خانه » همه » مذهبی » دعایی که از تعجیل در فرج مهمتر است

دعایی که از تعجیل در فرج مهمتر است


دعایی که از تعجیل در فرج مهمتر است

۱۳۹۳/۰۴/۲۰


۱۲۸ بازدید

دعایی که از تعجیل در فرج مهمتر است

مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور اوست؛ چون مردن تنها قطع حیات دنیای چند روزه فانی است؛ اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی است.

دعایی که از تعجیل در فرج مهمتر است

مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور اوست؛ چون مردن تنها قطع حیات دنیای چند روزه فانی است؛ اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی است.

به گزارش فارس، در میان اعمال عبادی دعا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که بهترین و والاترین کارها نزد خداوند با اوست. دعا نشان‌دهنده شناخت و معرفت خالق است، دعا بیانگر عجز و ضعف انسان در برابر خداوند است و به واسطه ادای نمازهای واجب، روزانه ده بار ذات اقدس اله را به این عبارت می‌خوانیم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ». دعا زمینه جلب رحمت الهی است.

خداوند متعال در آیات قرآن می‌فرماید: هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیکم و دعای دعاکننده را – به هنگامی که مرا بخواند – اجابت می‌کنم، پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.

از این رو در آستانه فرارسیدن شب‌های قدر، شب‌های دعا و مناجات، توصیه‌هایی را از آیت‌الله محمدتقی بهجت (ره) آن سالک طریق الهی برای علاقه‌مندان بیان می‌شود:

چگونه می‌شود کاری بدون مقدمات و شرایط انجام گیرد؟ اگر می‌خواهید دعا کنید و واقعاً دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشریفاتی دارد.

برای دعا این امور لازم است:

1- ثنا و تعظیم و تمجید ساحت مقدس حضرت حق تبارک و تعالی.

2- اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن که تقریباً به منزله توبه یا ملازم آن است.

3- صلوات بر محمد و آل محمد (ص) که وسیله و واسطه فیض هستند.

4- بکاء و گریه، اگر نشد تباکی ولو خیلی مختصر

و بعد از اینها درخواست حاجت که در این صورت برآورده شدن حاجت برو و برگرد ندارد.

البته اگر این مطلب (یعنی ثنا، تعظیم و تمجید …) در سجده باشد، مناسب‌تر است و تأثیر بکاء در این زمان به جایی می‌رسد که در عمل «ام داود» و نیز در قنوت وتر آمده است: «فإنّ ذلک علامة الإجابه»؛ این نشانه مستجاب شدن دعا است.

همچنین در اذن دخول ائمه اطهار (ع) نیز وارد شده است «فهو علامة الاذن» این علامت اذن است. یعنی راه تکوینی است به خدا و ارتباط با غیب است، البته برای کسی که این مطلب را باور کند.

آیا می‌شود همانگونه که به هنگام گرسنگی و تشنگی، به آب و نان احساس احتیاج می‌کنیم بلکه بیشتر از آن برای رفع گرفتاری‌های اهل ایمان احساس احتیاج به دعا برای آنان بکنیم؟! اگر بی‌تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاری‌ها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود.

چقدر رحمت خداوند شامل حال کسانی است که بی‌تفاوت نباشند و برای رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که مسلمانان و بر اهل ایمان وارد می‌شود، گریه و تضرع و ابتهال کنند! ما باید در حال رخاء و آسایش، حالت ابتهال و تضرع و توسل داشته و ملتجی و شاکر باشیم تا در حال شدت و گرفتاری به فریاد ما برسند و گرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما می‌آید.

این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است که در زمان غیبت خوانده شود که: «یا اَللّهُ یا رَحمانُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ»؛ ای خدا، ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای گرداننده دل‌ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان!

در گرفتاری‌ها و ابتلائات، انسان چاره‌ای جز توسل به خدا و پناه آوردن آن به آن و لحظه به لحظه به خدا ندارد، ما باید از خدا بخواهیم که ما را آن به آن، از جمیع آفات و بلیات معنویه و صوریه، ظاهریه و باطنیه، دنیویه و اخرویه سالم و محفوظ بدارد. اگر انسان راستی راستی برای مؤمنین و مؤمنات دعا کند و برای خودش دعا نکند، مَلَک و فرشته‌ای برای او دعا می‌کند.

باید کسانی که حاجت مهمه‌ای دارند، یکی از همین نمازها و از این عبادت‌هایی که برای حاجت ذکر شده است را بجا آورند و اگر بخواهند تثبیت بکنند، تأیید بکنند و برسند به حاجت خودشان بلاشک، ملتفت باشند بعد از آن طلب حاجت ذکر شده است و اگر بخواهند تثبیت کنند، تأیید بکنند و برسند به حاجت خودشان بلاشک، ملتفت باشند بعد از آن طلب حاجت و نمازها و دعاها بروند به سجود و در سجود سعی کنند به اندازه بال مگسی چشم‌تر بشود، این علامت این است که مطلب تمام شود.

هر کس می‌خواهد دعایش مستجاب شود، برای نجات مؤمنین و مؤمنات دعا کند، تا دعای مَلَک که مورد استجابت است، یقیناً مشمول حال او شود!

خداوند بلاها را بدون حکمت و بدون ملاک و مصلحت نمی‌فرستد، بلکه برای دعا و تضرع ما می‌فرستد. بنابراین برای رفع آنها دعا لازم و تضرع به درگاهش مطلوب است.

دعاهای وارده در امکنه و ازمنه خاص؛ مکان‌ها و زمان‌های مخصوص اختصاصی نیست، به گونه‌ای که نتوان در وقت و یا جای دیگر خواند؛ بلکه این گونه دستورها به نحو مطلوب است.

شرط استجابت دعا، ترک معصیت است «أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»، «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ».

گاهی مصلحت در غیرتعجیل است و گاهی مصلحت در تبدیل به احسن است. داعی (دعا کننده) خیال می‌کند مستجاب نشده است ولی اهل یقین می‌فهمند.

مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او می‌باشد؛ زیرا مردن، تنها قطع حیات دنیای چند روزه فانی است؛ اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی از حیات جاوید آخرت و خلود در جهنم است، لذا حضرت امیر (ع) در لیلة المبیت از رسول اکرم (ص) می‌پرسد: «أفِی‌ سَلَامَةٍ مِنْ دِینی‌»؛ آیا دین من سالم خواهد بود؟ یعنی از استقامت در دین و ثبات ایمان و عقیده تا مرز شهادت را که از خود شهادت بالاتر است، از آن حضرت سؤال می‌کند.

لذا همواره باید این دعا در دوران غیبت حضرت مهدی(عج) و در آخر الزمان ورد زبان ما باشد. این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است در زمان غیبت خوانده شود که: ««یا اَللّهُ یا رَحمانُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ»».

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد