۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۴۷۱ بازدید
چند وقته که به اطرافیانم بدبین شدم و بهخاطر این بدبینی که در من به وجود آمده احساس گناه میکنم. میخواستم بدونم آیا واقعاًً سوء ظن من نسبت به دیگران گناه محسوب میشه؟ و اینکه چهطور میتونم این مشکل رو حل بکنم تا نسبت به دیگران سوءظن نداشته باشم.
در آموزههای دینی و سخنان بزرگان، اصل بر خوشگمانی به مسلمانان است، و جز در مواردی بسیار محدود، باید براساس خوشگمانی، با خواهران و برادران دینی رفتار کنیم. امیر مؤمنان(علیه السلام) در این زمینه مى فرماید:
«ضَعْ امْرَ اخیکَ عَلى احْسَنِهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ مِنْهُ مایَغْلِبُکَ وَ لا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ اخیکَ سُوءاً وَ انْتَ تَجِدُلَها فِى الْخَیْرِ مَحْمِلًا»[ کافی، ج 2، ص 362.]؛ «کار برادرت را بر بهترین احتمال قرار بده، تا اینکه خلاف آن از او ظاهر شود و هیچ گاه به سخنى که از دهان برادرت خارج مى شود، گمان بد مبر، در حالى که مى توانى برایش محمل خوبى بیابى».
بر پایه همین نگرش اسلام شدیداً از ترتیب اثر دادن به گمانهای بیهوده و بیاساس منع نموده و از مسلمانها خواسته شده تا زمانی که به مسئلهای یقین و علم پیدا نکردهاند، درباره آن قضاوت نکنند؛ چراکه سوءظنّ سبب بیاعتمادی به افراد اجتماع میشود، و درنتیجه به تعامل سودبخش ما با انسانها آسیب میرساند و حیات اجتماعیمان را تهدید میکند.
خداوند متعال در این باره فرمودهاند:
(((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم)))[ حجرات (49)، آیه 12.]؛
«اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است».
انواع سوءظن
خوش گمانى و بدگمانى در معاشرتهای اجتماعی، همیشه و نسبت به همه یکسان نیست، بلکه موارد متعدد و گوناگونى دارد که به حسب هر یک از آنها حکم خاصى مى یابد، که در اینجا به آنها اشاره مینماییم؛
1. شخصى به مسلمانى سوء ظن دارد و بر مبناى این سوء ظن ترتیب اثر مى دهد و آن را در رفتار و یا گفتار خود به صورت غیبت یا تهمت آشکار مى کند. این قسم از سوء ظن قطعا حرام است و مورد اتفاق فقها است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند:
«إِیَّاکُمْ وَ الظَّنَّ فَإِنَّ الظَّنَّ أَکْذَبُ الْکَذِب »[ بحار الأنوار، ج 72، ص 195.]؛ «بپرهیزید از گمان که گمان دروغترین دروغهاست ».
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز فرمودهاند:
«اطْرَحُوا سُوءَ الظَّنِّ بَیْنَکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْ ذَلِکَ»[ الخصال، ج 2، ص 624.]؛ «سوء ظن به یکدیگر را از خود دور کنید؛ همانا خداوند عزوجل از این کار نهی نموده».
2. نسبت به مسلمانى، گمان بدى به ذهن انسان خطور کند (بدون اختیار و ناخودآگاه) و خود شخص از این حالت ناراحت بوده و هیچگاه این گمان را در رفتار و گفتار خود نشان ندهد؛ بلکه در صدد رفع آن برآید. این نوع از سوء ظن قطعاً حرام نیست؛ چون چنین حالت و خطورى براى ذهن غیراختیارى است و نهى کردن از امر غیراختیارى قبیح است.[ المیزان، ذیل آیه 12، حجرات.]
3. انسان نسبت به مسلمانى گمان بدى ببرد و به این امر عقیده داشته باشد. هم چنین بدون یقین حکم به بدى او کند و از این حالت ناراحت هم نباشد؛ اما این حالت را در رفتار و گفتار خود بروز ندهد و تنها قلباً از او متنفّر باشد. مثل آنچه که حضرت علی(علیه السلام) فرمودهاند:
«مَنْ سَائَتْ ظُنُونُهُ اعْتَقَدَ الْخِیَانَةَ بِمَنْ لَا یَخُونُهُ»[ عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص 436.]؛ «کسی که گمانهای سوئی دارد، اعقتاد به خیانت کسانی دارد که خائن نیستند».
این نوع از سوء ظن مورد بحث است؛ برخى مثل شهید ثانى و مرحوم مجلسى(رحمت الله علیه) این قسم را حرام مى دانند و سوء ظن را به همین قسم معنا مى کنند.[ مرآة العقول، ج 11، ص 16.] علماى اخلاق نیز این مرحله را غیبت قلبى مى نامند و آن را حرام دانسته اند.[ نقطه هاى آغاز در اخلاق اسلامى، آیة الله مهدوى کنى، ص 165.]
4. طبق حدیثى از على(علیه السلام)، در حالتى که صلاح بر جامعه حاکم باشد، سوءظن از مصادیق ظلم است اما در صورت غلبه فساد بر جامعه، جایى براى حسنظن نمیماند؛ آنحضرت فرمودهاند:
«إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّر»[ نهج البلاغه، 489.]؛ «چون نیکوکارى بر زمانه و مردم آن غالب آید و کسى به دیگرى گمان بد برد، که از او فضیحتى آشکار نشده، ستم کرده است. و اگر بدکارى بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسى به دیگرى گمان نیک برد خود را فریفته است».
راهکار حسن ظن
اسلام برای پیشگیری از گرفتار شدن به سوء ظن عوامل زمینه ساز سوءظن را معرفی نموده و در این زمینه به مسلمانان هشدار داده است.
در روایتی حضرت علی(علیه السلام) همنشین شدن با افراد شرور را زمینه ساز سوء ظن بر شمرده و فرموده است:
«مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْیَار»[ أمالی الصدوق، ص 446.]؛ «مجالست با اشرار برای اخیار سوءظن می آورد».
از آنجا که سوءظن یکی از راههای نفوذ شیطان میباشد؛ در مواردی که انسان مورد حمله سوء ظن واقع میشود، باید به خدا پناه ببرید و با استعاذه و استغفار، از او مدد بطلبد و هر عملی را که مشاهده میکند و هر سخنی که از دیگران میشنود، باید به بهترین وجه ممکن حمل نماید و هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید به بدی حمل نماید، و در این راه، وهم و خیال خودش را تکذیب نموده و تخطئه نماید، و خویشتن را برای این منش وادار نماید تا به تدریج حُسن ظنّ در قلب او به صورت عادت درآید.[ علم اخلاق اسلامى (ترجمه جامع العادات)، ج 2، ص 346.]
توجه به فواید خوش بینی
یکی از روشهای نجات از سوء ظن توجه به فواید آن میباشد به عنوان نمونه حضرت علی(علیه السلام) در این باره میفرماید:
«حُسْنُ الظَّنِّ یُخَفِّفُ الْهَمَّ وَ یُنْجِی مِنْ تَقَلُّدِ الْإِثْم »[ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 253.]؛ «نیکوئى گمان سبک میکند اندوه را، و رستگار مى سازد از برگردن گرفتن گناه».
و یا در عبارت دیگری فرمودهاند:
«حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّین »[ همان.]؛ «نیکوئى گمان آسایش دل و سلامتى دین است».
و یا در وصف این فضیلت اخلاقی فرمودهاند:
«مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِالنَّاسِ حَازَ مِنْهُمُ الْمَحَبَّة»[ عیون الحکم والمواعظ، ص 435.]؛ «هر که به مردم حسن ظن داشته باشد محبت آنها را به خود جلب کند».
توجه به ضررهای بدبینی
یادآوری پیامدهای منفی سوءظن نیز مانع از گرفتار شدن انسان به سوءظن میگردد از جمله این پیامدها که در روایات آمده میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
1. در روایتى حضرت على(علیه السلام)، سوءظن را عامل گوشه گیر شدن شخص بدگمان مى خوانیم:
«مَنْ لَمْ یُحْسِنْ ظَنَّهُ اسْتَوْحَشَ مِنْ کُلِّ أَحَد»[ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص 254.]؛ «کسى که به مردم گمان خوبى ندارد و نسبت به آنان خوش گمان نمى باشد، از تمام مردم وحشت مى کند».
2. بدگمانى باعث گسستن رشته الفت و دوستى میان مردم مى شود و تفرقه و جدایى را بین مردم حاکم مى سازد. امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«مَنْ غَلَبَ عَلَیْهِ سُوءُ الظَّنِّ لَمْ یَتْرُکْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلِیلٍ صُلْحا»[ همان، ص264.].
3. از نظر معنوى نیز بدگمانى، آفت دین برشمره شده است در این مورد امام على(علیه السلام) مى فرماید:
«لاَ اِیمَانَ مَعَ سُوءِ ظَنٍّ»[ عیون الحکم والمواعظ، ص 536.]؛ «با سوءظن ایمانی وجود نخواهد داشت».
و یا فرمودهاند:
«آفَةُ الدِّینِ سُوءُ الظَّنِّ»[ همان، ص 182.]؛ «سوء ظن آفت دینداری است».
در پایان ذکر چند نکته ضروری مینماید:
1. باید دانست که مسلمانان موظفند کارهایی که ممکن است موجب سوء ظن شود انجام ندهند[ «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(علیه السلام) قَالَ مَنْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلتُّهَمَةِ فَلَا یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِه»،صحیفة الرضا(علیه السلام) 71.]، و اگر چنین مواردی پیش آمد حقیقت آن را بر دیگران آشکار کنند و از سویی دیگر اسلام کلیه اموری را که ممکن است باعث سوء ظن و بدبینی مسلمانان به یکدیگر شود اکیداً ممنوع کرده است مانند غیبت کردن؛ گوش به غیبت دادن، جستجو و تفتیش در امور شخصی افراد و امثال این موارد.
2. دستور به حسن ظن مربوط به معاشرت میان برادران دینی میباشد اما در خصوص افراد لاابالی و اهل فسق و گناه، ارتباط و معاشرت با آنان نکوهش شده و حسن ظن نسبت به این افراد مطرح نمیباشد.
3. آنچه پیرامون حسن ظن گفته شد مربوط به روابط فردی میباشد اما طبق دستورات دینی در مسائلی که جنبه عمومی و حکومتی دارد همچون گزینش افراد[ ر.ک: نهج البلاغه، نامه 53 خطاب به مالک اشتر .]، مواجه با دشمنان[ همان] و فعالیتهای اطلاعاتی[ ر.ک: اخلاق اطلاعاتی.] حسن ظن جایگاه چندانی ندارد.
همچنین بنا به توصیه علمای اخلاق حمل نمودن کار دیگران بر صحّت، اگر سبب ضرر مالی، یا فساد دینی، یا از میان رفتن و آبروی کسی شود، به صورت مطلق اعمال نمیشود؛ و لذا باید در این موارد احتیاط نموده، تا دین و دنیای انسان به خطر نیفتند.[ علم اخلاق اسلامى (ترجمه جامع العادات)، ج 2، ص 346.]