در این آیه شریفه خداوند به چهار حکم مربوط به حجاب زنان پرداخته که به طور اجمال یاد آور می شوم:
1-” آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است” (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها).
در اینکه منظور از زینتى که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکارى که در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است.
بعضى زینت پنهان را به معنى زینت طبیعى (اندام زیباى زن) گرفته اند، در حالى که کلمه” زینت” به این معنى کمتر اطلاق مى شود.
بعضى دیگر آن را به معنى” محل زینت” گرفته اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهایى مانعى ندارد، اگر ممنوعیتى باشد مربوط به محل این زینتها است، یعنى گوشها و گردن و دستها و بازوان.
بعضى دیگر آن را به معنى خود” زینت آلات” گرفته اند منتها در حالى که روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى توام با آشکار کردن اندامى است که زینت بر آن قرار دارد.
(این دو تفسیر اخیر از نظر نتیجه یکسان است هر چند از دو راه مساله تعقیب مى شود).
حق این است که ما آیه را بدون پیشداورى و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنى سوم است و بنا بر این زنان حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است.
در روایات متعددى که از ائمه اهل بیت ع نقل شده نیز همین معنى دیده مى شود که زینت باطن را به” قلاده” (گردنبند)” دملج” (بازوبند)” خلخال” (پاى برنجن همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى کردند) تفسیر شده است منبع :تفسیر على بن ابراهیم ذیل آیه مورد بحث
و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده مى فهمیم که منظور از زینت باطن نیز خود زینتهایى است که نهفته و پوشیده است (دقت کنید).
2- دومین حکمى که در آیه بیان شده است که:” آنها باید خمارهاى خود را بر سینه هاى خود بیفکنند” (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ).
” خمر” جمع” خمار” (بر وزن حجاب) در اصل به معنى پوشش است، ولى معمولا به چیزى گفته مى شود که زنان با آن سر خود را مى پوشانند (روسرى).
” جیوب” جمع” جیب” (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان مى شود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مى گردد.
از این جمله استفاده مى شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد. (از شان نزول آیه که قبلا آوردیم نیز این معنى به خوبى استفاده مى شود).
3- در سومین حکم مواردى را که زنان مى توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح مى دهد:
آنها نباید زینت خود را آشکار سازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ) مگر در موارد دوازده گانه زیر:
1- 3: براى شوهران شان” (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ
3-2: ” یا پدران شان” (أَوْ آبائِهِنَّ)
3-3:” یا پدران شوهران شان” (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
3-4: ” یا پسران شان” (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
3-5: ” یا پسران همسران شان” (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
3-6: ” یا برادران شان” (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
3-7: ” یا پسران برادران شان” (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
3-8: ” یا پسران خواهران شان” (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
3-9: ” یا زنان هم کیش شان” (أَوْ نِسائِهِنَّ).
3-10: ” یا بردگان شان” (کنیزان شان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
3-11: ” یا پیروان و طفیلی هایى که تمایلى به زن ندارند” (افراد سفیه و ابلهى که میل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
3-12: ” یا کودکانى که از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نیستند” (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ).
4- و بالآخره چهارمین حکم را چنین بیان مى کند:” آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود” (و صداى خلخالى که بر پا دارند به گوش رسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
تفسیر نمونه، ج 14، ص: 441
1-” آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است” (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها).
در اینکه منظور از زینتى که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکارى که در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است.
بعضى زینت پنهان را به معنى زینت طبیعى (اندام زیباى زن) گرفته اند، در حالى که کلمه” زینت” به این معنى کمتر اطلاق مى شود.
بعضى دیگر آن را به معنى” محل زینت” گرفته اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهایى مانعى ندارد، اگر ممنوعیتى باشد مربوط به محل این زینتها است، یعنى گوشها و گردن و دستها و بازوان.
بعضى دیگر آن را به معنى خود” زینت آلات” گرفته اند منتها در حالى که روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى توام با آشکار کردن اندامى است که زینت بر آن قرار دارد.
(این دو تفسیر اخیر از نظر نتیجه یکسان است هر چند از دو راه مساله تعقیب مى شود).
حق این است که ما آیه را بدون پیشداورى و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنى سوم است و بنا بر این زنان حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است.
در روایات متعددى که از ائمه اهل بیت ع نقل شده نیز همین معنى دیده مى شود که زینت باطن را به” قلاده” (گردنبند)” دملج” (بازوبند)” خلخال” (پاى برنجن همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى کردند) تفسیر شده است منبع :تفسیر على بن ابراهیم ذیل آیه مورد بحث
و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده مى فهمیم که منظور از زینت باطن نیز خود زینتهایى است که نهفته و پوشیده است (دقت کنید).
2- دومین حکمى که در آیه بیان شده است که:” آنها باید خمارهاى خود را بر سینه هاى خود بیفکنند” (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ).
” خمر” جمع” خمار” (بر وزن حجاب) در اصل به معنى پوشش است، ولى معمولا به چیزى گفته مى شود که زنان با آن سر خود را مى پوشانند (روسرى).
” جیوب” جمع” جیب” (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان مى شود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مى گردد.
از این جمله استفاده مى شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد. (از شان نزول آیه که قبلا آوردیم نیز این معنى به خوبى استفاده مى شود).
3- در سومین حکم مواردى را که زنان مى توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح مى دهد:
آنها نباید زینت خود را آشکار سازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ) مگر در موارد دوازده گانه زیر:
1- 3: براى شوهران شان” (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ
3-2: ” یا پدران شان” (أَوْ آبائِهِنَّ)
3-3:” یا پدران شوهران شان” (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
3-4: ” یا پسران شان” (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
3-5: ” یا پسران همسران شان” (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
3-6: ” یا برادران شان” (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
3-7: ” یا پسران برادران شان” (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
3-8: ” یا پسران خواهران شان” (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
3-9: ” یا زنان هم کیش شان” (أَوْ نِسائِهِنَّ).
3-10: ” یا بردگان شان” (کنیزان شان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
3-11: ” یا پیروان و طفیلی هایى که تمایلى به زن ندارند” (افراد سفیه و ابلهى که میل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
3-12: ” یا کودکانى که از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نیستند” (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ).
4- و بالآخره چهارمین حکم را چنین بیان مى کند:” آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود” (و صداى خلخالى که بر پا دارند به گوش رسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
تفسیر نمونه، ج 14، ص: 441