عصراسلام: اما تلاش بی مثال علمی او در کنار اندیشههای سیاسی و اجتماعیاش معجون دلپذیر و تفکر آفرینی شده. چون؛ او در زمینه اندیشمندان دینی و عالمان دین، متفاوت “قلم” زد و صد البته که زجر تبعید و خانه نشینی را هم به جان خرید!
در نوشتههای زرین ملاصدرا نوشتههای جان نشین دارد که بصورت پراکنده در آثارش آمده است. دو کتاب کوچک او بنام “رساله سه اصل” و نیز “عارف نمایان” دارای جملاتی شگفت آور است.
نمونه ای از آن نوشتههای زرین ملاصدرا که حاوی “دل پر درد” اوست را تقدیم میدارم.
عالمان دنیاگرا و نزدیک به قدرت
صدرالمتالهین وقتی میخواهد از خصوصیات عالمان دنیاپرست و منفعت گرا و قدرت طلب جملاتی داشته باشد با الهام از آیه ۱۷۶ سوره اعراف که درباره بلعم باعورا است ، درباره نصحیت ناپذیری علماء و اندیشمندانِ منفی، چنین میگوید: “اگر متوجه نصحیتش شوی؛ زبان درازی میکند! و اگر وا میگذاری همچنین بدخوئی میکند و گزند میرساند!”
ملاصدرا راز و رمز “سختی دل” آنان را دربی بهره بودن از کمترین ذرهای از نور معرفت دانسته و اینکه درب خانه ظلَمه قبلهشان شده و روی توجهشان به محرابی است که آن محراب “ابواب سلاطین” است!
عرفان مسلکیهای دروغین
یکی از شاهراههای ورودی چاپلوسانِ قدرت طلب، راه “دل” است. ورود به این راه با گریه های دورغین و داستان سرایی های عرفانی و نقل کرامات درباره ارکانِ قدرتهاست! با کمترین رصدی میتوان ته “گریه” ها و “کرامت” سازیها و “تعلیم ذکر و ورد” هایشان را دید که به نقطه متمرکز قدرت باز میگردد! شِگرد اینان بعد از “صورت گری”، به قول ملاصدرا؛ “صورت پرستی” است.
ملاصدرا این قماشِ از تریبون داران جامعه دیده و چنین معرفی شان میکند:
“عبادت هوای نفس میکنند و از معرفت خدا و وحی و معاد چیزی یاد نگرفته اند و به غیر از صورت پرستی کار دیگری پیش نگرفتهاند و عادت شان ذکر زبان و آواز برکشیدن است در حالیکه از ناسیان حق اند!”
اهل نفاق و شیوههای نو
ارتباط نفاقِ عالمانه با قدرت طلبی، در تفکر سیاسی ملاصدرا جای بسی مهم دارد. او شیوه های نو منافقانه را بخوبی ترسیم و بدین شکل معرفی میکند.
اول؛ اهل نفاق خود را “در لباس فقه و صلاح نمایان میکنند.” مقصود ملاصدرا این است که اهل نفاق برای نهادینه کردن قدرت و ثروت از یک سوی از “اصطلاحات فقهی” بهره میگیرند و امیال خود را به فروع فقهی و قوانین حقوقی در میآورند! و از سوی دیگر در حوزه رفتار سیاسی خود را “مصلح” معرفی میکنند!
دوم؛ سبک و روششان بر “عناد و لجاجت” استوار است. نه حرفی را میپذیرند و نه حاضرند از تفکر و برنامه خود عقب نشینی داشته باشند!
سوم؛ در بسیاری از ناهنجاریها و آسیبها؛ “بی تفاوت” هستند. اگر در جامعه انبوهی از جرائم و فقر و .. دیده شود، گویا آنان اصلا ندیدهاند و یا نمیخواهند ببینند!
چهارم؛ ملاصدرا نشانه و یا شیوه دیگر منافقان “افتخار و تکبر” معرفی نموده.
در نتیجه کسانی که به ساعتها سخنرانی و جلسه و مصاحبه و .. به “افتخارات متوهمانه” مشغول میشوند در حالیکه آن افتخارات؛ دارای زیر بنای غیر قابل استناد وحتی بر اساس کذب محض است و شگفتی اینجاست که بر آن افتخارات موهوم؛ نسبت به عالَم و آدم تکبر میورزند و خواسته و یا ناخواسته گرفتار شیوه های اهل نفاق شدهاند.
رهنمون به راه و رسم “حقیقت”
ملاصدرا حکیمی که اگر درد را میگوید، از ارائه نسخه درمان را هم دریغ نمیکند. او که خود و جامعه خود را گرفتار دردهای دینی و دنیوی میبیند و روزگار را آشفته مییابد، سیره و مشی اهل بیت(ع) را به عنوان الگو برای خود و عالمان دینی تعریف میکند تا گرفتار حیله ورزی “اصحاب قدرت وثروت” نشوند و با روشهای آگاهانه، قدرت طلبان را نسبت به دین ورزیِ دروغین رسوا کنند و آنان در رسیدن به همه مطامع دنیوی شان ناکام گذارند. و آن سیره مشعشع؛ پرداختن به علوم حقیقیه وجدا کردن خود از صف دنیاخواهان حیله گراست.
بخشی ازجملات شجاعانه او چنین است؛ “اهل بیت عصمت وطهارت(ع) ؛ گرچه مورد مکر ارباب رزق و ریا قرارگرفتند ، اما چون مفتونِ اهل ریا و حیله و متشبّهان به اهل علم و تقوا نشدند، ذره ای از قدر و منزلت شان کم نگشت و در دنیا وآخرت مُعزز و مکرّم بودند و دشمنان دین را دردین ودنیا رسوا کردند.”
در پایان بدین سر انجام رسیدیم که ملاصدرا نه تنها در بحثهای “حکمت متعالیه” مانند؛ هستی شناسی و تبیین قاعده “الواحد” در مبداشناسی و معاد جسمانی، سرآمد است. بلکه در اندیشه های سیاسی- اجتماعی بسیار باریک بین است.
سلام الله علیه وحشره الله مع الصالحین
هادی سروش