گذشته از شیوه غیراخلاقی و شلخته مدرسی که همچون جوکر و ترامپ بحث میکرد، ذکر این نکته لازم است که ببینیم چه بازنمایی از جریان عدالتخواه ولائی [از نوع مرتضی فیروزآبادی و صادق شهبازی] توسط جریان میانهرو [اصلاحطلبان، راست سنتی، امنیتیهای فاسد] صورت میگیرد! پیوند دلواپسان و کاسبان تحریم و مافیای سپاه در نوار معروف ظریف نشان میدهد از تحلیلهای سیاسی عدالتخواهان یادشده به عنوان جریان پیشران تندروها یاد میشود نه جریان سوم.
شکستن رای رئیسی به نفع جلیلی نخواهد بود، همچنان که نامگذاری دوگانه جلیلی- رئیسی به دوگانه مافیای اصولگرا و جوانان پاکباخته به نفع عدالتخواهان جوان نخواهد بود. مشخص است که جلیلی نمیتواند سبد رأی میانهروها را از آن خود کند و مجبور است جا را برای رئیسی تنگ کند امّا خبر بد آن است که سبد رأی ایدئولوژیک در این سالها آنچنان فربه نشده که بتوان با شلختهچیدن آن را تقسیم بر دو کرد و همچنان امید به نتیجه داشت.
آراء معیشتی سرمایه تضمینشده ارزشیها نیست. قسم عظیمی از آن با صندوق رأی قهر کرده و قسم عظیم دیگری مردد است. رسانه جریان اصلی [بیبیسی و اینترنشنال و شاخهای اینستا و کانالهای خبری تلگرام] همنوا با مدرسی و قوچانی است نه دلسوز سعید جلیلی و صادق شهبازی.
تجربه یکدستی زدن نهاد اطلاعاتی الف در انتخابات مجلس به دو لیسته بودن انقلابیها و در نتیجه رسیدن به لیست واحد و حذف پرحاشیه یامینپور، فضای سخنگفتن از وحدت را چنان زرد و غیر جذاب بلکه خطرناک کرده است که ظاهرا همه پذیرفتهاند که بگذارید کارشان را بکنند.
لکن این کمترین جهت اطلاع دوستان صَدیق آقای جلیلی خود را ملزم میدانم تکرار کنم که اولاً برآیند فضای سیاسی از چشماندازی که دوستان در ذهن دارند بسیار دور است و ثانیاً قشر قهرکرده در جلیلی و گفتمان و افراد او جذابیت چندانی برای شکستن این قهر و آشتی با صندوق رأی نمیبیند. کسی که قهر میکند نیاز به “تهییج” دارد؛ مثلا سابقه اجرایی فوقالعاده [همچون احمدینژاد] یا بیان مواضع تند [همچون احمدینژاد یا از نوع مقابلش لاریجانی و اخیرا همتی] یا نمایش بیشترین زاویه با وضع موجود [نماد تغییر بودن].
پرنسیپ سیاسی جلیلی و اخلاقی صحبت کردن درباره مزایای دولت روحانی هیچ، تکرار میکنم هیچ جذابیتی برای قهروها ندارد. آقای دکتر سعید جلیلی، شما عامل شماره دو تضعیف انقلابیها خواهید بود.
گعدهطلبگی