طلسمات

خانه » همه » مذهبی » دوست بی نماز

دوست بی نماز


دوست بی نماز

۱۳۹۳/۰۴/۲۹


۲۱۹۲ بازدید

یه دوستی دارم که آدم خوبیه ولی فکر می کنم خجالت می کشه نماز بخونه(۱۸سالشه هنوز نماز شروع نکرده) تکلیف من درباره دوستی با این جور آدما چیه؟

با شخص بی نماز نمی توان دوستی کرد،او را به نماز دعوت کنید واگرازنماز خواندن سرباز زد اورا رها کنید ، در دوموضوع سخن می گوییم :الف) با چه کسی دوستی کنیم 2- ارزش واهمیت نماز (می توانید از مطالب زیر برای تغییر او وارشادش به نماز بهره بگیرید)
الف ) نقش دوست در زندگی جوان
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد // نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد (حافظ)
یکی از نیازهای روحی و عاطفی انسان، داشتن دوستان صمیمی است. دوستی رابطه ای است براساس محبت که دو انسان را به هم دیگر پیوند می دهد و نیاز عاطفی آن ها را برآورده می سازد. علاوه بر آن، دوستان صمیمی یار و یاور یک دیگر در حل مشکلات زندگی هستند. بدون داشتن دوستان واقعی، انسان هم تنها و بی یاور است و هم از نظر روحی و عاطفی با مشکلات جدّی روبرو است. از این رو در روایات اسلامی نیاز انسان به داشتن دوستان خوب به نیاز انسان به غذا تشبیه شده است.
ارزش دوست
دوستی در دوران نوجوانی اهمیت خاصی دارد، زیرا در سنین بلوغ، عواطف انسانی بیدار شده و آماده ی شکل گیری و شکوفایی است و به همین علت، انگیزه ی عاطفی نیرومندی نوجوانان را به سوی دوستی با هم سالان سوق می دهد. این انگیزه که در سنین کودکی سطحی و زودگذر بود، اکنون به صورت عمیقی در دورن نوجوان فعال است و لذا دوستی های نوجوانان به زودی به دست فراموشی سپرده نمی شود.
برقراری پیوند دوستی در این دوران به شکوفایی و پرورش عواطف نوع دوستی و محبت انسانی کمک می کند و سبب می شود شخصیت اجتماعی نوجوانان شکل گیرد. وقتی علاقه ی قلبی بین دو دوست ایجاد می شود، آن دو از صفات و حالات یک دیگر تأثیر می پذیرند. این تأثیر، ناآگاهانه و تدریجی است و با گذشت زمان بر میزان آن افزوده می شود و به هم خویی و هم رنگی می انجامد.
در روایتی از امام علی (علیه السلام) به این تأثیر ناآگاهانه و تدریجی اشاره شده است: «لاتَصحَب الشریر فَاِنَّ طبعَکَ یَسرِقُ مِن طبِعه شراً و انت لا تَعلمُ؛ (1) از مصاحبت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعتت به طور ناآگاه، ناپاکی و بدی را از طبع او می دزدد، در حالی که تو از آن بی خبری».
معیارها و روش های انتخاب دوست
دوستی هایی که بدون آزمودن های قبلی به وجود می آیند، معمولاً دیری نمی پایند و به کوچک ترین عامل از هم می پاشند. علاوه بر آن، چنین دوستی هایی ممکن است عواقب خطرناکی برای انسان به همراه داشته باشد. بر همین اساس است که در تعالیم اسلامی توصیه شده که به سادگی به هر کسی که در مسیر ما قرار می گیرد اعتماد نکنیم، بلکه ابتدا او را بیازماییم و وقتی و وقتی که از شایستگی او برای دوستی مطمئن شدیم، او را به دوستی برگزینیم. البته این مطلب به معنای بدگمانی نسبت به دیگران نیست، اما بدگمان نبودن نسبت به یک نفر برای اعتماد کردن به او کافی نیست.
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «کسی که پس از آزمایش صحیح، دیگری را به دوستی برگزیند، دوستیش پایدار و علاقه اش استوار خواهد ماند». (2) در روایات متعدد دیگر آمده است که: «اگر کسی سه بار نسبت به شما خشمگین شد ولی به بدی درباره ی شما سخن نگفت، او شایسته ی دوستی است». (3)
پس کسی را که ما به دوستی انتخاب می کنیم باید چنان باشد که در مجموع باعث رشد و تعالی و پیش رفت فکری و روحی ما شود. برخی افراد در انتخاب دوست تنها به جنبه های ظاهری توجه می کنند، چنین دوستی هایی هرگز قابل اعتماد نیست، زیرا آن چه در دوستی به کار می آید ظاهر اشخاص نیست، بلکه صفات و خصوصیات روحی، فکری و اخلاقی آن هاست. برخی دیگر به علت کمبودهای عاطفی از هر کس که محبتی ببینند، مجذوب او می شوند. این نوع دوستی ها نیز چون از روی مطالعه و بررسی نیست، می تواند مضر و گاهی خطرناک باشد. تنها دوستی هایی قابل اعتماد و مفید است که شخص مطمئن باشد کسی را که برای دوستی برگزیده است، شایستگی دوست شدن را دارد.
برای تشخیص این شایستگی ما سه معیار اساسی را ذکر می کنیم و به توضیح آن می پردازیم:
1. خردمندی:
یکی از معیارهای اصلی در انتخاب دوست این است که شخصی را به دوستی انتخاب می کنیم، عاقل باشد. افراد نادان با رفتارهای نابخردانه ی خود ضررهای زیادی به دوستان خود می زنند، و گاهی ممکن است آبروی دوستان خود را به خطر بیندازند. از این رو در روایات اسلامی توصیه شده است که از دوستی با افراد نادان و بی خرد پرهیز کنید. از آن جمله امام سجاد (علیه السلام) به فرزندش توصیه می کند که: «از دوستی با نادان پرهیز کن، چه او اراده می کند که به نفع تو قدمی بردارد ولی به علت نادانی، مایه ی ضرر تو می شود». (4)
افراد سبک سر و کسانی که رفتار و حرکات سبک و دور از ادب دارند و کسانی که تابع احساسات زود گذرند و دور اندیشی و آینده نگری ندارند، خردمند شمرده نمی شوند. نوجوانان و جوانانی هم که به درس و تحصیل خود اهمیت نمی دهند و وقت و نیروی خود را صرف امور بی ارزش می کنند، افراد عاقلی به شمار نمی روند.
2. پاکی و بی آلایشی:
یعنی این که انسان تا آن جا که می تواند از زشتی ها و گناهان به دور باشد و دارای روحی پاک و بی آلایش باشد. برای روشن شدن مطلب، چند نمونه از معایب اخلاقی را که مشکلاتی در روابط دوستی ایجاد می کنند، توضیح می دهیم: یکی از این معایب اخلاقی، خودخواهی است. انسان های خودخواه همواره به فکر منافع خویش هستند و همه چیز را برای خود می خواهند. چنین افراد هرگز شایسته ی دوستی نیستند. در حدیث نبوی آمده است که: «خیری نیست در هم نشینی کسی که آن چه برای خود می پسندد، برای تو نمی پسندد». (5)
نمونه ی دیگر، غرور و خود برتر بینی است. انسان های مغرور به علت این که خود را برتر از دیگران می دانند هرگز نمی توانندبا کسی صمیمی شوند، زیرا لازمه ی صمیمیت، هم دلی و محبت و افتادگی است و این با کبر و نخوت سازگار نیست.
از موارد مهم دیگر، بی بند و باری اخلاقی است وهمچنین داشتن زبان بد است. برخی به علت تربیت نادرست خانوادگی یا داشتن دوستان ناباب در گذشته، به بی بند و باری خو کرده اند و با هر کس دیگر که دوست شوند، او را نیز تحت تأثیر روحیات ناشایست خود قرار می دهند. دوستی با این گونه افراد لاقید بسیار خطرناک و سرچشمه ی بسیاری از آفت ها است. در روایتی از امام جواد (علیه السلام) چنین افرادی به شمشیر زهرآلودی تشبیه شده اند که ظاهری زیبا اما اثری خطرناک دارند. (6)
3. اخلاق پسندیده:
کسانی را که به دوستی برمی گزینیم نه تنها باید از معایب مهم اخلاقی تا حدّی پاک و مبرا باشند، بلکه باید پاره ای امتیازات اخلاقی را که در دوستی مؤثرند نیز داشته باشند؛ از قبیل با محّبت بودن، گذشت داشتن، سخت گیر نبودن، وظیفه شناسی و وفادار و فداکار بودن. هر اندازه فردی بهره ی بیش تری از این امتیازات داشته باشد، شایستگی او برای دوستی بیش تر است.
بنابراین، منظور از طرح این معیارها این نیست که بگوییم فقط انسان های کامل شایسته ی دوستی هستند، زیرا این، نوعی ایده آل گرایی است و با واقعیت تطبیق نمی کند، بلکه منظور این است که با معیارهای صحیح انتخاب دوست آشنا شویم تا کسانی را به دوستی انتخاب کنیم که به این معیارها نزدیک تر باشند. این قبیل دوستان هستند که درروایت ازپیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به «خیر کثیر» نام برده شده اند. امام صادق (علیه السلام) نیز در این باره می فرمایند: «همان گونه که آب سرد مایه ی آرامش شخص تشنه می شود، دوست خوب نیز وسیله ی آرامش روحی و سعادت دنیوی و اخروی است». (7)
راه های تقویت دوستی
شخصی که با معیارهای صحیح، دوستان خود را انتخاب می کند باید طوری عمل کند که این دوستی بین آن ها تقویت شود و پایدار و استوار بماند. در این جا به چند نمونه از راه ها و روش های تقویت دوستی اشاره می کنیم.
1. اخلاق نیکو:
یکی از راه های تقویت دوستی، اخلاق نیکو است ه در این باره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:«شما آن قدر مال و ثروت ندارید که همه را از خود راضی نمایید، به همین جهت سعی کنید که با اخلاق خوب، آنان را متوجه خود سازید». (8)
اخلاق خوب یکی از رموز ترقی و عظمت پیامبر اسلام بود. در میان آن مردم وحشی که دختر کشی، خون ریزی و جنایت از کارهای روزمره ی آنان بود و طبعاً زیر هیچ بار معنوی نمی رفتند، رسول خدا با اخلاق شایسته و نیکو آن ها را متوجه خود ساخت و اسلام را سربلند گردانید. خدای مهربان هم به وی اعلام کرد که: «با آن مهربانی که خدا به تو داده است، با مردم خوش رفتاری کن و اگر خواستی بداخلاقی کنی و رحم و عاطفه را کنار بگذاری، از اطرافت پراکنده می شوند. از لغزش های آنان چشم پوشی کن و از اشتباهاتشان صرف نظر نما». (9)
هم چنین وقتی که جبرئیل بر حضرت موسی (علیه السلام) و هارون نازل شد، اولین درس تبلیغ را که از جانب خدای بلند مرتبه بر آن ها عرضه شد این بود که: «به سراغ فرعون بروید و یا او به نرمی صحبت کنید و بد زبانی و پرخاش نکنید…» (10)
2. ترحم:
دل جویی و نوازش افراد و ابراز هم دردی کردن و شریک شدن در غم و شادی آن ها راه دیگری از راه های تقویت دوستی و افزایش دوستان است. یکی از روان کاوان در این باره می گوید: «ما همه محتاج محبت هستیم، خواه این محبت به صورت پذیرفتن تجلی کند و خواه به صورت تشویق». (11)
3. دیدار:
یکی دیگر از راه هایی که رفاقت را تقویت می کند و رابطه ی دوستی را عمیق می گرداند، دیدار از یک دیگر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «از یک دیگر دیدن کردن، دوستی را تقویت و نیرومند می گرداند». (12)
4. سلام کردن و فشار دادن دست دوستان:
دست دادن به یک دیگر و فشار دادن دوست یکی از اعمالی است که دوستی را تقویت می کند و این عمل بود که همه ی پیشوایان دین مخصوصاً حضرت باقر (علیه السلام) انجام می داد و دست دوستان را فشار می داد تا آن حد که مورد اعتراض قرار می گرفت. اما امام می فرمودند: «این عمل کینه و حسادت را برطرف می گرداند و ناراحتی و اضطراب را فرو می نشاند».
5. هدیه دادن:
هدیه دادن به دوستان یکی از راه هایی است که دوستی را تقویت می کند و اگر قبلاً ناراحتی و کدورتی وجود داشته به این وسیله برطرف می گردد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند:«هدیه بردن برای دوستان کینه ها را برطرف می سازد و دوستی ایجاد می کند و برادری را تجدید می نماید، پس برای یک دیگر هدیه ببرید تا دوستی بین شما افزایش یابد». (13)
اما برای دادن هدیه به دوست نباید بیش از استطاعت خود «کادو» تهیه کرد و خود را به زحمت انداخت. و هر گاه هدیه ای به ما دادند، سعی کنیم هر چند هم کوچک باشد آن را بپذیریم و با دیده ی احترام به آن بنگریم.
6. خوش بینی:
آن گاه دوستی درک می شود که انسان بداند دوستش درباره ی او سوءظن ندارد و نسبت به وی خوش بین است. موقعی که انسان درک کرد که دوستش نسبت به وی بدبین نیست، احساس نشاط می کند و لذت می برد که قلبشان نسبت به یک دیگر نزدیک گردیده و روحشان آمیخته شده است. بنابراین خوش بینی باعث تقویت و جذب دوست و دوست یابی می گردد.
ب) ارزش و اهمیت نماز در زندگی و رستگاری انسان:
نماز در دین اسلام والاترین فریضه بعد از ولایت می باشد و از ارزش زیادی بر خوردار است در این مقاله سعی شده است ارزش و اهمیت و نقش نماز در سعادت و رستگاری به اختصار بیان شود تا با آگاهی و بصیرت بیشتر به این عبادت بپردازیم و از انجام این فریضه الهی محروم نمانیم .
نماز فریضه ای است در تمام ادیان و جود داشته است . در دین اسلام نماز به صورت نماز های یومیه ، مستحبی و دیگر نماز ها می باشد. در ادیان دیگر ، برای مثال در دین مسیحت ، حضرت عیسی در گهواره می فرماید :«خدایم مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.» و در دین حضرت ابراهیم خلیل الله ، «حضرت ابراهیم همسر و کودک خویش را در بیابان داغ مکه ، آن هنگام که هیچ آب و گیاهی نداشت ، برای به پا داشتن نماز مسکن داد.»
در اسلام والاترین فریضه بعد از ولایت که مسلمین بایدآن را ادا کنند ، نماز است به گونه ای که دیگر اعمال انسان از جمله ، نیکی به دیگران ، صدقه و … با شرط قبولی نماز مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد. حجت الاسلام قرآئتی در کتاب تمثیلات خود نماز را به گواهینامه رانندگی تشبیه می کند ، گواهینامه ای که مجوز رانندگی در بزرگراه سعادت است و اگر این گواهینامه را نداشته باشیم دیگر کارت ها برایمان کاری نمی کند باتوجه به اهمیت و ارزش این فریضه ی اللهی نباید از آن غافل باشیم و سعی کنیم هر چه بهتر و زیبا تر این عبادت را انجام دهیم.
ستون دین
هر بنایی با ستون هایش پا بر جاست و بنای بدون پایه و ستون دمی بیش نمی پاید.پس در ساختمان پایه ها (ستون ها) نقش اساسی را به دوش می کشند به صورتی که عدم وجود آن ها باعث فرو پاشی بنا می شود. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : الصلوه عماد دینکم . نماز پایه و ستون دین شماست.امام علی (ع) می فرماید:اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست . با احادیث آمده از ائمه اطهار (ع) متوجه می شویم که نماز هم ، نقش ستون را در بنای اسلام ایفا می کند و بدون آن اسلام نمی تواند پایدار بماند و این هم مورد دیگری است که اهمیت نماز را در دین اسلام را بیان می کند
نماز ، شرط قبولی اعمال دیگر
با اینکه در مطالب پیشین به نقش نماز در قبولی اعمال دیگر اشاره شد اما لازم به توضیح بیشتر می باشد.
امام صادق (ع) می فرماید :«اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردت رد علیه سائر عمله .»« نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.» سخن ائمه اطهار مهری است که حجت راتمام می کند برای کسانی که اعمال دیگر را برای توجیه بی نمازیشان مطرح می کنند و در انجام فریضه نماز عذر نا به جا می آورند. و به ما هم نشان می دهد که نماز تا حدی والاست که حتی اعمال دیگر هم بدان وابسته است . پس وای بر بی نمازان و وای بر آنان که در نماز سست هستند
نماز ، آثار و برکات در زندگی
در موارد پیش تر به نقش و اهمیت نماز پر داختیم. و حال می خواهیم در باره ی آثار و برکات نماز بحث کنیم ، برکاتی که مانند نور به زندگی روشنایی می بخشد ، گره ها را می گشاید ، دل ها را مسرور می کند ، اکسیری از پاکی بر سیاهی می ریزد ، انسان را یاری می نماید ، مونس تنهایی ها می شود و در سخت ترین مواقع و در بزرگترین زمین خوردن ها دست بر شانه انسان می نهد و او را از زمین بلند می کند .
اکنون برخی از این آثار و برکات را فرا می گیریم :
• نورانی شدن دل به وسیله نماز • جدایی از بدی ها و سختی ها • قبولی اعمال دیگر • ریزش گناهان • رفع غم واندوه • و …
نماز باز دارنده از گناهان و رسیدن به رستگاری
انسان در همه لحظات عمر حتی تا دم مرگ هم ممکن است دچار لغزش شود و خود را در گناه آلوده کند ، نماز یکی از راه هایی است که انسان را از ارتکاب به گناه باز می دارد. و به راه راست هدایت می کند.
پس نماز ، راه گشا و کلید دری است که به سوی سعادت و رستگاری باز می شود.
روایت است که جوانی از یاران در نماز جماعت با پیامبر گرامی اسلام (ص) شرکت می کرد ولی کار های زشت نیز مرتکب می شد ، به آن حضرت خبر دادند ، حضرت فرمود :«بالاخره نمازش ، روزی او را نجات خواهد داد و از کار های زشت بازش می دارد.» مدتی نگذشت که جوان توبه کرد.
نماز ، کار نامه قبولی
جهان هستی مدرسه ای است که دانش آموزان آن انسان ها و تکالیف آن ها همان واجبات هستند که باید انسان ها آن ها را انجام دهند . دانش آموزی که وارد مدرسه می شود تکالیفی بر او محول می شود که باید آن را انجام دهند . انسان با قدم نهادن در جهان هستی تکالیف و اعمالی که مجموع آنها دین است. و توسط پیامبران به مردم ابلاغ می شود و آ دمیان موظف اند در انجام آنها بکوشند .حال اگر انسان ها تکالیف خود را در این مدرسه انجام دهند مسلما کارنامه قبولی به دست می گیرد و خشنود می شود و اما وای بر دانش آموزانی که این مدرسه را محل سرگرمی می پندارند و وقت خود را در آن به بطالت می گذرانند و در آخرنیز مردود می شوند.
نماز ، شکر ناچیز
خداوند انسان را آفرید و به او حیات بخشید ، اورا اشرف مخلوقات قرار داد ، به او قدرت تفکر عطا نمود تا از دیگر موجودات برتر باشد ، به او فطرت زیبا بخشید، جسم سالم به او داد تا بتواند راحت زندگی کند وانواع نعمت ها را بر او گستراند . آیا خداوندی که این همه نعمت که هر یک برتری انسان را بر دیگرموجودات به تصویر می کشد و خدایی که مهربانتر هر کس برای انسان است و نسبت به بندگان مهربان است آیا جای شکر ندارد؟ آیا دور از انصاف نیست که شکر خدایی را این نعمت و مهربانی به ما آدمیان عطا کرده است به جا نیاوریم؟ کوچکترین و حداقل ترین شکر گزاری همین نماز خواندن است. ما با نماز خواندنمان از خداوند غنی سپاس گزاری می کنیم.
چند حدیث به جهت تشویق به نماز :
– امام علی -علیه السلام- می فرمایند : هیچ کاری نزد خدای ( عزو جل ) محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز دارد ؛ زیرا خدای ( عز و جل ) مردمانی را نکوهیده و فرموده است : الذین هم عن صلاتهم ساهون؛ همانان که از نمازشان غافلند , یعنی از اوقات نماز غافلند و به آن اهمیتی نمی دهند.( میزان الحکمه / ج 7 / ص 3129.)
– در اهمیت صبح همان بس که خدای عز و جل به آن قسم خورده است : « و الصبح اذا اسفر(مدثر / 34)؛ و سوگند به صبح چون آشکار شود و الصبح اذا تنفس(تکویر / 18)؛ و سوگند به صبح چون بدمد»
– علامه حسن زاده ی آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : کسی که سحر ندارد از خود خبر ندارد !
– امام صادق علیه السلام در لحظات آخرازعمرشریف شان فرمودند: کسی که نمازرا سبک بشمارد به شفاعت ما نمی رسد.
– پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : حفظِ شش امر را برای من عهده دار شوید من بهشت را برای شما عهده دار می شوم: نماز، زکات، امانتداری، شهوت، شکم وزبان را. (میزان الحکمه/ ج ٢/ص276)
– پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : ای ابوذر! پروردگارت عزّ وجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش می بالد : مردی که در جایی تنها باشد وبه وقت اذان ، اذان بگوید ونماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان می فرماید: ببینید بنده من نماز می خواند وهیچ کس جز من او را نمی بیند . پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند وپشت سر او به نماز ایستند وتا فردای آن روز برایش آمرزش می طلبند.
ومردی که شب هنگام در تنهایی برخیزد و نماز گزارد وسجده کند و در حال سجده خوابش برد . پس ، خداوند متعال فرماید : به بنده من بنگرید که روحش نزد من است وبدنش در طاعت من سجده کنان… ومردی که … (همان/ ج ٢/ ص ٥٥٧.)
در پایان عقوبت سستی در نماز که ازحضرت فاطمه (س) بیان شده توجه کنید: نقل است که ایشان خدمت پیامبر اسلام (ص) عرض کردند: پدر جان! کسی که در نمازش سستی و تنبلی کند چه مجازاتی دارد؟ رسول خدا(ص) فرمودند: فاطمه جان! هر که درنمازش سستی کند از مرد و زن، خداوند متعال او را به پانزده خصلت مبتلا می سازد.شش خصلت از آنها در دنیا و سه خصلت در موقع مردن و سه خصلت در قبر و سه خصلت در موقع خروج از قبر.
اما آنچه در دنیا به او می رسد:
اول- خداوند برکت را از عمرش برمی دارد.
دوم- خداوند برکت را از روزیش برمی دارد.
سوم- خداوند علامت صالحین را از صورت او محو می کند.
چهارم- هر عملی که انجام دهد اجر و مزدی به او داده نمی شود.
پنجم- دعای او به طرف آسمان بالا نمی رود.
ششم- برای او بهره و نصیبی از دعای صالحین نخواهد بود.
و اما آنچه در موقع مردن به او می رسد:
اول- ذلیل می میرد.
دوم- گرسنه می میرد.
سوم- تشنه می میرد که اگر از نهرها و چشمه های دنیا به او آب دهی، سیراب نمی شود.
اما آنهایی که در قبر به او می رسد:
اول- خدای متعال ملکی را مامور می کند که او را در قبر عذابش کند.
دوم- قبرش بر او تنگ می گردد.
سوم- قبر او ظلمانی و تاریک خواهد بود.
و اما آنهایی که در روز قیامت هنگام خروج از قبر به او می رسد:
اول- خداوند متعال ملکی را می فرماید که او را به رو می کشد و مردم او را تماشا می کنند.
دوم- با حساب سخت و شدید او را محاسبه می نمایند.
سوم- خدای سبحان به او نظر نکرده و او را پاک نمی کند و برای اوست عذابی دردناک.
هر وقت، هنگام نماز می رسید، امیرالمومنین حالت اضطراب و تزلزل پیدا می نمود. می گفتند: شما را چه میشود که این قدر ناراحت هستید؟ می فرمود: وقت ادای امانتی فرا رسیده است که خداوند آن را بر آسمان و زمین عرضه داشت و آنها از حمل آن امتناع ورزیدند.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند می ایستد نخستین چیزی که از او می خواهند نماز است. پس اگر پاکیزه بود اعمالش هم پاکیزه می گردد و اگر پاکیزه نبود اعمل دیگرش هم پاکیزه نمی شود.
برای اگاهی بیشتردر این زمینه کتاب های فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
1- پرتوی از اسرار نماز, قرائتی
2- اسرار الصلاه , ملکی تبریزی
3- آداب الصلاه , امام خمینی
4- صلاه الخاشعین , دستغیب
پی نوشت ها:
1. شرح ابن ابی الحدید، ج 20، کلمه ی 147.
2. غررالحکم، ص 695.
3. تحف العقول، ص 27.
4. وسائل الشیعه، ص 205.
5. «لا خیر لک فی صحبة مَن لا یَری لک مِثلَ الذی یَری لنفسه».
6. بحارالانوار، ج 74، ص 198.
7. همان، ص 234 و 270.
8. امالی شیخ صدوق، ص 9.
9. آل عمران (3) آیه ی 196.
10. طه (20) آیه ی 44.
11. آیین دوست یابی، ص 212.
12. سفینة البحار، ج 1، ص 567.
13. همان، ج 2، ص 700

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد