـ یکی از خدایان هندو ـ به کار میبرد، توصیه میکند و میگوید که ذکر «ام ناما شیوایا» من در مقابل شیوا سر تعظیم فرود میآورم) دارای اثر خاص روحی است.
مؤلف کتاب «نیمنگاهی به معنویت در آیین یوگا» با اشاره به برخی ادعاهای سوال برانگیز موسوی نسب خاطرنشان میکند: او هم چنین از نماد «سواستیکا» (صلیب شکسته) که نماد تناسخ است و در شیطانپرستی هم جایگاه ویژه دارد، با قداست یاد میکند و میگوید که این سمبل، مبارک و سعید است.
شریفی دوست با طرح این سؤال که یوگا به عنوان عرفان مطرح است. اما کدام عرفان؟ میافزاید: اگر عرفان به معنی راهی است که به رضایت خداوند که هم مبدأ هستی است و هم بازگشت همه چیز به اوست؛ ختم میشود، با چه اطمینانی ادعا میشود که یوگا انسانها را به این رضایت می رساند؟! گیریم که بیداری کندالینی در بدن حقیقت داشته باشد، قصه چاکراها و نادیها همگی درست باشد، به فرض که انسان بتواند در سایه یوگا، تنشهای روانی و استرسهای روحی خود را کاهش دهد و با یادگیری چند هزار تکنیک در یوگا به انضباط ذهنی هم دست یابد، دست آخر چه تضمینی وجود دارد که با این امور، رضایت خداوند حاصل شود؟
*بسیاری از مبانی یوگا با معارف دینی سازگاری ندارد
وی با تاکید بر اینکه اگر منظور از عرفان، رسیدن به قدرتهای غیر عادی است که مرتاضان ادعا میکنند؛ میگوید: این گونه قدرتها ضمن اینکه با معجزات و کرامات اولیای الهی، تفاوت ماهوی دارد و دو گونه محسوب میشوند، اولاً مخصوص یوگیها و مرتاضان نیست؛ ثانیاً، اینگونه قدرتها به خودی خود دلیل بر هیچ مزیتی نیست، چه رسد به این که روشنگر راه حقیقت و عرفان ناب و معنویت راستین باشد.
حجتالاسلام شریفی دوست خاطرنشان میکند: بسیاری از مبانی یوگا با معارف دینی سازگاری ندارد، در یوگا، همچون دیگر ادیان و معنویتهای هندی، مفهوم تناسخ تبلیغ میشود، تناسخ به معنی حلول روح انسان به یک کالبد جدید در دنیاست؛ یعنی روح، پس از مرگ انسان به عالم برزخ یا قیامت یا عوالم دیگر منتقل نمیشود، بلکه در همین عالم در قالب و جسمی جدید (مثلاً یک جنین، حیوان، گیاه یا چیزهای دیگر) وارد میشود و حیات جدیدی را تجربه میکند و همین طور پیدرپی در زندگیهای مکرر، به حیات خود ادامه میدهد. با این تبیین، کسانی که به تناسخ معتقدند، به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند و بدون اینکه به قیامت و رستاخیز نیازی باشد و حساب وکتابی لازم بیاید، به زندگانیهای مداوم روح، در دنیا دل میبندند.
* بیخدایی یا باخدایی؟ یوگا نسبت به هر دو خنثی است
شریفی دوست با اشاره به اینکه اگر کمی در مبانی یوگا دقیق شویم، در مییابیم که آموزهها و تعلیمات در یوگا به گونهای است که نه «باخدایی» از آن بر میآید و نه «بیخدایی» به خبرنگار فارس میگوید: به عبارت دیگر در یوگا فقط به نام خدا بسنده شده و آنچه رکن و اساس یوگا است، «روان آرام و ذهن بسامان» است؛ بدون اینکه ذهن و روان با خدا نسبتی روشن داشته باشند و بدون اینکه از ذهن و روان، چیزی به نام خدا جستوجو شود، لذا آنچه در متون اسلامی، غایت سلوک معرفی شده، قرب خداست. چنین قربی در بطن خود، روان آرام و ضمیر روشن را به همراه دارد. روان آرام و ذهن سامان یافته، نه غایت و تمام حقیقت سلوک، بلکه شرط و یا لازمه ورود به سلوک معنوی است.
وی با تاکید بر اینکه آن چه یوگا در این ساحت برای پیروانش به ارمغان می آورد، حداکثر پرورش انسانی متعادل است، نه انسانی راه یافته به معرفت الهی، ابراز میدارد: اصلیترین خاصیت قرب، معرفت به ذات خداوند و اسما و صفات اوست، از طرف دیگر در یوگا موضوع اعتقادات به فراموشی سپرده شده و توجهی به اقناع اندیشه و رشد قوّه عاقله (خرد) انسان نمیشود و همه چیز در سیر درونی خلاصه میشود؛ به این دلیل یوگا برنامهای برای رشد این قوّه ارائه نمیکند و توجهی به آن دسته از استعدادهای وجود آدمی که در حوزه اندیشه و تعقل است، نمیشود.
*یوگا و توقف در نفس نه تعالی روح
این کارشناس عرفانهای نوظهور با بیان اینکه همه تعلیمات یوگا در سه حوزه خلاصه میشود، میگوید: اوّل حرکتهای بدنی؛ دوم دستورهای ذهنی و سوم تکنیکهای تنفسی، در بین این سه، از همه مهمتر دستورهایی است که به قصد سامان دادن قوای انسانی با محوریت ذهن، عرضه میشود، پیداست که در یوگا سیری درونی مد نظر است؛ البته سیری که در تخلیه ذهن و سکوت آن خلاصه میشود، سکوت درون و سامان دادن ذهن، یقیناً با معرفت خدا و رؤیت اسما و صفاتش و درک جمال و جلالش و فنای در ذات بیکرانش بیگانه است، ادعای یکی بودن این دو ناشی از نشناختن ابعاد وجودی انسان و ندیدن ساحتهای ملکوتی روح آدمی است. ساماندهی در یوگا، نه حرکت، که توقف است؛ آن هم توقف نفس در نفس، در متون دینی پرداختن به درون، نه توقف که سیر و حرکت است؛ آن هم سیری که با شهود حقیقت پیوند خورده است. شهود دیدن صرف نیست؛ بلکه از نوع وحدت یافتن و فنا در حقیقتی لایتناهی است که مبدأ هستی میباشد.
گزارش از؛ آزاده لرستانی