خانه » همه » مذهبی » دستور العمل خودسازی

دستور العمل خودسازی


دستور العمل خودسازی

۱۳۹۸/۰۱/۱۷


۱۲۲۱ بازدید

سلام.اگرفردی بخواهید اعمالی را روزانه انجام دهد(مثلا روزانه نیم جزءقرآن،نماز اول وقت)،چه اعمالی را پیشنهاد میکنید؟تشکر

دوست گرامی. با یک مقدمه به پرسش تان پاسخ داده می شود. شما خوب می دانید که زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند.یک جوان موفق، جهت استفاده ى بهینه از ظرفیت وقوای جوانى و بکارگیرى آن در مسیر رشد و توسعه خود و جامعه اش باید به تدبیر زیر عمل نمایید.1. شناخت هویت فردى و شخصى: جوانانی که دقیقا مى دانند در چه موقعیتى از زمان، جامعه، تاریخ و عمر خود واقع شده اند، تدبیر مناسب ترى براى رشد و توسعه ى زندگى خواهند داشت.شناخت هویت ملى، فرهنگى و اسلامى نیز مکمّل هویت فردى و شخصى است، در این مقطع، دانشجو، عارف به فرهنگ، مکتب و ملت خویش است و به مبانى فرهنگ اسلامى و ملى و آسیب ها و دردهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى جامعه ى خویش، معرفت قابل قبولى پیدا مى کند. چنین معرفتى که مولد درک فرهنگ خودى (اسلامى و ملى) و شناخت دردهاى اجتماعى است، راه را به روى عامل نفوذ بیگانه و فرهنگ و سیاست مهاجم مى بندد و مصونیت پذیرى از آسیب هاى فرهنگى و اجتماعى به وجود مى آورد، البته نیل به این مرحله، مستلزم درک بهتر جامعه نسبت به هویت جوانان و دانشجویان است.2. دانش اندوزى: تحصیل علم، اولین و مهم ترین تکلیف شب و روز یک جوان است. اگر شرح حال زندگانى مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسى قرار دهیم. خواهیم دید که تلاش در راه تحصیل دانش، چه میزان در سعادت و نیک بختى جامعه و جاودانگى آنان تأثیر داشته است.در گذشته دانشمندان بزرگى نظر ادیسون، مخترع برق و گالیله، مخترع تلسکوپ و کاشف مسایل مهمى در علم هیئت و رازى کاشف الکل و هشام در علم شیمى و گوتمبرگ مخترع چاپ و… گام هاى مؤثرى در راه رفاه، آسایش و خدمت بشر برداشته اند. بنابراین، اساسى ترین وظیفه ى دوره ى جوانی، تلاش بى حد و اندازه در مسیر کسب سرمایه ى دانش است و یک جوان باید تلاش کند تا سطح دانش خود را افزایش دهد و تحصیلات خود را در ترم هاى مختلف و مقاطع بالاتر و تخصّصى تر، بدون هیچ وقفه اى ادامه بدهد و هرگز این احساس را به خود راه ندهد که قادر به ادامه ى تحصیل در مقاطع بالاتر نیست و در این خصوص با افراد آگاه مشورت کند.شایسته است که در کنار متون درسى و امتحانى خویش، سایر منابع را مورد مطالعه قرار دهد تا اندوخته هاى خویش را غنى تر سازد و سعى کند در پایان هر هفته ایده هاى جدیدى که بدست آورده است مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهد و سعى کند از آن چیزهاى آموزنده فرا گیرد و سپس به نحو جالبى آنها را به صورت کاربردى آماده کند.
3. وقت شناسى:اگر جوانى، بهار عمر است، وقت سرمایه ى همه فصول عمر است. و به تعبیرى، وقت طلاست بلکه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروین اعتصامى، در باب ارزش وقت چنین مى سراید:
گهر وقت، بدین خیرگى از دست مده آخر این درّ گرانمایه، بهایى دارد
از منظر دین نیز، اولین پرسش هایى که در قیامت از انسان مى شود از چند چیز است از جمله:1. از عمرش که در چه راهى فنا کرده است،2. از جوانی که در چه چیزى گذرانده است،3. از مال که از چه طریقى بدست آورده است،4. از محبّت اهل بیت (امام شناسى). (خصال صدوق، ج 1، ص 253) با نگاهى اجمالى به سخن گران سنگ معصومین(ع)، جایگاه و اهمیت دو سرمایه ى جوانى و عمر به خوبى، آشکار مى شود و هر کس که بتواند در دریاى زندگى شنا کرده و این دو گوهر گرانبها را صید کند، قطعا به ساحل نجات و رستگارى دست خواهد یافت. بزرگان چون چنین بودند، گشتند آنچنان. چنانچه شما یک دانشجو یا دانش آموز هستید لذا باید بخش دیگری از برنامه شما با مطالعه مواد درسی رشته تحصیلی شما پر شود شاید بیشترین نیازها، کاستی ها و اساسی ترین اهداف شما همین تحصیل باشد و باید بیشترین محتوای برنامه شما نیز امور درسی و تحصیلی باشد کار را از مواد درسی ضروری، مواد درسی که در آنها احساس ضعف می کنید وکاستی را در تحصیل شما ایجاد کرده است شروع کنید. گمان نمی کنیم جز دو برنامه فوق برنامه اساسی دیگری وجود داشته باشد مگر برنامه های ریز و جزئی البته خوب می دانید وجود تفریح و گردش و برنامه های نشاط آور نیز یکی از ضرورت های زندگی انسانی است. آنچه گفته شد از محتوای برنامه برگرفته از حدیثی است از امام کاظم(ع) که می فرمایند بکوشید برنامه و ساعت زندگی خود را در چهار بخش تنظیم کنید:1- بخشی را به مناجات.2- بخشی را به کسب معاش و روزی.3- بخشی را نیز به معاشرت با برادران دینی مخلص و مورد وثوق که عیب شما را می نمایانند، اختصاص دهید.4- بخشی را نیز به تفریح بپردازید.در مورد شما معاش و روزیتان در ادامه تحصیل نهفته است.برنامه عبادى زیر را نیز عمل کنید که براى یاد خدا بسیار مؤثر است:1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کارى کمى مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید این سه چیز را قبل از انجام هر کارى مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد اولاً انسان به حرام نمى افتد و نیز واجبى از او ترک نمى شود. ثانیا: انسان را از غفلت شبانه روزى مى گیرد. ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مى آید مى توان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتى افعالى که نه واجب هستند نه حرام مى توان با قصد قربت آنها را عبادى کرد مثلاً خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و… شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کارى مراقبه اش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خداى را هر چند زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علت یابى کند تا به مرور نقص ها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سال ها به جایى برسد که حتى یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات مى باشد.حضرت على(ع) مى فرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مى کند پس هر کسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمى کند و) او انسان را به سمت گناهان مى کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت که از اساسى ترین دستورات اخلاقى و سازنده مى باشد.1- نماز اول وقت: اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کرده اند. امام صادق(ع) مى فرمایند: «لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلت تر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مى باشد و اول وقت خشنودى خدا را دربردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزان الحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390).3- مستحبات نشاط آور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و… فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاط آور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و برایتان نشاط بخش و حال آور بود به همان اکتفا کنید، حتى نسبت به نماز شب که سفارش زیادى شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلى خیلى خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید.4- توسل به ائمه معصومین(ع): گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.5- دائم الوضوء: سعى کنید همیشه وضودار باشید واگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید کافى است و چنانچه نیمه شب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشک کنید از جهتى بهتر است.6- زیارت اهل قبور: هفته اى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.البته در ارج گذارى به وقت، علاوه بر وقت خویش باید براى وقت دیگران نیز ارزش قایل شد، و همه ى این مراحل به سرانجام نمى رسد مگر این که فرهنگ سازى کنیم و همگان به این نکته برسند که وقت سوزى، گناهى است بس بزرگ و نابخشودنى، و این شعار جا بیفتد که: وقت سوزى یعنى خودسوزى.
4. برنامه ریزى صحیح: برخى از مردم و به ویژه جوانان عزیز، در تنظیم زندگى و فعالیت هاى تحصیلى خویش دچار ابهام و سرگشتگى هستند و نمى توانند تعادل لازم را میان خواست ها و امکاناتشان بوجود بیاورند. اصولاً، برنامه ریزى، زمینه ساز کامیابى و موفقیت هاى همگان به ویژه جوانان است، زیرا از یک سو به آنان شیوه صحیح به کار گرفتن فرصت ها را مى آموزد و از سوى دیگر با نیل به هدف هاى کوتاه مدت و میان مدت، رضایت خاطرشان را فراهم مى سازد.
توصیه به جوانان:
امام خمینی قدس سره در توصیه ای به جوانان فرموده: شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید، تا نیرو و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور سازید؛ ولی اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید کاری کنید. نگذارید پیر و فرسوده شوید. قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد؛ لیکن هر چه سن بالا رود ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست.(1)
فرصت جوانی در روایات:
هدایتگران بشریت و راهنمایان انسان به سوی کمال نیز در روایاتی که از آنها نقل شده، تاکید فراوانی بر انجام خودسازی در دوره جوانی دارند. از پیامبر اکرم(ص)نقل شده که فرمود: « من تعلم العلم فی شبابه کان بمنزله الرسم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزله الکتاب علی وجه الماء ؛ کسی که در جوانی بیاموزد (علم او) همچون نقش زده بر سنگ (ماندگار) است و کسی که در حالی که پیر است بیاموزد (علم او) همچون نوشته بر آب است.»(2)
همچنین آن حضرت فرمود:« اوصیکم بالشبان خیراً فانهم ارق افئدة ان الله بعثنی بشیراً و نذیراً فحالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ. ثم قرأ: «فطال علیهم الامد فقست قلوبهم؛ شما را به نیکی درباره جوانان سفارش می کنم، زیرا آنان قلب نرمتری دارند. خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را نوید و انذار دهم پس جوانان با من پیمان بستند، ولی پیران با من مخالفت کردند. سپس این آیه را قرائت فرمود: زمان طولانی بر آنها گذشت و دلهایشان سخت گردید.»
این روایت به نرمی دل جوانان تأکید می کند، هر چه قلب نرمتر باشد، پذیرش ایمان سهل تر است. از امام صادق(ع) روایت شده است: «من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بلحمه و دمه. کسی که قرآن را در جوانی قرائت کند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود.»(3)
این تأثیر ناشی از آمادگی روحی و صفای دل جوان است. امیرالمؤمنین (ع) خطاب به فرزند خود می فرمایند: «و انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته. فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لُبُّک؛  و دل جوان همچون زمین ناکشته است، هرچه در آن کشت کنند بپذیرد، پس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت سرگرم چیزهای دیگر شود.»(4)
مراحل خودسازی
درباره مراحل خودسازی، عارفان مسلمان منازلی را شناسایی و معرفی کرده اند. مراحل گوناگون خودسازی را عارفان «مراحل سلوک» می نامند و در آثار مختلف عرفانی از حدود سی تا صد مرحله را ذکر کرده اند و برخی از آنان این مراحل پرشمار را در چهار مرحله کلی تقسیم کرده اند:
نخست: پیراستن باطن از رذایل نفسانی و خارج شدن از اطاعت شهوت و غضب؛ این مرحله را تخلیه خوانده اند.
دوم: مطابق ساختن اعمال و ظواهر خود با آداب شرعی، یعنی انجام دادن واجبات و ترک محرمات و عمل به مستحبات و ترک مکروهات؛ این مرحله را تجلیه (جلا دادن) نامیده اند.
سوم: آراستن باطن به فضایل و کمالات معنوی و تخلق به اخلاق و صفات الهی؛ این مرحله را تحلیه (آراستن) می گویند.
چهارم: فانی شدن روح از خودی در شهود حق؛ این مرحله را فنا می نامند و آخرین منزل سلوک است.
هر یک از این منازل چهارگانه، در درون خود مراحل و منازلی دارد که شرح آنها نیازمند مقدماتی درباره معانی مصطلحات عرفانی است و از حدود این نوشته خارج است.
روش کلی خودسازی
برای پیمودن هر یک از مراحل خودسازی، پیش از هر چیز آگاهی و زایل شدن غفلت لازم است. انسان بیدار، می تواند در مبدأ و معاد خویش اندیشه کند و نواقص عمل خویش را در مقایسه با مقصدش دریابد. پس هر کس بیاندیشد و اعمالی را که انجام داده با هدف خلقتش معارض یابد، باید عزم کند سمت و سوی حرکتش را به سوی مقصد حقیقی متوجه سازد و سپس به اقدام روی آورد.
برای آنکه اقدام او نیز مؤثر باشد و با توفیق قرین گردد، نخست باید با خود شرط کند اعمال نادرست گذشته را ترک کند و اعمال خود را با فرمان خداوند مطابق ساخته و بکوشد نیت خود را خالص نماید. او باید این شرط را در یاد خود نگاه دارد و با هر عملی که در طی روز انجام می دهد، این شرط را در درون خود متذکر گردد و مراقب باشد از شرط خود تجاوز نکند. مراقبت او از وفاداری به شرط، از آن روست که خداوند را رقیب و شاهد می داند و معتقد است خداوند تجاوز از شرط را می بیند. برای آنکه از این رقیب همیشه حاضر حیا کند و از شرط خود تخطی ننماید، همواره به یاد می آورد که خداوند منعم بزرگی است که همتای عظمت او در جهان نیست و او همه چیز را می بیند و اگر منعم بودن خداوند عظمت و حضور خدا را در دل و خاطر داشته باشد از معصیت او حیا خواهد کرد. برای حفظ این یاد، او باید نعمت های خدا را به یاد آورد و با خود زمزمه کند: «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری»(5)، و «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً»(6).
او باید پس از مراقبت کافی، در پایان هر روز به محاسبه بپردازد و عمل خود را با شرطهایش مقایسه کند. محاسبه موجب شناخت کاستیهای گذشته می شود و چون با یادآوریِ محاسبه دقیق خداوند همراه شود، منشأ تحکیم عزم و قرار دادن شروط تازه خواهد شد.
به هنگام محاسبه، باید بر هر توفیقی شکرگزاری کرد و به خاطر هر خطایی استغفار نمود و برای آنکه نتیجه محاسبه، دستاویز شیطان برای فریفتن انسان نگردد، باید از یأس و نا امیدی پرهیز کرد و با محاسبه هر چه دقیقتر راه را بر عجب و غرور بست. محاسبه دقیق وقتی ممکن می شود که به یاد محاسبه دقیق قیامت باشیم و این آیات الهی را در خاطر آوریم که:
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ شَهِیدٌ ؛(7)
روزی که خداوند همه آنان را بر می انگیزد و به آنچه کرده اند آگاهشان می گرداند. خدا (کارهایشان را) برشمرده است و حال آنکه آنها آن را فراموش کرده اند و خدا بر هر چیزی گواه است.»
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ ـ فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ـ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ؛(8)
آن روز مردم به صورت گروه های پراکنده (از قبرها) خارج می شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود ـ پس هر کس هم وزن ذره ای نیکی کند (نتیجه) آن را خواهد دید ـ و هر که هم وزن ذره ای بدی کند (نتیجه) آن را خواهد دید.»
و به فرمان خداوند گوش دهیم که:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ ؛(9)
ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا دارید و هر کسی باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است.
و این سفارش امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ را به یاد آوریم که:
عبادَ الله زنوا انفسکم من قبل ان توزنوا و حاسبوها من قبل ان تحاسبوا و تنفَّسُوا قبل ضیق الخناق. و انقادوا قبلَ عنف السیاق و اعلموا انه من لم یعن علی نفسه حتی یکون له منها واعظ و زاجرٌ لم یکن له من غیرها زاجرٌ و لا واعظٌ؛
بندگان خدا! (کردار و گفتار) خود را بسنجید پیش از آنکه (کارهای) شما را بسنجند، و حساب نفس خود را برسید پیش از آنکه به حسابتان برسند. (فرصت را غنیمت دانید) پیش از آنکه مرگ گلویتان را بگیرد و نفس کشیدن نتوانید، فرمانبردار شوید پیش از آنکه فرمانبرتان سازند و بدانید آنکه نتواند خود را پند دهد تا از گناه بازدارد، دیگری پند دهنده و بازدارنده او از گناه نخواهد بود.(10)
محاسبه کارهای هر روز کارنامه ای است که بنده را به وضعیت خود آگاه می سازد و تکالیف روز بعد را مشخص می کند. چنین شناختی از وضعیت، برای سالک هر طریقی لازم است. از همین روست که ائمه هدی که راهنمایان حقیقی طریق رستگاری هستند، بر این امر سفارش اکید دارند. امام کاظم ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فی کُلُّ یَوْمٍ فَاِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزادَ اللهَ تعالی وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ اِلَیهِ؛
از ما نیست کسی که هر روز (اعمال) خود را محاسبه نکند، تا اگر عمل نیکی انجام داد از خداوند افزونی آن طلبد و چون گناهی کرد از خداوند آمرزش خواهد و توبه نماید.(11)
پس از محاسبه ممکن است معلوم گردد تخلف از شرط به دو شکل صورت گرفته باشد: نخست انجام فعلی که ترک آن شرط شده بود و یا ترک فعلی که انجام آن شرط شده بود.
در صورت اول باید نفس را کیفر کرد و در کیفر نفس کوتاهی روا نیست؛ زیرا ممکن است معصیت و بدکاری به تدریج عادی شود و نفس از آن پرهیز نکند. این کیفر باید مطابق دستورات شرع باشد و با شرایط انسان و ظرفیتهای جسمی و روحی فرد تناسب داشته باشد.
در صورت دوم، یعنی ترک چیزی که انجام آن شرط شده بود، باید اعمالی از عبادات و طاعات را بر خود تحمیل کند، تا مانند جریمه ای او را وادار نماید پیمان و شرط خود را رعایت نماید. در هر صورت چون با تخلف از شرط روبرو شده است، باید نفس خود را ملامت کند و او را توبیخ نماید. که شاید این ملامت در او کارگر باشد و او را به مراعات شرط وادارد و مقدمه ای باشد که نفس لوّامه را به نفس مطمئنه بدل سازد. موعظه کردنِ خود کاری بسیار سودمند است، زیرا موعظه گر و موعظه شونده هیچ چیز پنهانی از هم ندارند؛ در موعظه کننده شبهه ریا و بدخواهی نیست و موعظه شونده نیز گریزی از دل سپردن به سخن موعظه گر ندارد. هیچ یک از این دو نمی توانند خود و یا طرف مقابل خود را فریب دهند. بنابراین موعظه خوب، مؤثرترین موعظه خواهد بود و در واقع شرط تأثیر هر موعظه کننده دیگری در ما، این است که خود، واعظ خویش باشیم. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللهُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظاً فَاِنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَنْ تُغْنی عَنْهُ شَیئاً؛(12) کسی که خدا برایش پند دهنده ای از خودش قرار ندهد پندهای مردم برایش ثمری ندارد.
ممکن است شرایط و زمینه های افراد برای خدایی شدن، متقاوت باشد. در شرایط فعلی، که حقیقتا زمینه های گناه به راحتی در دسترس است، گناه نکردن هنر بزرگی است. بنابراین هر کس به هر میزان که در جهت ترک گناه ورضای پروردگار تلاش کند به همان میزان اجر خواهد داشت. سختی های مسیر سیر و سلوک بی حساب و کتاب نیست،‌خدای رحمان ذره ای از این سختی ها را نادیده نمی گیرد.«ان الله لا یظلم مثقال ذره).
در ذیل به مواردی اشاره می کنیم که کمک می کند که در مسیر بندگی قرار گرفته و روش و سبک زندگی ما بر اساس خدامحوری تنظیم شود.
1. تفکر : مهمترین شرط مبارزه ی با نفس و قدم اول در راه بندگی، تفکر است. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) می فرمایند : «بدان که اول شرط مجاهده ی با نفس و حرکت به جانب حق تعالی تفکراست …تفکر، در این مقام عبارت است از آنکه، انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری ولو کم هم باشد فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم …. به او عنایت کرده، این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده، از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ی ما با این مولای مالک الملوک چیست ؟… با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال های دراز و در پی شهوات، عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه ی فانی نکنی. (چهل حدیث حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی ) /ص 6)
2. شناخت خدا: امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: «اول عبادة الله معرفته؛ اولین مرتبه عبادت خدا، معرفت و شناخت خدا مى باشد.» بنابراین یک مسلمان اول باید در باره خدا، شناخت پیدا کند. در این باب اگر زمینه مطالعاتى شما کم است از کتاب هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى شروع کنید؛ ولى بعدا مسیر مطالعاتى شما در کتابهاى استاد مطهرى باشد.
3. شناخت دستورات خدا: دیگر از لوازم این راه، آشنایی با حلال و حرام الهی است. کسی که طالب رضایت محبوب است, می بایست بر اساس قوانینی که محبوب وضع می کند, زندگی کند. لذا لازم است که با احکام اخلاقی و عملی دین از طریق مطالعه و تحصیل کتب اخلاقی و رساله های عملیه آشنا باشید و راه عملی اطاعت خدای متعال را بدانید و از بایدها و نبایدهای این مسیر اطلاع کافی داشته باشید. به خصوص شناختن گناهان و پی آمدهای سوء دنیوی و اخروی آن، نقش و تأثیر بسیار سازنده ای در حصول تقوی و تحکیم آن در انسان مؤمن دارد.
پس یکی از مهم ترین امور در این راه , عمل دستورات فقهی, یعنی رساله ی مرجع تقلید است. با رجوع به رساله مى توان واجب و حرام الهى را شناخت.
4. عمل به دستورات خدا: بسیاری از افراد ممکن است با دستورات الهی کاملا آشنا بوده و از حرام و حلال الهی مطلع باشند ولی به هنگام بروز خواهش های نفسانی و وسوسه های شیطان از فرامین الهی سرپیچی نمایند. اما افراد خدا محور دستورات خدا را بر دستورات نفس و شیطان، در عمل ترجیح می دهند . امام سجاد (علیه السلام) مى فرمایند:« من عمل بما افترض الله علیه فهو من اعبد الناس؛ هر کس به آنچه خدا بر او واجب کرده عمل کند از عابدترین مردم مى باشد.» بنابراین انجام واجبات و ترک محرمات بر هر چیزى ترجیح دارد و از ویژگی های برجسته یک مسلمان حقیقی می باشد .
دوست عزیز؛ به طور قطع و یقین هیچ چیز به اندازه ی انجام واجبات و ترک محرمات انسان را به خدا نزدیک نمی کند. آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) می فرمایند: هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید،همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ است.
آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) در جواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد.
5. استقامت در مسیر بندگى: در مسیر عبودیت، استقامت نقش کلیدی دارد. چه بسا ابتدای راه، شیطان و لشکریانش بسیج شوند تا انسان را از بندگی حق تعالی باز دارند اما وقتی استقامت بنده را ببینند شکست خورده و مغلوب می گردند. حصول هر مهارتی نیاز به تمرین، ممارست، مداومت و ایستادگی دارد. برای طالب تقوی نیز لازم است که در این مسیر از هر طریقی که ممکن است به تدریج عادت های بد خود را ترک و آنها را تبدیل به عادت های مثبت نماید. تمرین عملی و عادت نمودن به ترک گناهان و انجام واجبات الهی به تدریج زمینه جلب رضای الهی را در نفس آدمی فراهم خواهد آورد. خداوند تبارک و تعالى به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) در قرآن چنین خطاب مى کند: «فاعبده واصطبر لعبادته؛ او را عبادت کن و در راه پرستش او شکیبا باش»،( مریم، آیه 65). حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «دوام العباده برهان الظفر بالسعاده؛ عبادت دوام دار و همیشگى، دلیل قاطع ظفر و دستیابى به سعادت و خوشبختى است. » (الغرر والدرر، باب العباده، ص 24 و 318)؛
6. شرکت در مجالس و محافل مذهبی: همراهی مؤمنان، همنشینی با عالمان ربانی، مطالعه سیره عملی رهبران معصوم)علیهم السلام) امامان هدایت و اسوه های تقوا و همچنین مطالعه زندگی و سیره عملی عالمان وارسته، اهل تقوی و سلوک، همچنین سرگذشت گناهکاران و سرانجام منحرفان از راه خدا و تقوی همگی راه هایی هستند که به تقویت بعد معنوی انسان خواهد انجامید.
7. شیطان شناسی: شناختن شیطان، حیله ها و وسوسه هایی که برای اهل تقوی دارد و دام هایی که در راه خدا گسترده است، ضرورتی است که نباید از آن غافل ماند.
8. همت و تلاش برای رسیدن به مقصود: هر قدر هدف انسان بزرگ باشد، همت و تلاش او نیز باید بیشتر باشد! چه هدفی بالاتر وبرتر از کسب سعادت ابدی؟ که این سعادت حاصل نمی شود، الا در مبارزه ی با نفس اماره و پیروز وغالب شدن بر تمایلات و خواهش های او.
بنابراین باید آستین همت را بالا زده، در راه رسیدن به مقصود, از خطر های راه نهراسیده و تصمیم بگیریم و تلاش کنیم تا موانع راه را کنار بزنیم.
9. جایگزینی لذت های مشروع به جای لذت های خلاف شرع وحرام: بسیاری از جوانان به دلیل مجرد بودن و تأخیر انداختن درامر ازدواج، به گناهانی که درارتباط با نیازهای جنسی است، گرفتار می شوند و همین گناهان, منشأ گناهان بسیار می گردد. لذا یکی از راه های مبارزه با نفس و گناهانی که از طریق نیاز جنسی انجام می گیرد، ازدواج و برطرف کردن این نیاز، از طریق مشروع است؛ ولی اگر به هر دلیل, ازدواج ممکن نباشد، چاره ای جز استفاده از روش های کنترلی و تقویت معنویت نیست. (روش های کنترل از قبیل: کنترل چشم، یعنی ندیدن صحنه های محرک، عدم تردد در مکان های تحریک آمیز، انتخاب دوستان متعهد ومؤمن، و…… روش های تقویت معنویت ازقبیل: روزه گرفتن، نماز خواندن، توسل به اهل بیت عصمت (علیهم السلام)، شرکت در جلسات مذهبی و..) اینها پاره اى از خصوصیات مهمی است که با عمل دقیق به آن مى توان یک مسلمان واقعی شد.
قسمت دوم سوال :
دستورالعملی که امام خمینی (ره) ذکر کرده اند شامل موارد زیادی است که روزه یکی از آن موارد است که هر شخصی با توجه به شرایط خودش می تواند انرا عملی نماید .اگر شما از لحاظ جسمی مشکل خاصی نداشته باشید و سحری و افطار مناسب وکامل داشته باشید گرفتن روزه برای شما مشکلی نخواهد داشت ، مخصوصا در ایام زمستان که روزها کوتاه است. ازجمله دستورالعمل اخلاقی امام خمینی(ره) به جوانان :
١- نمازهای یومیه را در پنج وعده بخوانید و نماز شب را حتما بپای دارید.
٢- اوقات خواب خود را کم کنید و بیشتر قرآن بخوانید (بویژه سورۀ مزّمّل).
٣- راس ساعت مقرر که بیدار می شوید ، دیگر نخوابید.
۴- روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه بگیرید.
۵- کم خوری را پیشه کنید .
۶- در مجالس و میهمانیهای باشکوه که فقرا به آن راه ندارند شرکت نکنید و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید
٧- برای عهد و پیمان اهمیت فوق العاده قائل باشید .
٨- به تهیدستان انفاق کنید.
٩- از مواضع تهمت دوری کنید.
١٠- دل به دنیا نبندید و آن را بر دستور خدا ترجیح ندهید.
١١- لباس ساده بپوشید و از پوشیدن لباس رنگی خودداری کنید.
١٢- از نظر مادّی به پایینتر از خود و از نظر معنوی به اولیاء الله بنگرید.
١٣- کار نیک خود را فراموش کنید و گناهان گذشتۀ خود را به یاد بیاورید.
١۴- زیاد صحبت نکنید و دعاها را زیاد بخوانید ( بخصوص دعای روز سه شنبه را ).
١۵- اول هر ماه ، خرج یک روز خود را صدقه بدهید.
١۶- دانشهای فنی (بویژه رانندگی ، مکانیک و رادیو تلویزیون) را فرا بگیرید .{البته این جمله مربوط به اون زمانه و الان باید خیلی بیشتر از اینها بلد بود}
١٧ – به ورزش بخصوص کوهنوردی و شنا اهمیت بدهید.
١٨ – از اخبار روز مسلمین و جهان با خبر شوید ( هر روز حداقل یک بار اخبار کامل را بشنوید).
١٩- بیشتر مطالعه کنید.
اما به عنوان حُسن ختام این بحث که دستور العملهای امام خمینی است ، یک نکتۀ دیگر از امام به نقل از عروسشان خانم فاطمۀ طباطبایی اضافه می کنم که در شمارۀ ١۶٨ مجلۀ شاهد بانوان آمده است : یکی از مسائلی که امام در روزهای آخر به من توصیه می کردند ، خواندن دعای عهد است . امام می فرمودند : صبحها سعی کن این دعا را بخوانی ، چون در سرنوشت دخالت دارد.
منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
پی نوشت :
1- مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، ص 85.
2- سفینة البحار، ماده شبب.
3- الحیاة، ج 2، ص 164.
4- نهج البلاغه، الرسائل، 31.
 5- علق، 14.
6- نساء، 1.
7- مجادله، 6.
8- زلزال، 8ـ6.
9- حشر، 18.
10 نهج البلاغه، الخطبه 90.
11- المحجة البیضاء، ج 8، ص 166.
12- سفینة البحار، ماده وعظ.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد