تنفر و رویگردانی از حجاب و مسائل دینی
۱۳۹۳/۰۳/۱۴
–
۶۷۶ بازدید
دختری مذهبی هستم ولی ازحجاب وهرچیزی که مربوط به دین وایمان و..میشه بدم میادگاهی ازخودم وطرزافکارم میترسم خیلی مطالعه داشتم تابتونم دلیل حجاب وبه خصوص چادرسرکردن راپیدکنم وخودم راقانع کنم ولی متاسفانه نمیشه!(فکرمیکنم سخت گیری هاوشیوه نادرست تربیت پدرم منومتنفرازدین کرده)حالاچکارکنم؟
پرسشگر گرامی از اینکه این مجموعه را برای پرسش خود قرار داده اید متشکریم .از لحن سوال شما بر میآید که دختری با ایمان بوده و نسبت به مسائل شرعی مقید هستید لذا از اینکه مخاطب شما هستیم، خوشحالیم. امیدواریم که راهنمائی های ما بتواند راهگشای مشکلات شما باشد.برای این که انسان اعتقادات خود را مستحکم تر کند، دو حرکت لازم است: الف) حرکت علمی؛ یعنی، لازم است در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینی، ابهامات و شبهاتی که در ذهنش مطرح می شود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند. ب) حرکت عملی: انجام واجبات و مستحبات و ترک کارهای حرام نقش مهمی در استحکام ایمان و حتی اصلاح اعتقادات انسان دارند. زیرا «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» علم نوری است که خداوند در دل انسان هایی که لیاقت داشته باشند قرار می دهد و انجام عبادات این لیاقت را در آدمی ایجاد می کند. ضمنا شرکت در مجالس مذهبی و فعالیت در این گونه محافل و استماع موعظه های خطیب ها نیز عامل مؤثری برای استحکام ایمان واعتقادات انسان می باشد. البته نکاتی که ذکر کردیم بیشتر جنبه کلی داشت.
و اما در خصوص رعایت حجاب؛ شکی نیست که پوشش حجاب تنها زمانی که برخواسته از زیرساختهای فکری و عقیدتی سالم باشد، می توان امیدوار بود که فرد نسبت به رعایت کامل و همه جانبه آن از خود همّت بیشتری نشان داده و انگیزه ای عالی در پایبندی به آن داشته باشد؛ لذا نکته اصلی و مهم آن است که در این زمینه بکوشید. از سویی پی بردن به اهمیت هر موضوع یا مسأله ای اولین گام در گزینش راههای مناسب پرداخت به آن مسأله است؛ لذا با توجه به این اصل در جهت علاقه مند نمودن شما برای استفاده بهتر از پوشش اسلامی، مطالب زیر را به محضرتان ارائه می نماییم:
الف) فلسفه وحکمت حجاب
در فرهنگ و اخلاق اسلامى، پوشش و حجاب – براى عموم و به ویژه زنان – از جایگاه مهمى برخوردار است. فلسفه حجاب (پوشش) به طورکلی از جمله پوشاندن موها مى تواند ناشى از امور زیر باشد:
1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى.
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى و سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس ، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است. تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روانشناسى در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرک هاى لمسى حساسیت بیش ترى دارند. آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پایین تر از مردان است…؛ در عوض مردان بینایى بهترى دارند. این مزیت هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته یا اکتسابى نیست؛ بلکه از زمان کودکى آشکار است… .مردان بالغ به محرک هاى بینایى شهوانى حساسیت بیش تر مى داند. اصطلاح «چشم چرانى» که براى این ویژگى مردان به کار مى رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک هاى بینایى شهوانى است؛ چون دامنه و برد حس بینایى زیاد است؛ یعنى چشم مى تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثیر محرکها قرار گیرد و از این گذشته وسعت زیادى از محیط در آن واحد دیده مى شود. از سوى دیگر، چون حس لامسه دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورتى دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب عمل مى کند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر فعالیت زنان بسیار کم است؛ به خلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آن ها صورتى یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر تحت تأثیر محرکهاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر فعال ترند.)ر.ک: دکتر محمود بهزاد، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روانشناسى، مجله نگین، شماره 134، تیر 1355، ص 24)
2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده بى تردید نهاد خانواده، یکى از مقدس ترین نهادهاى اجتماعى است که بشر تا به حال خود دیده است. نقش خانواده در پروسه ایجاد جامعه سالم، یک نقش بى بدیل است و در این میان نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پیوند خانوادگى، غیر قابل انکار است. در مقابل، برهنگى، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهاى مستند نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد، به دنبال آن مى رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبرى جدید مى بندد و با قبلى وداع مى کند؛ اما در محیطى که «حجاب» حاکم است و شرایط دیگر اسلامى رعایت مى شود، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پیمان زناشویى مفهومى ندارد. خانواده ها به سادگى متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.
و اما در خصوص رعایت حجاب؛ شکی نیست که پوشش حجاب تنها زمانی که برخواسته از زیرساختهای فکری و عقیدتی سالم باشد، می توان امیدوار بود که فرد نسبت به رعایت کامل و همه جانبه آن از خود همّت بیشتری نشان داده و انگیزه ای عالی در پایبندی به آن داشته باشد؛ لذا نکته اصلی و مهم آن است که در این زمینه بکوشید. از سویی پی بردن به اهمیت هر موضوع یا مسأله ای اولین گام در گزینش راههای مناسب پرداخت به آن مسأله است؛ لذا با توجه به این اصل در جهت علاقه مند نمودن شما برای استفاده بهتر از پوشش اسلامی، مطالب زیر را به محضرتان ارائه می نماییم:
الف) فلسفه وحکمت حجاب
در فرهنگ و اخلاق اسلامى، پوشش و حجاب – براى عموم و به ویژه زنان – از جایگاه مهمى برخوردار است. فلسفه حجاب (پوشش) به طورکلی از جمله پوشاندن موها مى تواند ناشى از امور زیر باشد:
1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى.
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى و سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس ، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است. تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روانشناسى در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرک هاى لمسى حساسیت بیش ترى دارند. آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پایین تر از مردان است…؛ در عوض مردان بینایى بهترى دارند. این مزیت هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته یا اکتسابى نیست؛ بلکه از زمان کودکى آشکار است… .مردان بالغ به محرک هاى بینایى شهوانى حساسیت بیش تر مى داند. اصطلاح «چشم چرانى» که براى این ویژگى مردان به کار مى رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک هاى بینایى شهوانى است؛ چون دامنه و برد حس بینایى زیاد است؛ یعنى چشم مى تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثیر محرکها قرار گیرد و از این گذشته وسعت زیادى از محیط در آن واحد دیده مى شود. از سوى دیگر، چون حس لامسه دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورتى دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب عمل مى کند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر فعالیت زنان بسیار کم است؛ به خلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آن ها صورتى یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر تحت تأثیر محرکهاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر فعال ترند.)ر.ک: دکتر محمود بهزاد، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روانشناسى، مجله نگین، شماره 134، تیر 1355، ص 24)
2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده