درجات بهشت-تفاوت لذتهای بهشتیان -کمبود دربهشت
۱۳۹۲/۰۶/۲۷
–
۴۳۰۹ بازدید
با توجه به اینکه اهل بهشت همه چیز را در اختیار دارند،پس چه تفاوتی بین درجات مختلف بهشت وجود دارد؟
بلی در بهشت هر چیزی که انسان به ان اشتهاء پیدا کند ومیل ان را بیابد وتصور ان را بکند برای او حاضر است وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ (و در بهشت است آنچه نفسهاى شما میل دارد و چشمهاى شما لذت میبرد و شما در آن جاودانید)وتفاوت در مراتب مختلف بهشت به نوع وسطح ان لذتی است که بهشتیان میبرند چون بعضی از بهشتی با لذتهای جسمانی ،لذت میبرند وبعضی از بهشت همنشینی با خداوند متعال ویا همنشینی با ائمه علیهم السلام لذت میبرند.
ولی هر کسی عالیترین درجه لذتی را که میتواندتصور کند برایش حاضر میشود ،حال مثلادر دنیااگر کسی بچه باشد وفقط از پفک وشکلات لذت میبرد دیگر اصلا تصور یک لذت بالاتر مانند لذت جنسی برایش ممکن نیست واگر هم شرایط ان لذت باشد برای بچه ،لذت اور نخواهد بود.در اخرت هم اگر کسی فقط تصور بهشت جسمانی واعمال را داشته باشد اصلا تصور لذت همنشینی با خدا ومیل به ان را ندارد تا این لذت هم برایش حاضر شود.
بهشت را سه درجه ی کلّی است که هر کدام نیز درجاتی دارند. آن سه درجه عبارتند از: جنّت اعمال ، که برای صاحبان عمل صالح است. جنّت صفات، که برای صاحبان ملکات و صفات نیکوست. اینها مرتبه ی قبل را هم دارند. جنّت ذات، که برای صاحبان ذاتهای مطهّر و پاک می باشد. اینها دو مرتبه ی قبل را دارا می باشند. جنّت ذات ، همان مقام فناء فی الله و لقاء الله می باشد. این بهشت را مراتبی است که اوج آن برای رسول الله (ص) و اهل بیت بزرگوارش می باشد؛ و مرتبه ی پایین آن برای برخی اولیاء الهی است. پس طبق آیات قرآن برای بهشت 8 باب یا نوع و درجه وجود دارد که عبارتست از: اول: جنت فردوس دوم: جنت عالیه سوم: جنت نعیم چهارم: جنت عدن پنجم: جنت دارالسلام ششم: جنت دارالخلد هفتم: جنت الماوی هشتم: جنت دارالمقام البته در ذکر اقسام جنت مختصر اختلافی بین بزرگان و مفسران است. در ادامه درباره تعدادی از درجات مذکور توضیحی کوتاه بیان می شود. جنت فردوس: فردوس به معنای بالای بهشت، خلود و همیشگی و بستان آمده است. اما اینکه چه جور کلمه ای است مورد اختلاف لغت شناسان است؛ بعضی این کلمه را رومی و به معنای بستان ترجمه کرده اند. بعضی این کلمه را سریانی و به معنای تاکستان و باغ انگور ترجمه کرده اند. و اصلش را فرداس می دانند. بعضی این کلمه را حبشی و بعضی نیز عربی میدانند اما فصل مشترک همه این است که در این باغ انگور فراوان موجود است. از رسول خدا(ص) نقل است که فردوس را بالاترین درجه بهشت می دانند که چشمه های چهارگانه(کوثر، رنجبیل، سلسبیل و کافور) از اینجا می جوشد و مکان استقرار چهار تن از متقین یعنی ابوذر، سلمان، مقداد و عمار است ( و البته رهروان این بزرگان) این کلمه دوبار در قرآن ذکر شده است: اول: سوره کهف آیه 107 : إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا. در این آیه جایگاه و منزل مومنین و نیکوکاران، در فردوس معین شده است. دوم: سوره مومنون آیه 11: الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ. در اینجا بعد از اینکه صفات مومنین واقعی بیان می شود مژده و وعده می دهد که اینان وارثان و دارندگان فردوس هستند. جنت عالیه: این کلمه به معنای بلند مرتبه، بهترین مکان و بهشتى است که داراى مقامى عالى است، و انسان در آن بهشت لذاتى دارد، که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده باشد، و نه بر قلب کسى خطور کرده باشد. این کلمه دوبار در قرآن ذکر شده است: اول: سوره الحاقه: فَهُوَ فى عِیشةٍ رَّاضِیَةٍ(21) فى جَنَّةٍ عَالِیَةٍ(22) قُطوفُهَا دَانِیَةٌ(23) کلُوا وَ اشرَبُوا هَنِیئَا بِمَا أَسلَفْتُمْ فى الاَیَّامِ الخَْالِیَةِ(24). در این آیات صفات اصحاب یمین ذکر شده و آنان کسانی هستند که نامه اعمالشان را در دست راست دارند و پاداششان بهشت عالیه است و آنجا مکانی است که زندگی به بهترین وجه رضایتمندی وجوددارد و از اوصافش می توان این موارد را ذکر کرد که میوه های این بهشت، همیشه در دسترس است و به سهولت می توان از آن استفاده کرد و خوردن و نوشیدن در آنجا هنیئ و مبارک و گوارا است و هیچگاه حالت تهوع و خستگی از آن بوجود نمی آید. دوم: سوره غاشیه آیه 10: فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ. در اینجا حالت و صفات مومنین در روز حشر را بیان می کند که صورتشان شاداب و خندان است به خاطر سعی و تلاشی که در جهت رضایت خدا بکار برده اند، پاداششان بهشت عالیه است که برای آن 6 صفت ذکر کرده اند که عبارتند از: سخن بیهوده در آنجا نمی شنوند، چشمه ها روان، تختها و اورنگهای بس بزرگ برای نشستن، جامهای چیده شده و پر از نوشیدنی گوارا، بالشتهای چیده شده برای تکیه دادن و لذت بردن و فرشهای زر باف که در صحن آنجا گسترده شده است ( ترجمه آیات 11 تا 16 همین سوره). جنت نعیم: این کلمه به معنای نعمت و سرخوشی است و هر چیزی که بتواند خیال آدمی را از هر گونه نگرانی بدور کند. کلمه مورد نظر ما در قرآن 12 بار تکرار شده و وعدگاه مومنین و نیکوکاران و ابرار می باشد که آیات و مصادیق آن عبارتند از: اول: سوره مائده آیه 65: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ. در این آیه جنات نعیم وعدگاهی است برای یهودیان و مسیحیان که اگر به دین خالد که همان دین اسلام است ایمان بیاورند و خداترس شوند، در نتیجه خداوند نیز گناهان سابقشان را آمرزیده و آنها را به جنات نعیم وارد خواهد نمود. دوم:سوره یونس آیه 9: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ. در این آیه جنات نعیم مزد و پاداش مومنین و نیکوکارانی است که به سبب داشتن ایمان خالص، لایق هدایت خاص الهی شده و جایگاهشان در چنین بهشتی است. سوم: سوره حج آیه 56: الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ. این آیه برای کسانی که قصد بندگی خالص و ناب برای ذات حضرتش را دارند بسیار تاثیر گذار است. زیرا در ابتدای آیه می فرماید: پادشاهی و فرمانروایی در روز حشر از اوست و حضرتش در میان بندگان داوری می کند و هرکه را که دارای ایمان و کردار پسندیده باشد بهشت نعیم ارزانی می دارد. چهارم: سوره شعراء آیه 85: وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ. در احتجاج و گفتگویی که بین حضرت ابراهیم و عمویش آذر و قومش درمی گیرد، حضرت ابراهیم می فرماید: بارخدایا مرا از دارندگان بهشت نعیم قرار بده. پنجم: سوره لقمان آیه 8: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ – خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا. در این مورد نیز بهشت نعیم به مومنین و نیکوکاران تعلق گرفته است اما دو قید اضافی در آن وجود دارد اول اینکه این افراد در بهشت خالد و جاودانه هستند و این تاکید موکد است زیرا کسی که وارد بهشت می شود از آن هیچگاه خارج نمی شوند. اما شاید این سوال بوجود بیاید که تا چه زمانی این افراد در بهشت خواهند ماند که عبارت «خالدین فیها» زمان ابدی را معرفی می کند. و دوم اینکه هرآنچه خداوند توسط پیامبران به مردم وعده داده است تحقق پذیرفته و وعده الهی حق است. ششم: سوره صافات آیه 43: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ: در توصیف بندگانی که توسط حضرت دوست خالص و پاک شده اند، وعده بهشت نعیم داده شده که بر سریرها در برابر همدیگر [مى نشینند] با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى آیند [باده اى] سخت سپید که نوشندگان را لذتى [خاص] مى دهد نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى (و فرسودگی) مى افتند و نزدشان [دلبرانى] فروهشته نگاه و فراخ دیده باشند (ترجمه آیات 44 تا 48 همین سوره). هفتم و هشتم: سوره واقعه آیه 12: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ، و آیه 89: فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِیمٍ: در هردو مورد بهشت نعیم پاداش مقربین ذکر شده است. در این سوره ابتدا مردم را به سه گروه اصحاب یمین و اصحاب شمال و اصحاب مقربون تقسیم می کند و در توصیف مقربین و تعریف آن می فرماید که مقربین کسانی هستند که در کارهای خیر از همدیگر سبقت می گیرند که در اینجا علاوه بر بهشت نعیم دو چیز دیگر به این گروه داده می شود و آن روح و ریحان است که آسایش و راحتی خاص می باشد زیرا در تمام اقسام ذکر شده آسایش و راحتی وجود دارد اما در اینجا علت ذکر این دو صفت (روح و ریحان)، حالت خاص می باشد. نهم: سوره قلم آیه 34: إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ. بهشت نعیم برای متقین رقم زده شده است که از جانب پروردگارشان به آنان عطا شده است. دهم: سوره معارج آیه 38: أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ. در این آیه به کسانی که جزء نمازگزاران و مومنین نیستند، این پیام را می دهد که هیچگونه چشم طمع به جنات نعیم نداشته باشید زیرا که آنجا مکانی است برای همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى کنند و کسانى که روز جزا را باور دارندو آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند و کسانى که بر نمازشان مداومت مى ورزند آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (ترجمه آیات در همین سوره). یازدهم: سوره انفطار آیه 13: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ. در بهشت نعیم فقط خوبان راه دارند و این آیه عام است و تمام کسانی که در بالا ذکر کردیم جزء ابرار و نیکان و خوبان هستند. دوازدهم: سوره مطففین آیه 22: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ: این ایه دقیقا مانند آیه 13 انفطار است اما در اینجا این افراد را معرفی می کند: براستى نیکوکاران در نعیم [الهى] خواهند بود و از چهره هایشان طراوت نعمت(بهشت) را درمى یابى. جنت عدن: کلمه «عدن»، مصدر و به معنای اقامت و استواری است یعنی در جایی ماندگار شدن و «جنات عدن»، به بهشتهایی اطلاق می شود که دارای استواری و ایمنی و از بین نرفتنی باشد. عدن در قلب و وسط بهشتهای دیگر قرار دارد (بهترین و مهمترین و عزیزترین مکان). طبق روایات رسیده از پیامبر اکرم(ص) اینگونه استنباط می شود که جایگاه پیامبران و صدیقان و شهیدان در این بهشت است و کسانی که محب علی(ع) و خاندان پاک ایشان می باشند در چنین بهشتی جای دارند. اما اهمیت این بهشت در چیست که برترین بهشت شناخته شده است؟ جواب این سوال را با آیه درخشان و حیرت آور بیان می کنم: در سوره توبه آیه 72: وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ در جنات عدن چنین اوصافی وجود دارد: رضوان و خشنودی خدا و این خشنودی، بزرگ بلکه بزرگتر از هرچیزی است که در تصور آید و خشنودی خدا، پیروزی بزرگ است و این فوز و پیروزی همان وصل است. یعنی عاشق حق هنگامی به وصل دوست می رسد به بزرگترین فوز عالم میرسد و در آنجا، رضایت و خشنودی خداوند را در آغوش می گیرد و توصیف این حالت به هیچ زبانی نمی گنجد و این صحنه بدیع در جنات عدن اتفاق می افتد. این کلمه « جنات عدن»، 11 بار در قرآن ذکر شده است که عبارتند از: اول: سوره توبه آیه 72: وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. چند نکته در این آیه وجود دارد؛ اول اینکه، مومنین (مرد و زن) در بهشتهای در شأن خویش مستقر می شوند که نشانه عمومی آن جاری بودن نهر در پای درختان انجاست .دوم، تحقق وعده الهی است که تخلف ناپذیر است. سوم، مساکن و جایگاههای نیکو و پاکیزه ای که متعلق به پاکیزگان است و در عدن قرار دارد که توضیح آن در سطور بالا عنوان شد. دوم: سوره رعد آیه 23: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ-سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ. در این آیه سه گروه وارد عدن می شوند که پدران، همسران و فرزندان آنها می باشد البته با قید مهم (من صلح) یعنی دارای صلاحیت باشند و اعمال و کارهای پسندیده ای کرده باشند که در شان چنین بهشتی باشند (البته این سه گروه تفسیر خاص دیگری دارد که به نظر منظور افراد خاصی می باشند که باید در آیاتی همچون مباهله و طهارت آنرا جستجو کرد؛ یعنی اهل بیت علیهم السلام)این افراد بعد از ورود به بهشت، با فرشتگانی روبه رو می شوند که دو سخن مهم دارند اولا: به این گروه درود باش می گویند و ورودشان را خوشآمد گفته و به آنها می گویند: علت این شان و عظمت شما این است که صبر پیشه کرده اید ( اگر در تاریخ رجوع کنیم خواهیم دید که پیامبر به چه کسی توصیه صبر نمود و اهل بیت علیهم السلام برای احیای دین پیامبر صلی الله علیه و آله چه مرارتهایی را تحمل کرده و در این راه، صبر ورزیده تا شهید شدند) ثانیا: این مکان مکان ابدی و بهترین عاقبت رقم زده شده برای اینان است. سوم: سوره نحل آیه 31: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ-الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ. در این آیه، عدن پاداش متقین است همان کسانی که زمان تحویل امانت جان به ملائک قبض روح، شاد بودند زیرا که امانت الهی را پاک و طیب به صاحبش پس دادند. لذا در آن هنگام ملائک به آنها سلام می دهند و می گویند: به خاطر کارهای نیکی که کرده اید وارد بهشت عدن شوید. چهارم: سوره کهف آیه 18: أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا. در این آیه اشاره به زیورآلات و پوشاک متقین، در بهشت عدن دارد به نحوی که آنها، غرق در انواع و اقسام طلاجات و زیورآلات شده و لباسهایی از بهترین ابریشم برتن نموده و بر تختهای مجلل خویش تکیه می دهند، آری این بهترین جزاء و نیکو مکانی است. پنجم: سوره مریم آیه 61: جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا. در این آیه، جنات عدن پاداش بندگانی عنوان شده که به حضرت دوست و غیب او، ایمان دارند و این وعدگاه حق به آنهاست که عطا شده است. ششم: سوره طه آیه 76: جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى: در این آیه، عدن پاداش کسانی است که خویشتن را تزکیه کرده و دل و جانشان فقط برای حضرت احدیت بوده و جانشان را از هر غیری پاک نموده اند. هفتم: سوره فاطر آیه 33: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ. این آیه مانند مورد چهارم است. هشتم: سوره ص آیه 50: جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ-مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ-وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ. در این آیه، به نوع لذات دنیوی موجود در آنجا اشاره دارد و برای آنان بهترین نوشیدنی ها و خوردنیها و زنان بکر و زیبا روی می باشد. نهم: سوره غافر آیه 8: رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. این آیه، دقیقا مانند مورد دوم است. دهم: سوره صف آیه61: یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. در این آیه موردی که مهم است و در موارد دیگر ذکر نشد عبارت فوز و پیروزی بزرگ است که در مساکن پاک به این افراد عطا می شود و هیچ پیروزی بزرگتر از وصل به حضرتش نیست و ما در شأن توضیح این مورد نیستیم. یازدهم: سوره بینه آیه 8: جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ. در این آیه، جزاء و پاداش را جنات عدن معرفی می کند و در ادامه می فرماید: این بخاطر رضایتی است که خدای تعالی از این افراد دارد و این خشنودی مانند مورد دهم به نکاتی اشاره دارد که فقط باید به قوای درونی آنرا درک نمود و برای فهمش از ذوات عالیه استمداد جست. جنت دارالسلام دار السلام به معنای مکان و خانه سلامت و ایمنی است و هر نعمت و جذابیتی که در خیال گنجد، در این بهشت یافت می شود زیرا در اینجا سلامت و ایمنی و راحتی بطور کامل، برای بندگان نیک خدا فراهم شده است. دارالسلام به معناى آن محلى است که در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى آن افراد را تهدید نمى کند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد. این بهشت دوبار در قران ذکر شده است: اول: سوره انعام آیه 127: لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. حضرت علامه در توضیح این آیه می فرماید: دارالسلام به معناى آن محلى است که در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى واردین را تهدید نمى کند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد، مخصوصا بعد از آنکه مقید به قید(عند ربهم) شده است. اولیاى خدا در همین دنیا هم وعده بهشت و دارالسلام را که خداوند به آنان داده احساس مى کنند، یعنى دنیا هم براى آنان دارالسلام است، براى اینکه اینگونه افراد کسى را جز خداوند مالک نمى دانند، و در نتیجه مالک چیزى نیستند تا بترسند روزى از دستشان برود و یا از فقدان و از دست دادنش اندوهگین شوند، همچنانکه خداى تعالى در حقشان فرموده: الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. و در فکر هیچ چیزى جز پروردگار خود نیستند، و زندگیشان همه در خلوت با او مى گذرد، به همین جهت ایشان در همین دنیا هم که هستند در دارالسلاماند، و خداوند ولى ایشان است و آنان را در مسیر زندگى به نور هدایت سیر مى دهد همان نورى که از دلهایشان تابیده چشم عبرت بینشان را روشن ساخته است. دوم: سوره یونس آیه 25: وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ. در این آیه اثبات می شود که هرکسی که لایق هدایت الهی شود مکان و ماوای او دار السلام است. جنت دار الخلد: منزلگاه همیشکی برای مومنین و نیکوکاران است و یکبار در قرآن ذکر شده است. سوره فصلت آیه 28 : قُلْ أَذَلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا. جنت دارالمقام: این منزلگاه نیز یکبار در قران ذکر شده و آن سوره فاطر آیه 35: الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ است که بدی و لغو از آن دور است.
ولی هر کسی عالیترین درجه لذتی را که میتواندتصور کند برایش حاضر میشود ،حال مثلادر دنیااگر کسی بچه باشد وفقط از پفک وشکلات لذت میبرد دیگر اصلا تصور یک لذت بالاتر مانند لذت جنسی برایش ممکن نیست واگر هم شرایط ان لذت باشد برای بچه ،لذت اور نخواهد بود.در اخرت هم اگر کسی فقط تصور بهشت جسمانی واعمال را داشته باشد اصلا تصور لذت همنشینی با خدا ومیل به ان را ندارد تا این لذت هم برایش حاضر شود.
بهشت را سه درجه ی کلّی است که هر کدام نیز درجاتی دارند. آن سه درجه عبارتند از: جنّت اعمال ، که برای صاحبان عمل صالح است. جنّت صفات، که برای صاحبان ملکات و صفات نیکوست. اینها مرتبه ی قبل را هم دارند. جنّت ذات، که برای صاحبان ذاتهای مطهّر و پاک می باشد. اینها دو مرتبه ی قبل را دارا می باشند. جنّت ذات ، همان مقام فناء فی الله و لقاء الله می باشد. این بهشت را مراتبی است که اوج آن برای رسول الله (ص) و اهل بیت بزرگوارش می باشد؛ و مرتبه ی پایین آن برای برخی اولیاء الهی است. پس طبق آیات قرآن برای بهشت 8 باب یا نوع و درجه وجود دارد که عبارتست از: اول: جنت فردوس دوم: جنت عالیه سوم: جنت نعیم چهارم: جنت عدن پنجم: جنت دارالسلام ششم: جنت دارالخلد هفتم: جنت الماوی هشتم: جنت دارالمقام البته در ذکر اقسام جنت مختصر اختلافی بین بزرگان و مفسران است. در ادامه درباره تعدادی از درجات مذکور توضیحی کوتاه بیان می شود. جنت فردوس: فردوس به معنای بالای بهشت، خلود و همیشگی و بستان آمده است. اما اینکه چه جور کلمه ای است مورد اختلاف لغت شناسان است؛ بعضی این کلمه را رومی و به معنای بستان ترجمه کرده اند. بعضی این کلمه را سریانی و به معنای تاکستان و باغ انگور ترجمه کرده اند. و اصلش را فرداس می دانند. بعضی این کلمه را حبشی و بعضی نیز عربی میدانند اما فصل مشترک همه این است که در این باغ انگور فراوان موجود است. از رسول خدا(ص) نقل است که فردوس را بالاترین درجه بهشت می دانند که چشمه های چهارگانه(کوثر، رنجبیل، سلسبیل و کافور) از اینجا می جوشد و مکان استقرار چهار تن از متقین یعنی ابوذر، سلمان، مقداد و عمار است ( و البته رهروان این بزرگان) این کلمه دوبار در قرآن ذکر شده است: اول: سوره کهف آیه 107 : إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا. در این آیه جایگاه و منزل مومنین و نیکوکاران، در فردوس معین شده است. دوم: سوره مومنون آیه 11: الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ. در اینجا بعد از اینکه صفات مومنین واقعی بیان می شود مژده و وعده می دهد که اینان وارثان و دارندگان فردوس هستند. جنت عالیه: این کلمه به معنای بلند مرتبه، بهترین مکان و بهشتى است که داراى مقامى عالى است، و انسان در آن بهشت لذاتى دارد، که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده باشد، و نه بر قلب کسى خطور کرده باشد. این کلمه دوبار در قرآن ذکر شده است: اول: سوره الحاقه: فَهُوَ فى عِیشةٍ رَّاضِیَةٍ(21) فى جَنَّةٍ عَالِیَةٍ(22) قُطوفُهَا دَانِیَةٌ(23) کلُوا وَ اشرَبُوا هَنِیئَا بِمَا أَسلَفْتُمْ فى الاَیَّامِ الخَْالِیَةِ(24). در این آیات صفات اصحاب یمین ذکر شده و آنان کسانی هستند که نامه اعمالشان را در دست راست دارند و پاداششان بهشت عالیه است و آنجا مکانی است که زندگی به بهترین وجه رضایتمندی وجوددارد و از اوصافش می توان این موارد را ذکر کرد که میوه های این بهشت، همیشه در دسترس است و به سهولت می توان از آن استفاده کرد و خوردن و نوشیدن در آنجا هنیئ و مبارک و گوارا است و هیچگاه حالت تهوع و خستگی از آن بوجود نمی آید. دوم: سوره غاشیه آیه 10: فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ. در اینجا حالت و صفات مومنین در روز حشر را بیان می کند که صورتشان شاداب و خندان است به خاطر سعی و تلاشی که در جهت رضایت خدا بکار برده اند، پاداششان بهشت عالیه است که برای آن 6 صفت ذکر کرده اند که عبارتند از: سخن بیهوده در آنجا نمی شنوند، چشمه ها روان، تختها و اورنگهای بس بزرگ برای نشستن، جامهای چیده شده و پر از نوشیدنی گوارا، بالشتهای چیده شده برای تکیه دادن و لذت بردن و فرشهای زر باف که در صحن آنجا گسترده شده است ( ترجمه آیات 11 تا 16 همین سوره). جنت نعیم: این کلمه به معنای نعمت و سرخوشی است و هر چیزی که بتواند خیال آدمی را از هر گونه نگرانی بدور کند. کلمه مورد نظر ما در قرآن 12 بار تکرار شده و وعدگاه مومنین و نیکوکاران و ابرار می باشد که آیات و مصادیق آن عبارتند از: اول: سوره مائده آیه 65: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ. در این آیه جنات نعیم وعدگاهی است برای یهودیان و مسیحیان که اگر به دین خالد که همان دین اسلام است ایمان بیاورند و خداترس شوند، در نتیجه خداوند نیز گناهان سابقشان را آمرزیده و آنها را به جنات نعیم وارد خواهد نمود. دوم:سوره یونس آیه 9: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ. در این آیه جنات نعیم مزد و پاداش مومنین و نیکوکارانی است که به سبب داشتن ایمان خالص، لایق هدایت خاص الهی شده و جایگاهشان در چنین بهشتی است. سوم: سوره حج آیه 56: الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ. این آیه برای کسانی که قصد بندگی خالص و ناب برای ذات حضرتش را دارند بسیار تاثیر گذار است. زیرا در ابتدای آیه می فرماید: پادشاهی و فرمانروایی در روز حشر از اوست و حضرتش در میان بندگان داوری می کند و هرکه را که دارای ایمان و کردار پسندیده باشد بهشت نعیم ارزانی می دارد. چهارم: سوره شعراء آیه 85: وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ. در احتجاج و گفتگویی که بین حضرت ابراهیم و عمویش آذر و قومش درمی گیرد، حضرت ابراهیم می فرماید: بارخدایا مرا از دارندگان بهشت نعیم قرار بده. پنجم: سوره لقمان آیه 8: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ – خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا. در این مورد نیز بهشت نعیم به مومنین و نیکوکاران تعلق گرفته است اما دو قید اضافی در آن وجود دارد اول اینکه این افراد در بهشت خالد و جاودانه هستند و این تاکید موکد است زیرا کسی که وارد بهشت می شود از آن هیچگاه خارج نمی شوند. اما شاید این سوال بوجود بیاید که تا چه زمانی این افراد در بهشت خواهند ماند که عبارت «خالدین فیها» زمان ابدی را معرفی می کند. و دوم اینکه هرآنچه خداوند توسط پیامبران به مردم وعده داده است تحقق پذیرفته و وعده الهی حق است. ششم: سوره صافات آیه 43: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ: در توصیف بندگانی که توسط حضرت دوست خالص و پاک شده اند، وعده بهشت نعیم داده شده که بر سریرها در برابر همدیگر [مى نشینند] با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى آیند [باده اى] سخت سپید که نوشندگان را لذتى [خاص] مى دهد نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى (و فرسودگی) مى افتند و نزدشان [دلبرانى] فروهشته نگاه و فراخ دیده باشند (ترجمه آیات 44 تا 48 همین سوره). هفتم و هشتم: سوره واقعه آیه 12: فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ، و آیه 89: فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِیمٍ: در هردو مورد بهشت نعیم پاداش مقربین ذکر شده است. در این سوره ابتدا مردم را به سه گروه اصحاب یمین و اصحاب شمال و اصحاب مقربون تقسیم می کند و در توصیف مقربین و تعریف آن می فرماید که مقربین کسانی هستند که در کارهای خیر از همدیگر سبقت می گیرند که در اینجا علاوه بر بهشت نعیم دو چیز دیگر به این گروه داده می شود و آن روح و ریحان است که آسایش و راحتی خاص می باشد زیرا در تمام اقسام ذکر شده آسایش و راحتی وجود دارد اما در اینجا علت ذکر این دو صفت (روح و ریحان)، حالت خاص می باشد. نهم: سوره قلم آیه 34: إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ. بهشت نعیم برای متقین رقم زده شده است که از جانب پروردگارشان به آنان عطا شده است. دهم: سوره معارج آیه 38: أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ. در این آیه به کسانی که جزء نمازگزاران و مومنین نیستند، این پیام را می دهد که هیچگونه چشم طمع به جنات نعیم نداشته باشید زیرا که آنجا مکانی است برای همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى کنند و کسانى که روز جزا را باور دارندو آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند و کسانى که بر نمازشان مداومت مى ورزند آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (ترجمه آیات در همین سوره). یازدهم: سوره انفطار آیه 13: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ. در بهشت نعیم فقط خوبان راه دارند و این آیه عام است و تمام کسانی که در بالا ذکر کردیم جزء ابرار و نیکان و خوبان هستند. دوازدهم: سوره مطففین آیه 22: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ: این ایه دقیقا مانند آیه 13 انفطار است اما در اینجا این افراد را معرفی می کند: براستى نیکوکاران در نعیم [الهى] خواهند بود و از چهره هایشان طراوت نعمت(بهشت) را درمى یابى. جنت عدن: کلمه «عدن»، مصدر و به معنای اقامت و استواری است یعنی در جایی ماندگار شدن و «جنات عدن»، به بهشتهایی اطلاق می شود که دارای استواری و ایمنی و از بین نرفتنی باشد. عدن در قلب و وسط بهشتهای دیگر قرار دارد (بهترین و مهمترین و عزیزترین مکان). طبق روایات رسیده از پیامبر اکرم(ص) اینگونه استنباط می شود که جایگاه پیامبران و صدیقان و شهیدان در این بهشت است و کسانی که محب علی(ع) و خاندان پاک ایشان می باشند در چنین بهشتی جای دارند. اما اهمیت این بهشت در چیست که برترین بهشت شناخته شده است؟ جواب این سوال را با آیه درخشان و حیرت آور بیان می کنم: در سوره توبه آیه 72: وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ در جنات عدن چنین اوصافی وجود دارد: رضوان و خشنودی خدا و این خشنودی، بزرگ بلکه بزرگتر از هرچیزی است که در تصور آید و خشنودی خدا، پیروزی بزرگ است و این فوز و پیروزی همان وصل است. یعنی عاشق حق هنگامی به وصل دوست می رسد به بزرگترین فوز عالم میرسد و در آنجا، رضایت و خشنودی خداوند را در آغوش می گیرد و توصیف این حالت به هیچ زبانی نمی گنجد و این صحنه بدیع در جنات عدن اتفاق می افتد. این کلمه « جنات عدن»، 11 بار در قرآن ذکر شده است که عبارتند از: اول: سوره توبه آیه 72: وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. چند نکته در این آیه وجود دارد؛ اول اینکه، مومنین (مرد و زن) در بهشتهای در شأن خویش مستقر می شوند که نشانه عمومی آن جاری بودن نهر در پای درختان انجاست .دوم، تحقق وعده الهی است که تخلف ناپذیر است. سوم، مساکن و جایگاههای نیکو و پاکیزه ای که متعلق به پاکیزگان است و در عدن قرار دارد که توضیح آن در سطور بالا عنوان شد. دوم: سوره رعد آیه 23: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ-سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ. در این آیه سه گروه وارد عدن می شوند که پدران، همسران و فرزندان آنها می باشد البته با قید مهم (من صلح) یعنی دارای صلاحیت باشند و اعمال و کارهای پسندیده ای کرده باشند که در شان چنین بهشتی باشند (البته این سه گروه تفسیر خاص دیگری دارد که به نظر منظور افراد خاصی می باشند که باید در آیاتی همچون مباهله و طهارت آنرا جستجو کرد؛ یعنی اهل بیت علیهم السلام)این افراد بعد از ورود به بهشت، با فرشتگانی روبه رو می شوند که دو سخن مهم دارند اولا: به این گروه درود باش می گویند و ورودشان را خوشآمد گفته و به آنها می گویند: علت این شان و عظمت شما این است که صبر پیشه کرده اید ( اگر در تاریخ رجوع کنیم خواهیم دید که پیامبر به چه کسی توصیه صبر نمود و اهل بیت علیهم السلام برای احیای دین پیامبر صلی الله علیه و آله چه مرارتهایی را تحمل کرده و در این راه، صبر ورزیده تا شهید شدند) ثانیا: این مکان مکان ابدی و بهترین عاقبت رقم زده شده برای اینان است. سوم: سوره نحل آیه 31: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَآؤُونَ کَذَلِکَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ-الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ. در این آیه، عدن پاداش متقین است همان کسانی که زمان تحویل امانت جان به ملائک قبض روح، شاد بودند زیرا که امانت الهی را پاک و طیب به صاحبش پس دادند. لذا در آن هنگام ملائک به آنها سلام می دهند و می گویند: به خاطر کارهای نیکی که کرده اید وارد بهشت عدن شوید. چهارم: سوره کهف آیه 18: أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا. در این آیه اشاره به زیورآلات و پوشاک متقین، در بهشت عدن دارد به نحوی که آنها، غرق در انواع و اقسام طلاجات و زیورآلات شده و لباسهایی از بهترین ابریشم برتن نموده و بر تختهای مجلل خویش تکیه می دهند، آری این بهترین جزاء و نیکو مکانی است. پنجم: سوره مریم آیه 61: جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا. در این آیه، جنات عدن پاداش بندگانی عنوان شده که به حضرت دوست و غیب او، ایمان دارند و این وعدگاه حق به آنهاست که عطا شده است. ششم: سوره طه آیه 76: جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى: در این آیه، عدن پاداش کسانی است که خویشتن را تزکیه کرده و دل و جانشان فقط برای حضرت احدیت بوده و جانشان را از هر غیری پاک نموده اند. هفتم: سوره فاطر آیه 33: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ. این آیه مانند مورد چهارم است. هشتم: سوره ص آیه 50: جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ-مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ-وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ. در این آیه، به نوع لذات دنیوی موجود در آنجا اشاره دارد و برای آنان بهترین نوشیدنی ها و خوردنیها و زنان بکر و زیبا روی می باشد. نهم: سوره غافر آیه 8: رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. این آیه، دقیقا مانند مورد دوم است. دهم: سوره صف آیه61: یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. در این آیه موردی که مهم است و در موارد دیگر ذکر نشد عبارت فوز و پیروزی بزرگ است که در مساکن پاک به این افراد عطا می شود و هیچ پیروزی بزرگتر از وصل به حضرتش نیست و ما در شأن توضیح این مورد نیستیم. یازدهم: سوره بینه آیه 8: جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ. در این آیه، جزاء و پاداش را جنات عدن معرفی می کند و در ادامه می فرماید: این بخاطر رضایتی است که خدای تعالی از این افراد دارد و این خشنودی مانند مورد دهم به نکاتی اشاره دارد که فقط باید به قوای درونی آنرا درک نمود و برای فهمش از ذوات عالیه استمداد جست. جنت دارالسلام دار السلام به معنای مکان و خانه سلامت و ایمنی است و هر نعمت و جذابیتی که در خیال گنجد، در این بهشت یافت می شود زیرا در اینجا سلامت و ایمنی و راحتی بطور کامل، برای بندگان نیک خدا فراهم شده است. دارالسلام به معناى آن محلى است که در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى آن افراد را تهدید نمى کند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد. این بهشت دوبار در قران ذکر شده است: اول: سوره انعام آیه 127: لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. حضرت علامه در توضیح این آیه می فرماید: دارالسلام به معناى آن محلى است که در آن هیچ آفتى از قبیل مرگ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانى دیگر و هیچ غم و اندوهى واردین را تهدید نمى کند، و چنین محلى همان بهشت موعود است و جز آن نمى تواند باشد، مخصوصا بعد از آنکه مقید به قید(عند ربهم) شده است. اولیاى خدا در همین دنیا هم وعده بهشت و دارالسلام را که خداوند به آنان داده احساس مى کنند، یعنى دنیا هم براى آنان دارالسلام است، براى اینکه اینگونه افراد کسى را جز خداوند مالک نمى دانند، و در نتیجه مالک چیزى نیستند تا بترسند روزى از دستشان برود و یا از فقدان و از دست دادنش اندوهگین شوند، همچنانکه خداى تعالى در حقشان فرموده: الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. و در فکر هیچ چیزى جز پروردگار خود نیستند، و زندگیشان همه در خلوت با او مى گذرد، به همین جهت ایشان در همین دنیا هم که هستند در دارالسلاماند، و خداوند ولى ایشان است و آنان را در مسیر زندگى به نور هدایت سیر مى دهد همان نورى که از دلهایشان تابیده چشم عبرت بینشان را روشن ساخته است. دوم: سوره یونس آیه 25: وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ. در این آیه اثبات می شود که هرکسی که لایق هدایت الهی شود مکان و ماوای او دار السلام است. جنت دار الخلد: منزلگاه همیشکی برای مومنین و نیکوکاران است و یکبار در قرآن ذکر شده است. سوره فصلت آیه 28 : قُلْ أَذَلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا. جنت دارالمقام: این منزلگاه نیز یکبار در قران ذکر شده و آن سوره فاطر آیه 35: الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ است که بدی و لغو از آن دور است.