خانه » همه » مذهبی » خشم و عصبانیت، بدرفتاری با والدین

خشم و عصبانیت، بدرفتاری با والدین


خشم و عصبانیت، بدرفتاری با والدین

۱۳۹۲/۱۲/۰۱


۱۹۶۱ بازدید

سلام.من به پدرم و مادرم نیکی زیادم میکنم ولی گاهی وقتا که خیلی هم کم پیش میاد رو بعضی چیزا باهاشون با ناراحتی و یکم عصبانیت بحث میکنم ولی بعدش هم استغفار میکنم وپشیمان میشم ایا خداوند متعال میبخشم؟ولی چن بار توبه کردم باز باهاشو بحثم شد.

دوست عزیزم، خدا را شکر شما در پی اصلاح رفتار خود هستید. حتما در این مسیر پیش بروید خصوصا در رفتار با پدر و مادر که بهشت و جهنم ما در نوع و روش برخورد با آنها است.
قبل از آنکه در مورد عصبانیت صحبت کنیم، ابتدا کمی در مورد اهمیت روش برخورد با والدین بگویم تا توجه به این مطلب هم عاملی در دقت شما در برخورد با مادرتان باشد.
اسلام از نظر حقوقى حساب ویژه اى براى پدر و مادر بازکرده همان گونه که در جنبه هاى عاطفى نیز حساب جداگانه اى براى آنها در نظر گرفته است لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند مى شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصى مى نماید و اگر والدین از فرزندان ناراضى باشند و خداى ناکرده به آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانى که موجب ناراحتى والدین می شوند قهر و غضب نماید. در روایات آمده «نیکى کردن به والدین بزرگترین فریضه است» و یا اینکه مى فرماید «بهشت زیر پاى مادران است» این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکى از اهمیتى است که خداوند براى والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتى که والدین براى فرزندان متحمل مى شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد دوران شیرخوارگى و بعد کودکى مشکلاتى بسیار زیادى را متحمل شده اند بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه ای را براى آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطى احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضى اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند.
بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتى اگر آنها به ما بى احترامى کنند فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامى وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبى باز بدارند، اطاعت از آنها جایز نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتى والدین نیز مقدم است.
در این جا به برخی وظایف فرزندان نسبت به والدین اشاره می شود.
* شناخت مقام والدین؛ یکی از وظایف فرزندان نسبت به والدین شناخت مقام و حق آنان است. در اسلام والدین جایگاه بس بلندی دارند تا آنجا که نگاه نمودن به والدین عبادت شمرده شده است. پیامبر(ص) فرمود :«… و النّظر الی الوالدین برأفة و رحمةٍ عبادةٌ؛ نگاه نمودن بر صورت والدین با مهربانی و لطف، عبادت است» (بحارالانوار، ج 74، ص 45)
*احترام به والدین؛ در آموزه های دینی به احترام والدین سخت اهمیت داده شده است؛ تا آن جای که در آیات متعدد(بقره/83 ؛ نسا ء/ 36؛ انعام / 151) احترام به والدین در کنار توحید قرار گرفته(تفسیر نمونه، ج 12، ص 78) و به فرزندان سفارش شده است که: «… فلا تقل لهما أفٍّ و لا تنهر هما و قل لهما قولاً کریماً؛و بر آن ها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیدة بزرگوارانه به آن ها بگو» (سوره اسراء، آیة 23)
* احسان به والدین؛ یکی از وظایف مهم فرزندان نسبت به والدین، احسان به آنان است، از این رو قرآن و روایات همگان را به احسان به والدین فرا خوانده و از آن به عنوان جهاد یاد کرده است.( کافی، ج 2، ص 158)
احسان به والدین بدان جهت اهمیت دارد که والدین در شکل گیری زندگی و تربیت فرزندان نقش بنیادی داشته و فرزندان مدیون زحمات طاقت فرسای والدین هستند. به همین خاطر است که مرحوم شیخ اعظم انصاری، مادرش را تا نزدیک حمام به دوش می گرفت و او را به زن حمامی سپرده، می ایستاد تا او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوسی مادر می آمد و صبح با اجازه او از خانه بیرون می رفت.
* اطاعت از والدین؛ یکی از وظایف مهم فرزندان نسبت به والدین این است که خواسته های مشروع والدین را بر آورند و از دستورهای آنان سرپیچی نکنند. تا جایی که اگر پدر و مادری فرزند خویش از انجام عمل مستحبی نهی کنند،‌ فرزند نباید آن را انجام دهد. البته توجه داشته باشید که اگر اطاعت والدین موجب معصیت و نافرمانی خدا شود و یا با یکی از واجبات الهی تعارض پیدا کند، اطاعت آنان واجب نیست.( تفسیر نمونه، ج 12، ص9 7)
دانستن عاقبت رویگردانی از این وظایف نیز عامل محرک مناسبی برای ارج نهادن به مقام والدین است . به گونه ای که انجام ندادن وظایف نسبت به والدین، گاهی به عاق والدین شدن منجر می شود.علامه مجلسی در شرح کافی می گوید: عقوق والدین به این است که فرزند حرمت آن ها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، نافرمانی نماید و این عقوق از گناهان کبیره است. (گناهان کبیره، ج 1- 2، ص120)
دوست خوبم؛
– قبل از هر چیز ابتدا سعی کنید ریشه مشکل را پیدا کنید و ببینید کدام کارهای شما بیشتر حساسیت والدینتان را برمی انگیزد. از انجام آن کارها جدا خودداری کنید.
 – از جدال و جر و بحث با آنها جدا خودداری کنید.
– از طرح مسائل اختلافی ولو چیز کوچک و پیش پا افتاده اجتناب کنید.
 – در کارها به ایشان کمک کنید بدون اینکه او از شما در خواست کمک کند و بدون اینکه شما منتی بر او داشته باشید.
– احترام والدین را نگه داشتن؛ در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
* جلو والدین , پاهایش را دراز نکند.
* در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر, هدیه به آنها بدهد.
*از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کند.
* در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کند.
* در کارهای خانه به آنها کمک کند.
 – نقاط ضعفشان را به رخشان نکشید و پیش دیگران نیز مطرح نکنید.
– جنبه های مثبتی که دارند را برجسته کنید و گاهی اوقات آنها را مطرح کنید.
 – اگر مادر با شما بد رفتاری کرد سعی کنید تحمل کنید.
– هر چه می توانید به او احترام رفتاری و عملی و زبانی بگذارید. دست و پایش را ببوسید و از ایشان بخواهید واقعا شما را ببخشد که سعادت دنیا و آخرت شما در گرو این حلالیت است.
– هرگونه واکنش شدید در برابر مادرتان تنها کارها را بغرنج¬تر و وخیم¬تر می¬کند؛ بنابراین برخی از واقعیّت¬ها را در زندگی با وی پذیرفته و با آن کنار بیایید تا انرژی روانی شما بیهوده به هدر نرفته و دلسردتان نکند.
– توجه داشته باشید که والدین همواره فرزندان خود را دوست دارند و حتی در هنگام عصبانیت و خشم نیز دوست ندارند آسیبی به آنها برسد، گرچه ممکن است گاهی اوقات دچار اشتباه شوند
– پیش از هر چیز به خداوند بزرگ توکل و از اهل بیت پیوسته بخواهید که در حل مشکل مدد و یارى کنند.
– همواره بکوشید در برابر ناهنجارى هاى ذکر شده صبر، متانت و برخوردى پرمهر و عاطفه و منطقى داشته باشید.
– کوشش کنید عواملى که در خانه موجب ناراحتى و عصبانیت مى شود از بین برود. مثلا اگر از بى نظمى هاى خانه و سر و صدا و یا برخى خواسته ها ناراحت مى شود، حتى الامکان آنها را از بین ببرید و محیط خانه را براى او جایگاهى آرام بخش و دوست داشتنى کنید.
– انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید. گوش دادن به حرفهای یکدیگر یک موضوع مهم برای پایان دادن به جر و بحث بشمار میرود.
– تا جایى که مقدور است در مناظرات واختلافات چشم پوشى، عفو و گذشت نمایید.
– به نقاط قوت و مثبت والدین خود بیشتر توجه کنید و به یاد آورید آنها برای شما چه زحماتی را تحمل نموده اند و امروز شما چقدر در براب آنها صبر و تحمل دارید؟
– خشونت را با خشونت پاسخ ندهید . خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتى مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفت و گو بپردازید .
– سعی نمایید با مشکلات زندگى به طور منطقى برخورد کرده و کمتر دچار احساسات شوید.
– سعی کنید روابط عاطفی خود با والدینتان را بیشتر کنید. برای این کار:
– به جای تلاش در ایجاد تغییر در آنها؛  او را همانگونه که هست بپذیرید.
– به صورت کلامی عشق و علاقه خود نسبت به او را به بیان کنید.
– آنها را با هیچ کس مقایسه نکنید.
– در مناسبت های مختلف برای آنها هدیه ای تهیه کنید.
– تا می¬توانید نسبت به آنها محبت نمایید؛ زیرا انسان به طور طبیعى دوستدار کسى است که به او نیکى کرده و دشمن کسى است که درباره او بدى نموده است .
– یک اصل کلی در مورد انسانها وجود دارد و آن اینکه انسان موجودی تغییرپذیر است یعنی همانطور که تأثیر روی دیگران می گذارد از رفتار دیگران متأثر نیز می¬شود و رفتار او تغییر می¬کند و قطعا شما با رفتار پسندیده خود می¬توانید آنهارا تحت تأثیر قرار دهید. والدین را آن گونه که هستند دوست بدارید،
–  از ایجاد تغییر و اصلاح در رفتار آنها مأیوس نشوید. بهترین وسیله برای سالم¬سازی زمینه تأثیر بر روی رفتار والدینتان محبت نمودن به آنها, تحویل گرفتن و احترام گذاردن به ایشان است آن هم احترام بدون قید و شرط و به عنوان والدین و کسی که سهمی بزرگی در حیات شما دارد.
– ابتدا خودتان را به اخلاق نیک بیارایید تاآنها  از عمل شما متأثر گردد نه از حرف شما که این بهترین شیوه اصلاح بزرگترها است.
– شنونده خوبی برای نظرات وی باشید و با گوش جان صحبت‌های وی را بشنوید.
–  سعی کنید علاقمندی خود را نسبت به تأمین خواسته های وی در رفتار و گفتار خود نشان دهید.
–  هیچ گاه از وی به خاطر داشتن نظری مخالف با نظر خود ایراد نگیرید و سرزنشش نکنید. به موضوع حمله ببرید نه به شخص .
– به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود در برابر وی اجازه بروز ندهید. به وی فرصت دهید درباره خود و نظرش به راحتی صحبت کند. یک رابطه سالم به افراد حق بیان می‌دهد.
– سعی کنید هر چه بیشتر خوبی‌های آنها را ببینید تا بتوانید روابط بهتری با وی برقرار سازید ؛ زیرا مطمئن باشید که اگر رضایت قلبی وی را بدست آورید, خداوند به زندگى شما خیر و برکت و دعایش را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگى شما قرار داده و در آخرت نیز پاداشهاى فراوانى در انتظار شما خواهد بود.
– به خاطر داشته باشید که پاداش زیاد در قبال احسان به والدین بیشتر شامل مواردی است که انسان از نیکی کردن کراهت دارد یا خوش رفتاری برای او هزینه بردار است.
–  به یاد داشته باشید حتی زمانی که فکر می کنیم حق با ما است، اجازه توهین به والدین خود را نداریم.
– احترام گذاردن به والدین چه پدر و چه مادر یک ضرورت تغییر ناپذیر است و هیچ پدیده ای نمی تواند مجوز بی حرمتی نسبت به والدین شود. ضمن اینکه با احترام گذاشتن، آنها نرم خوی تر می شوند.
–  بر سر آنها داد و فریاد نکنید. (بلکه با او با سخن نیکو صحبت نمایید).
–  با تواضع و فروتنی با آنها رفتار کنید و سخن رنجش آور به مادر نگویید
– تا آنجا که می توانید نیازهای او را برآورده سازید .
– زمانی که احساس می کنید رفتار او غیر قابل تحمل است،‌ سعی کنید موقعیت مورد نظر را ترک کنید.
– انتظار نداشته باشید این رابطه صمیمانه بلافاصله و سریعا بین شما و مادرتان شکل گیرد. بلکه نیازمند زمان است و به تدریج به هدف خود خواهید رسید.
– دعا به درگاه حضرت حق و توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) را فراموش نکنید.
پرسشگر گرامی؛  موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت های روزافزون دست یابید که ما مطمئن به موفق شدن شما هستیم.
اما در مورد کنترل عصبانیت و خشم:
زیان هایى که ناشى از شعله ور شدن غضب را به اختصار بیان مى کنیم، سپس به عواملى مى پردازیم که موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانیت و پرخاشگرى مى شود و در پایان راه کارهایى به منظور کنترل آن بیان مى کنیم.
پیامدهاى غضب و عصبانیت ؛
1. غضب، فکر و عقل انسان را ناکار آمد و زمین گیر مى کند؛ چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله وسلم) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاک مى کند» ( بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح 20. )
2. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «غضب، ایمان را فاسد مى گرداند ؛ همان گونه که سرکه عسل را فاسد مى کند»( کافى، ج 2، ص 303، ح 3 ؛ بحار الانوار، ج 72، ص 274، ح 24. )
3. غضب کلید هر بدى است و شیطان همه وجود فرد غضبناک را تسخیر مى کند و او را به هر عمل زشتى وامى دارد.
4. از آثار بد غضب این است فرد غضبناک و عصبانى رفتارهاى نادرستى – مانند فحش دادن و پرخاشگرى کلامى، شماتت، مسخره کردن، فاش کردن اسرار و بدگویى از دیگران – را از خود بروز مى دهد. علاوه بر این موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بیمارى هاى جسمانى و روانى مى شود. بنابراین کنترل عصبانیت امرى بایسته و اجتناب ناپذیر است؛ وگرنه موجب هلاکت انسان و خسارات جبران ناپذیرى مى شود.
راهکارهاى درمان عصبانیت ؛
اما دلیل عصبانیت – هر چه که باشد – با راه کارهایى که ارائه مى شود، مى توان تا حدود زیادى از آن پیشگیرى نمود:
1. هنگامى که عصبانى مى شوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکى ایجاد کنید؛ مثلاً مقدارى قدم بزنید و سعى کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهید.
2. اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بى حوصلگى و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید.
3. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه هاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا بیابید. و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
4. به خودتان تلقین کنید: که اتفاق خاصى نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردى چه مى کنند؟ آیا همه عزا مى گیرند؟ هر کس به کارى مشغول مى شود و به این گونه موارد اعتنایى نمى کند.
5. همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید؛ به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما، به بدترین شکل برخورد کنند اگر کسى مدتى چنین کند، به تدریج صفت حلم در او به وجود مى آید و علاوه بر این، حسن خلق نیز براى او حاصل مى شود و خود را براى تحمل آن آماده کنید.
6. اگر گاهى سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد؛ به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشیمانى کنید و وعده ها و قول هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازید.
7. از خود ارزندگى نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود، بپرهیزید و تنها هنجارها را رعایت کنید از این رو به سراغ رفتارهاى متواضعانه – همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایین تر، ابراز ارادت به کوچک ترها، مصافحه و احوال پرسى، تفریح و صحبت با دیگران – اقدام کنید.
8. ذکر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره «والعصر» را زیاد بخوانید. تکرار اذکار «استغفراللَّه ربى و اتوب الیه» و «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم» نیز مفید است.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «خداوند به برخى از انبیا وحى کرد،: اى فرزند آدم! در وقتى که غضبناک گردیدى، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم»
( بحار الانوار، ج 73، ص 276، ح 29. ) بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش مى کند، موجب آرامش انسان مى شود و در قیامت نیز آثار مثبتى به دنبال دارد.
9. به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید؛ مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد، لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
10. وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقیقه)، راه دریافت هاى حسى خود را سد سازید براى مثال جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافت هاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
.11 براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظار دیگران، توجیه مناسبى داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید؛ مثلاً بگویید: خودم از این فرد بدتر رفتار مى کنم، او اشتباه گرفته و مقصر نیست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
12. به نظرات و عقاید دیگران احترام بگذارید و محترمانه با آنها رفتار کنید.
13. بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبى و خوش مشرب معاشرت کنید و از دوستى و حرف شنوى افراد تند مزاج بپرهیزید.
14. همیشه خود و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
15. به عنوان تمرین گاهى با افرادى که سلیقه آنها را نمى پسندید، برخورد کوتاه مدت داشته باشید.
16. روایات و آثارى که در مذمّت غضب رسیده، مطالعه کنید و احادیثى که در مدح و ثواب حلم و خود نگاه دارى وارد شده، مورد توجه قرار دهید.
ر.ک: محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 9، باب غضب ؛ ج 3، باب حلم ؛ بحارالانوار، ج 71، باب الحلم والعفو و کظم الغیظ.
17. موارد بالا در برنامه اى منظم و در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود و رعایت این امور، سعى در تقلیل موارد تخلف داشته باشید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید.
18- به عظمت مقام مادر و عواقب وخیم دنیوی و اخروی ناراحت کردن ایشان بیاندیشید.
اما بحث توبه:
پرسشگر عزیز: سؤال شما بیانگر آن است که شما از گناهان گذشته خویش پشیمان بوده و دنبال راه حلِی برای جبران هستید. انسانى که گاهى دچار گناه و خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه، راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کند و مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
دوست عزیز؛ خدای رحمان در توبه و بازگشت را به روی تمامی بندگانش گشوده؛ در طول زندگى انسان ها امکان لغزش ها و خطاها وجود دارد، و اگر درهاى بازگشت و توبه بسته شود، سبب دلسردى و ناکامى آدمى شده و او را از پیمودن راه کمال باز مى دارد؛ از این رو در مکتب انسان ساز اسلام درى را با نام «توبه» بازکرده اند تا تمام آلودگان به گناه براى جبران گذشته و اصلاح نفس خویش به آن در «رحمت» روى آورند.
مهمترین شرایط توبه عبارت است از :
1. پشیمانی و ندامت از صمیم قلب و تصمیم بر عدم ارتکاب دوباره
2. استغفار و طلب بخشش
3. تصمیم قاطع بر جبران گذشته و ادای حقوق، خصوصا اگر حق الناس باشد.
شما الحمدلله در سنین جوانی هستید و به راحتی میتوانید خطاهای خود را جبران کنید.خدای رحمان به جوانی که قصد توبه و بازگشت به سمت خودش را دارد، عنایتی ویژه دارد و او را کمکی مضاعف خواهد کرد.
زمانی که انسان پشیمان شد و استغار نمود و در جهت اصلاح قدم برداشت (مثلا حق الناسی که بر عهده دارد ادا نموده و رضایت صاحبان حق را به دست آورد و آنچه از حق الله بر عهده او بوده به جاآورد اعم از نماز وروزه و…) جایی برای نگران بودن نیست اتفاقا در آن لحظه در آغوش خداست زیرا خدای سبحان می فرماید: «ان الله یحب التوابین؛ بنده های توبه کننده ام را دوست دارم.» (سوره بقره، آیه222)
آیا با داشتن چنین خدای مهربانی که تا لحظه آخر عمر اجازه و فرصت بازگشت داده، رواست که از رحمت وی ناامید شویم؟
بعد از انجام گناه خداوند به کسانی که پشیمان می شوند و به فکر اصلاح و جبران می باشند وعده آمرزش و حتی پذیرش بیش از گذشته به بندگان می دهد. تا آدمی با امیدواری به رحمت بی پایان خدا هر چه سریع تر و پایدارتر به راستی و درستی گرایش پیدا کند. « قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ .به آن بندگانم که با عصیان بر نفس خویش اسراف کردند بگو: هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید البته خدا گناهان را خواهد بخشید که او بسیار آمرزنده و مهربان است» (سوره زمر، آیه 53 ) خطاب آیه بسار شگفت انگیز است، واژه (عبادی) اوج محبت حق تعالی نسبت به بنده را می رساند. امام سجاد (علیه السلام ) در دعای ابوحمزه  می فرمایند: «خدایا آن گاه که به گناهانم می نگرم آه از نهادم بر می آید و جزع و فزع می کنم و آن گاه که به کرم تو می نگرم طمع می کنم».
پرسشگر عزیز، به موارد ذیل توجه داشته باشید:
–  توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . البته باید دقت شود، بازگشتن از این راه لازم است ولی کافی نیست. انسان بعد از توبه و یا حتی قبل از توبه باید بداند که زندگی فرصت خدایی شدن است و هدف دین و زندگی انسان چیزی جز خدایی شدن و تشکیل زندگی خدا محور نیست. خدایی شدن مهمترین هدف و انگیزه ای است که باعث می شود، انسان زندگی گذشته خود را اصلاح نماید و با توبه به سوی خدا یعنی خدایی شدن و خداگونگی بازگردد و زندگی تازه ای را آغاز نماید. خود توبه در مقایسه با حرکت تازه ای که باید آغاز کند، چندان سخت به نظر نمی رسد. برای اصلاح زندگی باید انسان مومن تصمیم جدی داشته باشد که روش زندگی خود را از خودمحوری به خدامحوری تغییر دهد و این کار آسان نیست. باید انگیزه قوی برای این کار داشته باشد تا بتواند در مسیر خدایی شدن و بازگشت به خدا، مقاومت نماید و به شرایط قبلی بازنگردد. توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند؛ یعنی پذیرنده توبه نیست. مشکل از جانب خود توبه کننده است. اگر کسی که دچار گناه و معصیت خداوند شده به درستی و با رعایت شرایط، موفق به توبه شود، به طور قطع توبه او پذیرفته شده است و نباید نسبت به پذیرش آن نگران باشد. بنابر این خود کیفیت توبه و نحوه پیشرفت آن، بهترین راه تشخیص پذیرش آن است.
– امام علی (علیه السلام) می فرمایند: اذا لم یکن ماترید فلا تبل ماکنت؛ اگر به آنچه می خواستی نرسیدی از آنچه هستی نگران نباش.(نهج البلاغه، حکمت 69) در هر رتبه ای هستی ناامید نباش. باتلاش و کوشش همراه با اخلاص می توانی گذشته را جبران کرده و به بالاترین درجات برسی. 
-با عزمی آهنین و مبارزه ای دائمی با نفس تدریجا می توان به جایگاه رفیعی دست یافت.
–  انسان نباید زمینه های انحرافات گذشته را فراهم کند و هر آنچه که او را به سمت آن سوق میدهد از خود دور نگه دارد. مثلا اگر در گذشته ارتباط نامشروعی  با نامحرم داشته، در صورت امکان در محیطی که آن فرد وجود دارد تردد نکند که دچار وسوسه شود.
-علامه جوادی آملی (حفظه الله) میفرمایند: «راه حلی که قرآن ارائه می دهد یکی « مراقبت از خود» ودیگری « یاد خدا» است. انسان باید اولا مواظب جلسات، خواندنیها، شنیدنیها، خوردنیها و پوشیدنی های خود باشد، مواظب باشد چه سخنی می شنود و چه می گوید و…اگر انسان سخنی جز برای رضای خدا و به سود جامعه اسلامی نگوید به تدریج زمینه فراهم می شود تا به یاد خدا دل ببندد. وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره های خوب در ذهنش ترسیم می شود. از این رو قرآن کریم، ذکر خدا را برای غفلت زدایی و قرب به حق به ما می آموزد.» (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج11، ص 34)
 
– مجالست و هم نشینى با دوستان و افراد شایسته و صالح و هم چنین دورى گزیدن از افراد ناشایست و کسانى که براى پروردگار حریمى قائل نمى شوند. با دوستان مؤمن و صالح ارتباط برقرار نمایید چرا که  ارتباط با این افرا انگیزه شما در جهت ترک گناه و جبران گذشته ذرا تقویت خواهد کرد. همچنین خاصیت دوستی و محبت همرنگی است لذا شما راحتتر میتوانید خطاهای گذشته را جبران نمایید.
– در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
– بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید، او برسراسر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.
-از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید، زیرا که خود فرمود:«لولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا؛ اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید.» (سوره نور،  آیه 21)
– اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید; «ان الحسنات یذهبن السیئات؛ خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد» (سوره هود، آیه114)
– شرکت در محافل مذهبى و معنوى، تا جایى که بر روحیه معنویتان بیفزاید.
– استفاده از موعظه هاى اخلاقى بزرگان دین، بخصوص آیه هاى نورانى و حیاتبخش قرآن کریم و سخنان راهگشاى امامان معصوم (علیهم السلام)
– تفکّر در عقوبت یکایک گناهان و سختى روز جزا
– توجه به این نکته که  نومیدى از رحمت الهى بزرگترین گناه به شمار آمده است و از دامهای شیطان است. شیطان ناامیدی را در دل و جان آدمی رخنه می دهد تا بیش از پیش در لجن زار آلودگی غوطه ور شود.
– سعی کنید در طول روز با وضو باشید و از نورانیت آن استفاده کنید.
خلاصه کلام اینکه:
-اگر انسان از افعال ناپسند خویش پشیمان بوده و در صدد اصلاح و جبران است گام هایی اساسی در جهت توبه برداشته است و به هیچ عنوان جایی برای ناامیدی نیست و نه تنها خدای رحمان گناهان گذشته او را می آمرزد بلکه هرچه بنده جدیت و خلوص بیشتری در جهت اصلاح نفس داشته باشد بیشتر بابهای رشد و کمال و سعادت را برای وی خواهد گشود
دوست عزیز؛ اگر انسان بینش خود را اصلاح کند و تنها کارگردان عالم را خدا بداند و بتواند ارتباطش را با خالقش قوی نماید هرگز به سمت گناه نخواهد رفت .بهترین راه ارتباط با خدای رحمان، از طریق قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)می باشد.
دوست عزیز؛ محبت و مهربانی با پدر و مادر، امری است که عقل و شرع به ضرورت آن اقرار می کنند. اگر شخصی کوچک ترین نیکی و احسانی در حق انسان به جای آورد، عقل تشکر و قدردانی از او را لازم می داند، حال با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه می گذارند، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدردانی اند. خداوند مهربان در قرآن مجید می فرماید: « وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ؛ از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدر و مادرت فرود آور» (اسراء: 24)
حتی اگر پدر و مادر در حق فرزند کوتاهی کنند و چه بسا ظلمی انجام دهند، این سبب نمی شود که فرزند هم درباره آنان به وظیفه اش عمل نکند. از این رو امام باقر (علیه السلام ) فرمود: «خداوند در چند چیز رخصت و ترک را روا ندانسته است از جمله: نیکی به پدر و مادر، چه خوب باشند آن دو و چه بد»  (اصول کافی، ج 2، ص 129، ح 15)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد