۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۵۵۲ بازدید
نقش حرقوص در سپاه امیرمؤمنان(علیه السلام) چگونه بود؛ او چه ارتباطی با خوارج داشت؟
حرقوص به عنوان صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، در جنگ های صدر اسلام شرکت داشت،[ ابن اثیر: اسد الغابه، ج 1، ص 714.] از نمادهای کژفهمی شمرده می شود. به گزارش بسیاری از مورخان، حرقوص بن زهیر بجلی معروف به ذوالثدیه هنگام تقسیم غنائم «حنین»[ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برای تألیف قلوب مشرکان تازه مسلمان، سهم بیش تری به آنان داد.] زبان به اعتراض گشاد[ آیه 58 سوره توبه درباره او نازل شد: (((وِ مِنهُمْ مَّنْ یَلمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَانْ أُعطُوا مِنْهَا رَضُوا و إن لَّمْ یُعطَوا مِنهَآ رَضُوا إذا هُم یَسخَطُونَ))). و برخی از آنان در تقسیم صدقات بر تو خرده می گیرند پس اگر از آن به ایشان داده شود، راضی شوند و اگر از آن به ایشان داده نشود، ناگاه به خشم می آیند. (طبرسی: مجمع البیان، ج3، ص 40).] و به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: عدالت کن! رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ فرمود: وای بر تو، اگر عدالت نزد من نباشد، کجا خواهد بود؟ عمر خواست او را گردن زند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: رهایش کنید که پیروانی خواهد داشت و همچون تیر که از کمان می جهد، از دین بیرون خواهند رفت.[ «یَمْرقُون مِنَ الدّینِ ما یَمْرقُ السهمُ مِنَ الرّمیة». (ابن هشام: السیرة النبویة، ج 2، ص 497؛ شیخ مفید: الارشاد، ج 1، ص 148؛ طبرسی: اعلام الوری، ج 1، ص 387؛ محمد باقر مجلسی: بحارالانوار، ج 33، ص327).]در عهد عمر، او به دستور خلیفه، شورش هرمزان در خوزستان را سرکوب کرد.[ ابن اثیر: اسد الغابه، ج 1، ص 714.] در دوران خلافت عثمان، در اعتراض به سعید بن عاص، والی کوفه، با شماری از قاریان معروف شهر هم آواز شد و به دستور خلیفه به شام تبعید گردید.[ ر.ک: احمدبن یحیی بلاذری: انساب الاشراف، ج 4، ص 39 – 43.]
ابن زهیر در سال 35 هجری در رأس بصریان شورید و با شورشیان مصر و کوفه علیه خلیفه به پا خاست.[ محمد بن جریر طبری: تاریخ الطبری تاریخ الامم و الرسل و الملوک، ج 3، ص 386.] پاره ای از حضور پرملال حرقوص در سپاه امام به شرح ذیل است:
حرقوص پس از به عهده گرفتن منصب خلافت از سوی امیرمؤمنان(علیه السلام)، در شمار یاران حضرت قرار گرفت[ محمد محمدی ری شهری: موسوعة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، ج 6، ص 309.] و در جنگ جمل حضور یافت. او از تیررس گروهی از اصحاب جمل که در کمین اش بودند، گریخت.[ ابن حجر عسقلانی: الاصابه، ج 2، 44.]
ابن زهیر و برخی از هوادارانش در پیکار صفین، در دام فریب عمرو عاص افتادند و آن گاه به حکمیتی که خود طالب آن بودند، اعتراض کردند، او گستاخانه از امام علی(علیه السلام) خواست توبه کند.[ ابن شهرآشوب: مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 388؛ بحارالانوار، ج 33، ص 388.]فرجام تفکر حرقوص و دوستانش، مانند عبداللّه بن وهب،[ رهبری خوارج به عبداللّه بن وهب سپرده شد، او ضمن ممنوعیت گفت وگو با امام، شنیدن سخنان آن حضرت را برای خوارج ممنوع اعلام کرد. وی در لحظات آغازین نبرد نهروان به هلاکت رسید.
علی بن حسین مسعودی: مروج الذهب، ج 2، ص 405؛ احمدبن یحیی بلاذری: انساب الاشراف، ج 3، ص134.] به پیدایش خوارج انجامید. آنان با فتنه گری و کشتن برخی از مسلمانان در نهروان جمع شدند؛ حرقوص بن زهیر ریاست سواران آنان بود. سپاه امام در برابر آنان صف آرایی نمود.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمود که رایتی در موضع معین نصب کردند و دوهزارکس را به محافظت آن علم مأمور گردانیده، فرمان داد تا ندا کردند که هر کس از مخالفان به سوی آن علم شتابد، امان یابد و هرکس به جانب کوفه رود نیز ایمن ماند. در آن اثنا چند طایفه از خوارج جدا شدند و تنها قریب چهارهزار کس باقی ماند.[ الفتوح، ص 745.]امیرمؤمنان(علیه السلام) سال 38 هجری فتنه آنان را در نهروان خشکاند و حرقوص به درک واصل شد.[ ابن اعثم کوفی: الفتوح، ترجمه محمدبن احمد مستوفی هروی، ص 744 – 747؛ جعفرسبحانی: فروغ ولایت، ص 647؛ محمد محمدی ری شهری: موسوعة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، ج 6، ص 313. ] پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پیش تر از کشته شدن ذوالثدیه خبر داده بود[ الإصابة، ج 2، ص 44.].
ابن زهیر در سال 35 هجری در رأس بصریان شورید و با شورشیان مصر و کوفه علیه خلیفه به پا خاست.[ محمد بن جریر طبری: تاریخ الطبری تاریخ الامم و الرسل و الملوک، ج 3، ص 386.] پاره ای از حضور پرملال حرقوص در سپاه امام به شرح ذیل است:
حرقوص پس از به عهده گرفتن منصب خلافت از سوی امیرمؤمنان(علیه السلام)، در شمار یاران حضرت قرار گرفت[ محمد محمدی ری شهری: موسوعة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، ج 6، ص 309.] و در جنگ جمل حضور یافت. او از تیررس گروهی از اصحاب جمل که در کمین اش بودند، گریخت.[ ابن حجر عسقلانی: الاصابه، ج 2، 44.]
ابن زهیر و برخی از هوادارانش در پیکار صفین، در دام فریب عمرو عاص افتادند و آن گاه به حکمیتی که خود طالب آن بودند، اعتراض کردند، او گستاخانه از امام علی(علیه السلام) خواست توبه کند.[ ابن شهرآشوب: مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 388؛ بحارالانوار، ج 33، ص 388.]فرجام تفکر حرقوص و دوستانش، مانند عبداللّه بن وهب،[ رهبری خوارج به عبداللّه بن وهب سپرده شد، او ضمن ممنوعیت گفت وگو با امام، شنیدن سخنان آن حضرت را برای خوارج ممنوع اعلام کرد. وی در لحظات آغازین نبرد نهروان به هلاکت رسید.
علی بن حسین مسعودی: مروج الذهب، ج 2، ص 405؛ احمدبن یحیی بلاذری: انساب الاشراف، ج 3، ص134.] به پیدایش خوارج انجامید. آنان با فتنه گری و کشتن برخی از مسلمانان در نهروان جمع شدند؛ حرقوص بن زهیر ریاست سواران آنان بود. سپاه امام در برابر آنان صف آرایی نمود.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمود که رایتی در موضع معین نصب کردند و دوهزارکس را به محافظت آن علم مأمور گردانیده، فرمان داد تا ندا کردند که هر کس از مخالفان به سوی آن علم شتابد، امان یابد و هرکس به جانب کوفه رود نیز ایمن ماند. در آن اثنا چند طایفه از خوارج جدا شدند و تنها قریب چهارهزار کس باقی ماند.[ الفتوح، ص 745.]امیرمؤمنان(علیه السلام) سال 38 هجری فتنه آنان را در نهروان خشکاند و حرقوص به درک واصل شد.[ ابن اعثم کوفی: الفتوح، ترجمه محمدبن احمد مستوفی هروی، ص 744 – 747؛ جعفرسبحانی: فروغ ولایت، ص 647؛ محمد محمدی ری شهری: موسوعة الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، ج 6، ص 313. ] پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پیش تر از کشته شدن ذوالثدیه خبر داده بود[ الإصابة، ج 2، ص 44.].