داعش و رویای تشکیل شورای خراسان
۱۳۹۴/۰۶/۲۶
–
۷۶ بازدید
داعش و رویای تشکیل شورای خراسان
بعد از تحولات میدانی در عراق و سوریه تروریستهای داعش از تشکیل شورای خراسان (شرق ایران، افغانستان، ترکمنستان و غرب پاکستان) در منطقه سخن گفتند و ابوبکر البغدادی بهعنوان سرکرده این گروه دو نفر به نامهای «سعید خان» و «خادم رئوف» را به عنوان حاکم و معاون وی در شورای خراسان منصوب کرد.
خبرگزاری فارس: داعش و رویای تشکیل شورای خراسان
باشگاه خبری توانا؛ ابوالفضل آقاحسنی:
بعد از تحولات میدانی در عراق و سوریه تروریستهای داعش از تشکیل شورای خراسان (شرق ایران، افغانستان، ترکمنستان و غرب پاکستان) در منطقه سخن گفتند و ابوبکر البغدادی بهعنوان سرکرده این گروه دو نفر به نامهای «سعید خان» و «خادم رئوف» را به عنوان حاکم و معاون وی در شورای خراسان منصوب کرد.
خبرگزاری فارس: داعش و رویای تشکیل شورای خراسان
باشگاه خبری توانا؛ ابوالفضل آقاحسنی:
شناخت پدیدههای منطقهای و بینالمللی نیازمند آگاهی نسبت به ابعاد مختلف و بررسی ویژگیهای آنهاست و گروه تروریستی دولت عراق و شام (داعش) نیز بهعنوان یک پدیده شوم از این قاعده مستثنی نیست. شکلگیری این گروه تروریستی با هدف حذف بشار اسد از قدرت در سوریه از یک سو زمینه ساز انتقال جریانهای تروریستی به مناطق دیگر شده و از سوی دیگر کشورهای منطقه را با چالشهای امنیتی مواجه کرده است.
این گروه به دلیل وجود دو عامل اصلی نسبت به جریانهای تندرو دارای تفاوتهای اساسی است:
1. تفکر راهبردی: سیاست گذاران این گروه با توجه به نگاه ایدئولوژیک خود نسبت به مسائل، همواره ازیک دید کلان بهره میبرند که این عامل ریشه در اهداف آنها دارد؛
2. حمایت جبهه غربی- عربی: تروریستهای چند ملیتی داعش به دلیل حمایتهای اقتصادی، تسلیحاتی و اطلاعاتی برخی از کشورهای غربی و منطقهای توانستهاند از نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر گروههای تروریستی حاضر در منطقه برخوردار شوند.
حضور داعش در افغانستان
بعد از تحولات میدانی در عراق و سوریه تروریستهای داعش از تشکیل شورای خراسان (شرق ایران، افغانستان، ترکمنستان و غرب پاکستان) در منطقه سخن گفتند و ابوبکر البغدادی بهعنوان سرکرده این گروه دو نفر به نامهای «سعید خان» و «خادم رئوف» را به عنوان حاکم و معاون وی در شورای خراسان منصوب کرد. این اقدامات از یک سو نگرانی مقامات افغانستان را به دنبال داشت به گونهای که «اشرف غنی احمد زی» رئیس جمهور این کشور در کنفرانس امنیتی مونیخ خواهان توجه جامعه جهانی نسبت به آینده منطقه شد و خاطر نشان کرد که ورود عوامل تندرو داعش به کشورش سبب جنگ داخلی و تهدیدی علیه امنیت ملی خواهد بود.
از سوی دیگر نیز طالبان با انتشار بیانیهای که در وب سایت این گروه به زبانهای عربی، اردو، پشتو و دری قرار گرفت؛ اعلام کردند هرگونه مبارزه و جهاد در کشور افغانستان زیر یک پرچم واحد خواهد بود و در غیر این صورت طالبان با آن مخالفت کرده و آن را به رسمیت نمیشناسد.
در این میان روسیه بهعنوان یکی از کشورهایی که دغدغه اساسی در مورد حضور داعش در منطقه دارد با فرستادن کوباکوف نماینده ویژه رئیسجمهور این کشور به افغانستان، عمق نگرانی خود را در مورد داعش بیان داشت. کوباکوف در این سفر از وجود هزاران جنگجوی تندرو در مرزهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان خبر داد و از عدم اتفاق نظر در مبارزه با پدیده تروریسم در منطقه ابراز نگرانی کرد.
افغانستان به دلیل وجود عوامل متعدد به عنوان مقصد بعدی تروریستهای داعش مطرح است:
1. موقعیت جغرافیایی: این کشور در ناحیه شمالی خود در مناطق بدخشان، قندوز، فاریاب و سرپل دسترسی مناسبی به کشورهای آسیای مرکزی به خصوص تاجیکستان داشته و جذب نیرو توسط داعش نیز در همین مناطق صورت میگیرد. آسیای مرکزی بهعنوان حیات خلوت روسیه اهمیت ویژهای در سیاست منطقهای کرملین دارد لذا روسیه ترجیح میدهد که در زمین افغانستان و از طریق کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی با تروریستها مبارزه کند؛
2. وضعیت سیاسی: ظهور طالبان در افغانستان و حمله آمریکا به این کشور از یک سو تضعیف دولت مرکزی را در پی داشته به گونهای که دولتهای مختلف در افغانستان همواره نتوانستند بحران نفوذ و اقتدار خود را حل و فصل کنند و از سوی دیگر زمینه نفوذ و دخالت کشورهای دیگر نیز فراهم شده است؛
3. ظرفیت اقتصادی: مهمترین محصول کشاورزی در افغانستان کشت خشخاش در ابعاد گسترده و در مناطق مختلف است لذا داعش با توجه به نیاز مالی خود برای بقا علاوه بر کمکهای جبهه مرتجع و کشورهای غربی به ترانزیت مواد مخدر نگاهی ویژه دارد؛
4. نیروی انسانی: ساختار قبیلهای و بافت موزائیکی کشور افغانستان باعث شکلگیری شکافهای عمیق اجتماعی در این کشور شده و زمینه بروز اختلافات قومی را فراهم کرده است از طرفی به دلیل عدم توفیق کشورهای غربی در ایجاد امنیت پایدار در این کشور، فقر و بیکاری یکی از عوامل اصلی جذب جوانان به وسیله گروههای تروریستی است.
در تحلیل تحولات آینده افغانستان دو دسته عوامل داخلی و بینالمللی قابل بازشناسی است عوامل داخلی بازتاب ویژگیهای ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در افغانستان و عوامل بینالمللی برآیند بازی قدرت بازیگران منطقهای و بینالمللی برای دستیابی به منافع است. اما شرایط داخلی افغانستان از یک سو زمینهساز خیزش دوباره گروههای تروریستی و از سوی دیگر تأثیر عمیقی بر آرایش بازیگران منطقهای دارد.
درهم تنیدگی امنیتی ایران و افغانستان
کشور افغانستان از زمان صفویه و محاصره اصفهان توسط اشرف و محمود افغان تا بسترسازی برای صدور اندیشه طالبان همواره به عنوان یکی از چالشهای اساسی در گفتمان امنیتی ایران مطرح بوده است اما امروزه با ورود تروریستهای چند ملیتی داعش به این کشور فصل جدیدی در نگاه جمهوری اسلامی ایران به تحولات منطقهای شکل گرفته است لذا شناخت ماهیت و عملکرد این گروه از مهمترین مسائل خواهد بود و از طرفی تلاش گروه غیراسلامی و تکفیری داعش برای تسلط بر مناطقی همچون افغانستان نشان دهنده برنامه تروریستها برای استفاده از ظرفیتهای منطقهای در راستای اهداف مختلف است. در دوران نوین و با افزایش تعاملات در عرصه بینالملل تحولات کشورها نه تنها در سطح ملی و منطقهای بلکه بازتاب بینالمللی نیز دارند کشور افغانستان نیز به دلیل ویژگیهای گفته شده همواره کانون توجه بازیگران منطقهای و بینالمللی بوده است که مصادیق آن را در حمله کمونیستها، طالبان و امروزه نیز تلاش داعش برای اشغال این کشور شاهد هستیم در نتیجه این تحولات بر مرزهای شرقی ایران تأثیرگذار بوده و به یکی از دغدغههای اصلی تهران تبدیل شده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز برای پاسخ به دغدغههای امنیتی خود در سالهای مختلف اقدامات زیر را انجام داده است:
1. استفاده از قدرت نرم و ظرفیتهای فرهنگی در میان اقوام افغانستان؛
2. ارتباط مستمر و هدفمند با تمامی گروههای تأثیرگذار بر امنیت افغانستان؛
3. ورود به مکانیسمهای منطقهای با هدف تأمین امنیت پایدار؛
4. مخالفت با هرگونه دخالت خارجی در راستای تأمین امنیت افغانستان و تلاش برای ایجاد امنیت با راهکارها و ابزارهای بومی و داخلی.
مجاورت جغرافیایی ایران با جمهوری اسلامی افغانستان باعث درهم تنیدگی امنیتی دو کشور شده است لذا تحولات افغانستان تأثیر مهمی بر سیاست منطقهای ایران خواهد داشت. امروزه نیز با شکلگیری داعش در منطقه این موضوع بهتر قابل لمس است. اما داعش برخلاف طالبان از یک سو به دنبال تبدیل خواستههای سیاسی به مذهبی بوده و از سوی دیگر خواهان تسلط بر بسیاری از کشورهای اسلامی برای برقراری نظام خلافت است در نتیجه تهدید داعش به مراتب جدیتر و گستردهتر خواهد بود و پاسخ مناسب را طلب میکند. با توجه به وضعیت ویژه افغانستان نفوذ داعش در این کشور دور ذهن نخواهدبود و بالطبع مهمترین اقدام در این برهه زمانی همکاری با دولت افغانستان و کشورهای منطقه بهخصوص روسیه، چین و کشورهای آسیای میانه برای طرح یک برنامه مشترک در راستای مبارزه با داعش است.