من تازه از کشیک عفونی میآیم… و متاسفانه حالم اصلا خوب نیست… از اول کووید تا الان همچین کشیکی نداشتم… مریضها واقعا بدحال هستند. متاسفانه بلافاصله یک ساعت دوتا مریض که به ظاهر خیلی خوب بودند، فوت کردند.
یکی از مریضها هم که هم سن خودم بود و یک بچه یکساله داشت درحال جان دادن بودند… در حالیکه چند دقیقه قبلش با همه شون حرف میزدیم… امیدوارم هرچه زودتر این روزها بگذرد و حال کشورمون خوب شود… من هیچ توصیهای نمیکنم چون بارها گفتم و همه هم میدونیم وظیفهمان چیست…
با اینکه از شدت شلوغی بحران اعلام شد و آمبولانسهای اتوبوسی مریضها رو بیمارستانهای دیگه میبردند و سه تا از همکارانمان رفتند زیر سرم از فرط خستگی اما ما شغلمان است و فقط من تمام مدت دلم برای تک تک این مردم میسوخت که آب میشدند و به سختی نفس میکشیدند بدون اینکه هیچ کدام از اعضای خانوادهشان کنارشان باشد و منتظر مرگ بودن همه و التماس میکردند نجاتشان بدهیم…
در سوء مدیریت این قضیه شکی نیست… به هدفشان هم من کاری ندارم فقط میدانم اینهایی که دارند آسیب میبینند همهشان خود ماییم و عزیز یک خانواده…پس عاجزانه خواهش میکنم به خودمان رحم کنیم.
دکتر فرشته قانع
قلمسرد