اوّلاً جانشينى انسان نه به خاطر نياز و عجز خداوند است، بلكه اين مقام به خاطر كرامت و فضيلت رتبه ى انسانيّت است.
ثانياً نظام آفرينش بر اساس واسطه هاست، يعنى با اينكه خداوند مستقيماً قادر بر انجام هر كارى است، ولى براى اجراى امور،واسطه هايى را قرار داده كه نمونه هايى را بيان مى كنيم:
* با اينكه مدبّر اصلى اوست: «اللّه الّذى… يدبّر» لكن فرشتگان را مدبّر هستى قرار داده است. «فالمدبّرات أمراً»
* با اينكه شفا بدست اوست؛ «فهو يشفين» امّا در عسل شفا قرار داده است. «فيه شفاء»
* با اينكه علم غيب مخصوص اوست؛ «انّما الغيب للّه» لكن بخشى از آن را براى بعضى از بندگان صالحش ظاهر مى كند.«الاّ مَن ارتضى من رسول».
پس انسان مى تواند جانشين خداوند شود و اطاعت او همچون اطاعت از خداوند باشد.«من يطع الرّسول فقد أطاع اللّه» و بيعت با او نيز به منزله ى بيعت با خداوند باشد.«انّ الّذين يبايعونك… انّما يبايعون اللّه»و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد. «من احبّكم فقد احبّ اللّه».
منبع:
تفسير نورج1 ص87و88