۱۳۹۷/۰۴/۲۱
–
۵۷۹ بازدید
سلام منو ببخشید ..چند روز پیش گفتم از خدا و بنده هاش بدم میاد.هیچ کس مثل خدا نمیشه.من غلط کردم چنین حرفی راجب خدا زدم.ده روز میشه نماز نمیخونم.شیطان لعین فریبم داد.از امروز دوباره با خدا دوست خواهم شد.همیشه توبه رو میپذیره.خدا از پدر مادرم مهربونتره.ترس از خدا قشنگه.از حیوانات اگه بترسی دیگه بهشون نزدیک نمیشی فرار میکنی.ولی چون میدونی قدرت اول و آخر دست خداس دوباره برمیگردی پیش خدا.
دوست گرامی. اگر کسی واقعا توبه کند و به سوی خدا بازگردد و بنده واقعی خدا شود هرگز نه در برزخ و نه در قیامت عذاب نخواهد شد و نامه عمل او کاملا پاکسازی می شود. البته بنده واقعی شدن کار آسانی نیست و زحمت دارد اما ارزش آن بسیار زیاد است و تمام کمال و سعادت دنیا و آخرت انسان در گرو بنده شدن است. بنده خدا شدن نجات بخش است و بنده شیطان و نفس اماره شدن انسان را به عذاب و عقاب و شقاوت دچار می کند. همه چیز از بندگی شروع می شود هم خوبی ها و هم بدی ها و بستگی دارد که انسان بنده چه کسی و چه چیزی باشد خدا یا نفس و شیطان و دنیا. بندگی، شاهراه معرفت حقیقت و قرب به خدا است. ما اکنون که در عالم ماده به سر می بریم نسبت به عالم غیب در حجابیم و اینجا حجاب های ظلمانی و نورانی فراوانی وجود دارد که باید آنها را کنار بزنیم تا حقیقت را عیان مشاهده کنیم. راه دریدن این حجاب ها و پرده ها و ارتباط برقرار کردن با غیب عالم سخت است، کار آسانی نیست و احتیاج به تلاش بزرگ دارد، جهاد اکبر می خواهد، عبادت و ریاضت لازم دارد. لازم است انسان از حیوانیت خودش عبور کند.
راه اش بندگی و اطاعت و محبت خدا است، عمل به دستورات دینی حتی از ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی هم سخت تر است.
بزرگان گفته اند: بالاترین ریاضت ها عمل کردن به دستوات شرعی است. اینکه انسان تا گرسنه نشود، غذا نخورد و سر سفره بنشیند، ولی قبل از اینکه سیر شود، دست از غذا بکشد، شب بخوابد، ولی سحر که شد، بیدار شود و برای عبادت از رختخواب بیرون بیاید، کارهای بسیار سختی است.
برای رسیدن به معرفت حقیقت باید از دنیا فاصله گرفت از نفسانیت عبور کرد. در مناجات شعبانیه دارد: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک. کمال انقطاع، یعنی کاملا از دنیا جدا شود. خرق حجاب های ظلمانی و نورانی با انقطاع از دنیا حاصل می شود.
شرط آن، اخلاص در بندگی و پا گذاشتن روی هواها و هوس ها است. انسان باید خود را از اسارت خواسته های حیوانی آزاد کند، تا بتواند به اخلاص در بندگی برسد.
اساسا دین آمده تا انسان را از عالم ماده به سمت عالم معنا و ماورای طبیعت هدایت کند، انسان را به معراج ببرد، قرآن دستورالعمل این راه است. حقیقت سلوک همین است که انسان از این عالم به سوی عالم معنا پر بکشد و به مشاهده حقیقت و عرفان وصول یابد.
جهنم نرفتن خیلی همت عالی نمی خواهد، حیوانات هم جهنم نمی روند، بزغاله ها به جهنم نمی روند، مجانین هم جهنم نمی روند، کودکان هم نمی روند. این خیلی مهم نیست، انسان برای اینکه به مقام قرب خدا برسد آفریده شده است. برای خلافت الهی و معراج به سوی خدا و معرفت آفریده شده است.
برای وصول به چنین مقصدی تنها راهش این است که خود را از بندگی و اسارت نفس آزاد سازیم و بنده خالص خدای متعال شویم. راهش اخلاص در بندگی و توحید است. آزادی و بندگی. لا اله الا الله. نه به هر چه غیر خدا است و آری فقط به خداوند. ایاک نعبد و ایاک نستعین.
راه اش بندگی و اطاعت و محبت خدا است، عمل به دستورات دینی حتی از ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی هم سخت تر است.
بزرگان گفته اند: بالاترین ریاضت ها عمل کردن به دستوات شرعی است. اینکه انسان تا گرسنه نشود، غذا نخورد و سر سفره بنشیند، ولی قبل از اینکه سیر شود، دست از غذا بکشد، شب بخوابد، ولی سحر که شد، بیدار شود و برای عبادت از رختخواب بیرون بیاید، کارهای بسیار سختی است.
برای رسیدن به معرفت حقیقت باید از دنیا فاصله گرفت از نفسانیت عبور کرد. در مناجات شعبانیه دارد: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک. کمال انقطاع، یعنی کاملا از دنیا جدا شود. خرق حجاب های ظلمانی و نورانی با انقطاع از دنیا حاصل می شود.
شرط آن، اخلاص در بندگی و پا گذاشتن روی هواها و هوس ها است. انسان باید خود را از اسارت خواسته های حیوانی آزاد کند، تا بتواند به اخلاص در بندگی برسد.
اساسا دین آمده تا انسان را از عالم ماده به سمت عالم معنا و ماورای طبیعت هدایت کند، انسان را به معراج ببرد، قرآن دستورالعمل این راه است. حقیقت سلوک همین است که انسان از این عالم به سوی عالم معنا پر بکشد و به مشاهده حقیقت و عرفان وصول یابد.
جهنم نرفتن خیلی همت عالی نمی خواهد، حیوانات هم جهنم نمی روند، بزغاله ها به جهنم نمی روند، مجانین هم جهنم نمی روند، کودکان هم نمی روند. این خیلی مهم نیست، انسان برای اینکه به مقام قرب خدا برسد آفریده شده است. برای خلافت الهی و معراج به سوی خدا و معرفت آفریده شده است.
برای وصول به چنین مقصدی تنها راهش این است که خود را از بندگی و اسارت نفس آزاد سازیم و بنده خالص خدای متعال شویم. راهش اخلاص در بندگی و توحید است. آزادی و بندگی. لا اله الا الله. نه به هر چه غیر خدا است و آری فقط به خداوند. ایاک نعبد و ایاک نستعین.