طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تفسیر روایت “کما تعیشون تمیتون”

تفسیر روایت “کما تعیشون تمیتون”


تفسیر روایت “کما تعیشون تمیتون”

۱۳۹۲/۰۶/۲۷


۲۴۴۴ بازدید

سلام روایت (کما تعیشون تمیتون) رو از رادیو شنیدم ولی زیاد توضیح نداد خیلی دوست دارم تفسیر کامل این روایت رو بدونم لطفا با ذکر مصادیق باشه تا از خواندنش حظ بیشتری ببریم. ممنون

عبارت (کما تعیشون تمیتون) بخشی از روایت بسیار تأمل بر انگیز و عمیقی است از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله ) که می فرماید: « کما تعیشون تموتون و کما تموتون تبعثون و کما تبعثون تحشرون؛ آنگونه که زندگی می‌کنید می‌میرید، آنگونه که می‌میرید، مبعوث می‌شوید و آنگونه که مبعوث می‌شوید، محشور می‌گردید».
یعنی این که، انسان به هر صورت که به وجود، حیات و زندگی در این جهان نگاه کرده و تفسیر کرده و عمل کرده به همان صورت هم خواهد مرد.
نوع زندگی، کمیت و کیفیت و سبک آن و نیز مرگ و این که پایان همه چیز است یا  شروع دیگری است یا این که رنج آور است یا راحت، تابع نوع جهان بینی و ایدئولوژی و باید ها و نبایدهای ما است؛ یعنی تابع توجه به خالق و اهداف خلقت و علم و ایمان و عمل ما است.
هر که جهان بینی اش توحیدی و ایدئولوژی اش الهی و زندگی اش بر اساس عقل و وحی باشد نه هوا وهوس، و به خدا و اهداف خلقت توجه نماید مرگش هم الهی و به راحتی و آغازی نو و جدید برای یک زندگی دیگر خواهد بود، و در بهشت و میان بهشتیان.
و هر که جهان بینی اش مادی و ایدئولوژی اش هوا خواهانه و لذت طلبانه صرف باشد چون جهان ماده و دنیا را همه زندگی و زندگی را صرفا در آن می بیند، وقتی جان می دهد و مرگ را می چشد مرگ برایش محرومیت، سخت و پایان همه چیز می باشد، و وقتی که می میرد در بهشت و با جهنمیان خواهد بود[1].
عبارت آخر حدیث هم بیان می فرماید: « کما تموتون تبعثون و کما تبعثون تحشرون؛   آنگونه که می‌میرید، مبعوث می‌شوید و آنگونه که مبعوث می‌شوید، محشور می‌گردید».
یعنی کیفیت و نوع مرگ انسانها در بر انگیختن و بر انگیختن آنها در نحوه محشور شدن اثر دارد.
به عبارت دیگر هر کس به همان صورت و سیرت واقعی و حقیقی خود که مرده بر انگیخته می شود و به هر طور که بر انگیخته شده در محشر حاضر می شود.
برای داشتن زندگی، مرگ، بعث، حشر و نشر خوب،   و جهت کسب معرفت الله و درک حضور خدا باید به دانش خود عمل کنیم و در راه او قدم   برداریم.
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در دعای شریف مکارم الاخلاق به درگاه خداوند متعال عرضه می‌دارد: «اللهم… وعمرّنی ما کان عمری بذلة فی طاعتک فاذا کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک قبل ان یسبق مقتک الیّ او یستحکم غضبک علیّ». بار پروردگارا عمرم را طولانی کن که تا زمانی که صرف در طاعت و بندگی تو گردد؛ پس اگر عمرم چراگاه شیطان گردید مرا نزد خود بر، پیش از آنکه غضب تو بر من پیش تازد یا محکوم خشم تو گردم».
 
طرق ارتباط با خدا
← عمل به علم خویش
وقتی که افراد خدمت عارفان صاحب دلی چون آیت الله بهجت می‌رسند برای راهنمائی و درس اخلاق، ایشان ارجاع می‌دهند به قرآن و کلام معصومین ـ علیهم السّلام ـ و عمل کردن به آنچه می‌دانند.
آیت الله بهجت در جائی می‌فرمایند: «آنچه می‌دانیم انجام دهیم، در آنچه نمی‌دانیم توقف و احتیاط کنیم تا بدانیم قطعاً این راه پشیمانی ندارد، به همدیگر نگاه نکنیم بلکه نگاه به دفتر شرع نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نمائیم. [2]
 
← تقوا
۲. در قرآن کریم صریحاً، خداوند متعال وعده داده است که اگر شما تقوا را پیشه کنید خداوند به شما علم می‌آموزد، و اتقوا الله و یعلمکم الله و الله بکل شیء علیم» [3] از خدا بترسید که خدا به شما علم می‌آموزد بدرستی که خداوند به هرچیزی آگاه است. بنابراین اگر کسی مسیر طاعت الهی را پیش گیرد در هیچ کاری نمی‌ماند و هدایت الهی در هر زمینه شامل او می‌گردد.
در این زمینه نوشتار خود را به فرمایش آیت الله بهجت می‌آراییم که ایشان فرمودند:
«آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال می‌شود آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید؟ آیا می‌دانید هر کس عمل کرد، به معلومات خود عمل کرد، خداوند مجهولات او را معلوم می‌فرماید.
آیا اگرعمل به معلومات اختیاراً ننماید شایسته است توقع زیادتی معلومات؟ آیا باید دعوت به حق از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده با اعمال خودتان دعوت به حق بنمایید؟ آیا طریق تعلیم را باید بدهیم یا آنکه یاد بگیریم؟ آیا جواب این سئوال‌ها از قرآن کریم «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» [4] (کسانی که در راه ما بکوشند مسلماً آنها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم.)
و از کلام امام صادق (ع) «من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم» [5] (هر کس به آنچه می‌داند عمل کند، خداوند او را از اموری که نمی‌داند آگاه می‌گرداند) و «من عمل بما علم کفی ما لم یعلم» [6] (هر کس به آنچه می‌داند عمل کند از آنچه نمی‌داند کفایت می‌شود) روشن نمی‌شود؟! خداوند [7]
 
← ترک گناه
اگر می‌خواهیم همیشه احساس کنیم که در محضر خداوند متعال هستیم، باید گناه را کنار بگذاریم چرا که معصیت حجابی است بین ما و خداوند متعال.
آیت الله بهجت دام عزه در این باره می‌فرمایند:‌ «هیچ ذکری بالاتر از ذکر عمل نیست. هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادات و عملیات نیست. و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق بدون مراتبه دائمیَّه ما صورت نمی‌گیرد». [8]
 
← یاد خدا
یاد خدا باعث می‌شود که خداوند همنشین انسان باشد و نماز یاد خداست پس کسی که می‌خواهد به جائی برسد و خدا با او باشد باید نماز بخواند «اقم الصلاة لذکری» [9] یعنی نماز را بپادار بخاطر یاد من، پس ما که خواستار درک حضور در محضر رب العالمین هستیم باید دقت کنیم که نماز را اول وقت بخوانیم که: آیت الله مصباح می‌گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می‌کردند که ایشان می‌فرمود: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.
اول وقت سرّ عظیمی است «حافظوا علی الصلوات»‌ خود نکته‌ای است غیر از «اقیموا الصلاة» اینکه اهتمام داشته باشید و مقید باشید که نماز را اول وقت بخوانید فی حد نفسه آثار زیادی دارد ولو حضور قلب هم نباشد. [10]
 
← خود را در محضر خدا دیدن
آنکس که معرفتش به خداوند متعال افزایش یافته است با تمام وجود حسّ می‌کند که تمام هستی پرتوی از تجلّی وجود اوست و موجودات عالم همه آئینه دار جمال بی‌مثال اویند و همه هستی را نشانه و عین الربط نسبت به خدا می‌داند به نحوی که اگر نازی کند ـ در هم فرو ریزند قالبها.
پس هر چه را ببیند بیاد خدا می‌افتد و آن را مخلوق خدا و نشانه‌ای از خدا می‌یابد «به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
و می‌داند که بی‌نهایت جا برای وجودهای محدود هم نمی‌گذارد پس این معیّت با خدا را همواره احساس می‌کند «و هو معکم اینما کنتم و الله بما تعملون بصیر» [۱1]خدا با شماست هر کجا که باشید و خداوند به آنچه را که شما انجام می‌دهید بیناست.
پس زبان حالش آن است که:
کی رفته‌ای ز دل که تمنّا کنم ترا کی رفته‌ای ز دیده که پیدا کنم ترا
پنهان نگشته‌ای که شوم طالب حضور غایب نگشته‌ای که هویدا کنم ترا
امام العارفین حضرت ابا عبد الله الحسین در دعای عرفه می‌فرماید: چگونه برای اثبات وجود تو، به چیزی استدلال شود که در وجودش احتیاج به تو دارد،‌آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست تا او وسیله ظهور تو گردد، کی نهان بوده‌ای تا نیازمند برهانی باشی که دلالت بر تو کند، کی دوری تا بوسیله آثار به تو رسند، کور باد آن چشمی که تو را دیده‌بان خود نبیند و زیانمند باد معامله بنده‌ای که بهره‌ای از دوستی تو ندارد. [۱2]
 
← عمل به رساله مرجع تقلید
پس برای درک حضور او که همه جا حاضر است باید گناه نکنیم، واجبات را انجام دهیم و محرمات را ترک نمائیم (عمل به [[|رساله]] عملیه مرجع تقلید)، معرفت خود را به خداوند متعال بالاتر ببریم، تقوی را پیشه سازیم تا خداوند هم به ما تعلیم دهد آنچه را نمی‌دانیم.
 
← تلاش در راه خدا
و در مسیر تقرب به او تلاش کنیم تا خداوند راه‌های رسیدن به خودش را به ما نشان دهد. به عرفای راستین و اعمال آنها هم بنگریم و درس بگیریم برای عمل.
اگر در دنیا به یاد خدا باشی در بزرخ و قیامت هم بیاد او خواهی بود که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده: کما تعیشون تموتون و کما تموتون تبعثون و کما تبعثون تحشرون» [۱۲]
آنگونه که زندگی می‌کنید می‌میرید، آنگونه که می‌میرید، مبعوث می‌شوید و آنگونه که مبعوث می‌شوید، محشور می‌گردید.
 
پانویس:
1.   در این باره سنائی  چه خوش سروده است :
تو اگر نیک نیکی ار بد بد / بد ونیک تو با تو باشد خود
چون بدی‌، پس بدان که بیخردی / که خرد نیست رهنمون بدی
هر که پروردهٔ خرد باشد / کی درو فعل دیو و دد باشد
هر که را عز آن جهان باید / دامن دل به بد نیالاید
گر کند عقل نیکی‌ات تلقین / پس تو و بارگاه علیین
ورگرت دیو رهنمای بود / اسفل السافلینت جای بود
ددی تو زناسپاسی توست‌ / بدی تو زناشناسی توست
گر شعارت بود سپاس و شناس / این ندا آید «ا‌نت خیرالناس‌«.
2. برگی از دفتر آفتاب، رضا باقی زاده، موسسه فرهنگی انتشاراتی مشهور، بهار۷۸.
3. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.   
4. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.   
5. بحارالانوار ج۶۵، ص۳۶۳.   
6. میزان الحکمه ج۶، ص۵۳۳.
7. برگی از دفتر آفتاب، ص۱۱۱.
8. برگی از دفتر آفتاب، ص۱۱۳.
9. طه/سوره۲۰، آیه۱۴.   
10. در محضر بزرگان، محسن غرویان، ص۹۹.
۱1. حدید/سوره۵۷، آیه۴.   
۱2. دعای عرفه.
۱3. عوالی اللآلی ج۴، ص۷۲.   
منابع:
– سایت اندیشه قم   
– http://www.wikiporsesh.ir
 
 
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد