۱۳۹۲/۰۸/۱۹
–
۷۸۷ بازدید
درمورداین مطلب مفصل توضییح دهد.جهاد اکبر مقدمه جهاد اصغر است.
برای پاسخ به سؤال شما پرسشگر گرامی باید گفت که اولا سؤال شما صحیح نیست بخاطر اینکه جهاد اکبر چنانکه از نامش هم پیداست مقدمه جهاد اصغر نمی تواند باشد و همیشه از لحاظ علمی اهمیت مقدمه به اندازه ی ذی المقدمه نیست. و مقدمه در شرائطی لازم می شود که فهم ذی مقدمه دشوار یا یک اهمیت خاصی داشته باشد و در سؤال حضرتعالی این چنین نیست و شاید هم بگوئیم که مطلب درست بر عکس سؤال شماست یعنی جهاد اصغر مقدمه جهاد اکبر است زیرا جهاد اصغر یکی از فروعات دین نظیر نماز و روزه و حج و .. است و برای قرار گرفتن در معرکه جهاد اکبر باید به تمامی فروعات و اصول و اخلاقیات دین ملتزم بوده باشیم تا رزمنده ی میدان جهاد اکبر محسوب شویم اما می دانیم که هر رزمنده ای پیروز نمی شود و در اینجا نیز اگر بخواهیم پیروز میدان شویم باید در انجام صحیح اعمال (مانند جهاد اصغر) ومقبول الهی بودن آنها کوشا باشیم .
اما آنچه فهمیدن آن لازم است، تا به وسیله ی آن به جواب برسیم این است که چرا به جهاد اکبر، جهاد گفته می شود ؟ چرا که در ذهن هر شنونده ای این معنا تداعی می کند، جهاد اکبر همان سایز بزرگ جهاد اصغر است که در آن نسبت به جهاد اصغر باید زحمت زیادی کشید اما این چنین نیست.
علت اینکه جهاد اکبر با اصغر فرق می کند این است که ماهیت و ذات آنها با هم متفاوت است. در جهاد اصغر کمک و هم رزم می خواهد و دشمن هم برای خود کمک و لشکری دارد و نیز برای مبارزه، معرکه و میدانی لازم است ولی در جهاد اکبر کسی جز خود انسان نیست نه هم رزم می خواهد و نه لشکر دشمن و نه میدان نبردی. بله آنها هستند اما نه از جنس جهاد اصغر بلکه کاملا فرق می کند که به این لحاظ به آن، مثل جهاد اصغر جهاد گفته می شود اما چون جنس و ماهیت هر یکی جدای از دیگری است لذا می گویند که آن دو غیر همند. و به عبارت ساده تر جهاد اکبر جهاد است چون برای خودش مثل جهاد اصغر لشکر و میدان نبرد و پیروزی و شکست دارد و جهاد اکبر مثل جهاد اصغر نیست چون نوع مبارزه و لشکریان و شکست و پیروزیشان با هم فرق دارند
اما در جهاد اکبر سؤالات اصلی در این است که لشکریان چه کسانی هستند؟ و میدان نبرد کجاست؟ پیروزی و شکست در چیست؟ و انسان در این وسط چه کاره هستم؟ که در پاسخ می گوئیم: لشکریان در جهاد اکبر دو گروه جنود رحمان و جنود شیطان هستند و جنود رحمان به عواملی و کارهائی گویند که مورد رضایت خدای متعال و ملائکه و پیامبران و کتابهای آسمانی فرستاده از طرف خدا باشد مثل نماز اول وقت خواندن ، زیارت عاشورا خواندن ، احترام به پدر ومادر و خلاصه به قول آقای بهجت انجام واجبات وترک محرمات و جنود شیطان آن علل و عواملی هستند که مورد غضب خدا و رضایت شیطان هستند مانند دوستان ناباب و عکسها و فیلمها و سایت های کذائی و کارهای غیر اخلاقی مانند دروغ و تهمت و نگاه به نامحرم و ترک نماز و نیز عقاید نا صحیحی مانند اعتقاد به جسمیت خدا و انکار قیامت و حشر و انکار واجبات دین مانند حجاب و نماز و …
و میدان نبرد در این جهاد نفس و دل آدمی است که هر کدام از جنودها ولشکریان در قصد تصرف آن هستند. اما هنوز جنگی اتفاق نیافتاده چون شیپور جنگ زده نشده که آن شیپور همان اراده ی آدمی است که به کدام یک از دو لشکر اجازه ی حرکت دهد پس با این حساب فرماندهان و وزراء نیز مشخص می شوند. از رده های پائین که بخواهم معرفی کنم وزرا هر دولشکر اراده و اختیار توست که به دست دو فرمانده اداره می شود و به عبارت بهتر تو هستی که باید انتخاب کنی که اراده و اختیارت را به کدام فرمانده بسپاری؛ فرمانده عقل و شرع و دین یا فرمانده وهم و هوا و هوس و نفس و شیطان؟ به هر کدام از فرماندهان اختیارت را بدهی دلت در تحت تصرف آن لشکر خواهد بود
آری اینجا هم گفتم که در جنود شیطان فرماندهی با نفس است. آن نفس همان خود تو هستی که اگر به اختبار خودت باشی و کسی مجبورت نکند، همیشه دنبال کارهای خلاف و شیطانی می روی و این مطلب را خود خدا می فرماید : «والعصر ان الانسان لفی خسر» یعنی همه انسانها در خسران هستند آنهائی که دنبال هواها و خواهشهای دلشان هستند که جنس همه آدمیان این چنین است «الا الذین آمنوا…» مگر آن کسانی که با خودشان و خواهشهای دلشان مبارزه بکنند و فرماندهی را به عقل و شرعیت بسپارند اینجاست که جهاد با نفس شروع می شود .
اما چرا این چنین است؟ و چرا انسان به خودی خود دنبال مفاسد و گناهان می رود؟ جواب این است که اصل سرشت انسانی خوی حیوانی است و ما در این عالم با روحیه ی حیوانی آفریده شده ایم و تنها فرقمان با حیوانات این است که آنها اختیار و عقل و شرع ندارد ولی ما داریم و اگر از آنها استفاده کنیم با حیوانات فرق پیدا می کنیم و اگر استفاده نکنیم یا کم استفاده کنیم، « أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ /اعراف 179 » خواهیم بود و مثل آن زمانی که حیوان زاده شده بودیم، زمان مرگ نیز حیوان از دنیا خواهیم رفت لذا انسانیت همه انسانها به اندازه استفاده از عقل و شرع است که استفاده در اینجا همان معنای دیگر جهاد با نفس است یعنی هر چه قدر بیشتر استفاده کنیم و با نفسمان بیشتر مبارزه کنیم به همان اندازه از حیوانیت دور شده به انسانیت نزدیک می شویم و تنهاترین انسانهای کامل در روی زمین وجودهای نازنین چهارده معصوم (علیهم السلام) است که انسان به دنیا آمده و انسان از دنیا می روند(1) که. بعضی از بزرگان تعبیرات دقیقتری در این باره دارند که خوب است به آنان نیز توجه شود. حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب حیات عارفانه امام علی (ع) چنین می نویسد: نبرد با دشمن مهاجم بیرونى که تهاجم به وطن را پیشه، و تاراج آن را در سر دارد «جهاد اصغر» است. و نبرد عقل با نفس امّاره شهوت گرا و غضب آلود «جهاد اوسط» است. و نبرد قلب و عقل و جنگ حضور و حصول و دفاع شهود عین در برابر فهم ذهن «جهاد اکبر » است، که هجرت کبرا را به همراه دارد. و به بیانی دیگر ایشان مصادیق این تعاریف را چنین بیان می کنند:
(فن اخلاق) که براى پرورش مجاهد نستوه به کار می آید، جهاد اوسط است تا از کمند هوا برهد و از کمین هوس نجات یابد و به منطقه امن قسط و عدل برسد. و (فنّ عرفان) براى پرورش سلحشور مقاوم جهاد اکبر است تا از مرصاد علم حصولى برهد و از رصد برهان عقلى رهایى یابد و از محدوده تاریک مفهوم و باریک ذهن نجات پیدا کند و به منطقه اى که مساحت آن بیکران است بار یابد و از طعم شهود طرفى ببندد و از استشمام رایحه مصداق عینى متنعّم شود.
(1 ) تعدادی از مطالب فوق از منابع ذیل استفاده شده که شما خواننده ی محترم را جهت اطاعات بیشتر به آنها ارجاع می دهم
1. چهل حدیث امام خمینی
2. شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی
3. . جهاد اکبر امام خمینی
4. معراج السعاده ملا احمد نراقی
5. جهاد با نفس علامه حسن زاده
6. آزادی معنوی شهید مطهری
اما آنچه فهمیدن آن لازم است، تا به وسیله ی آن به جواب برسیم این است که چرا به جهاد اکبر، جهاد گفته می شود ؟ چرا که در ذهن هر شنونده ای این معنا تداعی می کند، جهاد اکبر همان سایز بزرگ جهاد اصغر است که در آن نسبت به جهاد اصغر باید زحمت زیادی کشید اما این چنین نیست.
علت اینکه جهاد اکبر با اصغر فرق می کند این است که ماهیت و ذات آنها با هم متفاوت است. در جهاد اصغر کمک و هم رزم می خواهد و دشمن هم برای خود کمک و لشکری دارد و نیز برای مبارزه، معرکه و میدانی لازم است ولی در جهاد اکبر کسی جز خود انسان نیست نه هم رزم می خواهد و نه لشکر دشمن و نه میدان نبردی. بله آنها هستند اما نه از جنس جهاد اصغر بلکه کاملا فرق می کند که به این لحاظ به آن، مثل جهاد اصغر جهاد گفته می شود اما چون جنس و ماهیت هر یکی جدای از دیگری است لذا می گویند که آن دو غیر همند. و به عبارت ساده تر جهاد اکبر جهاد است چون برای خودش مثل جهاد اصغر لشکر و میدان نبرد و پیروزی و شکست دارد و جهاد اکبر مثل جهاد اصغر نیست چون نوع مبارزه و لشکریان و شکست و پیروزیشان با هم فرق دارند
اما در جهاد اکبر سؤالات اصلی در این است که لشکریان چه کسانی هستند؟ و میدان نبرد کجاست؟ پیروزی و شکست در چیست؟ و انسان در این وسط چه کاره هستم؟ که در پاسخ می گوئیم: لشکریان در جهاد اکبر دو گروه جنود رحمان و جنود شیطان هستند و جنود رحمان به عواملی و کارهائی گویند که مورد رضایت خدای متعال و ملائکه و پیامبران و کتابهای آسمانی فرستاده از طرف خدا باشد مثل نماز اول وقت خواندن ، زیارت عاشورا خواندن ، احترام به پدر ومادر و خلاصه به قول آقای بهجت انجام واجبات وترک محرمات و جنود شیطان آن علل و عواملی هستند که مورد غضب خدا و رضایت شیطان هستند مانند دوستان ناباب و عکسها و فیلمها و سایت های کذائی و کارهای غیر اخلاقی مانند دروغ و تهمت و نگاه به نامحرم و ترک نماز و نیز عقاید نا صحیحی مانند اعتقاد به جسمیت خدا و انکار قیامت و حشر و انکار واجبات دین مانند حجاب و نماز و …
و میدان نبرد در این جهاد نفس و دل آدمی است که هر کدام از جنودها ولشکریان در قصد تصرف آن هستند. اما هنوز جنگی اتفاق نیافتاده چون شیپور جنگ زده نشده که آن شیپور همان اراده ی آدمی است که به کدام یک از دو لشکر اجازه ی حرکت دهد پس با این حساب فرماندهان و وزراء نیز مشخص می شوند. از رده های پائین که بخواهم معرفی کنم وزرا هر دولشکر اراده و اختیار توست که به دست دو فرمانده اداره می شود و به عبارت بهتر تو هستی که باید انتخاب کنی که اراده و اختیارت را به کدام فرمانده بسپاری؛ فرمانده عقل و شرع و دین یا فرمانده وهم و هوا و هوس و نفس و شیطان؟ به هر کدام از فرماندهان اختیارت را بدهی دلت در تحت تصرف آن لشکر خواهد بود
آری اینجا هم گفتم که در جنود شیطان فرماندهی با نفس است. آن نفس همان خود تو هستی که اگر به اختبار خودت باشی و کسی مجبورت نکند، همیشه دنبال کارهای خلاف و شیطانی می روی و این مطلب را خود خدا می فرماید : «والعصر ان الانسان لفی خسر» یعنی همه انسانها در خسران هستند آنهائی که دنبال هواها و خواهشهای دلشان هستند که جنس همه آدمیان این چنین است «الا الذین آمنوا…» مگر آن کسانی که با خودشان و خواهشهای دلشان مبارزه بکنند و فرماندهی را به عقل و شرعیت بسپارند اینجاست که جهاد با نفس شروع می شود .
اما چرا این چنین است؟ و چرا انسان به خودی خود دنبال مفاسد و گناهان می رود؟ جواب این است که اصل سرشت انسانی خوی حیوانی است و ما در این عالم با روحیه ی حیوانی آفریده شده ایم و تنها فرقمان با حیوانات این است که آنها اختیار و عقل و شرع ندارد ولی ما داریم و اگر از آنها استفاده کنیم با حیوانات فرق پیدا می کنیم و اگر استفاده نکنیم یا کم استفاده کنیم، « أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ /اعراف 179 » خواهیم بود و مثل آن زمانی که حیوان زاده شده بودیم، زمان مرگ نیز حیوان از دنیا خواهیم رفت لذا انسانیت همه انسانها به اندازه استفاده از عقل و شرع است که استفاده در اینجا همان معنای دیگر جهاد با نفس است یعنی هر چه قدر بیشتر استفاده کنیم و با نفسمان بیشتر مبارزه کنیم به همان اندازه از حیوانیت دور شده به انسانیت نزدیک می شویم و تنهاترین انسانهای کامل در روی زمین وجودهای نازنین چهارده معصوم (علیهم السلام) است که انسان به دنیا آمده و انسان از دنیا می روند(1) که. بعضی از بزرگان تعبیرات دقیقتری در این باره دارند که خوب است به آنان نیز توجه شود. حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب حیات عارفانه امام علی (ع) چنین می نویسد: نبرد با دشمن مهاجم بیرونى که تهاجم به وطن را پیشه، و تاراج آن را در سر دارد «جهاد اصغر» است. و نبرد عقل با نفس امّاره شهوت گرا و غضب آلود «جهاد اوسط» است. و نبرد قلب و عقل و جنگ حضور و حصول و دفاع شهود عین در برابر فهم ذهن «جهاد اکبر » است، که هجرت کبرا را به همراه دارد. و به بیانی دیگر ایشان مصادیق این تعاریف را چنین بیان می کنند:
(فن اخلاق) که براى پرورش مجاهد نستوه به کار می آید، جهاد اوسط است تا از کمند هوا برهد و از کمین هوس نجات یابد و به منطقه امن قسط و عدل برسد. و (فنّ عرفان) براى پرورش سلحشور مقاوم جهاد اکبر است تا از مرصاد علم حصولى برهد و از رصد برهان عقلى رهایى یابد و از محدوده تاریک مفهوم و باریک ذهن نجات پیدا کند و به منطقه اى که مساحت آن بیکران است بار یابد و از طعم شهود طرفى ببندد و از استشمام رایحه مصداق عینى متنعّم شود.
(1 ) تعدادی از مطالب فوق از منابع ذیل استفاده شده که شما خواننده ی محترم را جهت اطاعات بیشتر به آنها ارجاع می دهم
1. چهل حدیث امام خمینی
2. شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی
3. . جهاد اکبر امام خمینی
4. معراج السعاده ملا احمد نراقی
5. جهاد با نفس علامه حسن زاده
6. آزادی معنوی شهید مطهری