چون منابع متعدد و سخنها بسیار پراکنده است جمع بین اینها سخت و به نوعی غیر ممکن است، یعنی نمیشود این نوشته ها ملاک قضاوت قرار داد نوشتههای یک طرف از افکار ضدعرب و دشمنی شدید حکایت دارد مثلا در کتاب تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندی جلد 2 اینطور آمده: “پس از حمله اعراب به ایران شهر تیسفون سوخته و غارت شد و دیگر در هیچ عهدی احیا نگشت بخشی از ساکنان شهر که نتوانسته بودند فرارکنند کشته شدند و بخشی به اسیری و بردگی برده شدند، سطح فرهنگ و تربیت سپاهیان عرب و حتی سرداران بزرگ ایشان به قدری نازل بود که از درک ارزش اشیایی که با چنان هنرمندی و چیره دستی ساخته شده بود عاجز بودند و طبق سوره مربوطه غنایم را تقسیم کردند، بدین سبب بود که ظروف زیبای طلا و نقره را که از لحاظ هنری بی بدیل بودند ذوب کردند و به شمش مبدل ساختنه و پارچههای زربفت و زیبا را قطعه قطعه کردند…. یکی از آثار شوم وبسیار زیانبخش حمله اعراب به ایران محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود . اعراب جاهل کلیه کتب علمی و ادبی را به عنوان آثار و یادگارهای کفر و زندقه از بین بردند، … عمر در جواب سعدوقاص فرمانده لشکر در خصوص کتابها نوشت: کتابها را در آب بریزید زیرا اگر در آنها راهنمایی باشد با هدایت خدا از آن بینیازیم و اگر متضمن گمراهی است وجود آنها لازم نیست کتاب خدا برای ما کافی است.”
در مقابل تاریخنویسانی هستند که چیز دیگری نوشتند مبنی بر اینکه خود ایرانیان از شدت سختگیری حکام ایران به ستوه آمده و با نیروهای عرب همکاری کردند.
و اعراب هم با گرفتن جزیه از کشتن و تحمیل اسلام بر آنها خودداری کردند و از بین آثار فرهنگی مثل کتابخانه ها و کتابها صورت نگرفت .
اما این را میپذیریم که باید اولا بدانیم حمله به ایران متوقف بر یکبار نبوده و چند بار حمله به ایران صورت گرفته در تاریخهای مختلف طی چنین سال .
و ثانیا در حمله نظامی برا فتح آنجا از طرف مهاجمان حتما افراطهایی صورت گرفته و ظلم و تعدیهایی رخ داده که از نظر اسلام ناب اهل بیت پیامبر(ص) و انسانهای جوانمرد و حقطلب مردود و غیر قابل قبول است.
در مقابل تاریخنویسانی هستند که چیز دیگری نوشتند مبنی بر اینکه خود ایرانیان از شدت سختگیری حکام ایران به ستوه آمده و با نیروهای عرب همکاری کردند.
و اعراب هم با گرفتن جزیه از کشتن و تحمیل اسلام بر آنها خودداری کردند و از بین آثار فرهنگی مثل کتابخانه ها و کتابها صورت نگرفت .
اما این را میپذیریم که باید اولا بدانیم حمله به ایران متوقف بر یکبار نبوده و چند بار حمله به ایران صورت گرفته در تاریخهای مختلف طی چنین سال .
و ثانیا در حمله نظامی برا فتح آنجا از طرف مهاجمان حتما افراطهایی صورت گرفته و ظلم و تعدیهایی رخ داده که از نظر اسلام ناب اهل بیت پیامبر(ص) و انسانهای جوانمرد و حقطلب مردود و غیر قابل قبول است.