خانه » همه » مذهبی » دلیل ازدواج نکردن حضرت عیسی (ع)و حضرت مریم (ع)

دلیل ازدواج نکردن حضرت عیسی (ع)و حضرت مریم (ع)


دلیل ازدواج نکردن حضرت عیسی (ع)و حضرت مریم (ع)

۱۳۹۳/۰۳/۱۶


۴۵۳۰ بازدید

دلیل اینکه حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم هیچ وقت ازدواج نکردند چه بوده است؟ و چرا در بین مسیحیان در ارتباط با خوبی و بدی ازدواج اعتقادات مختلفی است؟

حضرت مریم (ع) به هنگام تولد حضرت عیسی (ع)، نامزد شخصی به نام یوسف نجار بوده است و برخی از منابع از جمله کتاب مقدس حاکی از این هستند که حضرت مریم (ع) پس از تولد حضرت عیسی (ع) با یوسف نجار ازدواج کرد و صاحب فرزندانی نیز شد. در عین حال، منابعی نیز بر این اعتقاد هستند که حضرت مریم (ع) تا آخر عمر خود باکره ماند و ازدواج نکرد ولی اسناد و شواهد بر ازدواج ایشان با یوسف نجار قوی تر هستند. و اما حضرت عیسی (ع) هیچ وقت ازدواج نکرد. دلایلی برای عدم ازدواج ایشان ذکر شده است که خدمتتان ارائه می کنبم: می دانیم که ازدواج به خودی خود امر واجبی نیست و خداوند به خاطر مصالحی که برای حفظ زندگی فردی و اجتماعی بشر لازم است آن را تشریع نموده است؛ ولی همین مستحب در مواردی برای برخی افراد خاص واجب می شود، مثل کسانی که اگر ازدواج نکنند دچار گناه می شوند. و به هر حال اگر کسی ازدواج نکند و در ضمن خود را نیز از گناه حفظ کند مرتکب عمل حرام و خلاف شرع نشده است؛ اما از آنجا که ازدواج عامل تکامل انسانی است، شهید مطهری به صراحت ازدواج نکردن را نقصی در کمالات این دو پیامبر(حضرت یحیی و حضرت عیسی) به شمار می آورد، البته نه آنکه نسبت به سایر مردمان عادی ناقص باشند؛ بلکه این دو، نسبت به سایر پیامبرانی که همه خصوصیات اینها را داشته و ازدواج هم کرده باشند، مقام کمتری دارند، چرا؟؛ زیرا (به نظر شهید مطهری) نقشی که ازدواج در کمال انسانی دارد جانشین پذیر نیست.[ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام ص 254]عیسی مسیح ازدواج نکرده است. امروزه افسانه های رایجی هستند که می گویند عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کرد. این افسانه کاملا دروغ است و پایه و اساس خداشناسی، تاریخی، و کتاب مقدسی ندارد. در حالیکه یکی دو تا از اناجیل دروغین اشاره می کنند که عیسی مسیح با مریم مجدلیه رابطه نزدیک داشته است، اما هیچکدام از آنها نمی گویند که آنها ازدواج کردند و یا رابطه عشقی داشتند. نزدیکترین توصیف آنها این بوده که عیسی مریم مجدلیه را بوسید، که این براحتی می تواند فقط یک بوسه باشد. بعلاوه حتی اگر این اناجیل مستقیما هم می گفتند که عیسی با مریم مجدلیه ازدواج کرده بود، هیچ اعتباری نداشتند چون این اناجیل اناجیل دروغین هستند که نوشته شده اند تا به مسیح فقط تصویری عرفانی بدهند.
اگر عیسی مسیح ازدواج کرده بود، کتاب مقدس این را به ما می گفت، و یا اشاره ای به آن می شد. کلام خدا در مورد موضوعی به این مهمی هیچ وقت ساکت نمی ماند. کتاب مقدس به مادر عیسی، پدر خوانده اش، و خواهر و برادرهای ناتنی اش اشاره می کند، پس چرا باید از اشاره به زن او غفلت نماید؟
از نظر مفسرین قرآن هم عیسی(ع) ازدواج نکرده است و اینکه می گویند او با فلان شخص ازدواج کرده بوده یا دروغ بستن به پیامبر خدا است و یا اینکه با مستند سازی می خواهند ازدواج عیسی(ع) را جزء باورهای اعتقادی مطرح سازند.
مرحوم فیض کاشانی در المحجة‌البیضاء پاسخ دیگری داده اند. ایشان پس از برشمردن فواید ازدواج، یکی از آفات آن را نیز بازداشتن انسان از عبادت معرفی می کنند؛ زیرا ممکن است ازدواج، باعث غفلت انسان شده و یا کسب و کار برای خانواده باعث جمع آوری مال و دنیا دوستی بشود، وی سپس می گوید: پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ این توانایی را داشتند که هم ازدواج کنند و هم از عبادت الهی غافل نشوند و این به خاطر علوّ درجه حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ می باشد و کسی هم قابل مقایسه با ایشان نیست؛ ولی حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ احتیاط کردند و برای آنکه دچار غفلت نشوند ازدواج را ترک کردند و یا شاید برای ایشان کسب روزی حلال و تأمین زندگی یک خانواده ممکن نبوده است و لذا اقدام به ازدواج نکرده اند و یا این که شاید حال معنوی ایشان به گونه ای بوده که ازدواج مانع عبادت ایشان بوده است. وی در پایان اضافه می کند که به هر حال، باید رفتار انبیاء را به بهترین وجه آن توجیه کنیم.[ فیض کاشانی المحجة‌البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج 3، ص 79]در نهج البلاغه خطبة 160 نیز عبارتی آمده است که به نوعی مؤید سخن فوق می باشد: امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در توصیف حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: «…لم تکن له زوجة تفتنه و لا ولد یحزنه…»؛ یعنی عیسی ـ علیه السّلام ـ نه همسری داشت که او را فریفتة‌خود سازد و نه فرزندی که باعث حزن و اندوه او شود.
احتمال دیگری به ذهن می رسد که با ذکر دو نکته بیان می شود:
1. حضرت عیسی و یحیی ـ علیهما السّلام ـ هر دو،همزمان با هم و در یک منطقه بوده اند؛ یعنی در شرایط فرهنگی و اجتماعی واحدی می زیسته اند.
2. خداوند برای هر قومی پیامبری از میان خودشان می فرستد؛[ بقره/ 129 و 151؛ آل عمران/ 164؛ مؤمنون/ 32؛ جمعه/ 2] یعنی پیامبر هر قومی بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود مبعوث شده و برنامه ای مناسب با آن محیط برای هدایت و مبارزه با انحرافات آنها دارد.
بر اساس این دو نکته شاید بتوان چنین نتیجه گیری کرد که انحرافات جامعه بنی اسرائیل در زمان این پیامبر به گونه ای بوده است که یکی از راههای مبارزه با آن فرهنگ، ترویج زندگی زاهدانه و دنیاگریزی بوده است تا گرایش افراطی مردم به شهوات مهار شود. چنان که توصیفاتی که حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه از حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ آورده اند شاهد این است که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بسیار زندگی زاهدانه ای داشته اند[نهج البلاغه، خطبه 160] و شاید همین عامل باعث شده است که این دو پیامبر در آن زمان از تشکیل خانواده سرباز زده اند. و ناگفته نماند که ایشان بنی اسرائیل را دعوت به ترک ازدواج نمی کردند و این را یک امر ارزش تلقی نمی کردند؛ بلکه مربوط به احوال شخصی ایشان بوده است، چنان که ائمه ما نیز اعمالی خاص خود را داشته و بر دیگران لازم نبوده و نیست.
احتمال دیگری که می توان ذکر کرد این است که با توجه به خلقت خاص حضرت عیسی و نیز عمر کوتاه ایشان در دنیای مادی که بیش از 31 سال نبوده و سپس غایب شده اند، حکمت خداوندی چنین اقتضاء می کرده است که ایشان تشکیل خانواده ندهند و گویا سایر اولیایی که از دیدها مخفی هستند مثل حضرت خضر و حضرت حجة ‌بن الحسن (عج) نیز ازدواج نکرده اند. البته این نکته نیازمند تحقیق بیشتر است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد