طلسمات

خانه » همه » مذهبی » حادثه ساباط برای امام حسن مجتبی(ع)

حادثه ساباط برای امام حسن مجتبی(ع)

بقول استاد رجبی دوانی، جلب رضایت خدا و عمل به وظیفه، نه توجه به نتیجه، مهم‌ترین درس از زندگی حضرت امام حسن (ع) است. از دیگر نکات بارز شخصیت ایشان صبر و حلم امام حسن(ع) در برابر سختی و مشکلات است. امام حسن(ع) فوق‌العاده مظلوم است چنانچه شیخ راضی آل یاسین از علمای بزرگ شیعه که کتابی به نام صلح امام حسن(ع) نوشته و مقام معظم رهبری نیز سال‌ها پیش از انقلاب آن را ترجمه کرده است، در مقدمه کتابش می‌نویسد: «مظلومیت روز ساباط امام حسن (ع) از روز عاشورای امام حسین (ع) بیشتر است». شاید این نکته به این خاطر است که مصیبت روز ساباط امام حسن(ع) ۱۰ سال به طول انجامید اما روز عاشورا فقط از صبح تا عصر به طول انجامیده و تماماً حماسه بوده است. امام حسن(ع) همانند پدرش به مدت 10 سال خار در چشم و استخوان در گلو وضعیت را می‌دید و تحمل می‌کرد.
در تاریخ نقل است که مروان‌بن حکم که از دشمنان تراز اول اهل بیت است، می‌گوید: من در شگفتم از حلم و صبر حسن. سپس ضمن اشاره به کوهی ادامه می‌دهد: اگر مصیبت‌هایی که حسن دید به این کوه وارد می‌شد، فرو می‌ریخت. از دیگر مصیبت‌های امام حسن(ع) این است که وقتی ایشان صلح را می‌پذیرد از طرف نزدیک‌ترین افرادش مثل حجربن عدی مورد توهین قرار می‌گیرد. حجربن‌عدی به امام می‌گوید «السلام علیک یا مذلّ المؤمنین» سلام ای خوارکننده مؤمنین!
امام مجتبی مجبور است این کنایه‌ها را تحمل کند و از طرفی هم برای تفهیم این افراد می‌گوید مثل من بر شما، مثل خضر و موسی است. پذیرش صلح من حکمت دارد که شما نمی‌دانید. اگر من این صلح را نمی‌پذیرفتم شما و معدود شیعیان ما از بین می‌رفتید و حکومت ظلم نیز همچنان پا بر جا می‌ماند.
جواب سوال:
خیر اتفاق خاص حمله به امام در روز ساباط مربوط به قبل از صلح است.
بنابر برخی تحلیل‌ها داستان ساباط یک امر دفعی و یک‌روزه نیست بلکه این تفکر در ده سال پس از صلح هم در جامعه وجود دارد و وبنابر این تحلیل داستان ساباط تا زمان شهادت امام ادامه پیدا کرد اما مورخان برای علت اصل حادثه ساباط سه احتمال داده‌اند.
حضرت در منطقه ساباط توقفی داشتند و یک شب ماند (و بات هناک[1]) صبح روز بعد حضرت خطبه ای کوتاه برای مردم خواندند که از متن آن بوی صلح و آتش بس به مشام می رسید.
(برخی منابع بجای ساباط خود مدائن را ذکر می‌کنند ولی احتمالا چون ساباط نزدیک شهر مدائن است اینگونه تعبیر شده )
پس از خطبه کوتاه امام در میان مردم همهمه و گفتگو آغاز می شود. مردم به این گمان گرایش پیدا می کنند که گویا امام قصد دارد تا با معاویه صلح کند. اینجاست که ماجرای تلخ هجوم به خیمه امام پیش می آید. با این تفاوت که سه نقل در مورد زمان رخ دادن آن وجود دارد:
نقل اول:
ابوالفرج و شیخ مفید نوشته اند که مردم پس از اینکه حدس زدند امام قصد صلح دارد به خیمه ایشان هجوم برده و اسباب و وسایل حضرت را غارت می کنند. تا جایی که حتی جانماز حضرت را از زیر پای ایشان می کشند (فانتهبوه حتی اخذوا مصلاه من تحته) و مردی با ایشان درگیری فیزیکی پیدا می کند.[2]نقل دوم:
ابن اثیر و ابن جوزی آورده اند که علت هجوم مردم به خیمه امام، پخش شدن شایعه کشته شدن قیس بن سعد – جلودار لشکر امام در نبرد با شام – بوده است. مردم به محض شنیدن خبر مذکور به خیمه ایشان حمله می کنند.[3]نقل سوم:
یعقوبی گزارش می دهد که هجوم مذکور پس از مذاکره امام با نمایندگان معاویه – مغیرة بن شعبة و عبدالله بن عامر – بوده است. آنها پس از مذاکره، از خیمه امام خارج می‌شوند و در میان مردم شایع می کنند که امام صلح با معاویه را پذیرفت. در نتیجه، مردم به خیمه امام هجوم می برند.[4]قسمتی از متن برگرفته از پایگاه تبیان
پی‌نوشت:
[1] – الارشاد شیخ مفید: 2/11.
[2] -مقاتل الطالبین: 72.
[3] – الکامل: 3/271 ؛ تذکرة الخواص: 257.
[4] – تاریخ یعقوبی: 2/215.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد