دوست گرامی. ریشه خشم و عصبانیت در توقع است. معمولا توقعاتی که انسان از خودش و از زندگی و اطرافیان دارد باعث حساسیت و زود رنجی می شود و آستانه تحمل را در مورد عدم موفقیت ها و شکست ها پایین می آورد و باعث می شود که با کمترین برخورد با ناملایمات زندگی و شکست ها و چیزهایی که مطابق میل ما نیست عصبانی شویم. راه درمان آن این است که واقع بین باشیم و توقع خود را پایین بیاوریم و بدانیم که زندگی آمیخته با پیروزی و شکست است و تحمل خود را برای پذیریرش شکست بالا ببریم.
پاسخ تفصیلی در مورد درمان خشم:
از سلطه قوی شهوت بر انسان که بگذریم بسیاری از انسان ها تحت سیطره نیرو غضب خود اسیراند و قادر به کنترل به هنگام آن نیستند. شهوت و غضب تا هنگامی که تحت اراده انسان قرار دارد و از عقل دستور می گیرد، کاملا رام، مفید و مثبت تلقی می شود، اما اگر خودگردان شود و ناخواسته به خروش آید، مفاسد بی شماری از آنها صادر می شود که منشا گناهان بسیار و ناهنجاری های اجتماعی و خیانت و جنایت های فراوان است. خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است که اگر جلو آن رها شود، گاه به شکل یک نوع جنون و دیوانگى و از دست دادن هر نوع کنترل بر اعصاب خودنمایى مى کند و بسیارى از تصمیم هاى خطرناک و جنایاتى که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد، در چنین حالتى انجام مى شود و اگر مى بینیم قرآن مجید آن را دومین صفت پرهیزکاران بعد از صفت انفاق شمرده به خاطر همین است.خشم و غضب همچون آتشى سوزان است که گاه یک جرقّه آن تدریجاً مبدل به دریایى از آتش مى شود، و خانه ها و شهرهایى را در کام خود فرو مى برد.
اگر تاریخ را ورق بزنیم مشکلات عظیمى را که در جوامع انسانى بر اثر شعله سوزان غضب و خشم به وجود آمده بررسى کنیم خواهیم دید که سرچشمه بسیارى از ضایعات و ناملائمات و حوادث دردناک همین خشم و غضب بوده است و خساراتى که دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بیشترین خسارات است.
موضوع خشم در ارتباط با انتظارات و توقع های ما است و ما هنگامی خشمگین می شویم که انتظار داریم چیزی یا رویدادی اتفاق بیفتد یا نیفتد. به عبارت دیگر، خشم احساس بدی است و هنگامی رخ می دهد که چیزی باعث شده تا ما به آرزو، اهداف، خواسته و یا نیازهایی که حقمان است، نرسیم.
از سوى دیگر، همین نیروى حیاتى و غریزى (خشم) مى تواند، ویران کننده نیز باشد، در حدى که بر انسان غلبه مى کند تا آنجا که اعمال و کردار فرد از کنترل عقل و دین و تبعیت از آنها خارج مى شود.
خشم ناپسند، همان خشمى است که منشأ بسیارى از شرارت ها و حوادث تلخ، خشونت ها و درگیرى ها در جامعه مى شود و فرد با آن خود و دیگران را به مشکلات بسیار جسمى و روحى مبتلا مى کند و موجب خسارات فراوان مى گردد. اسلام این نوع خشم را نکوهش کرده و انسان باید همواره در کنترل آن بکوشد. امیرالمؤمنین (ع) فرموده اند: خشم شر است، اگر از آن فرمان برى ویران مى کند. همچنین مى فرماید: آغاز خشم دیوانگى و پایانش پشیمانى است.
تفاوت خشم و عصبانیت
خشم، احساس و هیجان درونی انسان نسبت به حادثه یا وضعیت نامطلوبی است که در خارج اتفاق افتاده است. خشم احساس بدی است و هنگامی رخ می دهد که چیزی باعث شده ما به آرزو، اهداف، خواسته و یا نیازهایی که حقمان است، نرسیم. پس موضوع خشم در ارتباط با انتظارات و توقع های ما است و ما هنگامی خشمگین می شویم که انتظار داریم چیزی یا رویدادی اتفاق بیفتد یا نیفتد.
در حالی که عصبانیت، یک واکنش بیرونی است که فرد در برابر احساس خشم از خود نشان می دهد. در واقع عصبانیت یک رفتار است و بر اساس یادگیری و آموخته های قبلی فرد، خودش را نشان می دهد. خشم ناخواسته اما عصبانیت عمدی و انتخابی ارادی است. احساس خشم یک شخص ممکن است برای دیگران قابل مشاهده نباشد، اما عصبانیت کاملا برای دیگران قابل مشاهده است.
پیامدهای ویرانگر خشم
کمتر صفتى از صفات رذیله است که به اندازه غضب ویرانى به بار مى آورد و اگر فهرستى از آثار سوء غضب نوشته شود، معلوم مى گردد که اثرات سوء آن از بسیارى از اخلاق رذیله بیشتر است، و از جمله مى توان امور زیر را برشمرد:
1. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که خشم و غضب دشمن آدمى است و به هنگام هیجان غضب، عقل به کلى از کار مى افتد، و انسان دیوانه وار حرکاتى را انجام مى دهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش مى گردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایى که در آن حال انجام داده است در تعجب و وحشت فرو مى رود، در آن حال گاهى به هر کس حتى نزدیکترین دوستان خود حمله مى کند، دست او تا مرفق در خون بى گناهان فرو مى رود، مى زند، درهم مى شکند، مى کوبد و ویران مى کند، درست همانند یک دیوانه خطرناک.
لذا امیرمؤمنان على(ع) در حدیثى مى فرماید: اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ؛ غضب عقل آدمى را فاسد مى کند، و انسان را از کار صحیح دور مى سازد.
و نیز به همین دلیل در روایات اسلامى آمده است که اگر بخواهید میزان عقل انسان ها را به دست آورید، به مقدار مالکیت آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه کنید، در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است: لایُعْرَفُ الرَّأىُ عِنْدَ الْغَضَبِ؛ فقط در موقع غضب مى توان عقل و رأى افراد را سنجید.
2. غضب موجب تباهى ایمان است، زیرا افراد عصبانى نه تنها مرتکب گناهان کبیره مى شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهى به ساحت مقدس پروردگار نیز ـ نعوذ باللّه ـ جسارت مى کنند، و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده مى گیرند که این مرحله اى است بسیار خطرناک. پیامبر اکرم (ص) فرمود: غضب ایمان را فاسد مى کند، همان گونه که صبر (دارویى است بسیار تلخ) عسل را فاسد مى کند.
3. غضب منطق انسان را خراب مى کند، و به گزافه گویى و باطل گویى وامى دارد، و اگر شخص غضبناک در مقام قضاوت باشد به یقین داورى صحیح نخواهد کرد. به همین دلیل در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم: شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ؛ شدت غضب منطق انسان را دگرگون مى سازد، و ریشه دلیل را قطع مى کند، و فهم و شعور را پراکنده مى سازد.
در آداب القضاء در کتاب قضاوت از کتب فقهیه نیز تصریح شده است که قاضى به هنگام غضب بر کرسى قضاوت ننشیند. در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم: مَنِ ابْتُلِىَ بِالْقَضاءِ فَلا یَقْضِى وَ هُوَ غَضْبانٌ؛ کسى که گرفتار امر قضاوت مى شود، در حال غضب قضاوت نکند.
4. دیگر از پیامدهاى سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانى انسان است زیرا در حال عادى، هر کس خود را کنترل مى کند، تا عیوب و نقطه ضعف هاى خویش را پنهان دارد، و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامى که آتش خشم و غضب شعله ور مى شود، پرده ها کنار مى رود، و کنترل عقل برداشته مى شود، و عیوب مخفى انسان آشکار مى گردد، و آبروها بر باد مى رود. از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده است: بِئْسَ الْقرِیْنُ اَلْغَضَبُ یُبْدِىُ الْمَعایِبَ، وَ یُدْنِى الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ؛ غضب همنشین بدى است، عیوب نهانى را آشکار مى سازد، شر و بدى را نزدیک و خیر و نیکى را دور مى سازد.
5. خشم و غضب راه شیطان را به سوى انسان باز، و به او نزدیک مى سازد، زیرا ایمان و عقل که دو مانع قوى در برابر هجمات شیطانند به هنگام غضب، ضعیف و ناتوان مى شوند، و موانع از سر راه شیطان برداشته مى شود به همین دلیل به آسانى در انسان نفوذ مى کند. در حدیث معروفى مى خوانیم: هنگامى که نوح (ع) امت خود را (که بعد از ارشاد و
تبلیغ طولانى و مستمر پذیرش هدایت نشده بودند) نفرین کرد (و نابود شدند) شیطان نزد نوح (ع) آمد و گفت: تو حقى بر گردن من دارى مى خواهم آن را تلافى کنم. نوح (ع) در تعجب فرو رفت، گفت بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟ گفت همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، و من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى بپا خیزد و من به گمراه کردن آنها مشغول شوم.
نوح (ع) (با این که مى دانست نهایت کوشش را براى قوم خود کرده بود در عین حال ناراحت شد و) به شیطان گفت: حالا چه جبرانى مى خواهى کنى؟ (نوح مى خواست سخنان او را نپذیرد، ولى خطاب از طرف پروردگار آمد که گفتارش را بپذیر در اینجا راست مى گوید). شیطان گفت: در سه زمان به یاد من باش، که من نزدیکترین فاصله را به مردم در این سه موقع دارم: 1. هنگامى که خشم تو را فرا مى گیرد به یاد من باش. 2. هنگامى که در میان دو نفر قضاوت مى کنى مراقب من باش. 3. و هنگامى که با زن بیگانه اى تنها هستى، و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش.
بى شک غضب علاوه بر این آثار شوم مادى و اجتماعى و اخلاقى آثار سوء معنوى فراوانى نیز دارد به طورى که از روایات مختلف استفاده مى شود کسى که خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را دارد و در قیامت همنشین انبیاء خواهد بود و قلب او از نور ایمان پر مى شود.
خشم مقدس
با وجود اینکه اسلام در بسیارى از موارد خشم را نکوهش کرده و به فروخوردن آن سفارش نموده، اما در مواردى هم خشم را یک امر پسندیده تلقى نموده است؛ چراکه برخى غضب ها، هدف مقدسى را دنبال مى کنند، حدود معینى دارند و براى رویارویى با کار خلافى به وجود مى آیند، این گونه غضب ها قطعا ممدوح هستند.
در متون اسلامى خشم را به غضب و غیظ تعبیر مى کنند. دانشمندان و علماى اسلامى، خشم را یکى از نعمت هاى بزرگ خداوند مى دانند که در وجود انسان ها به ودیعه نهاده شده است و به واسطه آن انسان براى بقاى خویش، در برابر ناملایمات طبیعت تلاش مى کند و به بازسازى و آبادى دنیا و آخرتش مشغول مى شود. جهاد با دشمنان، حفظ نظام بشر، امر به معروف و نهى از منکر، اجراى تعزیرات، دفاع از جان و مال و جهاد با نفس، فقط به کمک و یارى این غریزه ممکن مى گردد و اگر غریزه خشم نبود، بشر رو به نابودى و تباهى مى گذاشت.
حدیثى از امیرالمؤمنین على (ع) درباره پیامبر اکرم (ص) وارد شده که مؤید این مطلب است: پیامبر خدا (ص) براى دنیا به خشم نمى آمد، اما هرگاه حق، او را به خشم مى آورد، هیچ کس او را نمى شناخت و هیچ چیز نمى توانست جلوى خشم او را بگیرد تا آن گاه که انتقام حق را مى گرفت.
اگر کسى گمان کند خداوند نیرویى در انسان بى حکمت آفریده است، یا بعضى از نیروهاى خدا داد صرفاً جنبه ویرانگرى دارد چنین کسى حکمت خدا را نشناخته، و در واقع توحید افعالى او ناقص است.
محال است عضوى در پیکر و نیروئى در درون و جان آدمى باشد و اثر مثبتى نداشته باشد. از جمله نیروى غضب است. هنگامى که انسان خشمگین مى شود، تمام توان او بسیج مى گردد و گاه قدرت او چندین برابر زمان عادى و معمولى مى شود. فلسفه وجودى این حالت در واقع آن است که اگر جان یا مال یا منافع دیگر انسان به خطر بیفتد بتواند حداکثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد، و این نعمت بسیار بزرگى است.
پرندگان یا حیوانات دیگرى را دیده ایم که در هنگام عادى با یک اشاره فرار مى کنند، اما زمانى که جان خود یا فرزندان خود را در خطر ببینند، گاه چنان مى ایستند و دفاع مى کنند که انسان را در شگفتى فرو مى برند. گاه یک پرنده ترسو هنگامى که نوزاد خود را در خطر ببیند، مانند یک عقاب حمله مى کند، و با قوّت و قدرت مهاجم یا مهاجمین را عقب مى راند، حتى حیوانى مانند گربه اگر در اتاق در بسته اى گرفتار شود و به او حمله کنند، به مقابله بر مى خیزد و مبدل به حیوان بسیار خطرناک مى شود که به روى هر انسان مهاجم پنجه مى اندازد و مانند یک حیوان درنده طرف مقابل را مجروح مى کند.
بنابراین نیروى غضب یک نیروى مفید و مهم دفاعى است که براى بقاى حیات انسان ضرورت دارد، مشروط بر این که در جاى خود به کار گرفته شود. تفاوت خشم هاى مقدس و مذموم در این است که اولا خشم مقدس تحت کنترل عقل و شرع قرار دارد و به منظور بسیج تمام نیروها در برابر کار خلافى عمل می کند که در حال انجام است تا جلو آن گرفته شود. ولى خشم هاى نفسانی و شیطانى نه تنها تحت کنترل عقل نیستند، بلکه هوا و هوس هاى لجام گسیخته بر آن حاکم است.
ثانیاً خشم مقدس هدف مقدسى را دنبال مى کند و همواره توأم با برنامه ریزى است در حالى که خشم هاى شیطانى نه هدف مقدسى دارد و نه برنامه اى و به صورت ناگهانی بروز می کنند.
ثالثاً خشم هاى مقدس همیشه حدود معینى دارد، و از حد تجاوز نمى کند در حالى که خشم شیطانى هیچ حد و مرزى را به رسمیت نمى شناسد، خشم هاى مقدس مانند سیلاب هایى است که از کوه ها به راه مى افتد و پشت سد قرار مى گیرد و به صورت حساب شده در کانال ها به جریان مى افتد و سبب انواع آبادى ها و برکت ها است. در حالى که خشم شیطانى همانند سیلاب هایى است که از کوه سرازیر مى شود و هیچ مانعى بر سر راه آن نیست و هر چیزى را بر سر راه خود بیابد درهم مى کوبد و ویران مى سازد.
این سخن را با حدیثى از امام صادق (ع) پایان مى دهیم: اِنَّمَا الْمُؤمِنُ الَّذى اِذا غَضَبَ لَمْ یَخْرُجُهُ غَضَبَهُ مِنْ حَقّ، وَ اِذا رَضِىَ لَمْ یَدْخُلْهُ رَضاهُ فِى باطِل؛ مؤمن کسى است که هرگاه خشمگین شود، خشم او را از دائره حق خارج نمى کند، و هرگاه (از کسى) خشنود گردد، خشنودیش او را در باطل وارد نمى سازد.
روش کنترل و درمان خشم
الف) راهکار علمی:
راهکار علمی درمان خشم، عصبانیت و پرخاشگری، مطالعه و تحقیق درباره خشم، ریشه های بروز آن، آثار و عواقب و روش های درمان و کنترل آن است. هر چه می توانید درباره نیروی خشم کتاب و مقاله بخوانید و اطلاعات خود را افزایش دهید. آگاهی از سنت و سیره معصومین (ع) و شیوه برخورد اهل معرفت با افراد و اموری که آنها را عصبانی می کرده است، در این زمینه مفید است. به طور مثال درباره مرحوم آیت الله بروجردی رض گفته شده که ایشان هنگامی که بی مورد عصبانی شد، یکسال روزه گرفت تا خود را تنبیه کند.
ب) راهکار عملی:
چند راهکار عملی برای درمان خشم و عصبانیت:
1. پیشگیری
بیشتر آیات و روایات در راستای عصبانیت، غیظ و غضب، قبل از آن که نحوۀ درمان را بازگو کنند، جنبة پیشگیری را بیان نموده اند. دین اسلام در صدد است انسان ها به هیچ وجه دچار خشم و غضب نشوند؛ به همین جهت قرآن شریف مسلمانان را در مورد فرو بردن خشم و پیشگیری از آن تشویق میکند. وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ؛ و خشم خود فرونشانند و از (بدیِ) مردم درگذرند. رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ؛ و استوارترین مردم هم کسى است که خشم خود را فرو برد.
بنابراین در مرحله اول باید از بیماری غضب و عصبانیت پیشگیری نمود و پیشگیری آن این است که انسان با پشتوانه باورهای دینی و توحیدی، رعایت دستورهای اخلاقی، همانند محبت، صله رحم، ایثار، گذشت و عفو، توکل، توسّل و سرگرمی های سالم به زندگی خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگرانی ها، اضطراب، بیماری ماشینی و صنعتی و… نکند.
البته در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست، زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت، فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند. نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.
2. توجه به فلسفه وجودی خشم
از دیدگاه اسلام که دین توحیدی است، ابتدا باید از خود سوال کنیم که نیروی خشم و غضب را خدای متعال برای چه به انسان داده است؟ برای اینکه از خودخواهی های خود دفاع کند یا برای اینکه در برابر دشمنان خدا بایستد و از دین خود دفاع کند؟ کاربرد خشم آیا داخلی است یا خارجی؟
از نظر اسلام معیار خشمگین شدن، خدا است. قرآن کریم می فرماید : محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم. اصولا کارکرد خشم در مقابله با کفار و دشمنان خدا و اولیای خدا است و نسبت به مومنان خشمگین شدن خطا است، زیرا خشم ما در حقیقت به خداوند باز می گردد.
ریشه خشم باید ایمانی باشد و تعصب انسان مومن نسبت به خداوند است. اگر کسی به ساحت خدا بی حرمتی کند و یا به ساحت مومنان به خدا، آنگاه جای خشم و غضب است و در غیر این صورت خشم انسان خدا پسندانه نیست. راهکار درمان واقعی خشم روش توحید است. از دیدگاه توحید مردم دو دسته اند : دوستان خدا و دشمنان خدا.
غضب تنها در مورد برخورد با دشمنان خدا آن هم بر سر دفاع از خدا و دین و دوستان خداوند کاربرد دارد و باید بدانیم که خشمگین شدن در میان دوستان خدا خطا است و کاربرد ندارد؛ پس باید خشم خود را کنترل و در جای خود به کار بگیریم و از انفعال آن نیز جلوگیری کنیم.
3. تقویت روحیه عبودیت و تواضع
درمان کلی خشم، تقویت روحیه بندگی در خود است. همراه بندگی تواضع و احساس کوچکی و ندیدن خود و توجه به خدا و خواست خدا و عظمت خدا تقویت می شود و اینها ریشه تمام خوبی ها و نرمی های اخلاقی در انسان است.
بنده مومن خدا در اثر داشتن روحیه بندگی حالت تسلیم و رضا دارد، حالت تفویض دارد، به خدا توکل می کند و به خدا ایمان دارد و این مولفه ها روی هم باعث آرامش او می شود و حساسیت زدایی می کند.
بنده خدا برای خود منیتی قایل نیست تا اگر کسی گفت بالای چشمت ابرو است زود عصبانی شود که چرا به من چنین حرفی زدی. برای او اصولا منی در کار نیست و هر چه هست خدا است. من دیگر اینجا مهم نیست مهم خدا است و ما همه بندگان ناچیز خدا هستیم و ما کسی نیستیم تا با یک اهانت مثلا عصبانی شویم.
بنابراین درمان واقعی خشم و عصبانیت، توحید و عبودیت و یاد خدا است، یعنی انسان به این فکر کند که هر چه هست ملک خدا است و ما بنده ای هستیم که از خود چیزی نداریم که اگر کسی به مال ما مثلا خدشه ای کرد ناراحت شویم و بیش از حد عصبانی گردیم.
ما بنده خدا هستیم و دیگران نیز بنده هستند و هیچ بنده ای بر بندگان دیگر برتری ندارد، مگر به تقوا و قوت در بندگی، بنابراین احساس برتری با روحیه بندگی سازگار نیست.
اصولا بنده خدا دلیلی برای اینکه بی مورد بر بندگان خدا خشم بگیرد ندارد و آرام و متواضع است.
اگر انسان معتقد باشد که تمامی انسان ها بندگان خداوند و مظاهر او هستند، هرگز از کسی به شدت عصبانی نخواهد شد و پرخاش به بندگان خداوند را پرخاش به خالق آنها خواهد دانست. ممکن است ما از عمل کسی ناراحت و عصبانی باشیم اما خود او مخلوق و مظهر خداوند است و احترام اش از این جهت لازم است.
4. درمان ریشه های غضب
روش دیگر درمان عوامل ریشه ای خشم است. خشم مى تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، از جمله :
۱. صفات رذیله اى مانند، حسادت، کبر و غرور، حرص، حب جاه و مال و …؛
۲. کم حوصلگى و کم ظرفیتى؛
۳. ضعف و ناتوانى مزاج؛
۴. عدم اعتماد به نفس؛
۵. حساسیت هاى افراطى؛
۶. منفى بافى، بدبینی و سوء ظن به دیگران؛
۷. یادگیرى و همانند سازى و تقلید از والدین، همسالان، همکلاسان و دوستان.
5. مجهز شدن به سلاح صبر
مفهوم صبر و شکیبایی از جمله مهمترین و اساسی ترین مفاهیم اخلاق اسلامی به شمار می آید که نقش فراگیر و مهمی در زندگی فردی و اجتماعی انسان ایفا می کند، به طوری که لحظه ای از زندگی انسان نیست که بی نیاز از شکیبایی و صبر باشد. صبر نوعی ویژگی روانی و ثبات درونی است که نتیجه آن مدیریت احساسات و هیجانات درونی است، این ویژگی اخلاقی انسان را در مقابله با تنیدگی ها یاری می رساند و انسان را در برخورد با هیجانات و احساسات درونی توانمند می سازد. در منابع روایی شاهد هستیم که امام علی(ع) مهار خشم را مستقیماً در تعریف صبر داخل می کند از بیان حضرت این چنین استفاده می شود که صبر با مهار خشم رابطه ماهوی دارد: الصَّبرُ أَن یحتَمِلَ الرَّجُلُ مَا ینُوبُهُ، وَ یکظِمَ مَا یغضِبُهُ؛ صبر، یعنى اینکه آدمى مصیبتى را که به او مى رسد، تحمل کند و آنچه وى را به خشم مى آوَرَد فرو خورد.
در منابع روایی از امام علی(ع) به نقش مهم تغافل برای آرامش در زندگی این چنین اشاره شده است: مَن لَم یَتَغافَل و لا یَغُضُ عَن کَثیرٍ مِنَ الامورِ، تَنَغَّصَت عیشَتُهُ؛ هر که از بسیارى امور، تغافل و چشم پوشى نکند، زندگى اش تیره مى شود.
6. بهره مندی از مهارت تغافل و چشم پوشی:
تغافل در فرهنگ اخلاق یعنی اینکه انسان خود را به بی خبری و غفلت بزند، گویی او شاهد هیچ ماجرای تنش زایی نبوده است. در این شیوه تربیتی و اخلاقی برخی خطاهایی که طرف مقابل مخفیانه انجام داده یا فکر می کند که شما از آن بی خبر هستید خردمندانه مورد چشم پوشی قرار می گیرد. در منابع روایی از امام علی(ع) به نقش مهم تغافل برای آرامش در زندگی این چنین اشاره شده است: مَن لَم یَتَغافَل و لا یَغُضُ عَن کَثیرٍ مِنَ الامورِ، تَنَغَّصَت عیشَتُهُ؛[6]هر که از بسیارى امور، تغافل و چشم پوشى نکند، زندگى اش تیره مى شود. در زندگى خانوادگى، به وفور، مسائلى پیش مى آید که اعضاى خانواده، از آن، چشم پوشى نمى کنند و آن را به رخ یکدیگر مى کشند. در این صورت، زندگى براى آنان تلخ و غیر قابل تحمّل مى شود و درمواردی به دعوا و غضب هم کشیده می شود.[7]7. پرهیز از عجله و شتابزدگی:
گاهی اوقات اگر انسان در یک مشاجره و دعوای خانوادگی و اجتماعی، چند دقیقه صبر کند و اجازه شعله ور شدن خشم و تصمیم گیری را به خود ندهد تنها برای چند دقیقه عجله ننماید و هیچ گونه تصمیمی نگیرد آتش خشم و غضبش به خاموشی خواهد گرایید. نوعاً وقتی غضب در وجود انسان افروخته می شود با عجله و تصمیم غیر عقلانی همراه می شود در این چنین صحنه ای بهترین کار پرهیز از عجله و شتابزدگی است: در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است: لا تَسرَعَنَّ إلَی الغَضَبِ فَیَتَسَلَّطَ عَلَیکَ بِالعِادَةِ؛ هرگز در خشم گرفتن شتاب مکن چرا که به صورت عادت بر تو مسلّط می شود.
8. تمرین مهارت سکوت و خاموشی:
انسان باید تمرین کند که در هنگام غلیان خشم، سکوت کند، به جای اینکه پرخاشگری نماید و سخنان نامناسبی از دهان خود خارج کند از مهارت سکوت استفاده نماید و چند دقیقه بنشیند و یا محل حادثه را ترک کند. این سکوت و سخن نگفتن تأثیر مستقیمی در فروکش کردن آتش خشم و غضب دارد. سکوت، مثل یک دارو آرامش بخش درد روانی انسان را التیام می بخشد. حضرت على (ع) در کلمات گهربار خود، این تشبیه منطقى را انجام داده اند: دَاوُوا الغَضَبَ بِالصَّمتِ، وَ الشَّهوَةَ بِالعَقلِ؛ خشم را با خاموشى درمان کنید و خواهش نفس را با خرد. توضیح مختصر ارزش ذاتى سکوت، به طور مطلق و توصیفى در روایات آمده است. سکوت چیزى از مایه حلم است؛ زیرا در آن کنترل، فروخوردن، تعقل، تفکر و … وجود دارد.
روان شناسان اسلامی بر این باورند، آموزه های دینی نیز بر اثر گذاری شناخت و علم در مهار عواطف تأکید دارند، کما اینکه در منابع روایی از امام علی (ع) نقل شده است: رَدُّ الغَضَبِ بِالحِلمِ ثَمَرَةُ العِلمِ؛ از ثمرات علم، کنار زدن خشم به وسیله بردبارى است.
9. تصحیح نگرش و ارزیابی غلط
وقتی رویدادی را تجربه می کنید به تفسیر موقعیت دست می زنید، مثلاً اگر هنگام رانندگی ماشین جلویی شما ناگهان متوقف شود در صورتی که فکر کنیدمعلوم نیست چرا این کار را کرده، شاید تازه کار باشد! خشمگین نمی شوید به راحتی از کنار این رویداد می گذرید. ولی اگر این فکر به ذهنتان برسد که فقط به خودش فکر می کند و بدون اینکه دیگران را در نظر بگیرد ترمز می کند، و یا شاید قصد مزاحمت داشته ممکن است این فکر علاوه بر اینکه شما را ناراحت و عصبانی کرده، تصمیم به رفتاری پرخطر همراه با خشونت و غضب نماید. این گونه تفسیر ها را ارزش یابی شناختی می گویند، به علت خطاهای شناختی این ارزیابی ها و تفاسیر ممکن است غلط باشد، و در نهایت منجر به خشونت و غضب شود.
10. ذکر و یاد خداوند
قرآن کریم می فرماید: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد!. امام صادق(ع) فرمودند: خداوند به برخى از انبیا وحى کرد : اى فرزند آدم! در وقتى که غضبناک گردیدى، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم؛ بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش مى کند، موجب آرامش انسان مى شود و در قیامت نیز آثار مثبتى به دنبال دارد.
فرد خشمگین به ذکر خدای تعالی مشغول شده و برخی نیز ذکر خدای تعالی را در این وقت، واجب دانستهاند.
ذکر لا حول و لا قوة الا باللَّه را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید. تکرار اذکار استغفراللَّه ربى و اتوب الیه و اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم نیز مفید است.
11. تغییر وضعیت و ترک صحنه
انسان خشمگین در چنین حالتی باید معرکه و صحنۀ خشم و عصبانیت را ترک نمایید برای مثال اگر ایستاده، بنشیند و اگر نشسته، بخوابد و اگر مثلا در فضای مجازی هست از آن خارج شود. اگر در منزل این حادثه رخ داد، لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
همچنین می توانید با تغییر حالت فیزیکی به فروکش نمودن خشم خود کمک نمایید. برای این منظور مقدارى قدم بزنید و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهید.
12. صله رحم
هر کس بر خویشاوندان خویش غضب کرد، نزد او رود و خود را به او نزدیک نماید و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسی نماید. این کار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگین و همۀ انسان ها میشود.
13. وضو گرفتن
در روایت دیگر آمده است: الغضب من الشّیطان و الشّیطان خلق من النّار و الماء یطفی النّار؛ خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب می توان خاموش کرد؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، وضو گیرد.
14. غسل کردن
در حدیث دیگر آمده است که هنگام غضب و عصبانیت غسل نمایید. … فَاِذا غَضِبَ اَحَدُکُمْ فَلْیَغْتَسِل؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، غسل نماید.
15. روش ریلکسیشن
اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بى حوصلگى و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه هاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید، و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
16. روش تلقین
به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردى چه مى کنند؟ آیا همه عزا مى گیرند؟ هر کس به کارى مشغول مى شود و به این گونه موارد اعتنایى نمى کند.
17. آمادگی ذهنی
همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید؛ به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما، به بدترین شکل برخورد کنند؛ اگر کسى مدتى چنین کند، به تدریج صفت حلم در او به وجود مى آید و علاوه بر این، حسن خلق نیز براى او حاصل مى شود و خود را براى تحمل آن آماده می کند.
18. سرزنش خود
اگر گاهى سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سر زد، به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشیمانى کنید و وعده ها و قول هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازید.
19. توجیه رفتار دیگران
براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظار دیگران، توجیه مناسبى داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید؛ مثلاً بگویید : خودم از این فرد بدتر رفتار مى کنم، او اشتباه گرفته و مقصر نیست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است. همیشه خود و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
20. معاشرت با دوستان خوش اخلاق
بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبى و خوش مشرب معاشرت کنید و حرف شنوى از افراد تند مزاج نداشته باشید و از دوستی با آن ها بپرهیزید.
21. برنامه مراقبه و محاسبه
با رعایت موارد بالا در برنامه ای منظم، همواره مراقب برخوردهای خود با دیگران باشید و در یک برنامه محاسباتی با نمره دادن به عملکرد خود و استفاده از روش تنبیه و تشویق، سعى در تقلیل موارد تخلف داشته باشید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید.
پاسخ تفصیلی در مورد درمان خشم:
از سلطه قوی شهوت بر انسان که بگذریم بسیاری از انسان ها تحت سیطره نیرو غضب خود اسیراند و قادر به کنترل به هنگام آن نیستند. شهوت و غضب تا هنگامی که تحت اراده انسان قرار دارد و از عقل دستور می گیرد، کاملا رام، مفید و مثبت تلقی می شود، اما اگر خودگردان شود و ناخواسته به خروش آید، مفاسد بی شماری از آنها صادر می شود که منشا گناهان بسیار و ناهنجاری های اجتماعی و خیانت و جنایت های فراوان است. خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است که اگر جلو آن رها شود، گاه به شکل یک نوع جنون و دیوانگى و از دست دادن هر نوع کنترل بر اعصاب خودنمایى مى کند و بسیارى از تصمیم هاى خطرناک و جنایاتى که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد، در چنین حالتى انجام مى شود و اگر مى بینیم قرآن مجید آن را دومین صفت پرهیزکاران بعد از صفت انفاق شمرده به خاطر همین است.خشم و غضب همچون آتشى سوزان است که گاه یک جرقّه آن تدریجاً مبدل به دریایى از آتش مى شود، و خانه ها و شهرهایى را در کام خود فرو مى برد.
اگر تاریخ را ورق بزنیم مشکلات عظیمى را که در جوامع انسانى بر اثر شعله سوزان غضب و خشم به وجود آمده بررسى کنیم خواهیم دید که سرچشمه بسیارى از ضایعات و ناملائمات و حوادث دردناک همین خشم و غضب بوده است و خساراتى که دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بیشترین خسارات است.
موضوع خشم در ارتباط با انتظارات و توقع های ما است و ما هنگامی خشمگین می شویم که انتظار داریم چیزی یا رویدادی اتفاق بیفتد یا نیفتد. به عبارت دیگر، خشم احساس بدی است و هنگامی رخ می دهد که چیزی باعث شده تا ما به آرزو، اهداف، خواسته و یا نیازهایی که حقمان است، نرسیم.
از سوى دیگر، همین نیروى حیاتى و غریزى (خشم) مى تواند، ویران کننده نیز باشد، در حدى که بر انسان غلبه مى کند تا آنجا که اعمال و کردار فرد از کنترل عقل و دین و تبعیت از آنها خارج مى شود.
خشم ناپسند، همان خشمى است که منشأ بسیارى از شرارت ها و حوادث تلخ، خشونت ها و درگیرى ها در جامعه مى شود و فرد با آن خود و دیگران را به مشکلات بسیار جسمى و روحى مبتلا مى کند و موجب خسارات فراوان مى گردد. اسلام این نوع خشم را نکوهش کرده و انسان باید همواره در کنترل آن بکوشد. امیرالمؤمنین (ع) فرموده اند: خشم شر است، اگر از آن فرمان برى ویران مى کند. همچنین مى فرماید: آغاز خشم دیوانگى و پایانش پشیمانى است.
تفاوت خشم و عصبانیت
خشم، احساس و هیجان درونی انسان نسبت به حادثه یا وضعیت نامطلوبی است که در خارج اتفاق افتاده است. خشم احساس بدی است و هنگامی رخ می دهد که چیزی باعث شده ما به آرزو، اهداف، خواسته و یا نیازهایی که حقمان است، نرسیم. پس موضوع خشم در ارتباط با انتظارات و توقع های ما است و ما هنگامی خشمگین می شویم که انتظار داریم چیزی یا رویدادی اتفاق بیفتد یا نیفتد.
در حالی که عصبانیت، یک واکنش بیرونی است که فرد در برابر احساس خشم از خود نشان می دهد. در واقع عصبانیت یک رفتار است و بر اساس یادگیری و آموخته های قبلی فرد، خودش را نشان می دهد. خشم ناخواسته اما عصبانیت عمدی و انتخابی ارادی است. احساس خشم یک شخص ممکن است برای دیگران قابل مشاهده نباشد، اما عصبانیت کاملا برای دیگران قابل مشاهده است.
پیامدهای ویرانگر خشم
کمتر صفتى از صفات رذیله است که به اندازه غضب ویرانى به بار مى آورد و اگر فهرستى از آثار سوء غضب نوشته شود، معلوم مى گردد که اثرات سوء آن از بسیارى از اخلاق رذیله بیشتر است، و از جمله مى توان امور زیر را برشمرد:
1. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که خشم و غضب دشمن آدمى است و به هنگام هیجان غضب، عقل به کلى از کار مى افتد، و انسان دیوانه وار حرکاتى را انجام مى دهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش مى گردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایى که در آن حال انجام داده است در تعجب و وحشت فرو مى رود، در آن حال گاهى به هر کس حتى نزدیکترین دوستان خود حمله مى کند، دست او تا مرفق در خون بى گناهان فرو مى رود، مى زند، درهم مى شکند، مى کوبد و ویران مى کند، درست همانند یک دیوانه خطرناک.
لذا امیرمؤمنان على(ع) در حدیثى مى فرماید: اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ؛ غضب عقل آدمى را فاسد مى کند، و انسان را از کار صحیح دور مى سازد.
و نیز به همین دلیل در روایات اسلامى آمده است که اگر بخواهید میزان عقل انسان ها را به دست آورید، به مقدار مالکیت آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه کنید، در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است: لایُعْرَفُ الرَّأىُ عِنْدَ الْغَضَبِ؛ فقط در موقع غضب مى توان عقل و رأى افراد را سنجید.
2. غضب موجب تباهى ایمان است، زیرا افراد عصبانى نه تنها مرتکب گناهان کبیره مى شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهى به ساحت مقدس پروردگار نیز ـ نعوذ باللّه ـ جسارت مى کنند، و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده مى گیرند که این مرحله اى است بسیار خطرناک. پیامبر اکرم (ص) فرمود: غضب ایمان را فاسد مى کند، همان گونه که صبر (دارویى است بسیار تلخ) عسل را فاسد مى کند.
3. غضب منطق انسان را خراب مى کند، و به گزافه گویى و باطل گویى وامى دارد، و اگر شخص غضبناک در مقام قضاوت باشد به یقین داورى صحیح نخواهد کرد. به همین دلیل در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم: شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ؛ شدت غضب منطق انسان را دگرگون مى سازد، و ریشه دلیل را قطع مى کند، و فهم و شعور را پراکنده مى سازد.
در آداب القضاء در کتاب قضاوت از کتب فقهیه نیز تصریح شده است که قاضى به هنگام غضب بر کرسى قضاوت ننشیند. در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم: مَنِ ابْتُلِىَ بِالْقَضاءِ فَلا یَقْضِى وَ هُوَ غَضْبانٌ؛ کسى که گرفتار امر قضاوت مى شود، در حال غضب قضاوت نکند.
4. دیگر از پیامدهاى سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانى انسان است زیرا در حال عادى، هر کس خود را کنترل مى کند، تا عیوب و نقطه ضعف هاى خویش را پنهان دارد، و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامى که آتش خشم و غضب شعله ور مى شود، پرده ها کنار مى رود، و کنترل عقل برداشته مى شود، و عیوب مخفى انسان آشکار مى گردد، و آبروها بر باد مى رود. از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده است: بِئْسَ الْقرِیْنُ اَلْغَضَبُ یُبْدِىُ الْمَعایِبَ، وَ یُدْنِى الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ؛ غضب همنشین بدى است، عیوب نهانى را آشکار مى سازد، شر و بدى را نزدیک و خیر و نیکى را دور مى سازد.
5. خشم و غضب راه شیطان را به سوى انسان باز، و به او نزدیک مى سازد، زیرا ایمان و عقل که دو مانع قوى در برابر هجمات شیطانند به هنگام غضب، ضعیف و ناتوان مى شوند، و موانع از سر راه شیطان برداشته مى شود به همین دلیل به آسانى در انسان نفوذ مى کند. در حدیث معروفى مى خوانیم: هنگامى که نوح (ع) امت خود را (که بعد از ارشاد و
تبلیغ طولانى و مستمر پذیرش هدایت نشده بودند) نفرین کرد (و نابود شدند) شیطان نزد نوح (ع) آمد و گفت: تو حقى بر گردن من دارى مى خواهم آن را تلافى کنم. نوح (ع) در تعجب فرو رفت، گفت بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟ گفت همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، و من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى بپا خیزد و من به گمراه کردن آنها مشغول شوم.
نوح (ع) (با این که مى دانست نهایت کوشش را براى قوم خود کرده بود در عین حال ناراحت شد و) به شیطان گفت: حالا چه جبرانى مى خواهى کنى؟ (نوح مى خواست سخنان او را نپذیرد، ولى خطاب از طرف پروردگار آمد که گفتارش را بپذیر در اینجا راست مى گوید). شیطان گفت: در سه زمان به یاد من باش، که من نزدیکترین فاصله را به مردم در این سه موقع دارم: 1. هنگامى که خشم تو را فرا مى گیرد به یاد من باش. 2. هنگامى که در میان دو نفر قضاوت مى کنى مراقب من باش. 3. و هنگامى که با زن بیگانه اى تنها هستى، و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش.
بى شک غضب علاوه بر این آثار شوم مادى و اجتماعى و اخلاقى آثار سوء معنوى فراوانى نیز دارد به طورى که از روایات مختلف استفاده مى شود کسى که خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را دارد و در قیامت همنشین انبیاء خواهد بود و قلب او از نور ایمان پر مى شود.
خشم مقدس
با وجود اینکه اسلام در بسیارى از موارد خشم را نکوهش کرده و به فروخوردن آن سفارش نموده، اما در مواردى هم خشم را یک امر پسندیده تلقى نموده است؛ چراکه برخى غضب ها، هدف مقدسى را دنبال مى کنند، حدود معینى دارند و براى رویارویى با کار خلافى به وجود مى آیند، این گونه غضب ها قطعا ممدوح هستند.
در متون اسلامى خشم را به غضب و غیظ تعبیر مى کنند. دانشمندان و علماى اسلامى، خشم را یکى از نعمت هاى بزرگ خداوند مى دانند که در وجود انسان ها به ودیعه نهاده شده است و به واسطه آن انسان براى بقاى خویش، در برابر ناملایمات طبیعت تلاش مى کند و به بازسازى و آبادى دنیا و آخرتش مشغول مى شود. جهاد با دشمنان، حفظ نظام بشر، امر به معروف و نهى از منکر، اجراى تعزیرات، دفاع از جان و مال و جهاد با نفس، فقط به کمک و یارى این غریزه ممکن مى گردد و اگر غریزه خشم نبود، بشر رو به نابودى و تباهى مى گذاشت.
حدیثى از امیرالمؤمنین على (ع) درباره پیامبر اکرم (ص) وارد شده که مؤید این مطلب است: پیامبر خدا (ص) براى دنیا به خشم نمى آمد، اما هرگاه حق، او را به خشم مى آورد، هیچ کس او را نمى شناخت و هیچ چیز نمى توانست جلوى خشم او را بگیرد تا آن گاه که انتقام حق را مى گرفت.
اگر کسى گمان کند خداوند نیرویى در انسان بى حکمت آفریده است، یا بعضى از نیروهاى خدا داد صرفاً جنبه ویرانگرى دارد چنین کسى حکمت خدا را نشناخته، و در واقع توحید افعالى او ناقص است.
محال است عضوى در پیکر و نیروئى در درون و جان آدمى باشد و اثر مثبتى نداشته باشد. از جمله نیروى غضب است. هنگامى که انسان خشمگین مى شود، تمام توان او بسیج مى گردد و گاه قدرت او چندین برابر زمان عادى و معمولى مى شود. فلسفه وجودى این حالت در واقع آن است که اگر جان یا مال یا منافع دیگر انسان به خطر بیفتد بتواند حداکثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد، و این نعمت بسیار بزرگى است.
پرندگان یا حیوانات دیگرى را دیده ایم که در هنگام عادى با یک اشاره فرار مى کنند، اما زمانى که جان خود یا فرزندان خود را در خطر ببینند، گاه چنان مى ایستند و دفاع مى کنند که انسان را در شگفتى فرو مى برند. گاه یک پرنده ترسو هنگامى که نوزاد خود را در خطر ببیند، مانند یک عقاب حمله مى کند، و با قوّت و قدرت مهاجم یا مهاجمین را عقب مى راند، حتى حیوانى مانند گربه اگر در اتاق در بسته اى گرفتار شود و به او حمله کنند، به مقابله بر مى خیزد و مبدل به حیوان بسیار خطرناک مى شود که به روى هر انسان مهاجم پنجه مى اندازد و مانند یک حیوان درنده طرف مقابل را مجروح مى کند.
بنابراین نیروى غضب یک نیروى مفید و مهم دفاعى است که براى بقاى حیات انسان ضرورت دارد، مشروط بر این که در جاى خود به کار گرفته شود. تفاوت خشم هاى مقدس و مذموم در این است که اولا خشم مقدس تحت کنترل عقل و شرع قرار دارد و به منظور بسیج تمام نیروها در برابر کار خلافى عمل می کند که در حال انجام است تا جلو آن گرفته شود. ولى خشم هاى نفسانی و شیطانى نه تنها تحت کنترل عقل نیستند، بلکه هوا و هوس هاى لجام گسیخته بر آن حاکم است.
ثانیاً خشم مقدس هدف مقدسى را دنبال مى کند و همواره توأم با برنامه ریزى است در حالى که خشم هاى شیطانى نه هدف مقدسى دارد و نه برنامه اى و به صورت ناگهانی بروز می کنند.
ثالثاً خشم هاى مقدس همیشه حدود معینى دارد، و از حد تجاوز نمى کند در حالى که خشم شیطانى هیچ حد و مرزى را به رسمیت نمى شناسد، خشم هاى مقدس مانند سیلاب هایى است که از کوه ها به راه مى افتد و پشت سد قرار مى گیرد و به صورت حساب شده در کانال ها به جریان مى افتد و سبب انواع آبادى ها و برکت ها است. در حالى که خشم شیطانى همانند سیلاب هایى است که از کوه سرازیر مى شود و هیچ مانعى بر سر راه آن نیست و هر چیزى را بر سر راه خود بیابد درهم مى کوبد و ویران مى سازد.
این سخن را با حدیثى از امام صادق (ع) پایان مى دهیم: اِنَّمَا الْمُؤمِنُ الَّذى اِذا غَضَبَ لَمْ یَخْرُجُهُ غَضَبَهُ مِنْ حَقّ، وَ اِذا رَضِىَ لَمْ یَدْخُلْهُ رَضاهُ فِى باطِل؛ مؤمن کسى است که هرگاه خشمگین شود، خشم او را از دائره حق خارج نمى کند، و هرگاه (از کسى) خشنود گردد، خشنودیش او را در باطل وارد نمى سازد.
روش کنترل و درمان خشم
الف) راهکار علمی:
راهکار علمی درمان خشم، عصبانیت و پرخاشگری، مطالعه و تحقیق درباره خشم، ریشه های بروز آن، آثار و عواقب و روش های درمان و کنترل آن است. هر چه می توانید درباره نیروی خشم کتاب و مقاله بخوانید و اطلاعات خود را افزایش دهید. آگاهی از سنت و سیره معصومین (ع) و شیوه برخورد اهل معرفت با افراد و اموری که آنها را عصبانی می کرده است، در این زمینه مفید است. به طور مثال درباره مرحوم آیت الله بروجردی رض گفته شده که ایشان هنگامی که بی مورد عصبانی شد، یکسال روزه گرفت تا خود را تنبیه کند.
ب) راهکار عملی:
چند راهکار عملی برای درمان خشم و عصبانیت:
1. پیشگیری
بیشتر آیات و روایات در راستای عصبانیت، غیظ و غضب، قبل از آن که نحوۀ درمان را بازگو کنند، جنبة پیشگیری را بیان نموده اند. دین اسلام در صدد است انسان ها به هیچ وجه دچار خشم و غضب نشوند؛ به همین جهت قرآن شریف مسلمانان را در مورد فرو بردن خشم و پیشگیری از آن تشویق میکند. وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ؛ و خشم خود فرونشانند و از (بدیِ) مردم درگذرند. رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ؛ و استوارترین مردم هم کسى است که خشم خود را فرو برد.
بنابراین در مرحله اول باید از بیماری غضب و عصبانیت پیشگیری نمود و پیشگیری آن این است که انسان با پشتوانه باورهای دینی و توحیدی، رعایت دستورهای اخلاقی، همانند محبت، صله رحم، ایثار، گذشت و عفو، توکل، توسّل و سرگرمی های سالم به زندگی خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگرانی ها، اضطراب، بیماری ماشینی و صنعتی و… نکند.
البته در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست، زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت، فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند. نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.
2. توجه به فلسفه وجودی خشم
از دیدگاه اسلام که دین توحیدی است، ابتدا باید از خود سوال کنیم که نیروی خشم و غضب را خدای متعال برای چه به انسان داده است؟ برای اینکه از خودخواهی های خود دفاع کند یا برای اینکه در برابر دشمنان خدا بایستد و از دین خود دفاع کند؟ کاربرد خشم آیا داخلی است یا خارجی؟
از نظر اسلام معیار خشمگین شدن، خدا است. قرآن کریم می فرماید : محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم. اصولا کارکرد خشم در مقابله با کفار و دشمنان خدا و اولیای خدا است و نسبت به مومنان خشمگین شدن خطا است، زیرا خشم ما در حقیقت به خداوند باز می گردد.
ریشه خشم باید ایمانی باشد و تعصب انسان مومن نسبت به خداوند است. اگر کسی به ساحت خدا بی حرمتی کند و یا به ساحت مومنان به خدا، آنگاه جای خشم و غضب است و در غیر این صورت خشم انسان خدا پسندانه نیست. راهکار درمان واقعی خشم روش توحید است. از دیدگاه توحید مردم دو دسته اند : دوستان خدا و دشمنان خدا.
غضب تنها در مورد برخورد با دشمنان خدا آن هم بر سر دفاع از خدا و دین و دوستان خداوند کاربرد دارد و باید بدانیم که خشمگین شدن در میان دوستان خدا خطا است و کاربرد ندارد؛ پس باید خشم خود را کنترل و در جای خود به کار بگیریم و از انفعال آن نیز جلوگیری کنیم.
3. تقویت روحیه عبودیت و تواضع
درمان کلی خشم، تقویت روحیه بندگی در خود است. همراه بندگی تواضع و احساس کوچکی و ندیدن خود و توجه به خدا و خواست خدا و عظمت خدا تقویت می شود و اینها ریشه تمام خوبی ها و نرمی های اخلاقی در انسان است.
بنده مومن خدا در اثر داشتن روحیه بندگی حالت تسلیم و رضا دارد، حالت تفویض دارد، به خدا توکل می کند و به خدا ایمان دارد و این مولفه ها روی هم باعث آرامش او می شود و حساسیت زدایی می کند.
بنده خدا برای خود منیتی قایل نیست تا اگر کسی گفت بالای چشمت ابرو است زود عصبانی شود که چرا به من چنین حرفی زدی. برای او اصولا منی در کار نیست و هر چه هست خدا است. من دیگر اینجا مهم نیست مهم خدا است و ما همه بندگان ناچیز خدا هستیم و ما کسی نیستیم تا با یک اهانت مثلا عصبانی شویم.
بنابراین درمان واقعی خشم و عصبانیت، توحید و عبودیت و یاد خدا است، یعنی انسان به این فکر کند که هر چه هست ملک خدا است و ما بنده ای هستیم که از خود چیزی نداریم که اگر کسی به مال ما مثلا خدشه ای کرد ناراحت شویم و بیش از حد عصبانی گردیم.
ما بنده خدا هستیم و دیگران نیز بنده هستند و هیچ بنده ای بر بندگان دیگر برتری ندارد، مگر به تقوا و قوت در بندگی، بنابراین احساس برتری با روحیه بندگی سازگار نیست.
اصولا بنده خدا دلیلی برای اینکه بی مورد بر بندگان خدا خشم بگیرد ندارد و آرام و متواضع است.
اگر انسان معتقد باشد که تمامی انسان ها بندگان خداوند و مظاهر او هستند، هرگز از کسی به شدت عصبانی نخواهد شد و پرخاش به بندگان خداوند را پرخاش به خالق آنها خواهد دانست. ممکن است ما از عمل کسی ناراحت و عصبانی باشیم اما خود او مخلوق و مظهر خداوند است و احترام اش از این جهت لازم است.
4. درمان ریشه های غضب
روش دیگر درمان عوامل ریشه ای خشم است. خشم مى تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، از جمله :
۱. صفات رذیله اى مانند، حسادت، کبر و غرور، حرص، حب جاه و مال و …؛
۲. کم حوصلگى و کم ظرفیتى؛
۳. ضعف و ناتوانى مزاج؛
۴. عدم اعتماد به نفس؛
۵. حساسیت هاى افراطى؛
۶. منفى بافى، بدبینی و سوء ظن به دیگران؛
۷. یادگیرى و همانند سازى و تقلید از والدین، همسالان، همکلاسان و دوستان.
5. مجهز شدن به سلاح صبر
مفهوم صبر و شکیبایی از جمله مهمترین و اساسی ترین مفاهیم اخلاق اسلامی به شمار می آید که نقش فراگیر و مهمی در زندگی فردی و اجتماعی انسان ایفا می کند، به طوری که لحظه ای از زندگی انسان نیست که بی نیاز از شکیبایی و صبر باشد. صبر نوعی ویژگی روانی و ثبات درونی است که نتیجه آن مدیریت احساسات و هیجانات درونی است، این ویژگی اخلاقی انسان را در مقابله با تنیدگی ها یاری می رساند و انسان را در برخورد با هیجانات و احساسات درونی توانمند می سازد. در منابع روایی شاهد هستیم که امام علی(ع) مهار خشم را مستقیماً در تعریف صبر داخل می کند از بیان حضرت این چنین استفاده می شود که صبر با مهار خشم رابطه ماهوی دارد: الصَّبرُ أَن یحتَمِلَ الرَّجُلُ مَا ینُوبُهُ، وَ یکظِمَ مَا یغضِبُهُ؛ صبر، یعنى اینکه آدمى مصیبتى را که به او مى رسد، تحمل کند و آنچه وى را به خشم مى آوَرَد فرو خورد.
در منابع روایی از امام علی(ع) به نقش مهم تغافل برای آرامش در زندگی این چنین اشاره شده است: مَن لَم یَتَغافَل و لا یَغُضُ عَن کَثیرٍ مِنَ الامورِ، تَنَغَّصَت عیشَتُهُ؛ هر که از بسیارى امور، تغافل و چشم پوشى نکند، زندگى اش تیره مى شود.
6. بهره مندی از مهارت تغافل و چشم پوشی:
تغافل در فرهنگ اخلاق یعنی اینکه انسان خود را به بی خبری و غفلت بزند، گویی او شاهد هیچ ماجرای تنش زایی نبوده است. در این شیوه تربیتی و اخلاقی برخی خطاهایی که طرف مقابل مخفیانه انجام داده یا فکر می کند که شما از آن بی خبر هستید خردمندانه مورد چشم پوشی قرار می گیرد. در منابع روایی از امام علی(ع) به نقش مهم تغافل برای آرامش در زندگی این چنین اشاره شده است: مَن لَم یَتَغافَل و لا یَغُضُ عَن کَثیرٍ مِنَ الامورِ، تَنَغَّصَت عیشَتُهُ؛[6]هر که از بسیارى امور، تغافل و چشم پوشى نکند، زندگى اش تیره مى شود. در زندگى خانوادگى، به وفور، مسائلى پیش مى آید که اعضاى خانواده، از آن، چشم پوشى نمى کنند و آن را به رخ یکدیگر مى کشند. در این صورت، زندگى براى آنان تلخ و غیر قابل تحمّل مى شود و درمواردی به دعوا و غضب هم کشیده می شود.[7]7. پرهیز از عجله و شتابزدگی:
گاهی اوقات اگر انسان در یک مشاجره و دعوای خانوادگی و اجتماعی، چند دقیقه صبر کند و اجازه شعله ور شدن خشم و تصمیم گیری را به خود ندهد تنها برای چند دقیقه عجله ننماید و هیچ گونه تصمیمی نگیرد آتش خشم و غضبش به خاموشی خواهد گرایید. نوعاً وقتی غضب در وجود انسان افروخته می شود با عجله و تصمیم غیر عقلانی همراه می شود در این چنین صحنه ای بهترین کار پرهیز از عجله و شتابزدگی است: در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است: لا تَسرَعَنَّ إلَی الغَضَبِ فَیَتَسَلَّطَ عَلَیکَ بِالعِادَةِ؛ هرگز در خشم گرفتن شتاب مکن چرا که به صورت عادت بر تو مسلّط می شود.
8. تمرین مهارت سکوت و خاموشی:
انسان باید تمرین کند که در هنگام غلیان خشم، سکوت کند، به جای اینکه پرخاشگری نماید و سخنان نامناسبی از دهان خود خارج کند از مهارت سکوت استفاده نماید و چند دقیقه بنشیند و یا محل حادثه را ترک کند. این سکوت و سخن نگفتن تأثیر مستقیمی در فروکش کردن آتش خشم و غضب دارد. سکوت، مثل یک دارو آرامش بخش درد روانی انسان را التیام می بخشد. حضرت على (ع) در کلمات گهربار خود، این تشبیه منطقى را انجام داده اند: دَاوُوا الغَضَبَ بِالصَّمتِ، وَ الشَّهوَةَ بِالعَقلِ؛ خشم را با خاموشى درمان کنید و خواهش نفس را با خرد. توضیح مختصر ارزش ذاتى سکوت، به طور مطلق و توصیفى در روایات آمده است. سکوت چیزى از مایه حلم است؛ زیرا در آن کنترل، فروخوردن، تعقل، تفکر و … وجود دارد.
روان شناسان اسلامی بر این باورند، آموزه های دینی نیز بر اثر گذاری شناخت و علم در مهار عواطف تأکید دارند، کما اینکه در منابع روایی از امام علی (ع) نقل شده است: رَدُّ الغَضَبِ بِالحِلمِ ثَمَرَةُ العِلمِ؛ از ثمرات علم، کنار زدن خشم به وسیله بردبارى است.
9. تصحیح نگرش و ارزیابی غلط
وقتی رویدادی را تجربه می کنید به تفسیر موقعیت دست می زنید، مثلاً اگر هنگام رانندگی ماشین جلویی شما ناگهان متوقف شود در صورتی که فکر کنیدمعلوم نیست چرا این کار را کرده، شاید تازه کار باشد! خشمگین نمی شوید به راحتی از کنار این رویداد می گذرید. ولی اگر این فکر به ذهنتان برسد که فقط به خودش فکر می کند و بدون اینکه دیگران را در نظر بگیرد ترمز می کند، و یا شاید قصد مزاحمت داشته ممکن است این فکر علاوه بر اینکه شما را ناراحت و عصبانی کرده، تصمیم به رفتاری پرخطر همراه با خشونت و غضب نماید. این گونه تفسیر ها را ارزش یابی شناختی می گویند، به علت خطاهای شناختی این ارزیابی ها و تفاسیر ممکن است غلط باشد، و در نهایت منجر به خشونت و غضب شود.
10. ذکر و یاد خداوند
قرآن کریم می فرماید: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد!. امام صادق(ع) فرمودند: خداوند به برخى از انبیا وحى کرد : اى فرزند آدم! در وقتى که غضبناک گردیدى، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم؛ بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش مى کند، موجب آرامش انسان مى شود و در قیامت نیز آثار مثبتى به دنبال دارد.
فرد خشمگین به ذکر خدای تعالی مشغول شده و برخی نیز ذکر خدای تعالی را در این وقت، واجب دانستهاند.
ذکر لا حول و لا قوة الا باللَّه را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید. تکرار اذکار استغفراللَّه ربى و اتوب الیه و اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم نیز مفید است.
11. تغییر وضعیت و ترک صحنه
انسان خشمگین در چنین حالتی باید معرکه و صحنۀ خشم و عصبانیت را ترک نمایید برای مثال اگر ایستاده، بنشیند و اگر نشسته، بخوابد و اگر مثلا در فضای مجازی هست از آن خارج شود. اگر در منزل این حادثه رخ داد، لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
همچنین می توانید با تغییر حالت فیزیکی به فروکش نمودن خشم خود کمک نمایید. برای این منظور مقدارى قدم بزنید و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهید.
12. صله رحم
هر کس بر خویشاوندان خویش غضب کرد، نزد او رود و خود را به او نزدیک نماید و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسی نماید. این کار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگین و همۀ انسان ها میشود.
13. وضو گرفتن
در روایت دیگر آمده است: الغضب من الشّیطان و الشّیطان خلق من النّار و الماء یطفی النّار؛ خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب می توان خاموش کرد؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، وضو گیرد.
14. غسل کردن
در حدیث دیگر آمده است که هنگام غضب و عصبانیت غسل نمایید. … فَاِذا غَضِبَ اَحَدُکُمْ فَلْیَغْتَسِل؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، غسل نماید.
15. روش ریلکسیشن
اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بى حوصلگى و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه هاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید، و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
16. روش تلقین
به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردى چه مى کنند؟ آیا همه عزا مى گیرند؟ هر کس به کارى مشغول مى شود و به این گونه موارد اعتنایى نمى کند.
17. آمادگی ذهنی
همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید؛ به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما، به بدترین شکل برخورد کنند؛ اگر کسى مدتى چنین کند، به تدریج صفت حلم در او به وجود مى آید و علاوه بر این، حسن خلق نیز براى او حاصل مى شود و خود را براى تحمل آن آماده می کند.
18. سرزنش خود
اگر گاهى سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سر زد، به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشیمانى کنید و وعده ها و قول هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازید.
19. توجیه رفتار دیگران
براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظار دیگران، توجیه مناسبى داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید؛ مثلاً بگویید : خودم از این فرد بدتر رفتار مى کنم، او اشتباه گرفته و مقصر نیست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است. همیشه خود و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
20. معاشرت با دوستان خوش اخلاق
بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبى و خوش مشرب معاشرت کنید و حرف شنوى از افراد تند مزاج نداشته باشید و از دوستی با آن ها بپرهیزید.
21. برنامه مراقبه و محاسبه
با رعایت موارد بالا در برنامه ای منظم، همواره مراقب برخوردهای خود با دیگران باشید و در یک برنامه محاسباتی با نمره دادن به عملکرد خود و استفاده از روش تنبیه و تشویق، سعى در تقلیل موارد تخلف داشته باشید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید.