همین آقای زواره ای، روزی خود از موضع عضو شورای نگهبان، صلاحیت خیلی از نیروهای خدوم این مرز و بوم را رد کرد، غافل از اینکه شتر یک روزی در خانه او می خوابد.
راقم این سطور، خاطره ای را از طریق این یادداشت به یاد آقای زواره ای می آورد تا هم ایشان روی آن تامل کند، هم سایر کسانی که در ردصلاحیت مومنین و مومنات نقش دارند، از خواب غفلت بیدار شوند و بیندیشند شاید روزی توسط همفکران و دوستان و همکاران همیشگی خود ردصلاحیت می شوند.
و اما خاطره ای که لازم می بینم آن را نقل کن به انتخابات مجلس ششم برمی گردد که صلاحیت من را برای راهیابی به آن مجلس از نجف آباد رد کردند.
وقتی شورای نگهبان طی فرمی، اینجانب را به دلیل عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه رد صلاحیت كرد، بنده طبق قانون اعتراض كردم… زیرا می دانستم که این دلیل یک پوششی است برای برخورد سیاسی شورای نگهبان با افرادی نظیر بنده، که از اعتقاداتم به اسلام هم آیت الله جنتی و هم آقای زواره ای اطلاع کامل دارند.
در پی اعتراض من، از شورای نگهبان خبر دادند که فلان روز به محل آن شورا بروم تا دلایل ردصلاحیتم را حضوری به اطلاعم برسانند. در موعد مقرر مراجعه کردم. آقای زوراه ای از طرف شورای نگهبان برای صحبت با من تعیین شد… پیش ایشان رفتم و علل ردصلاحیت خود را پرسیدم. ایشان پرونده مرا آورد و گفت: به سه دلیل:
1ـ در محله تان بد نام هستی. گفتم من 20 سال است كه در تهران زندگی می كنم. منظورتان از محله مان نجف آباد است یا تهران؟ زیرا در نجف آباد بنده و خانواده ام خوشنام هستیم و اگر بدنام باشم مردم به من رای نمی دهند. در تهران هم، من محله های مختلف زندگی کرده ام که مردم مرا نمی شناسند. نه به خوشنامی و نه به بدنامی. آقای زواره ای پاسخ نداد.
2ـ دلیل دیگر اینکه در نجف آباد یك شب نامه امضا كرده ای و در آن نوشته ای که همزمان با نمازجمعه، می توان نماز جماعت هم اقامه کرد!
گفتیم: اولا، من مجتهد نیستم که چنین چیزی بنویسم.
ثانیا: من هیچ شب نامه ای را امضا نکرده ام و اصلا روحم از این موضوع خبر ندارد.
ثالثا: بر فرض داشتن اجتهاد و امضا کردن چنین فتوایی، فتوا دادن که جرم نیست تا با آن صلاحیت کسی رد شود.
رابعا: آن شب نامه که می گویید، کو؟
گفت: نسخه ای از آن را برای ما نفرستاده اند!!
3- دلیل سوم اینكه در نشریه ات «آوا» اسلام و امام خمینی را زیر سوال برده ای!
گفتم: شما یک حقوقدان هستید، باید بدانید اگر چنین مطلبی درست باشد، لازم است مرا در یک دادگاهی محاكمه كنند و حکم قطعی صادر کنند، آنگاه به استناد آن، صلاحیت من رد شود.
آقای زواره ای گفت: من باید بروم جلسه، وقتم تمام شد. تصمیم شورا را دوباره به اطلاع شما می رسانیم.
وی جلسه را ترک کرد، چند روز بعد، اعلامیه ای از طرف شورای نگهبان به دستم رسید که علاوه بر علت رد کردن قبلی، اتهام گروهکی به من زده بودند.
این ماجرا گذشت تا در خبرها شنیدم که این بار آقای زواره ای ردصلاحیت شده است.
بد نیست آقای زواره ای دلایل ردصلاحیت خود را از شورای نگهبان بپرسد و همین گونه در خاطره ای برای مردم بازگو کند.
مصطفی ایزدی