امام خمینی از همان هنگامی که در تبعید در فرانسه بودند به صورت مکرر در مورد آینده سیاسی ایران و چگونگی نظام سیاسی جایگزین نظام طاغوتی پهلوی مورد سوال خبرنگاران قرار می گرفتند؛ خبرنگار لوموند پرسیده بود حضرت عالی میفرمایید که بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند،زیرا که جمهوری میتواند بدون پایه مذهبی باشد آیا جمهوری شما بر پایه سوسیالیسم است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است؟ امام فرموده بودند:جمهوری به همان معنایی که همه جا جمهوری است. اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری شده، اینها بر اسلام متکی است.( صحیفه امام، ج۴، ص ۴۷۹) همچنین ایشان در مصاحبه با خبرنگاران بى. بى. سى و تلویزیون تجارتى بریتانیا بیان داشتند : تمام ملت از سرتاسر کشور فریاد مى زنند که ما حکومت اسلامى مىخواهیم. اما رژیم اسلامى و جمهورى اسلامى، یک رژیمى است متکى بر آراى عمومى و رفراندم عمومى و قانون اساسى اش قانون اسلام و باید منطبق بر قانون اسلام باشد؛ و قانون اسلام مترقى ترین قوانین است.( صحیفه امام ، ج۳، ص ۵۱۴-۵۱۵)اما پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران و کسب آرای موافق ۹۸ درصد مردم، دشمنان انقلاب اسلامی که هنوز حقیقت اتکای انقلاب اسلامی به مردم را متوجه نشده بودند شروع به دست اندازی و کارشکنی کردند. در طول این سالها یکی از شبهات و هجمه هایی که دشمنان و معاندان انقلاب اسلامی به صورت هماهنگ و پرحجم بر روی آن مانور رسانه ای داده اند، مساله جمهوریت در انقلاب اسلامی است که تلاش کرده اند نقش مردم را در رویدادهای گوناگون و مقاطع مهم انقلاب اسلامی انکار کنند و با حربه مایوس سازی، مردم را از صحنه انتخابات دور کنند. در دیگر سو، لشگر قلم به دستان و منور الفکران هم در این وادی ورود کردند تا با نقاب مباحث علمی و در لعاب مباحث نظری، جمهوریت و اسلامیت نظام را متعارض نشان دهند و چنین بازنمایی کنندکه برای رهایی از این تضاد و دوگانگی ساختگی، چاره ای جز کناره گیری یکی از این دو محور اساسی به نفع دیگری نیست.
آنچه روشنفکران غربگرا از طرح این مغلطه و پیشنهاد خود دنبال می کنند، با توجه به مبانی فکری شان، کناره گیری دین به نفع جمهوریت و مردم سالاری است؛ چرا که به زعم ایشان،دنیای امروز به این نتیجه رسیده که بهترین نوع حکومت «دموکراسی» است، آن هم دموکراسی با معیارهای شناخته شده در غرب؛ و چون جمع این معیارها با مبانی و معیارهای اسلامی ممکن نیست، جامعه را دچار مشکل می کند. البته برخی از افراد و جریانات سنّتی هم بوده اند که تحقق حکومت اسلامی را بی نیاز از قالب جمهوریت دانسته و طرح آن را از سوی امام خمینی تشریفاتی قلمداد می کنند! «اینکه حالا بعضیها گفتند که امام انتخابات را، مردمسالاری را و امثال اینها را از غربیها به ملاحظه و رودربایستی و مانند اینها گرفت، حرف بسیار بیمبنائی است. امامی که ما شناختیم و سالها با او همکاری کردیم و مردم دیدند امام را، کسی نبود که بهخاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود.» ۱۴۰۰/۳/۱۴
مرور دیدگاههای امام راحل و رهبر انقلاب نشان میدهد که برای بنیانگذار جمهوری اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای تمایزی بین جمهوریت و اسلامیت نظام وجودنداشته و این دو وجه، دو روی یک سکه و یک حقیقت واحدند: «این بحث که در نظام اسلامی، جمهوریت مقدم است یا اسلامیت مقدم است، یک بحث بیمعنی و انحرافی است. اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را بهوجود آورده باشند؛ در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکاء به حکم الهی، تکیه به مردم و احترام به خواست و رأی مردم هست.» ۱۳۸۸/۵/۱۲
فارغ از کسانی که به انگیزهها و نیات بدخواهانه و غرضورزانه به تقدم جمهوریت بر اسلامیت یا برعکس دامن میزنند، در سایر موارد به نظر میرسد تفاوت اصلی در نگاهی باشد که رهبران انقلاب اسلامی در نگاه و تعریف مردم قائلاند. از نگاه حضرت آیتالله خامنهای مردمی که در چهارچوب کشوری به نام ایران زندگی میکنند، مردمی موحد، دینمدار و متمایل به معنویات هستند. «دنیا ملت ایران را به مسلمانیِ همراه با آگاهی و بصیرت و پیشگامی و پیشرفت در میدانهای مختلف میشناسد. » ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
در این نگاه، جامعه ایرانی پای ارزشهای الهی ایستاده و آنچه در نبض این جامعه میتپد و پیشران اصلی رشد و حرکت آن محسوب میشود، ارزشهای توحیدی است و به همین دلیل دشمن توان شکست این ملت را ندارد. «ملت ایران، این ملت بزرگ و کهن، عمیقاً مؤمن، هوشمند، لقمهای نیست که هیچ ابرقدرتی بهآسانی بتواند آن را فرو بدهد. » ۱۳۸۷/۰۲/۱۲
تشییع میلیونی سردار حاج قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف کشور و استقبال بی نظیر مردم از مدافعان حرم و وطن نشان می دهد تا چه اندازه جامعه ایرانی با ارزش های دینی و الهی پیوند خورده است. «این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزهای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیلهای مادّی در این مسائل میکنند، عقب میمانند. باید دست قدرت خدا را دید. بُعد معنوی و بسیار مهمّ این حادثه همین است که خدای متعال این کار را میکند. وقتی خدای متعال یک چنین حرکتی را در ملّت بهوجود میآورد، انسان باید احساس کند که اراده الهی بر پیروزی این ملّت است. این نشاندهنده این است که اراده الهی بر این است که این ملّت در این راه و در این خط حرکت کند و پیروز شود. نشاندهنده معنویّات و باطن این ملّت هم هست.» ۱۳۹۹/۱۰/۲۷
از نگاه امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی، مردم این سرزمین موحد و مسلم اند، چنین مردمی لاجرم بهطور طبیعی و فطری تمایل به حق و حقیقت دارند و در چنین جامعهای رهبران الهی و دینی با پشتوانه مردم، قدرت بالایی خواهند داشت. چنین باور و نگرشی به مردم یک نتیجه مهم را بهدنبال دارد؛ از کوزه همان تراود که در اوست، خروجی طبیعی چنین جامعهای یک خروجی توحیدی، دینی و اسلامی خواهد بود: «ملت ایران از اعماق قلب به اسلام معتقد و مؤمن و وابسته بود و هست. اغلب ملتهای مسلمان همینگونهاند و اگر موانع از سر راهشان برداشته شود، ایمان عمیق آنان به اسلام آشکار خواهد شد. لذا وقتی مردم پرچم اسلام را در دست امام مشاهده کردند و باور کردند که امام برای احیای عظمت اسلامی و ایجاد نظام اسلامی وارد میدان مبارزه شده است، گِرد او را گرفتند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، با همین انگیزه، از روی طوع و رغبت در میدانهای خطر حاضر شدند؛ چون ایمان آنها به اسلام، عمیق بود.» ۱۳۸۰/۳/۱۴
با چنین دیدگاهی است که رهبر انقلاب در طول سالهای متعدد همواره به انتخاب و رأی مردم با حُسنظن برخورد کردهاند؛ درست برخلاف بعضی جریانها و گروههای سیاسی که هرگاه انتخاب مردم چیزی جز جریان سیاسی متبوعشانبوده، زبان به طعن گشودهاند. از نگاه این جریانها، مردم صرفاً زمانی مردماند که فرد یا جریان سیاسی متبوع آنها را انتخاب کرده باشند؛ امّا از نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای مردم همیشه مردماند فارغ از اینکه در یک انتخاباتی سمت یک گروه سیاسی بروند و در انتخاباتی دیگر، گروه دیگری را برگزینند. جوشش فطری ملت موحد ایران بهسمت ارزشهای توحیدی است. این همان جوششی است که در همهپرسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ با قاطعیت آراء به الگویی به نام جمهوری اسلامی اعتماد میکند و در دیماه ۱۳۹۸ پیکر پاک پهلوان شهید و ظلمستیز و مؤمن خود را در اندازه جمعیتهای میلیونی تشییع میکند.
براین اساس میتوان چنین گفت که ،« نظام جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ این ریشه، مردمند. اجتماع مردم حول این نظام، مایهی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همهی مشکلات مردم. » ۱۳۹۲/۰۳/۰۸
آنچه روشنفکران غربگرا از طرح این مغلطه و پیشنهاد خود دنبال می کنند، با توجه به مبانی فکری شان، کناره گیری دین به نفع جمهوریت و مردم سالاری است؛ چرا که به زعم ایشان،دنیای امروز به این نتیجه رسیده که بهترین نوع حکومت «دموکراسی» است، آن هم دموکراسی با معیارهای شناخته شده در غرب؛ و چون جمع این معیارها با مبانی و معیارهای اسلامی ممکن نیست، جامعه را دچار مشکل می کند. البته برخی از افراد و جریانات سنّتی هم بوده اند که تحقق حکومت اسلامی را بی نیاز از قالب جمهوریت دانسته و طرح آن را از سوی امام خمینی تشریفاتی قلمداد می کنند! «اینکه حالا بعضیها گفتند که امام انتخابات را، مردمسالاری را و امثال اینها را از غربیها به ملاحظه و رودربایستی و مانند اینها گرفت، حرف بسیار بیمبنائی است. امامی که ما شناختیم و سالها با او همکاری کردیم و مردم دیدند امام را، کسی نبود که بهخاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود.» ۱۴۰۰/۳/۱۴
مرور دیدگاههای امام راحل و رهبر انقلاب نشان میدهد که برای بنیانگذار جمهوری اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای تمایزی بین جمهوریت و اسلامیت نظام وجودنداشته و این دو وجه، دو روی یک سکه و یک حقیقت واحدند: «این بحث که در نظام اسلامی، جمهوریت مقدم است یا اسلامیت مقدم است، یک بحث بیمعنی و انحرافی است. اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را بهوجود آورده باشند؛ در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکاء به حکم الهی، تکیه به مردم و احترام به خواست و رأی مردم هست.» ۱۳۸۸/۵/۱۲
فارغ از کسانی که به انگیزهها و نیات بدخواهانه و غرضورزانه به تقدم جمهوریت بر اسلامیت یا برعکس دامن میزنند، در سایر موارد به نظر میرسد تفاوت اصلی در نگاهی باشد که رهبران انقلاب اسلامی در نگاه و تعریف مردم قائلاند. از نگاه حضرت آیتالله خامنهای مردمی که در چهارچوب کشوری به نام ایران زندگی میکنند، مردمی موحد، دینمدار و متمایل به معنویات هستند. «دنیا ملت ایران را به مسلمانیِ همراه با آگاهی و بصیرت و پیشگامی و پیشرفت در میدانهای مختلف میشناسد. » ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
در این نگاه، جامعه ایرانی پای ارزشهای الهی ایستاده و آنچه در نبض این جامعه میتپد و پیشران اصلی رشد و حرکت آن محسوب میشود، ارزشهای توحیدی است و به همین دلیل دشمن توان شکست این ملت را ندارد. «ملت ایران، این ملت بزرگ و کهن، عمیقاً مؤمن، هوشمند، لقمهای نیست که هیچ ابرقدرتی بهآسانی بتواند آن را فرو بدهد. » ۱۳۸۷/۰۲/۱۲
تشییع میلیونی سردار حاج قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف کشور و استقبال بی نظیر مردم از مدافعان حرم و وطن نشان می دهد تا چه اندازه جامعه ایرانی با ارزش های دینی و الهی پیوند خورده است. «این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزهای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیلهای مادّی در این مسائل میکنند، عقب میمانند. باید دست قدرت خدا را دید. بُعد معنوی و بسیار مهمّ این حادثه همین است که خدای متعال این کار را میکند. وقتی خدای متعال یک چنین حرکتی را در ملّت بهوجود میآورد، انسان باید احساس کند که اراده الهی بر پیروزی این ملّت است. این نشاندهنده این است که اراده الهی بر این است که این ملّت در این راه و در این خط حرکت کند و پیروز شود. نشاندهنده معنویّات و باطن این ملّت هم هست.» ۱۳۹۹/۱۰/۲۷
از نگاه امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی، مردم این سرزمین موحد و مسلم اند، چنین مردمی لاجرم بهطور طبیعی و فطری تمایل به حق و حقیقت دارند و در چنین جامعهای رهبران الهی و دینی با پشتوانه مردم، قدرت بالایی خواهند داشت. چنین باور و نگرشی به مردم یک نتیجه مهم را بهدنبال دارد؛ از کوزه همان تراود که در اوست، خروجی طبیعی چنین جامعهای یک خروجی توحیدی، دینی و اسلامی خواهد بود: «ملت ایران از اعماق قلب به اسلام معتقد و مؤمن و وابسته بود و هست. اغلب ملتهای مسلمان همینگونهاند و اگر موانع از سر راهشان برداشته شود، ایمان عمیق آنان به اسلام آشکار خواهد شد. لذا وقتی مردم پرچم اسلام را در دست امام مشاهده کردند و باور کردند که امام برای احیای عظمت اسلامی و ایجاد نظام اسلامی وارد میدان مبارزه شده است، گِرد او را گرفتند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، با همین انگیزه، از روی طوع و رغبت در میدانهای خطر حاضر شدند؛ چون ایمان آنها به اسلام، عمیق بود.» ۱۳۸۰/۳/۱۴
با چنین دیدگاهی است که رهبر انقلاب در طول سالهای متعدد همواره به انتخاب و رأی مردم با حُسنظن برخورد کردهاند؛ درست برخلاف بعضی جریانها و گروههای سیاسی که هرگاه انتخاب مردم چیزی جز جریان سیاسی متبوعشانبوده، زبان به طعن گشودهاند. از نگاه این جریانها، مردم صرفاً زمانی مردماند که فرد یا جریان سیاسی متبوع آنها را انتخاب کرده باشند؛ امّا از نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای مردم همیشه مردماند فارغ از اینکه در یک انتخاباتی سمت یک گروه سیاسی بروند و در انتخاباتی دیگر، گروه دیگری را برگزینند. جوشش فطری ملت موحد ایران بهسمت ارزشهای توحیدی است. این همان جوششی است که در همهپرسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ با قاطعیت آراء به الگویی به نام جمهوری اسلامی اعتماد میکند و در دیماه ۱۳۹۸ پیکر پاک پهلوان شهید و ظلمستیز و مؤمن خود را در اندازه جمعیتهای میلیونی تشییع میکند.
براین اساس میتوان چنین گفت که ،« نظام جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ این ریشه، مردمند. اجتماع مردم حول این نظام، مایهی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همهی مشکلات مردم. » ۱۳۹۲/۰۳/۰۸
..
منبع : گزارش هفته خط حزبالله ۲۹۶
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/365/Khattehezbollah_296-pdf-file.pdf