۱۳۹۵/۰۹/۱۳
–
۴۸۳ بازدید
در کربلا مگر آب زیاد نیست چون رودخانه فرات وجود دارد و با کندن دو متر بر روی زمین انسان به می رسد چرا امام حسین (ع) این کار نکرد وجود اطرافیان را از تشنگی نجات نداد لطفا توضیح فرمایید.
امام حسین علیه السلام تا هفتم محرم دسترسی به آب داشتند و نیازی به کندن زمین نبوده همانگونه که به نقل از کتاب دمع السجوم آمده است که ابن زیاد به عمر بن سعد نوشت:«امّا بعد فحل بین الحسین علیه السّلام و بین الماء فلا یذوقوا منه قطرة… یعنى: حسین علیه السّلام و اصحاب او را مانع شو که از آب هیچ نچشند.پس عمر بن سعد در همان وقت عمرو بن حجّاج را با پانصد سوار به شریعه فرستاد و میان حسین علیه السّلام و اصحابش و میان آب فرات حائل شدند و نگذاشتند قطره اى آب بردارند و این سه روز پیش از قتل آن حضرت بود.(1)بعد از ممنوع شدن آب چند راه را می توان برای رفع مشکل فرض کرد:1- تغییر مکان استقرار گروه
2- حفر چاه
3- برداشتن آب از محلی دورتر در طول شریعه
4- درگیری و برداشتن آب از شریعه و جایی که دشمن ممانعت کرده.
جابجایی و نقل مکان اردو به علت جلوگیری دشمن، امکان نداشت.
حفر چاه در جایی نتیجه دارد که محل ایجاد چاه بر روی حوضچه آب شیرین نزدیک به سطح زمین واقع شده باشد (2) و از اینکه در بعضی نقل ها کندن زمین ذکر شده ولی دیگر نقل های تاریخی به ایجاد چاهی که آب مورد نیاز را تامین کند نپرداخته اند معلوم می شود که احتمالا به این راه اقدام شده که یا به آب اندکی رسیدند و یا موفق به رسیدن به آب قابل شرب نشده اند که در هر حال به این معناست که چنین حوضچه ای در محدوده خیمه گاه موجود نبوده و یا در عمقی بوده که بدون تجهیزات و در مدت کم امکان دست رسی به آن نبوده.
راه حل سوم هم چون به علت در محاصره بودن به درگیری می انجامید علاوه بر مشکلات راه چهارم خطر دور شدن بیش از حد نیروها از محل استقرار خیمه ها را داشت.
می ماند راه چهارم که به این راه به طرق مختلف اقدام شد و اصحاب امام حسین علیه السلام چندین بار برای آوردن آب به سمت شریعه فرات هجوم آوردند چنانکه در کتاب مذکور به آن اشاره شده که ابو جعفر طبرى و ابو الفرج اصفهانى گفتند: چون تشنگى بر حسین علیه السّلام و اصحاب او سخت شد عبّاس بن على بن ابى طالب علیهما السّلام برادرش را بخواند و او را با سى سوار و بیست نفر پیاده و بیست مشگ بفرستاد تا شبانه نزدیک آب آمدند و پیشاپیش ایشان نافع بن هلال بجلى بود با رایت، عمرو بن حجّاج زبیدى گفت: کیست؟ نافع بن هلال نام خود بگفت ابن حجّاج گفت: اى برادر خوش آمدى براى چه آمدى؟ گفت: آمدم از این آب که ما را منع کرده اید بنوشم. گفت: بنوش گوارا بادت. گفت: به خدا سوگند با اینکه حسین علیه السّلام و این اصحاب او که مى بینى تشنه اند من تنها آب ننوشم. همراهان عمرو بن حجّاج متوجّه بدانها شدند و عمرو گفت: راهى بدین کار نیست و ما را اینجا گذاشتند تا آنان را از آب مانع شویم چون همراهان عمرو نزدیک تر آمدند عبّاس علیه السّلام و نافع بن هلال با پیادگان خود گفتند: مشگ ها را پر کنید پیادگان رفتند و مشگها پر کردند عمرو بن حجّاج و همراهان او خواستند از آب بردن ممانعت کنند عبّاس بن على علیه السّلام و نافع بن هلال بر آنها حمله کردند و آنها را نگاهداشتند تا پیادگان دور شدند و سواران سوى پیادگان بازگشتند پیادگان گفتند: شما بروید و جلوى سپاه عمرو بن حجّاج بایستید تا ما آب را به منزل برسانیم؛ آنها رفتند و عمرو با اصحاب خود بر سواران تاختند و اندکى براندندشان و مردى از صدا (3) از یاران عمرو بن حجّاج را نافع بن هلال بجلى نیزه زده بود آن را به چیزى نگرفت و سهل پنداشت اما بعد از این آن زخم گشوده شد و از همان بمرد و اصحاب امام علیه السّلام آن مشگها را بیاوردند.(4)
پس با توجه به آنچه گذشت؛ اولا: شرائط برای کندن چاه مساعد نبوده، ثانیا: تا مدتی دسترسی به آب داشته اند اما هر چه به روز عاشورا نزدیکتر می شدند شرائط برای به دست آوردن آب دشوار تر گردیده و با قحطی آب در خیمه ها مواجه شده اند.
*****************************************
1 – دمع السجوم در ترجمه نفس المهموم، ص: 186
2 – باید به این نکته توجه کرد که از خیمه های امام تا رود اصلی فرات فاصله زیادی بوده است و آن آبی که معروف است بر روی امام و یارانش بسته بودند در حقیقت انشعابی از رود فرات بوده که لشکر عمر بن سعد مانع دسترسی امام به آن شده بوده؛ خیمه گاه امام در حریم این نهر واقع نشده بود بلکه از آن فاصله نسبتا زیادی داشت؛ کسی که می گوید امام می توانست با کندن زمین به آب برسد توجه نکرده که در جائی می توان با کندن مقدار کمی از زمین به آب رسید که حوضچه های زیر سطحی پرآب در زیر محل حفر وجود داشته باشد و با فرض وجود رود پرآب و عدم حوضچه سطحی که آب فرورفته از کف رود را در خود نگه دارد چنین امکانی وجود نخواهد داشت.
3 – بر وزن غراب نام قبیله اى است
4 – دمع السجوم در ترجمه نفس المهموم، ص: 189
2- حفر چاه
3- برداشتن آب از محلی دورتر در طول شریعه
4- درگیری و برداشتن آب از شریعه و جایی که دشمن ممانعت کرده.
جابجایی و نقل مکان اردو به علت جلوگیری دشمن، امکان نداشت.
حفر چاه در جایی نتیجه دارد که محل ایجاد چاه بر روی حوضچه آب شیرین نزدیک به سطح زمین واقع شده باشد (2) و از اینکه در بعضی نقل ها کندن زمین ذکر شده ولی دیگر نقل های تاریخی به ایجاد چاهی که آب مورد نیاز را تامین کند نپرداخته اند معلوم می شود که احتمالا به این راه اقدام شده که یا به آب اندکی رسیدند و یا موفق به رسیدن به آب قابل شرب نشده اند که در هر حال به این معناست که چنین حوضچه ای در محدوده خیمه گاه موجود نبوده و یا در عمقی بوده که بدون تجهیزات و در مدت کم امکان دست رسی به آن نبوده.
راه حل سوم هم چون به علت در محاصره بودن به درگیری می انجامید علاوه بر مشکلات راه چهارم خطر دور شدن بیش از حد نیروها از محل استقرار خیمه ها را داشت.
می ماند راه چهارم که به این راه به طرق مختلف اقدام شد و اصحاب امام حسین علیه السلام چندین بار برای آوردن آب به سمت شریعه فرات هجوم آوردند چنانکه در کتاب مذکور به آن اشاره شده که ابو جعفر طبرى و ابو الفرج اصفهانى گفتند: چون تشنگى بر حسین علیه السّلام و اصحاب او سخت شد عبّاس بن على بن ابى طالب علیهما السّلام برادرش را بخواند و او را با سى سوار و بیست نفر پیاده و بیست مشگ بفرستاد تا شبانه نزدیک آب آمدند و پیشاپیش ایشان نافع بن هلال بجلى بود با رایت، عمرو بن حجّاج زبیدى گفت: کیست؟ نافع بن هلال نام خود بگفت ابن حجّاج گفت: اى برادر خوش آمدى براى چه آمدى؟ گفت: آمدم از این آب که ما را منع کرده اید بنوشم. گفت: بنوش گوارا بادت. گفت: به خدا سوگند با اینکه حسین علیه السّلام و این اصحاب او که مى بینى تشنه اند من تنها آب ننوشم. همراهان عمرو بن حجّاج متوجّه بدانها شدند و عمرو گفت: راهى بدین کار نیست و ما را اینجا گذاشتند تا آنان را از آب مانع شویم چون همراهان عمرو نزدیک تر آمدند عبّاس علیه السّلام و نافع بن هلال با پیادگان خود گفتند: مشگ ها را پر کنید پیادگان رفتند و مشگها پر کردند عمرو بن حجّاج و همراهان او خواستند از آب بردن ممانعت کنند عبّاس بن على علیه السّلام و نافع بن هلال بر آنها حمله کردند و آنها را نگاهداشتند تا پیادگان دور شدند و سواران سوى پیادگان بازگشتند پیادگان گفتند: شما بروید و جلوى سپاه عمرو بن حجّاج بایستید تا ما آب را به منزل برسانیم؛ آنها رفتند و عمرو با اصحاب خود بر سواران تاختند و اندکى براندندشان و مردى از صدا (3) از یاران عمرو بن حجّاج را نافع بن هلال بجلى نیزه زده بود آن را به چیزى نگرفت و سهل پنداشت اما بعد از این آن زخم گشوده شد و از همان بمرد و اصحاب امام علیه السّلام آن مشگها را بیاوردند.(4)
پس با توجه به آنچه گذشت؛ اولا: شرائط برای کندن چاه مساعد نبوده، ثانیا: تا مدتی دسترسی به آب داشته اند اما هر چه به روز عاشورا نزدیکتر می شدند شرائط برای به دست آوردن آب دشوار تر گردیده و با قحطی آب در خیمه ها مواجه شده اند.
*****************************************
1 – دمع السجوم در ترجمه نفس المهموم، ص: 186
2 – باید به این نکته توجه کرد که از خیمه های امام تا رود اصلی فرات فاصله زیادی بوده است و آن آبی که معروف است بر روی امام و یارانش بسته بودند در حقیقت انشعابی از رود فرات بوده که لشکر عمر بن سعد مانع دسترسی امام به آن شده بوده؛ خیمه گاه امام در حریم این نهر واقع نشده بود بلکه از آن فاصله نسبتا زیادی داشت؛ کسی که می گوید امام می توانست با کندن زمین به آب برسد توجه نکرده که در جائی می توان با کندن مقدار کمی از زمین به آب رسید که حوضچه های زیر سطحی پرآب در زیر محل حفر وجود داشته باشد و با فرض وجود رود پرآب و عدم حوضچه سطحی که آب فرورفته از کف رود را در خود نگه دارد چنین امکانی وجود نخواهد داشت.
3 – بر وزن غراب نام قبیله اى است
4 – دمع السجوم در ترجمه نفس المهموم، ص: 189