۱۳۹۲/۰۶/۳۱
–
۱۲۲ بازدید
با سلام و خسته نباشید. خواهشمند است پاسخ سوالات زیر را ارسال فرمائید. با تشکر از همکاری شما.
۱) آیا خواب هایی که انسان درباره ی دیگری می بیند لازم است به عنوان یک هشدار به آنان بگوید که مراقبت بیشتری داشته باشند؟
۲) آیا ماجرای گلستان شدن آتش اعجاز حضرت ابراهیم علیه السلام به شمار می رود با آن که آن بزرگوار در این راستا خود اراده ای نداشته است؟
با سلام و عرض احترام؛
پاسخ پرسش اول؛
جواب این سوال بسیار بستگی به خواب و محتوای آن دارد. معمولاً خواب های انسان از مصادیق رویای صادقه نمی باشد. لذا کمتر مطلب قابل اعتمادی در آن یافت می گردد که لازم شود دیگری را مطلع کنیم.
اما اگر توسط دلایل و شواهدی مطمئن شدیم خواب ما رویای صادقه است. باز بستگی به تعبیر دارد. اگر قرار است اتفاق بدی برای فردی بیفتد شاید اگر به او بگوییم و اتفاق بیفتد او ما را علت بدبختی های خود بداند و اگر اتفاق نیفتد شاید به ما بد گمان شده یا ما را دروغگو بپندارد.
کما اینکه گاهی اگر خواب را تعبیر خوب بکنید خوب است و اگر تعبیر بد بکنید بد می شود. لذا بهتر است اگر تعبیر آن بد است اطلاع رسانی نکنید تا تعبیر بد ما باعث اتفاقات بد برای دیگران نشود.
اما اگر تعبیر خوبی داشت؛ باز لازم نیست فرد را مطلع کنیم. زیرا بالاخره آن اتفاق خوب واقع خواهد شد و اطلاع رسانی ما خیلی فایده ای نخواهد داشت. اما از طرف دیگر شاید همین اطلاع رسانی و دهن به دهن شدن مسأله باعث شود که تقدیر وی عوض شده و آن واقعه نیک برایش رخ ندهد.
لذا در یک جمعبندی باید عرض شود اطلاع رسانی در اینگوه موارد از جهت فقهی هیچ ضرورت و وجوبی ندارد. از جهت اخلاقی نیز به جای اطلاع رسانی بهتر است برای فرد دعا کنیم تا اگر حادثه ای ناگوار در راه است از سرش رفع شود. التماس دعا.
اما در مورد پرسش دوم؛
1. معجزه، انجام امور برخلاف قوانین جاری در طبیعت است زیرا جریانی جاری و ثابت طبیعت این است که هر معلولی مستند به علتی طبیعی باشد. قانون علت و معلول از قوانین تخلف ناپذیر عالم وجود است و معجزه نیز استثناء از این قانون نیست بلکه خروج از علل عادی و متعارف است. به عبارت دیگر جریان امور یا براساس عادت و روش متعارف رخ می دهد یا پدیده های خارج از عادت به وجود می آیند که این دومی را امور خارق العاده می نامند. امور خارق العاده نیز بر دو قسم است یا با اراده الهی و اذن خاص خداوند متعال، توسط پیامبران ظاهر می شود که معجزه نام دارد یا به دلیل قوت نفس و توانایی فردی انجام می شود مثل برخی کارهایی که مرتاضان از خود بروز می دهند. تفاوت جوهری این دو نوع امر خارق العاده در این است که: اولا، امور خارق العاده در عین حال که دارای اسباب غیر عادی هستند، اما کم و بیش این اسباب قابل آموزشند و با تمرین های ویژه و سخت و طاقت فرسا حاصل می شوند. اما معجزه قابل تعلیم نیست و با تمرین نیز حاصل نمی شود، بلکه صرفا مستند به اجازه الهی است. ثانیا، امور خارق العاده می توانند تحت تأثیر نیروی قوی تر قرار گیرند و مغلوب شوند. اما معجزه تحت تأثیر هیچ نیرویی قرار نمی گیرد و مغلوب نمی شود. ثالثا، امور خارق العاده چون بستگی به تمرین و ممارست ویژه دارد از هر کس قابل سر زدن است به شرط آن که آموزش و تمرین ویژه را دیده باشد اما معجزه چون با اجازه الهی است تنها از سوی بندگان برگزیده الهی صورت می گیرد.[1] .
آنچه در اینجا مهم است اینکه معجزه نشانه صدق انبیاء است. و نشان دهنده این است که این کار توسط نیرویی مافوق بشر انجام شده است و در حقیقت فاعل اصلی معجزه خداوند متعال است که این کار را با دست پیامبر برگزیده خود انجام می دهد و پیامبران واسطه انجام معجزه هستند. در مورد حضرت ابراهیم نیز گلستان شدن آتش بر ایشان همه خصوصیات معجزه را دارا است. این اتفاق نیز مافوق قدرت بشر و نشانه صدق نبوت ایشان می باشد.
اما اینکه می فرمایید با اراده و آگاهی قبلی ایشان نبوده است. بسیار خب؛ جریان معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز که شیعه و سنی آن را جز معجزات حضرتش برشمرده اند با اراده کامل ایشان نبوده است؛ چنانکه در آیه ابتدایی سوره مبارکه اسراء می فرماید:
«سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»؛ «منزّه است آن خدایى که بنده اش را شبانگاهى از مسجدالحرام به سوى مسجدالاقصى – که پیرامونش را برکت داده ایم – سیر داد تا از نشانه هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بینا است».
در اینجا خداوند سیر شبانگاهی و معراج را نه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که به خودش نسبت می دهد. لذا آنچه در معجزه شرط است و کارکرد اصلی آن می باشد این است که نشانه ارتباط آن نبی با خداوند باشد تا برای حق جویان طریق هدایت بوده و حجت بر همگان تمام شود، لذا اراده نبی به این صورت که در سوال مطرح شده در آن شرط نیست. ماجرای گلستان شدن آتش برای حضرت ابراهیم علیه السلام نیز این خصوصیت را _ نشانه صدق دعوی نبوت _ دارا می باشد.
البته مسأله ارتباط معجزه با اراده و روح نبی از مسائل پیچیده فلسفی کلامی است و با استدلالات فلسفی می توان ارتباطاتی را میان اراده حضرت ابراهیم علیه السلام و گلستان شدن آتش بر او به اثبات رساند که این متن گنجایش بسط این موضوعات را ندارد.