۱۳۹۷/۰۸/۱۵
–
۲۵۷۲ بازدید
چه کاری شما به من پیشنهاد میکنید که من کمتر شوخی کنم چون نمیتونم
الف ) شوخی یکی از عوامل شادیبخش
شوخی و مزاح یکی از عوامل شادیبخش و سرورآفرین است. زیرا شوخی باعث انبساط خاطر و ایجاد انرژی مثبت بوده و این دو در شادابی و نشاط روانی افراد، لازم و مفید هستند. شوخی و خنده یکی از ویژگیهای رفتاری انسان است که هم میتواند به عنوان یک قابلیت، جهت برقراری ارتباط با دیگران مورد استفاده قرار گیرد و هم میتواند به عنوان یکی از اخلاقیات ناپسند جلوه کند و نتایجی به بار آورد که نه تنها قابل جبران نبوده، بلکه مدتها باید به دنبال رهایی از مشکلات ایجاد شدۀ از آن بود. شاید بتوان گفت مهمترین جنبۀ نکوهش شوخی و خندۀ زیاد، تنافی و ناسازگاری آن با ایمان است؛ چرا که این عمل اغلب موجب غفلت آدمی از یاد خدا و انجام کارهای خیر میشود، در حالی مؤمنین واقعی لحظهای از یاد خداوند غافل نمیشوند. امام صادق”علیه السلام” در اینباره فرمود: «کثرة الضحک تمیث الدین کما یمیث الماء الملح؛[18] بسیار خندیدن دین را آب کند چنانچه که آب نمک را در خود حل میکند». و به همین دلیل اهل بیت”علیهم السلام” همواره به دیگران سفارش میکردند که از مزاح و خندۀ زیاد بپرهیزند؛ چنانچه از امام کاظم”علیه السلام” روایت شده است که در توصیه به یکى از پسران خود فرمود: «ایّاک وَ المزاحَ، فانّه یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ و یَستخِفُّ مُروَّتکَ؛[19] بپرهیز از شوخى که نور ایمانت را میبرد و مردانگیت را سبک میکند». از اینرو دین مبین اسلام از شوخی و خندۀ زیاد نهی کرده است.
ب ) راههای درمان شوخی زیاد
1 . علمی 2 . عملی
1 . علمی
توجه و مطالعه در آثار بد شوخی زیاد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم :
1 . 1. زوال عقل
مبنا و ملاک ارزیابی و ارزشگذاری انسان، مقدار بهرهای است که او از عقل و عقلانیت دارد. انسان اگر به تقویت بُعد عقلانی خود بپردازد و عقل را در حیات و زندگی خود هادی و راهبر قرار دهد، دارای خصوصیاتی خواهد شد که در احادیث به آنها اشاره شده است. مشروط بر اینکه از عوامل زوال عقل پرهیز کند؛ چنانچه در روایات اموری به عنوان زائلکنندۀ عقل معرفی شده که یکی از آنها شوخیهای بیهوده است. امیرمؤمنان علی”علیه السلام” در این رابطه فرمود: «ما مزح امرؤ مزحة إلّا مجّ من عقله مجّة؛[20] شخص شوخى نمى کند مگر اینکه چیزى از عقلش پریده باشد».
2 . 1 . بی آبرویی
یکی از آموزههای مهم تربیتی که مورد تأکید مکتب انسانساز اسلام قرار دارد، ضرورت محافظت از آبروی خود و دیگران است؛ بدین معنا که انسان نه حق دارد آبروی خود را از بین ببرد و نه حق دارد آبروی دیگران را بریزد؛ چرا که آبروی مؤمن به منزلۀ تمام سرمایه و اعتباری میباشد که در طول زندگی با سختی آن را به دست آورده است. از عواملی که باعث ریختن آبروی مؤمن میشود میتوان از تهمت زدن به افراد، حسادت، استهزا، غیبت، اظهار نیاز نزد مردم و افراط در شوخی و خنده یاد کرد. امام صادق”علیه السلام” فرمود: «ایاکم و المزاح فانه یذهب بماء الوجه؛[21] از شوخی بپرهیزید که آبرو را میبرد». همچنین امام حسن عسکری”علیه السلام” نیز در اینباره فرمود: «لا تمازِحْ، فَیُجْتَرَءَ عَلَیکَ؛[22] شوخی مکن، که بر تو گستاخ میشوند». این روایات، اشاره به از بین رفتن ابهت و حرمتِ مزاحکننده دارد که وقتی با شوخی، حریم خود را شکست و ابهت و وقار خویش را زیر پا گذاشت، راه برای دیگران باز میشود که به حرمت شکنی وی بپردازند و در نتیجه موجب بیآبرویی شخص در نزد دیگران میشود.
3. 1 . پردهدری
یکی از رذائل اخلاقی پردهدری و بیشرمی است؛ به این معنا که شخص در اثر کثرت معاصی و امور قبیح، گاهی به جایی میرسد که نه تنها از انجام گناه شرم نمیکند، بلکه با رضایت و خوشحالی مرتکب معاصی میشود. یکی از امور و عواملی که موجب پیدایش این رذیلۀ اخلاقی میشود، شوخی و خندههای بیهوده و بیش از حد است؛ چرا که انسان به دنبال خنده و شوخیهای زیاد، دچار گناهانی همچون تمسخر، غیبت، بهتان، دروغ و اموری از این قبیل میشود و در صورت تداوم، پردهدری و بیشرمی را به دنبال میآورد. چنانچه امام سجاد”علیه السلام” در این زمینه فرمود: «و الذّنوب الّتى تهتک العصم: … و تعاطى ما یضحک النّاس، و اللغو و المزاح ؛[23] گناهانى که پردۀ عصمت را مى درند عبارتند از: … انجام دادن کارى که مردم را بخنداند، سخن بیهوده و شوخى کردن».
4. 1 . شوخی گرفتن زندگی
کسى که زندگى خود را با شوخى و بذلهگویى سپرى کرده و در مزاح کردن به حدّ افراط کشیده میشود، به تدریج در اثر عادت به مزاح، در برخورد با مسائل جدّى نیز جدّى نخواهد بود و کسى که در زندگى و در برابر وظایف خود احساس مسئولیت نکند، نمى تواند به حال خود و اجتماع مفید باشد. بدیهى است کسى که روح شوخى و مزاح بر او غلبه کند، حسّ واقعبینى خود را از دست مى دهد و آنگونه که باید حقایق را درک نمى کند و دیگران نیز مطالب او را جدّى تلقّى نمى کنند؛ از همینرو امام علی”علیه السلام” فرمود: «غلبة الهزل تبطل عزیمة الجدّ؛[24] غلبه کردن شوخی در انسان، تصمیم جدّی او در کارها را باطل کند».
5. 1 . قساوت قلب
قساوت قلب به معنای سختی دل است و حالتی است که به سبب آن آدمی از دردها و مصیبتهایی که به دیگران میرسد متأثّر نمیگردد و از پذیرش حق امتناع میکند. در نکوهش این صفت پست همین بس که اساس کفر و بیایمانی است و طبق روایات هیچ بنده اى به عقوبتى بزرگتر از قساوت قلب دچار نمى گردد. یکی از عواملی که موجب پیدایش این رذیله میشود، خندۀ زیاد است؛ چرا که شوخی و خندۀ زیاد و گذراندن عمر با تفریح و سرگرمیهای لهوی و بیهوده موجب غفلت آدمی از یاد خداوند، مرگ و قیامت میشود و زمانی که قلب از یاد حق خالی شد، دچار قساوت میشود؛ چنانچه پیامبر اکرم”صلی الله علیه و آله” فرمود: «و لا تکثر الضّحک فإنّ کثرة الضّحک تمیت القلوب؛[25] زیاد نخند، زیرا خندۀ زیاد دل را مى میراند».
6. 1 . ایجاد دشمنی و کینه
یکی از آثار و عواقب شوخی و خندۀ مذموم این است که موجب عداوت و دشمنى دوستان، یا سبب آزردن و خجل ساختن مردمان میگردد. چه بسیار شوخیهایی است که به جدّى مى کشد و چه بسیار افرادی هستند که حرفهای جدی و با قصد و منظور خود را در غالب شوخی به دیگران میزنند و چه بسیار دلهایی که از این شوخیهای بیجا و بیمورد، آزرده و شکسته میشود و به دنبال این آزردهخاطری چه کینهها و دشمنیهایی که به وجود میآید و لذاست که گفته اند: با مردم صاحب شأن شوخى مکن که کینۀ تو را در دل مى گیرند، همچنین گفتهاند: هر چیزى بذری دارد و بذر عداوت و دشمنى، شوخى است .[26] امیرمؤمنان علی”علیه السلام” فرمود: «إیّاکم و المزاح فانّه یجرّ السّخیمة و یورث الضّغینة و هو السّبّ الاصغر؛[27] شوخى نکنید، زیرا شوخى موجب کینه و دشمنى است و مزاح دشنام کوچک است».
7. 1 . غفلت از مرگ و قیامت
از جمله اموری که منشأ بسیاری از رذائل و گناهان میشود، فراموشی مرگ و قیامت است؛ از اینرو در روایات سفارشهای زیادی به یاد مرگ و قیامت شده است. یکی از مهمترین آثار شوخی و خندۀ زیاد این است که آدمی را دچار غفلت میکند، لذا قرآن کریم میفرماید: (فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَ لْیَبْکُوا کَثِیراً):[28] بسیار کم بخندید و بسیار گریه کنید. و حضرت رسول اکرم”صلی الله علیه و آله” نیز در اینباره فرمود: «هرگاه بدانید آنچه من مى دانم هر آینه کم خواهید خندید»؛[29] زیرا همانطور که بیان شد، خندۀ بسیار علامت غفلت از آخرت و مرگ است و اگر افراد نسبت به مرگ و قیامت خود آگاه باشند و بدانند چه شدائد و سختیهای غیر قابل تحملی در انتظارشان هست و همواره مرگ را در پیش روی خود ببینند، قطعاً خندههایشان کمتر خواهد بود.
امام صادق”علیه السلام” از پدرانش از علی”علیه السلام”نقل کرده است که فرمود: « خندۀ رسول خدا”صلی الله علیه و آله” در حد تبسم و لبخند بود. روزی به جمعی از جوانان انصار برخورد که میگفتند و میخندیدند و دهان خود را از خنده پر کرده بودند. حضرت به آنان فرمود: مه یا هولاء من غره منکم أمله و قصر به فی الخیر عمله فلیطلع القبور، و لیعتبر بالنشور، و اذکروا الموت فانه هادم اللذات؛[30] ای بندگان خدا! هر یک از شما که آمال و آروزهایش او را فریفته و اعمال خیرش کم است، باید به سراغ قبور برود و از حشر و نشر عبرت گیرد، به یاد مرگ باشید که لذتها را درهم میشکند».
8 . 1 . حزن و فقر در قیامت
طبق روایات دنیا مزرعۀ آخرت است و اعمالی که آدمی در دنیا انجام میدهد، بر حالات، جایگاه و مقامش در آخرت تأثیر مستقیم میگذارد. یکی از اموری که سبب میشود تا آدمی در قیامت جایگاه خوبی نداشته باشد، شوخی و خندههای افراطی و همراه با گناه است؛ زیرا همانطور که بیان کردیم شوخی و خندههای بیش از حد و مداوم، آدمی را از یاد قیامت غافل میکند و چنین اشخاصی کمتر توشهای را برای سفر ابدی خود آماده میکنند و به همین دلیل در قیامت دستشان خالی خواهد بود و دچار حزن خواهند شد؛ چنانچه امام جعفر صادق”علیه السلام” فرمود: «کم ممن کثر ضحکه لاغیاً یکثر یوم القیامة بکاؤه، و کم ممن کثر بکاؤه علی ذنبه خائفاً یکثر یوم القیامة فی الجنة ضحکه و سروره؛[31] چه بسیارند کسانى که خندۀ بیهوده مى کنند و گریۀ آنها در روز قیامت زیاد است و چه بسیارند کسانى که از خوف خدا زیاد گریه مى کنند و در روز قیامت در بهشت خنده و شادى آنان زیاد است». همچنین ایشان در روایت دیگری از پدرش نقل فرموده است که حضرت داود”علیه السلام” به سلیمان”علیه السلام” فرمود: «پسرم از خندۀ زیاد بپرهیز؛ زیرا خندۀ زیاد انسان را در روز قیامت تهیدست و بیپناه مى کند».[32] 9 . 1 . حکایت: خسران در قیامت
در مدینه دلقکی بود که مردم را میخندانید. او تلاش بسیار داشت تا امام سجاد”علیه السلام” را نیز بخنداند، اما موفق نمیشد. تا اینکه یک بار گفت: این مرد مرا خسته کرده است که بتوانم او را بخندانم. روزی امام”علیه السلام” با غلامان خود از کوچههای مدینه عبود میکرد، مرد دلقک که چشمش به ایشان افتاد، تصمیم گرفت با یک حرکت خندهآور امام”علیه السلام” را بخنداند. جلو آمد و عبای آن حضرت را از دوش او برداشت و رفت. اما حضرت اعتنایی به او نکرد. غلامان ایشان به دنبال مرد دلقک رفته و عبا را از او پس گرفتند و بر دوش حضرت انداختند. امام”علیه السلام” پرسید: این مرد چه کسی است؟ همراهان عرض کردند او مردی مسخره و دلقک است که اهل مدینه را میخنداند. حضرت فرمود: به او بگویید «ان لله یوما یخسر فیه المبطلون؛ برای خداوند روزی است که در آن روز بیهوده کاران خسارت میبینند».[33] 2 . عملی
1 . معاشرت و دوستی با افرادی که اهل شوخی زیاد نیستند و دوری کردن از دوستانی که زیاد اهل شوخی و خنده هستند .
2 . شرکت در محیطها و مجالسی که اهل مباحث جدّی هستند و از شوخی و خنده زیاد پرهیز می کنند .
3 . خواندن قرآن کریم در هر زمانی که می توانید و به هر اندازه که ظرفیت روحی شما اجازه می دهد .
4 . ذکر ویاد خدا و توسل به اهل بیت”علیهم السلام”
5 . جایگزین کردن تفریحات سالم به جای شوخی زیاد
6 . فکر کردن قبل از سخن گفتن
رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «زبان مؤمن در پشت دل اوست، و چون بخواهد سخنى بگوید آن را در دل بیندیشد و بسنجد، سپس آن را به زبان جارى نماید. و زبان منافق در پیش دل اوست، و چون قصد گفتن چیزى کند به زبان روان سازد بى آنکه در دل آن را به اندیشه و تفکّر در آورد».و فرمود: «زبانت را نگهدار، که این صدقه اى است که به خویش مى دهى». و فرمود: «هیچ بنده اى حقیقت ایمان را نشناسد تا آنکه زبان خود را نگهدارد».
7 . سکوت
رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «من صمت نجا» «هر که خاموشى گزید نجات یافت».و فرمود: «الصّمت حکم، و قلیل فاعله» «خاموشى خردمندیهاست و خاموشى گزینان اندکند». و فرمود: «من کفّ لسانه ستر اللّه عورته» «هر که زبان خود را نگهدارد خداوند عیب او را بپوشاند». و فرمود: «أ لا أخبرکم بأیسر العبادة و أهونها على البدن: الصّمت و حسن الخلق» «مى خواهید شما را به عبادتى که از همه عبادتها بر بدن آسانتر است خبر دهم؟:خاموشى و نیک خوئى». و فرمود: «من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلیقل خیرا أو و لیسکت». «هر که به خدا و آخرت ایمان دارد یا سخن خیرى گوید یا خاموش باشد». و فرمود: «رحم اللّه عبدا تکلّم خیرا فغنم، أو سکت عن سوء فسلم» «خدا رحمت کند بنده اى را که سخن نیک گوید و سود برد، یا از بدگوئى سکوت کند و سالم بماند».