سوره حشر/ آيه 21
(لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْءَانَ عَلى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَشِعاً مُّتَصدِّعاً مِّنْ خَشيَةِ اللَّهِ وَ تِلْك الاَمْثَلُ نَضرِبهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ)
بسيارى از مفسران اين آيه را به صورت تشبيه تفسير كرده اند و گفته اند هدف اين است كه اين كوه ها با همه صلابت و استحكامى كه دارند اگر عقل و احساس مى داشتند و اين آيات به جاى قلب انسان ها بر آنها نازل مى شد چنان به لرزه در مى آمدند كه از هم مى شكافتند، اما گروهى از انسانهاى قساوتمند و سنگدل مى شنوند و كمترين تغييرى نيز در آنها رخ نمى دهد (جمله «و تلك الامثال نضربها للناس» را گواه بر اين تفسير گرفته اند).
بعضى ديگر آن را بر ظاهرش حمل كرده اند و گفته اند: تمام موجودات اين جهان، از جمله كوهها، براى خود نوعى درك و شعور دارند و اگر اين آيات بر آنها نازل مى شد به راستى از هم متلاشى مى شدند. ايشان گواه اين معنى را آيه 74 سوره بقره مى دادند كه در توصيف گروهى از يهود مى گويد: “ثم قست قلوبكم من بعد ذلك فهى كالحجارة او اشد قسوة و ان من الحجارة لما يتفجر منه الانهار و ان منها لما يشقق فيخرج منه الماء و ان منها لما يهبط من خشية الله”؛ (سپس دل هاى شما بعد از اين ماجرا سخت شد، همچون سنگ! و يا سخت تر! چرا كه پاره اى از سنگ ها مى شكافد و از آنها نهرها جارى مى شود و پاره اى از آنها شكاف بر مى دارد و آب از آن تراوش مى كند و پاره اى از خوف خدا به زير مى افتد) . تعبير به«مثل» ممكن است به معنى «توصيف» باشد، چنانكه اين كلمه در قرآن مجيد كرارا به اين معنى آمده است، بنابراين تعبير مزبور منافاتى با اين تفسير ندارد.
قابل توجه اينكه نخست مى گويد: كوهها خاشع و خاضع در مقابل قرآن مى گشتند، و سپس مى افزايد: از هم شكافته مى شدند، اشاره به اينكه قرآن تدريجا در آنها نفوذ مى كرد و هر زمان آثار تازه اى از تاثير قرآن در آنها نمايان مى گشت، تا آنجا كه تاب و توان را از دست مى دادند و همچون عاشق بي قرارى، واله و شيدا مى شدند و سپس از هم مى شكافتند.
منبع:
تفسير نمونه ج 23 ص550و551