خانه » همه » مذهبی » تقدیرات قبلی و انسان

تقدیرات قبلی و انسان


تقدیرات قبلی و انسان

۱۳۹۵/۰۴/۱۴


۳۱۷ بازدید

آیا آنچه در جهان رخ می‌‌دهد طبق یک برنامه از قبل پیش‌ بینی شده صورت می‌گیرد و انسان به عنوان ابزاری جهت اجرایی شدن آن برنامه می‌باشد و هیچ اراده‌ای درخصوص تغییر یا تعیین آن ندارد؟

یکی از پرسش‌هایی که همیشه برای انسان‌های کنجکاو و هوشمند مطرح بوده و دغدغه آن، هم‌چنان ذهن بشر را به خود جلب کرده است، این است که آیا آنچه در جهان رخ می‌‌دهد طبق یک برنامه از قبل پیش‌ بینی شده صورت می‌گیرد و انسان به عنوان ابزاری جهت اجرایی شدن آن برنامه می‌باشد و هیچ اراده‌ای درخصوص تغییر یا تعیین آن ندارد و یا این‌که این جهان بدون برنامه قبلی بوده است و این انسان است که مختارانه هر فعلی که بخواهد انجام می‌دهد و یا این‌که علاوه بر برنامه داشتن جهان،انسان نیز مختارانه در زندگی خود مؤثر است.این همان موضوع «قضا و قدر» است که از دیرباز مورد پرسش و پاسخ افراد فراوانی قرار گرفته است و از قرن اول هجری در میان متفکران اسلام به‌طور ویژه مطرح گردیده است.
این بحث علاوه بر این‌که دارای جنبه‌های فلسفی و کلامی‌می‌باشد، دارای جنبه‌های روان‌شناختی نیز می‌باشد. از این‌رو فردی که برداشت صحیح و همه‌جانبه از قضا و قدر داشته باشد و رضایت به قضا و قدر الهی داشته باشد، ناملایمات دنیا او را از پا درنخواهد آورد و با اعتماد به خالق هستی و بدون آن‌که از معنای قضا و قدر، تفسیر جبرگرایانه داشته باشد، در زندگی اجتماعی خود فردی پیروز و سربلند خواهد بود. چنان‌که شخصیت بزرگ اسلام مانند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی(علیه السلام) این چنین بودند.
اما برخی دیگر؛ به معنای عمیق این آموزه دینی پی نبرده‌اند و از آن به عنوان حربه‌ای در دست حاکمان جهت سلطه و تسلط هرچه بیشتر، سوءاستفاده کرده‌اند و مانع پیشرفت مسلمانان شده‌اند.
ویل دورانت در کتاب خود می‌آورد: «این اعتقاد به قضا و قدر، جبری‌گری را از لوازم تفکر اسلامی‌کرده است و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر پیشوایان برای آن که به هنگام جنگ شجاعت را در دل مؤمنان برانگیزند از آن کمک می‌گرفته‌اند زیرا خطر، ساعت مرگ را جلو نمی‌آورد و احتیاط، آن را به عقب نمی‌برد در نتیجه این اعتقاد، مؤمنان سخت‌ترین مشکلات زندگی را با قلب مطمئن تحمل می‌کردند ولی همین عقیده در قرون اخیر مانع پیشرفت مسلمین شد و اندیشه آنها را از کار انداخت».[1]چه زیباست بیان علی(علیه السلام) در توضیح این‌که انسان در انتخاب تقدیراتی که برای او در طول زندگانی نوشته شده است. کاملاً دخیل می‌باشد:
«روزی ایشان از کنار دیوار شکسته کجی برخاستند شخصی از ایشان پرسید آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمودند از قضای الهی به قدر الهی پناه می‌برم.»[2]
حضرت در این بیان کوتاه، دریایی از مطالب را عنوان می‌نمایند ایشان می‌فرماید: اعتقاد به قضای الهی به معنای جبر نیست تقدیر الهی این است که زیر دیوار کج نشستن احتمال ریزش روی سر افراد را دارد و چنان‌چه کسی کنار این دیوار بنشیند، چه بسا این تقدیر و اندازه به قضا و نتیجه بیانجامد و دیوار فرو ریزد اما می‌توانم تقدیر را با اختیار خود تغییر دهم و از زیر دیوار برخیزم و تقدیر دیگری را برای خود رقم زنم و نتیجه دیگری را داشته باشم.
با این حکایت حکیمانه می‌توان به این نتیجه رسید که قوانین و سنت‌ها بر جهان حاکم است و هر حادثه دارای علتی است و هر پدیده و پیامدی دارای زمینه‌ها و مراحل قبلی است و نقش اراده واختیار انسان آن است که کدام مسیر را انتخاب کند و یا در کدام مسیر پیش آمده و ناخواسته، هم‌چنان با خواسته خود بماند و نتیجه و پیامد خوب یا بد آن نیز دامن‌گیر او شود.
درباره جایگاه «قضا و قدر» الهی و رابطه آن با اختیار و تلاش انسان لازم است به چند اصل اساسی توجه داشت که به‌طور مختصر در این پیشگفتار به آن اشاره می‌شود:
1. درک صحیح و مفاهیم
لازم به ذکر است؛ بسیاری از ابهامات و کج اندیشی‌ها برخاسته از تعریف، تفسیر و برداشت نامناسب از «قضا و قدر» است. در حالی‌که با دقت در معنای لغت و اصطلاح می‌توان گفت: «قدر» به معنای فرایند اندازه‌ها و طی مراحل است و «قضا» به معنای حکم پایانی و نتیجه است و در مجموعه به این معناست که فرایند اندازه‌ها هر کار و فکری و طی مراحل هر مسیری ما را به نتیجه و فرجام خاص آن می‌رساند. به‌طور مثال؛ خواندن مطالب ریاضی و تسلط بر آن علم ما را به تخصص در ریاضیات می‌رساند و خواندن و طی مراحل آشنایی با فیزیک ما را به تخصص در فیزیک می‌رساند. چنان‌که در طبیعت نیز کشت گندم و فرایند داشت و برداشت آن ما را به محصول گندم می‌رساند و کشت جو و طی فرایند آن ما را به محصول جو می‌رساند و در امور اجتماعی نیز طی مسیر و سلسله تحول همراه با احتیاط و همکاری و هم‌افزایی ما را به نتیجه مطلوب می‌رساند و سوء مدیریت و اختلاف و پراکندگی ما را به انحطاط می‌کشاند. و این همان نظام‌مندی جهان هستی است و نقش اختیار و انتخاب و تلاش انسان آن است که هر مسیری را انتخاب کند و هر چه بکارد همان را درو خواهد کرد، ‌و نمی‌شود جو بکارد اما انتظار داشته باشد گندم درو کند!!
2. جامع نگری
لازم است به این واقعیت و حقیقت نیز باور داشته باشیم که عوامل تأثیرگذار در فرایند طی مراحل «قدر» و رسیدن به نتیجه «قضا» تنها به عوامل مادی و ظاهری خلاصه نمی‌شود؛ بلکه عوامل معنوی و باطنی نیز تأثیرگذار است. بنابراین عامل باطنی بدبینی در انجام کارها اختلال ایجاد می‌کند،‌ چنان‌که خوش‌بینی در روان‌سازی کارها مؤثر است. هم‌چنین عوامل معنوی مانند دعا و صدقه در فراهم‌سازی شرایط و مصونیت از خطرها مؤثر است. چنان‌که آزار دیگران و غصب اموال دیگران در گرفتاری‌ها مؤثر است و در جلب و بهره‌مندی از عوامل معنوی خود انسان و اطرافیان او مانند پدر و مادر و فرزند و حتی اجداد گذشته و دیگر افراد مرتبط نقش دارند. بنابراین اختیار و تلاش انسان فراهم‌کننده بخشی از شرایط است و عوامل باطنی و معنوی دیگر و دیگران نیز در وقوع یا عدم وقوع خواسته ما نقش دارند. این نشانه نظام‌مندی و همه‌جانبه بدان نظام هستی است.
3. رقابت
باید دانست دنیا محل رقابت و گاهی مزاحمت است. به‌طور مثال اگرچه برای قبولی در کنکور و یا رسیدن به یک امتیاز و خواسته ما تلاش می‌کنیم و از عوامل معنوی مانند دعا استفاده می‌کنیم. اما دیگران نیز با کوشش و دعای خود برای دست‌یابی به همین خواسته در حال تلاش هستند. بدیهی است هر کس از استعداد بیشتر و تلاش بیشتر و فراهم کردن شرایط مادی و معنوی بیشتر برخوردار باشد درصد اطمینان او برای رسیدن به خواسته بیشتر خواهد بود و این اصل نیز نشانه نظام‌مندی و واقع‌بینی در جهان هستی و زندگی انسان است.
مجموعه این‌گونه اصول و قوانین نظام‌مند که از سوی خداوند در جهان هستی و زندگی انسان برقرار شده در فرهنگ و ادبیات دینی به عنوان «قضا و قدر الهی» از آن یاد می‌شود، بنابراین می‌توان گفت قضا و قدر الهی گزاف و غیرقابل پیش‌بینی نیست، بلکه عوامل متعدد مادی و ظاهری و باطنی و معنوی به علاوه اختیار و تلاش آدمی‌در انجام یک کار و یا رسیدن به یک خواسته نقش دارند که احتمال دارد برخی از دیده و دقت ما پنهان مانده باشد، به همین جهت نام «قسمت» روی آن می‌گذاریم.
نکته پایانی این‌که در هر صورت اگرچه عوامل متعدد نقش دارند، اما اختیار و تلاش خود انسان نقش اساسی و مهم دارد و به مقداری که اختیار و تلاش انسان می‌توانست نقش داشته باشد، آدمی‌ سزاوار تشویق و تنبیه و یا ثواب و عذاب می‌باشد.
آنچه در این کتاب در پی آنیم، بررسی ابعاد گوناگون این موضوع و کشف راز و رمزهای موفقیت انسان و نقش اختیار و تلاش انسان در نظام قضا و قدر الهی می‌باشند، به‌گونه‌ای که از جهت اعتقادی به یک هندسه فکری استوار برسیم و از جهت رفتاری به یک واقع‌بینی و مسئولیت‌پذیری شایسته دست یابیم.

پی نوشت ها:
[1]. دورانت، ویل، «تاریخ تمدن»، ابوطالب صارمی‌و دیگران، ج4، بخش اول عصر ایمان، ص 228 
[2]. ابن بابویه، محمدبن‌علی، التوحید، ص 347.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد