خانه » همه » مذهبی » تعریف خدا از خود در قرآن

تعریف خدا از خود در قرآن


تعریف خدا از خود در قرآن

۱۳۹۵/۰۴/۰۹


۴۶۲ بازدید

سلام مدتی است سوالی مرا به خود مشغول کرده و اینکه چرا خداون در قران این همه از خود تعریف کرده و در پایان هر ایه ای امده سمیع بصیر و…. لطفا جواب قانع کننده ای دهید

با سلام و آرزوی موفقیت برای شما پرسشگر محترمبه نظر می رسد «تعریف از خود» با مسئله ی «معرفی کردن خود» خلط شده است. با یک مثال توضیح میدهیم: یک پزشک را در نظر بگیرید، بدون اینکه مطبی بزند، بدون هیچ گونه بورد یا تابلویی، در منزل خود بنشیند و منتظر باشد تا دیگران او را کشف کنند! اگر این پزشک، محل مناسبی در منطقه شلوغ شهر تهیه کند و با تابلو های بزرگ که در آن تخصص خود را درج کرده است، به معرفی خود بپردازد، آیا از نظر شما دچار «خودبینی یا تعریف از خود» شده است؟ آیا برای اینکه مهارت و تخصص وی در طبابت مشخص شود راه دیگری وجود دارد؟ آیا منطقی است سالها منتظر بماند تا شاید مردم کم کم با مهارت وی آَشنا شوند؟ در اینگونه موارد، اگر شخصی به معرفی خود بپردازد عقل سلیم و وجدان عمومی مردم او را متهم به بی اخلاقی نمی کند. بلکه برعکس، اگر از معرفی خود به نحو شایسته غافل شود به طوری که باعث شود عده ای از بیماران صرفا به همین دلیل به او مراجعه نکرده و جانشان به خطر افتاده بیافتد، مورد مذمت قرار خواهد گرفت.این اصل معرفی خود، در شرکت هایی که برای استخدام افراد رزومه های آنها را بررسی می کنند نیز صادق است. اگر در این بین، شخصی بخاطر تواضع، حیاء یا هر دلیل دیگری مهارت ها، تحصیلات یا تخصص های خود را نگوید شرکت نمی تواند وی را به عنوان فرد شایسته شناسایی کند. کسی به این فرد متواضع نمی گوید در مقابل کسی که تمام اطلاعات خود را صحیح وارد کرده است مغرور نامیده نمی شود.
لذا این اصلی است که در روابط بین انسان ها به صورت کاملا منطقی جاری است. خداوند متعال نیز با همین مردم و بر اساس محاوره و فهم ایشان سخن گفته است. مردم هم که علم غیب ندارند تا نیازی به بیان مطالب نداشته باشند. نیازمند اطلاعاتی از جانب خداوند هستند تا خود خدا را بشناسند. خداوند در قرآن کریم، علاوه بر معرفی خود، به معرفی انبیاء علیهم السلام، شیطان، انسان ، دنیا، آخرت، بهشت و جهنم و …. پرداخته است.
بنابراین، در مورد خداوند متعال، و حتی در مورد ائمه معصومین علیهم السلام، بحث تعریف از خود نیست، بلکه مسئله حیاتی دیگری است و آن «معرفی» است. اگر خود خداوند، خودش را معرفی نکند پس چه کسی آن قدر علم دارد که خدا را معرفی کند؟ یا اگر از انبیاء تعریف نکند، چگونه می توانستیم با کمالات ایشان آشنا شویم؟
بنابراین، اگر منظور از تمجید و تعریف از خود، خودبینی و خود خواهی باشد امر مذمومی است اما اگر معرفی خود به منظور هدفی عالی باشد این کار بی اشکال بلکه در مواردی واجب است .
تعریف از خود راهی برای معرفی کمالات و فضیلت ها است و به همین خاطر خداوند از خود و از انبیا و اولیایش تعریف و تمجید کرده تا بندگان آنها را بشناسند و با کمالاتشان آشنا گردند و از آنها اطاعت و پیروی کنند و به سر منزل سعادت و کمال برسند .
انسان ها به دلیل کم ظرفیت بودن احتمال دارد با تعریف و تمجید فریفته و مغرور شوند و دچار عجب و خودبینی شوند و از یاد خدا غافل گردند و به هلاکت بیفتند و به همین دلیل تعریف و تمجید از خود مورد نهی و نکوهش قرار گرفته است .
معصومین –علیهم السلام- نیز از خود تعریف و تمجید کرده اند و مثلا امیر مومنان علی –علیه السلام -در نهج البلاغه در موارد متعددی از خود تعریف کرده ولی نه به دلیل عجب و خودبینی و خود برتر بینی، بلکه برای معرفی مقام و منزلت خود با هدف دعوت مردم به کمالات و فضائل خود و پیروی مردم از ایشان. مثل معرفی طبیبی که مردم بعد از شناخت وی به سوی او رجوع می کنند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد