خداوند هیچ گاه فرزند نداشته و ندارد
معنای تولد فرزند از یک موجود در حقیقت جداساختن یک موجود زنده ـ مادی ـ است به این صورت که جزئی از اجزاء وجود شخصی خود را، پس از انفصال، و تربیت او، فرد دیگری که همنوع خود اوست قرار میدهد مانند: حیوان و گیاه که از وجود شخصی خود نطفه و لقاح را جدا کرده، سپس با تربیت تدریجی، آن را حیوان یا گیاه دیگری که شبیه خود آنهاست قرار میهند.
حضرت عیسی
چرا داشتن فرزند برخدا نقص است؟
چنین معنائی در مورد خداوند متعال از چند جهت محال است:
1. این معنا مستلزم جسمیت و مادیت است و ساحت مقدس الهی از ماده و لوازم آن منزه است. در توضیح اینکه «مستلزم جسمیت و مادیت است»
باید گفت: داشتن جزء و قابلیت جداشدن آن جزء از خصوصیت ماده و مادیات است و اصولاً امور مجرد ـ حتی غیر خداوند هم ـ فاقد اجزاء مادی و جسمانی هستند .
به علاوه داشتن جزء به معنای ترکب است که خود نقص و نیاز بوده به ساحت الهی راه ندارد، ضمن اینکه هنگامی که جزئی از یک مرکب جدا میشود آن مرکب سابق از بین میرود به این معنا که مرکب چند جزئی سابق اکنون یک جزء کمتر داشته و موجودی دیگر است کما اینکه در همه مجردات جسمیت و مادیت راه ندارد و فرض فرزند برای آنها هم بیمعناست.
2. چون ذات باری تعالی در خالقیت، ربوبیت و الوهیت مطلق است بنابراین هر چه غیر او فرض شود نیازمند به او و تحت قیومیت الهی خواهند بود، با این وصف چگونه ممکن است آن شیء که از او زائیده میشود مثل و شبیه و فرزند او باشد، به عبارت دیگر موجود مستقل و بینیازی نخواهد بود. پس با این اوصاف دیگر فرزند واجب نخواهد بود بلکه مخلوق اوست.
3. اگر زائیدن و استیلاد در مورد حق تعالی ممکن باشد، مستلزم آن است که فعل تدریجی برای حضرتش صحیح باشد، در حالی که فعل تدریجی از ویژگیهای امور مادی است. در حالی که آنچه به اراده و مشیت خداوند واقع میشود، بدون تدریج و به اصطلاح به صورت دفعی است. [ طباطبائی، محمد حسین، قم، انتشارات اسلامی، تفسیرالمبزان، ج 3، صفحة 485 ـ 489، همان ج 20، صفحة 273.] کما اینکه در سایر مجردات هم تدریج بیمعناست چنانکه در آیه کریمه متعددی از قرآن به این معنا که خداوند فرزند ندارد اشاره شده است از آن جمله آیه 171 سوره نساء که میفرماید: (سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ) خداوند منزه است از اینکه فرزند داشته باشد و نیز سوره توحید را میتوان نام برد؛ یادآور میشویم که نفی مادیت و جسمانیت از ساحت الهی ـ چنانکه اکثر قریب به اتفاق مسلمانان به آن معتقدند ـ دلائل مختلفی دارد که از جمله بهترین دلائل بر سلب جسمیت و مادیت خداوند عبارت است از آن که: جسم و امر مادی ـ به هر معنایی که گرفته شود ـ دارای ابعاد سهگانه، یعنی طول و عرض و ارتفاع است و از این رو،قطعاً از اجزای مقداری ترکیب شده است.
از زبان عیسی می فرماید: خدا پروردگار من است و پروردگار شماست. پس همگی او را عبادت کنید که راه مستقیم کمال و سعادت همین است
بنابراین هر جسمی مرکب است و خداوند از هرگونه ترکیب مبرا است؛ چرا که هر موجود مرکبی نیازمند اجزاء است و با فقدان یک جزء ناقص میشود و نیاز و نقص در خداوند راه ندارد. بنابراین خداوند جسم و مادی نیست، بلکه مجرد است و هیچ یک از احکام جسم بر حضرتش جاری نمیشود.[ سعیدی مهر، محمد، آموزشی کلام اسلامی، انتشارات طه، قم، ج 1، صفحة 275]
حقیقت داستان حضرت عیسی علیه السلام و مریم سلام الله علیها
آیه 34 – 36 سوره مریم
ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ (34) مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ (35) وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ (36)
این است [ماجراى] عیسى پسر مریم [همان] گفتار درستى که در آن شک می کنند (34) خدا را نسزد که فرزندى برگیرد منزه است او چون کارى را اراده کند همین قدر به آن میگوید موجود شو پس بیدرنگ موجود میشود (35) و در حقیقت خداست که پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (36)
اگر زائیدن و استیلاد در مورد حق تعالی ممکن باشد، مستلزم آن است که فعل تدریجی برای حضرتش صحیح باشد، در حالی که فعل تدریجی از ویژگیهای امور مادی است. در حالی که آنچه به اراده و مشیت خداوند واقع میشود، بدون تدریج و به اصطلاح به صورت دفعی است
*در اینجا خداوند می فرماید: اگر در داستان زندگی عیسی شک و تردید و رد و انکاری دارید بدانید که حقیقت داستان همین است که پروردگارتان بیان کرده است و آن خدای سبحان هرگز کسی را به فرزندی نگرفته و خلقت او چنان است که هرگاه چیزی را اراده کند به صرف آنکه بگوید باش موجود می شود.
*و از زبان عیسی می فرماید: خدا پروردگار من است و پروردگار شماست. پس همگی او را عبادت کنید که راه مستقیم کمال و سعادت همین است.
*داستان عیسی و مریم یک حقیقت گسترده مستمر دارد و آن این است که در این جهان علی الدوام مریمان استعداد و ظرفیت و پذیرندگان صورتهای غیبی توسط ارواح قدسی حامله می شوند و مسیحانی پر از عشق و محبت از موسیقی و نقاشی و شعر به دنیا می اورند که به محض تولد با شما سخن می گویند.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
تفسیر المیزان، علامه طباطبائی ذیل آیات 171، ج 3، صفحة 485 ـ 492، سوره نساء، 30، سوره توبه، ج 9، صفحة 326 و سوره توحید، ج 20، صفحة 273.
تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ذیل آیات 171 سوره نساء و سوره توحید.
نقل از :
https://article.tebyan.net/240243/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF-%D9%87%DB%8C%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%88-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF