خانه » همه » مذهبی » جایگاه پیوستگی با ولی و امام در پیشرفت جامعه اسلامی چیست؟

جایگاه پیوستگی با ولی و امام در پیشرفت جامعه اسلامی چیست؟

در تحقق جامعه اسلامی و استمرار آن و دستیابی به اهداف از جمله تحقق پیشرفت، در کنار رهبر دینی، نیاز به همراهی و همدلی مردم و تلاش آنان در پیشبرد اهداف حکومت اسلامی است. خداوند متعال یکی از اهداف بعثت پیامبران الهی را اقامه قسط معرفی نموده و از نقش مردم در این زمینه سخن به میان آورده، می فرماید:«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدى است، و منافعى براى مردم، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى مى کنند بى آنکه او را ببینند، خداوند قوى و شکست ناپذیر است.»(سوره حدید، آیه 25)نکته جالب در جمله« لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» این است که از« خود جوشى مردم» سخن مى گوید، نمى فرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه مى گوید: هدف این بوده که مردم مجرى قسط و عدل باشند! آرى مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند، و این راه را با پاى خویش بپویند.(تفسیر نمونه، ج23، ص 372)
اساساً تعبیر از رهبر در جامعه اسلامی به«ولّی» اشاره به پیوند و پیوستگ عمیق میان رهبر و مردم در نظام اسلامی است .به تعبیر مقام معظم رهبری: «اسلام، حکومت را با تعبیر «ولایت» بیان می‌کند و شخصی را که در رأس حکومت قرار دارد، به عنوان والی، ولی، مولا – یعنی اشتقاقات کلمه‌ ولایت – معرفی می‌کند. معنای آن چیست؟ معنای آن، این است که در نظام سیاسی اسلام، آن کسی که در رأس قدرت قرار دارد و آن کسانی که قدرت حکومت بر آنها در اختیار اوست، ارتباط و اتصال و پیوستگی جدایی ناپذیری از هم دارند. این، معنای این قضیه است. این، فلسفه‌ سیاسی اسلام را در مسأله‌ حکومت برای ما معنا می‌کند. هر حکومتی که این طور نباشد، این ولایت نیست؛ یعنی حاکمیتی که اسلام پیش‌بینی کرده است، نیست. اگر فرض کنیم در رأس قدرت، کسانی باشند که با مردم ارتباطی نداشته باشند، این ولایت نیست. اگر کسانی باشند که رابطه‌ آنها با مردم، رابطه‌ ترس و رعب و خوف باشد – نه رابطه‌ محبت و التیام و پیوستگی – این ولایت نیست. اگر کسانی با کودتا بر سر کار بیایند، این ولایت نیست. اگر کسی با وراثت و جانشینی نسبی – منهای فضایل و کیفیات حقیقی که در حکومت شرط است – در رأس کار قرار گیرد، این ولایت نیست. ولایت، آن وقتی است که ارتباط والی یا ولی، با مردمی که ولایت بر آنهاست، یک ارتباط نزدیک، صمیمانه، محبت‌آمیز و همان‌طوری که در مورد خود پیامبر وجود دارد – یعنی «بعث فیهم رسولا من انفسهم» یا «بعث منهم»: از خود آنها کسی را مبعوث کرده است – باشد؛ یعنی از خود مردم کسی باشد که عهده‌دار مسأله‌ ولایت و حکومت باشد. اساس کار در حاکمیت اسلام این است.» (6/2/76)
نمونه های فراوانی در تأثیر گذاری این پیوند میان امت و ولایت در تحولات کشور وجود دارد از جمله ماجراى فتواى معروف میرزاى شیرازى که رابطه و پیوند مثال زدنی مردم با مرجع تقلید و قطع دست بیگانگان از منابع کشور را به نمایش گذاشت.
همچنین پیوند ناگسستنی مردم با حضرت امام در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی و پس از آن که توانست ، انقلاب اسلامی را به ثمر نشانده و تهدیدهای پیشروی کشور را برطرف نموده و زمینه شکوفایی و رشد کشور را فراهم نمایند. حضرت آیت الله خامنه اى در خاطره ای فرمودند:«خانمى در تبریز, به من گفت: پسر من در دست عراقى ها اسیر بوده و اخیراً شنیدم که پسر اسیرم را شهید کرده اند، آمدم به شما بگویم که به امام بگویید از بابت بچه هاى ما ناراحت نباشید، ما سلامتى امام را مى خواهیم. وقتى که من این سخن را به امام ابلاغ کردم، آن چنان قیافه امام متغیر شد و اشک از چشمشان آمد که دیدن آن حالت ایشان، انسان را متاثر مى کرد.» (روزنامه جمهورى اسلامى؛8/7/ 62)
همین پیوند با رهبری موجب گردید که پس از جنگ در عرصه های مختلف علمی، دستاوردهای فراوانی را به دست آوردیم که حاصل نگاه صحیح و جهت دهی منطقی رهبری و پیروی مخلصانه جوانان متعهد این مرز و بوم بود. در زمینه توان موشکی، شهید تهرانی مقدم و همراهان وی کاری کردند، کارستان. در دست نوشته وی به رهبری، ارادت و پیوند در بخشی از این نامه این شهید سرفراز، خطاب به مقام معظم رهبری چنین نگاشته اند« بنده و خانواده‌ام فدای شما نائب امام زمان و نور حیدری، عشق مایی . خداوند عزوجل شاهد است آنچه داریم در جهت اخذ رضایت شما و اطلاع راه و هدف شما که همان تحقق اسلام ناب و سیره اهل‌بیت است به‌کار می‌گیریم…آقا و مولای ما، می‌خواهم دستان الهی و پرقدرت شما را پر کنم و پشت شما را محکم‌تر قربة الی الله می‌خواهیم علی زمانه را یاری دهیم. اگر ما در زمان مولای خود علی(ع) نبودیم برای یاری او قیام کنیم و فدای حسین‌بن علی(ع) شویم… این عقده در دلم مانده است می‌خواهیم در رکاب شما نائب ولی عصر(عج) آن را جبران کنیم که سینه ما سپر شما باشد، یابن‌زهرا و ای نوری از بارقه‌ امیرالمؤمنین.خلاصه آقا رفتیم سراغ فینال طرح و نقطه اوج بازدارندگی و اقتدار این نظام الهی یعنی دستیابی به موشک فوق‌سریع واکنش سریع در برد هدف اسرائیل و دستیابی به موشک حامل ماهواره.»(مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛irdc.ir/fa/news/5322)
همچنین کانون دانش‌پژوهان نخبه در نامه‌ای به مقام معظم رهبری جلوه ای از ارادت و پیوند عمیق میان نخبگان این کشور با رهبری را به نمایش گذاشت. در بخشی از این نامه خطاب به ایشان چنین آمده است«
تأییدات و حمایت‌های مجدانه حضرتعالی از حرکت نخبگانی و رهنمودها و تفقد پدرانه‌تان در برابر چشم جهانیان، وظیفه و مسئولیت ما را بیشتر کرد تا به فضل الهی، با اراده ای راسخ تر و انگیزه ای فزون تر در جهت رشد معنوی خویش و تولید علم و تعالی و پیشرفت همه جانبه کشور و انقلاب اسلامی گام برداریم و بدخواهان و کینه ورزان حسود را در گام دوم انقلاب مأیوس کرده و به عقب برانیم. دل دوستان و تحسین کنندگان خود را لبریز از شادی و افتخار کنیم و ارادت و سرسپردگی عملی به مقام عظمای ولایت و دلبستگی به انقلاب اسلامی را در برابر چشم جهانیان جلوه‌گر سازیم.
بر این باوریم که دعای خیر حضرتعالی سرمایه گرانبهای ما در این مسیر ارزشمند پرفراز و نشیب خواهد بود. به امید فتح قله های رفیع انسانیت و کسب مدال حقیقی و پر افتخار شهادت در رکاب نائب بر حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.(www.mehrnews.com/news/4691499)
دیدارهای صمیمی و پر از مهر ایشان با نخبگان و دانشجویان و گوش دادن به نظرات و دیدگاهها آنان و انگیزه و روحیه بخشی به آنان در تحرک و پویایی و مطالبه گری و دمیدن خود باوری واعتماد به نفس در محیطه های علمی کشور نشان از این پیوند نا گسستنی مردم ولایت است. کجای دنیا را سراغ داریم که شخص اول کشور این میزان نشست و گفت و گوی صمیمانه با نخبگان و استعدادهای کشور برگزار نماید.
در زمینه پیشرفت نیز مردم باید در کنار رهبری در وسط میدان و صحنه داشته باشند و راهبردهای کلانی که توسط ایشان ترسیم می شود را تحقق ببخشند. این نقش در سه حوزه نمود پیدا می کند.
1. انتخاب مسئولان کارآمد و دغدغه مند نسبت به ارزش های اسلامی و انقلابی و واجد روحیه انقلابی و جهادی و معتقد به ظرفیت و کارایی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت:
اگر مردم در انتخاب مسئولان و نمایندگان خود در دستگاه تقنینی و اجرایی کشور، شایسته ترین و مناسب ترین افراد را انتخاب نمایند، حرکت کشور به سوی پیشرفت و دستیابی به اهداف ترسیم شده، شتاب بیشتری پیدا خواهد کرد و اهداف و سیاست های کلان ترسیم شده به منظور پیشرفت کشور، بهتر پیاده و اجرای خواهد شد.
2. نقش نخبگان و جوانان در عرصه های علمی و فناوری:
نخبگان و جوانان با الهام گیری از نقشه راه و راهبردی که ولی امر در پیشرفت کشور ترسیم می کند، مطالبات ایشان را تحقق بخشیده و زمینه ساز تحقق پیشرفت کشور در عرصه های مختلف خواهند بود. همانگونه که شاهد بودیم که با تأکید فراوان رهبری نسبت به تولید علم، رشد علمی کشور، نهضت نرم افزاری و حرکت جهادی، جوانان این مرز و بوم پیشرفت های خیره کننده ای را در عرصه های پزشکی، نانو، هوا و فضا، هسته ای و نظامی رقم زده و کشور ما را با وجود همه محدودیت ها و تحریم ها و فشارها و کارشکنیها و بی مهریها در میان چند کشور برجسته دنیا در این حوزهها قرار دادند. این هدایتگری، جهت دهی و انگیزه بخشی از سوی ولی امر در راستای رهبری جامعه اسلامی صورت گرفت و این پرچم را این جوانان برومند در دست گرفتند و اگر در عرصه اقتصادی نیز از همین توان و ظرفیت استفاده می شد، بی تردید، شاید حل مشکلات کشور و تحقق پیشرفت در این زمینه بودیم.
3. نقش عمومی مردم در تحقق پیشرفت:
مطالبه رهبری جامعه در خصوص پیشرفت باید در بدنه جامعه تبدیل به یک گفتمان و مطالبه جدی از مسئولان کشور بشود و مردم نیز سبک زندگی خود را با آن تنظیم نمایند. اصلاح الگوی مصرف، توجه به تولید داخلی و حمایت از آن، سرمایه گذاری در بخش های تولید و مطالبه گری از مسئولان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد