جهنمی، نه میمیرد و نه زندگی میکند!
۱۳۹۲/۰۶/۲۴
–
۵۶۶ بازدید
باتوجه به اینکه نمیشودایات قران را حمل به مجاز کرد و وهر ایه ای وجه حقیقی هم دارداینکه میفرماید(لایموت فیها ولایحیا)این حالت بین مرگ و زندگی به چه معناست
جمله « لا یَمُوتُ فیها وَ لا یَحْیى » در دو سوره و دو آیه قرآن کریم آمده است: 1- سوره طه، آیه 74: « إِنَّهُ مَنْ یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یَمُوتُ فیها وَ لا یَحْیى ؛ هر کس در محضر پروردگارش خطاکار حاضر شود، آتش دوزخ براى اوست در آن جا، نه مى میرد و نه زندگى مى کند!».
2- سوره أعلى، آیه 13: «ثُمَّ لا یَمُوتُ فیها وَ لا یَحْیى ؛ سپس در آن آتش براى همیشه مى ماند، نه مى میرد، و نه زنده مى شود!».
علامه طباطبائی در تفسیر آیه 13 سوره أعلی گفته اند: مراد از نمردن و زنده نشدن در آتش این است که: بفهماند تا ابد کسى از آن نجات نمى یابد، چون نجات به معناى قطع شدن عذاب به یکى از دو راه است، یا اینکه شخص معذب بمیرد و هستیش فانى شود، و یا زندگى شقا و بدبختیش را مبدل به سعادت و عذابش را مبدل براحتى کند. پس منظور از حیات در خصوص این آیه حیات طیبه و سعادتمندانه است، و آیه شریفه نظیر تعبیرى است که خود ما در باره بیمارمان مى گوییم نه زنده است که آدم امیدى به وى داشته باشد، و نه مرده که امیدش قطع شود و فراموش گردد1.
آیت الله مکارم شیرازی نیز آورده اند: یعنى [مجرم به گناهان کبیره مانند کفر و شرک] نه مى میرد که آسوده گردد، و نه حالتى را که در آن است مى توان زندگى نام نهاد، بلکه دائما در میان مرگ و زندگى دست و پا مى زند، و این بدترین بلا و مصیبت براى آنها است2.
پاورقی:
1- ترجمه المیزان، ج 20، ص: 449
2- تفسیر نمونه، ج 13، ص251- 252؛ و ج 26، ص 400 – 491.
2- سوره أعلى، آیه 13: «ثُمَّ لا یَمُوتُ فیها وَ لا یَحْیى ؛ سپس در آن آتش براى همیشه مى ماند، نه مى میرد، و نه زنده مى شود!».
علامه طباطبائی در تفسیر آیه 13 سوره أعلی گفته اند: مراد از نمردن و زنده نشدن در آتش این است که: بفهماند تا ابد کسى از آن نجات نمى یابد، چون نجات به معناى قطع شدن عذاب به یکى از دو راه است، یا اینکه شخص معذب بمیرد و هستیش فانى شود، و یا زندگى شقا و بدبختیش را مبدل به سعادت و عذابش را مبدل براحتى کند. پس منظور از حیات در خصوص این آیه حیات طیبه و سعادتمندانه است، و آیه شریفه نظیر تعبیرى است که خود ما در باره بیمارمان مى گوییم نه زنده است که آدم امیدى به وى داشته باشد، و نه مرده که امیدش قطع شود و فراموش گردد1.
آیت الله مکارم شیرازی نیز آورده اند: یعنى [مجرم به گناهان کبیره مانند کفر و شرک] نه مى میرد که آسوده گردد، و نه حالتى را که در آن است مى توان زندگى نام نهاد، بلکه دائما در میان مرگ و زندگى دست و پا مى زند، و این بدترین بلا و مصیبت براى آنها است2.
پاورقی:
1- ترجمه المیزان، ج 20، ص: 449
2- تفسیر نمونه، ج 13، ص251- 252؛ و ج 26، ص 400 – 491.