دولت آقای احمدی نژاد همچون دولت های قبل دارای نقاط قوت و ضعف بوده و روشن است که ارزیابی منصفانه نسبت به دولت آقای احمدی نژاد و هر دولتی باید با توجه به مجموعه اقدامات مثبت و منفی در کنار یکدیگر بدون هر گونه بزرگ نمایی و سیاه نمایی نسبت به ضعف ها و یا نادیده گرفتن اقدامات مثبت است .در بررسی عملکرد دولت آقای احمدی نژاد به نقاط قوت و ضعف دولت وی از منظر مقام معظم رهبری اشاره می کنیم که می تواند ارزیابی منطقی و مناسبی از دولت وی را پیش روی ما قرار دهد.
« نقاط قوت دولت احمدی نژاد از منظر رهبری»
۱- برجسته شدن ارزشها و شعارهای انقلاب اسلامی
از نقاط قوّتی که به نظر من روی آن باید تکیه کرد، مسئلهی برجسته شدن ارزشهای انقلاب است. در این سالهائی که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهایانقلاب و چیزهائی که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئلهی سادهزیستی مسئولان، استکبارستیزی، افتخار به انقلابیگری. یک دورهای بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگری و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعی میکردند به عنوان یک ارزش منفی یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومی مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابی، جهتگیری انقلابی، ارزشهای انقلابی و مبانی انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکی از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنی مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئلهی دعوت به عدالت، مسئلهی سادهزیستی، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلی چیزهای مهمی است.(1391/6/2)
2- طرح شعار دولت اسلامی
یک نکته در باب دولت اسلامی عرض کنیم. یکی از شعارهای خوبی که آقای رئیسجمهور، هم در دورهی انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسألهی دولت اسلامی است. … بعضیها میگویند شما بعد از ۲۷ سال میخواهید دولت اسلامی تشکیل دهید؟ نه، تلاش و اقدام برای تشکیل دولت اسلامی از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایی موفق بودیم، در برههای موفق نبودیم. بعضی از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضی از ماها در اصل هدف مردد شدیم؛ بعضی از ماها نتوانستیم خود را نگه داریم؛ دلبستهی به رفتارهای طاغوتی شدیم… اگر دولتی میآید و میگوید هدفم این است که این را تحقق ببخشم، خیلی چیز مبارک و خوبی است… معنای شعار دولت اسلامی این است که ما میخواهیم اعمال فردی، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهای بینالمللی و نظام سلطهی امروز جهانی را به معیارها و ضوابط اسلامی نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است؛ انشاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدیتر، بیآسیبتر و واقعیتر کنید؛ چون گامی بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها؛ و همانطور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را میخواهد.(1384/6/8)
۳- طرح شعار عدالتمحوری
یکی از شعارهای این دولت، عدالت است. عدالت یقیناً محور انقلاب بود؛ در این شکی نیست. هیچ دولتی هم از اول نیامده صریحاً بگوید من نمیخواهم طبق عدالت رفتار کنم؛ لیکن من باید از آقای احمدینژاد تشکر کنم که ایشان کار جدیدی کردند؛ عدالت محوری را به عنوان یک شعار گذاشتند وسط؛ این کار خیلی بزرگی بود. وقتی که ایشان تبلیغات انتخاباتی میکردند، به افراد خانوادهی خودم میگفتم اگر آقای احمدینژاد رأی هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محوری را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشی سپردنِ این شعار بشود یک سنت. این شعار مطرح شد و ذهنها را به خودش متوجه کرد. خوشبختانه مردم هم فهمیدند، خواستند، دوست داشتند و رأی دادند. این کار، کار مهمی است. بنابراین عدالتمحور بودنِ این دولت حرف بزرگی است؛ طرح این شعار به عنوان محور حرکت دولت، یک کار جدید است؛ خودش یک تحول است؛ به این پایبند باشید.(1384/6/8)
4- دیپلماسی همراه با روحیه انقلابی
مسئلهی دیپلماسی انقلاب هم بشدت مهم است، که این هم مجال نیست دربارهاش مطلب مفصلی عرض کنیم. به نظر من در زمینهی دیپلماسی، فعالیتهای خوبی دارد انجام میگیرد. دیپلماسی ما باید با روحیهی انقلاب همراه باشد – یعنی اسلام انقلابی – این است که به ما بُرش میدهد. امروز ملتهای منطقه از جمهوری اسلامی خوششان میآید، به خاطر موضع مستقل اسلامیِ شجاعانهاش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهای مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهوری اسلامی که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسی را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان میآید. خب، این نشانهی این است که راه این است. دیپلماسی ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمتهای زیادی میکشند.(1391/6/2)
امروز در عرصهی بینالمللی دیگر اینطور نیست که مسئولان کشور ما مجبور باشند دنبال حرف سیاستمداران و سیاستسازان بینالمللی بدوند؛ نه، ابتکار عمل در دست مسئولان ماست. اعتمادبهنفس و ایمان و اتکاء به خدا در مسئولان کشور، یک چنین اثری دارد و امروز بحمداللَّه اینطور است. رئیس جمهور، اهل کار، اهل ابتکار، اهل خدمت، اهل عمل، وارد میدان و خسته نشو است؛ این، افقها را روشن میکند. امروز نظام سیاسی ما اینطوری است؛ نظام باثبات، مردم مؤمن، جوانان علاقهمند، پُرتحرک و پُرشور، و مسئولان دلسوز و علاقهمند، شجاع و دارای ابتکار عمل.
(1385/8/21)
۵- اعاده عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه
مسئلهی اعادهی عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبی سیاستهای دیگران و ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی را هم انسان در این دولت احساس میکند؛ عزت ملی و استقلال حقیقی و معنوی از اینجا حاصل میشود. استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتی مثلاً در زمینههای اقتصادی هم به یک رشد بالایی دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و برای او اهمیت قائل باشد، برای حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمندهی اظهارات و جایگاه خود نباشد.
ما متأسفانه در برخی از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضی از کسانی که مرتبط با مسئولین بودند یا حتی خودشان مسئول یک بخشی بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جاری کنند یا آنها را پیگیری کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این برای یک جامعه خیلی بلای بزرگی است؛ این را شما ندارید.(1387/6/2)
۶- ارتقاء جایگاه کشور در عرصه سیاست خارجی
در زمینهی ارتقاء جایگاه کشور در عرصهی سیاست خارجی و مسائل بینالمللی هم همین جور است. امروز در عرصهی سیاست خارجی، ثقل و وزنهی کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثی هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم – که آن، داستان جداگانهای دارد – به نظر ما آن هم خیلی مهم است. (1391/6/2)
۷- دفاع از حقوق هستهای ملت ایران در برابر زورگویی غرب
یکی از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئلهی انرژی هستهای است. مسئلهی انرژی هستهای، برای ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناوری داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشی از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهای گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بیارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیسجمهور، در مقابل این زورگویی و این تحمیل و این افزونطلبی ایستادید؛ خدای متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومی این دولت است که برای من اهمیت دارد. (1387/6/2)
۸- راهاندازی به موقع پروژه غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد
ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشهی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد. ما در یک مواردی اینجوری عمل کردیم، موفقیتش را دیدیم؛ یک نمونه، همین مسئلهی تأمین سوخت بیست درصدِ مورد نیاز نیروگاه تحقیقاتی تهران است که رادیوداروهای مهمِ مورد نیاز کشور در آنجا تولید میشود. این نیروگاه کوچک احتیاج داشت به سوخت بیست درصد، که ما بیست درصد را تولید نمیکردیم و همیشه این را از خارج تهیه میکردیم. دشمنان ما فکر کردند که از این فرصت استفاده کنند، این نیاز ملی را گرو بگیرند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به قبول تحمیلها و تحکمهای خودشان؛ خواستههای خودشان را به این وسیله تحمیل کنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنکه کار به نقطهی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شدهی بیست درصد را تهیه کنند و آن سوخت را تبدیل کنند به صفحهی مورد نیازی که در آن نیروگاه لازم بود تهیه شود. مخالفین ما حدس هم نمیزدند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما مسئولین کشور بوقت متوجه این نیاز شدند، دستبهکار شدند؛ استعداد ایرانی شکوفا شد، بُروز کرد و این کار را با موفقیت انجام دادیم. آنها در حالی که انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بیستدرصد را درخواست کند، جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما سوخت بیستدرصد را در داخل تهیه کردیم و احتیاجی به شما نداریم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما این کار را نمیکردند، ما امروز باید با اصرار، با التماس، با هزینهی زیاد، در مقابل کسانی که دوست ما نیستند، میرفتیم؛ یا سوخت بیستدرصد را درخواست میکردیم، یا رادیوداروها و محصول را درخواست میکردیم. مسئولین کشور پیشبینی کردند، بوقت فهمیدند؛ آنچه را که باید انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پیروز شدیم.(1392/1/1)
۹- پایبندیِ بیاغماض به اصول در کارها
خوشبختانه شماها با اعتقاد، با ایمان و با ایستادگی توانستید کارها را پیش ببرید؛ مشکلات را از پیش پای کشور و نظام بردارید و در بخشهای مختلفی که ما مشاهده کردیم، از گذرگاههای سخت و آن پیچهای دشوار به شکل مناسبی عبور کنید. به نظر ما این خیلی ارزش دارد و حاکی از توجه الهی و لطف الهی است. بخشی از این کارهائی که آقای رئیس جمهور در گزارش مشروح و مبسوط خودشان ذکر کردند، کارهائی است که در همین برهه – سال ۸۸ – انجام گرفته و با همهی مشکلات و گرفتاریها الحمدللَّه توفیقات خوبی به دست آمده.
خوب، این هم در واقع نوعی نمودار و نمادی از همان جهتگیریهائی است که از آن دو شهید ذکر کردیم؛ یعنی شهید رجائی و شهید باهنر. حقاً شهید رجائی و شهید باهنر هم همین جور بودند؛ مظهر کار و تلاش مؤمنانه و پایبندیِ بیاغماض به اصول. آنها در هر نقشی که حضور داشتند، همین پایبندیِ بدون اغماض به مبانی و ارزشها را در جریان کار کشور اعمال و اجراء کردند.(1389/6/8)
۱۰- با مردم و از میان مردم بودن
امتیاز دیگر هم روحیهی مردمی و خاکی این دولت است؛ این هم خیلی باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهری و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم همسطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید. (1387/6/2)
۱۱- مواجه شدن با واقعیتهای زندگی مردم در سفرهای استانی
این دولت انصافاً دولت پرکار و در بعضی از خصوصیات نمونه است. اینکه به همهی شهرها میروند، این خیلی برای من مهم است؛ خیلی برای من جالب است. رئیس جمهور، وزیر و مدیران ارشد اجرائی کشور به شهرهای مختلف میروند. این رفتن به شهرها خیلی تأثیر دارد. بعضی میگویند آقا ما گزارشها را که میخوانیم؛ نه، گزارش خواندن فرق میکند با رفتن. شاید بیش از اغلب مدیرها برای من گزارش میآید. وقتی انسان میرود به یک شهری، میرود به یک استانی، مینشیند با یک مردمی، مینشیند با یک مجموعهی جوانی، میبیند گزارشها با آنچه که واقعیت است، تفاوتهائی دارد. انسان آنچه که میبیند و میشنود، از گزارش خیلی باارزشتر است. این کار را امروز دولت دارد میکند. به همه جای کشور سفر میکنند.(1386/10/13)
۱۲- سادهزیستی آقای رئیس جمهور
سادهزیستی – بخصوص در خود آقای رئیسجمهور – خوب و برجسته است و چیز باارزشی است؛ در مسئولین هم – کما بیش؛ یک جایی کمتر، یک جایی بیشتر – بحمداللَّه هست. سادهزیستی چیز بسیار باارزشی است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگری و اسراف و زیادهروی را – که واقعاً بلای بزرگی است – از جامعهمان ریشهکن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهای ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصلهتان را با طبقات ضعیف کم کردهاید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید. (1387/6/2)
۱۳- توقف روند غربباوری و غربزدگی دولتهای قبلی
روند غربباوری و غربزدگی را که متأسفانه داشت در بدنهی مجموعههای دولتی نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمی است. حالا یک عدهای در جامعه، ممکن است به هر دلیلی شیفتهی یک تمدنی یا یک کشوری باشند؛ اما این وقتی به بدنهی مدیران انقلاب و مجموعههای انقلاب نفوذ میکند، چیز خیلی خطرناکی میشود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد. (1387/6/2)
۱۴- جلوگیری از گرایشهای سکولاریستی در دولت
گرایشهای سکولاریستی – که متأسفانه باز داشت در بدنهی مجموعهی مدیران کشور نفوذ میکرد – جلویش گرفته شد. نظام انقلابی، بر مبنای دین و بر مبنای اسلام و بر مبنای قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونی این ملت برخوردار شده و جانهایشان را کف دستشان گرفتهاند و جوانهایشان را به میدانهای خطر فرستادهاند؛ آن وقت مسئولان یک چنین نظامی دم از مفاهیم سکولاریستی بزنند؟! «یکی بر سر شاخ و بن میبرید»؛ یعنی خودشان بنشینند و بنا کنند بنِ اینمبنا و قاعده را کلنگ زدن! خیلی چیز خطرناکی بود. خب، الحمدللَّه اینها جلویش گرفته شد. (1387/6/2)
۱۵- تلاش جمعی و فوقالعاده در دولت
خوشبختانه امروز یک تلاش جمعی وجود دارد. این فرصت هفتهی دولت، فرصت تشکر از اینها را هم به ما میدهد.
تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوقالعادهی کاری که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود؛ اینها چیزهای خوبی است. البته توجه کنید که این تلاش فراوانی که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روی این تکیه کنید. (1391/6/2)
۱۶- استفاده از ظرفیتهای بیرون دولت
کشور ظرفیتهای خوبی دارد، توانهای خوبی دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهای بالائی هست، هم در بیرون دولت. من میبینم گاهی اوقات بعضی از مسئولین بخشها، از افرادی که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکری میگیرند؛ این کار خوبی است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادی هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکاری کنند؛ از نیروهای اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهای کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است. (1391/6/2)
۱۷- اجرای گسترده کارهای عمرانی خصوصاً در مناطق محروم
در طول این چند سال در کشور کارهای وسیع عمرانی انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهای مختلف؛ اینها واقعاً کارهای مهمی است؛ این یک رویکرد بسیار مهمی در حرکت دولت است. (1391/6/2)
۱۸- پیشرفتهای وسیع در علم و فناوری
پیشرفتهای چشمگیری که در زمینهی علم و فناوری به وجود آمده. این پیشرفتهائی که در این چند سال در زمینهی علم و فناوری صورت گرفته، خیلی قابل توجه است. (1391/6/2)
باز از نقاط مثبت، همین پیشرفتهای علمی است که این پیشرفتها در بخشهای مختلف وجود دارد و امیدواریم خدای متعال به این جوانان و مدیران لایقی که در این بخشها مشغول فعالیتند، کمک کند تا اینها را به نتایج مطلوب خودشان برسانند و در مقابل چشم مردم قرار بدهند و احساس عزت مردم را افزایش بدهند.
(1385/3/29)
۱۹- پرکاری، پشتکار و خستگیناپذیری
پرکاری این دولت هم انصافاً چیز برجستهای است؛ حتی بعضیهایی که مخالف هم هستند، این را نمیتوانند انکار کنند؛ یعنی بیانصافیها هرچه هم زیاد باشد، نمیتواند بر این حقیقت غلبه پیدا کند که دولت شما انصافاً دولت پرکاری است و تلاشتان وکارتان و تحرکتان خیلی زیاد است. این بسیار جای خرسندی دارد.
دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکاری، پشتکار و خسته نشدن؛ سعی کنید این حالت را، این سُمعهی خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم انشاءالله کمکتان خواهد کرد. (1391/6/2)
۲۰- جرأت تحولآفرینی و مقابله با مشکلات
یا جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحی این دولت این است که برای تحولآفرینی جرأت دارد و اقدام میکند. نمیخواهم بگویم همهی این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایی هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیری در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که برای رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشی است که این خوشبختانه هست. (1387/6/2)
۲۱- شجاعت اقدام برای کارهای بزرگ
ما احتیاج داریم به اقدامات شجاعانه. یکی از چیزهائی که من در مورد این دولت خدا را شکر میگویم، همین است که شجاعت اقدام وجود دارد. با تردید، با تزلزل، با ترس و لرز نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معنای بیگدار به آب زدن نیست. بررسیها باید انجام بگیرد، فکر صحیح باید بشود، وقتی به نتیجه رسیدیم، بدون تردید و تزلزل بایستی اقدام کنید. «وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللَّه»؛ مشورتهایت را بکن، بررسیها را بکنید، جوانب را خوب بسنجید، وقتی به نتیجه رسیدید، آنوقت به خدا توکل کنید و وارد میدان بشوید. این شجاعت لازم است.
البته وارد بعضی از میدانها شدن، مشکلاتی هم ایجاد میکند؛ شکی نیست؛ اما این مشکلات، مثل مشکلات کندن یک چاه عمیق است برای رسیدن به نفت؛ بدون مشکل که نمیشود. این، شبیهِ آن مشکلات است. این مشکلات را همه تحمل میکنند برای اینکه به نفت برسند؛ برای اینکه به آب برسند. معدن را میکاوند، برای اینکه به کان و مادهی ارزشمند کانی برسند. این مشکلات از این قبیل است. حالا همین مسئلهی بنزین از جملهی همین کارهاست. این کار شجاعانهای بود؛ خوب شد انجام گرفت. جوانبش را درست ملاحظه کنند و پیش ببرند. من در گزارشها خواندم، گمانم چهلهزار میلیارد تومان ما یارانهی انرژی میدهیم! اگر ما بتوانیم این را بتدریج کم کنیم، این مبلغ گزاف و کلان، صرف چه خواهد شد؟ صرف مدرسه، صرف جاده، صرف زندگی مردم، صرف اشتغال، صرف سرمایهگذاریهای گوناگون، به جای اینکه در راه دود کردن کالائی صرف شود که ما آن را از بیرون وارد کنیم.(1386/4/9)
۲۲- جرأت مقابله با فساد
جرأت در مقابلهی با فساد. مقابلهی با فساد خیلی کار سختی است. یک وقتی بنده گفتم که این اژدهای هفت سرِ فساد را به این آسانی نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلی کار سختی است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابلهی با آن هست. خب، وقتی که اجزاء مجموعه، خودشان آلودهی به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیاری از مجموعههای قبلی هم حقیقتاً پاکیزه بودند – یعنی آلودگی نداشتند – اما بالاخره جرأت در مقابلهی با فساد یک امتیازی است که در شما هست. (1387/6/2)
۲۳- انجام طرحهای خوب اقتصادی
یک نکتهی دیگر هم کارهای خوبی است که در زمینهی اقتصاد انجام گرفته – مثل این سهام عدالت، ادامهی طرحهای نیمه تمام، نوع عدالت در ارائهی تسهیلات بانکی، صندوق مهر رضا و امثال اینها – محتوا و فواید این کارها را با شکل صحیح برای مردم بیان کنید تا معلوم شود این کارها انجام گرفته است. البته ما بارها گفتهایم آمدن و نشستن و پشت میکروفون یا جلوی دوربین حرف زدن، این کافی نیست؛ یک مقداری برنامهسازی و ارائهی مطلب، به شکل هنرمندانه لازم است. (1385/6/6)
۲۴- وابسته نبودن به گروهها و جریانات
بحمداللَّه عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانی وابسته نیستند؛ این خیلی نکتهی مهمی است. مراقب باشید حرکت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یک جریان، به یک باند و به یک گروه را پیش نیاورد، که اگر اینطور شود، هوای نفس تقریباً انفکاکناپذیر است. هوای نفس گروهی هم مثل هوای نفس شخصی است؛ آن هم همینطور است. هوای نفس گروهی هم انسان را بیحساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند و از خرد و جادهی مستقیم منحرف میکند. این هم جزو لوازم اصولگرایی است. (1385/6/6)
۲۵- سعه صدر و تحمل مخالف
«سعهی صدر و تحمل مخالف»؛ که از جملهی شاخصههایی است که جزوِ پایههای اصولگرایی است. گاهی انسان از حرفی که میزنند، ناراحت هم میشود؛ حرص هم میخورد، گاهی به خدا هم شکایت میکند که خدایا! تو که میبینی واقع قضیه چیست و چقدر با چیزی که اینها میگویند، فاصله دارد؛ اما در عین حال، انسان بایستی حلم به خرج دهد. حلم یعنی ظرفیت و تحمل صدای مخالف را داشتن. البته این – شاید بعداً هم عرض بکنم – به معنای آن نیست که دولت از عملکرد خودش دفاع نکند؛ نه، حتماً بایستی دفاع کند. (1385/6/6)
۲۶- اجرای طرح تحول اقتصادی
این مسئلهی طرح تحول هم که اخیراً دولت مطرح کرده، این هم از همان کارهای بزرگ و از همان کارهایی است که جرئتِ اقدام به آن کار، خودش باارزش است. خب، همه این سرفصلها را قبول کردهاند و قبول دارند. همین مسئلهی هدفمند کردن یارانهها، واقعاً چیز خیلی مهمی است؛ در دولتهای قبل هم مطرح بوده – بارها صحبت شده بود و گفته شده بود – منتها پیشرفت نمیکرد. یا مشکلاتی که در قضیهی بانکها و مالیات و بیمه و گمرک و سایر چیزهایی که در بخشهای مختلف این طرح تحول وجود دارد، کارهای بسیار بزرگ و مهمی است؛ حتماً هم باید انجام بگیرد. (1387/6/2)
۲۷- شجاعت و قاطعیت در سهمیهبندی بنزین
خصوصیت دیگر، شجاعت این دولت و قاطعیت اوست. این کار بزرگی که شما برای سهمیهبندی بنزین انجام دادید که یک قدم اولی است تا یارانهها هدفدار و هدفمند شده و به آن سرمنزل خود هدایت و مصرف بشوند. (1384/6/4)
به نظر ما طرحهای «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئلهی سهمیهبندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندی نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیهی چیزهائی که مورد نیاز کشور است.(1391/5/3)
« نقاط ضعف دولت احمدی نژاد از منظر رهبری»
۱- مظلومیت فرهنگ در دولت نهم
از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومی است. الان در گزارش آقای رئیسجمهور، اصلاً اسمی از فرهنگ نیامد؛ یا در اولویتبندیها این اولویت فدای اولویتهای دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهی وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر. واقعاً مسألهی فرهنگ را دست کم نگیرید. خیلی از مشکلات جامعهی ما با فرهنگسازی حل میشود. توجه بکنید که امروز، عمدهقوای دشمنان ما در جبهه فرهنگی دارد کار میکند. (1386/6/4)
۲- اولویتبندی نکردن فعالیتهای فرهنگی
آنچه که من لازم میدانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسئلهی فرهنگ را خیلی جدی بگیرید. اگر چنانچه ما کارهای اقتصادی را – همچنان که در برنامه هست و آرزوهای ما متوجه به آن است – انجام بدهیم، اما در زمینهی کار فرهنگی عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. دشمنان ما یکی از چشمههای دشمنیشان کار اقتصادی است؛ یک چشمهی مهم دیگر، کار فرهنگی است. البته نه وقت و نه ظرفیت جلسه اجازه نمیدهد که انسان در این زمینه وارد بشود؛ لیکن فیالجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمی است؛ با ملاحظهی جهتگیریهای انقلابی و اسلامی. در زمینهی فرهنگ، دچار رودربایستی نشوید. در همهی شعبههای فرهنگی – چه در موضوع کتاب، چه در کارهای هنری، چه در مؤسسات فرهنگی – جهتگیریها را انقلابی و اسلامی قرار بدهید. اولویتها را در اینجا هم ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبهی دولت در زمینهی بودجهی فرهنگی، مصوبهی خوبی است؛ اگرچه حالا شنیدم که خیلی از مبالغ این مصوبه تخصیص داده نشده؛ حتّی اگر همهاش هم تخصیص داده شود، باز برای همهی فعالیتهای فرهنگی کافی نیست. بنابراین منابع دچار محدودیت است. با توجه به محدودیت منابع، نگاه کنید ببینید اولویتها چیست. البته من یک مجموعهای را به نحو پیشنهاد به دولت ارائه کردم؛ که اگر این چیزها در کار فرهنگ مورد توجه قرار بگیرد، با توجه به نگاهی که ما در زمینهی فرهنگ داریم، اینها اولویت خواهد داشت؛ یعنی اینها تأثیراتش بیشتر خواهد بود. بله، اینها را باید دنبال کنید تا انشاءاللَّه تحقق پیدا کند.(1390/6/6)
۳- کارهای تشریفاتی و ویترینی زمینههای فرهنگی
یکی دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئلهی فرهنگی از دستگاه دولتی یک گلهای کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگی اهتمام ورزیده میشود. بودجههای فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهای گوناگون و تکرار مسائل فرهنگی و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود – یادم نیست – که وقتی راجع به همین بودجهی فرهنگی صحبت شد، به آقای رئیس جمهور گفتم که من وقتی شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگی را تصویب کردید، از نحوهی مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتی که بودجهی فرهنگی زیاد میشود. مدیران ما دوست دارند که بودجهای که به آنها داده میشود، جذب کنند؛ چون میدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبری نیست؛ لذا ناچارند جذب کنند.
حالا بعد از آنکه مصرف فرهنگی را پیدا کردیم، قلمی که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلاً میخواهیم ده تا فیلم انقلابی بسازیم؛ ده تا فیلمی که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جوری باشد، با چه قوّتی، با چه استحکامی، با چقدر مایهی علمی و هنری که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلی کارهای سخت و ظریفی است.
در زمینههای فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایدهای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینهی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمدهی کشور هم این است. (1389/6/8)
۴- بر زمین ماندن بخش عمدهای از اصل ۴۴
اجرای کامل سیاستهای اصل ۴۴ بسیار مهم است. این سیاستهای اصل ۴۴ آن روزی که مطرح شد، همهی دستاندرکاران اقتصادی و خبرگان مسائل گوناگون مدیریتی کشور اعتراف کردند، اقرار کردند که اگر چنانچه این کار انجام بگیرد، یک تحول عظیم اقتصادی در کشور انجام خواهد گرفت. خوب، باید این سیاستها به طور کامل اجرا بشود. کارهائی شده، من گزارشهائی هم از آقای رئیس جمهور، هم از بعضی از مسئولین دیگر شنفتهام، لکن آنچه که انجام گرفته، همهی ظرفیت سیاستهای اصل ۴۴ نیست. یعنی همه که میگوئیم، شاید بخش عمدهای از این ظرفیت هنوز بر زمین مانده است. یک چیزهائی باید مدیریتهایش واگذار میشده، نشده؛ یک چیزهائی بایستی دولت از تصدیگری در آنها اجتناب میکرده، نشده؛ کارهای لازم انجام نگرفته. حالا میتوانیم همین طور که آقای رئیس جمهور اشاره کردند، بگوئیم زیرساختها و ساز و کارها و موجودی در نظام اقتصادی کشور جواب نمیدهد. پس باید اول این طرح تحول اقتصادی انجام بگیرد. من این را نفی نمیکنم؛ ممکن است همین جور باشد. لیکن اینجور نیست که ما کار را بنبست بدانیم؛ در را قفلشده بدانیم. نه، بالاخره باید حرکت کرد و پیش رفت. حالا این طرح تحول، لابد یک روزی از مجلس درمیآید؛ ممکن است با تغییراتی بیاید؛ ممکن است خصوصیاتی در آن لحاظ شده باشد؛ بالاخره باید کار را پیش برد. قوانین هم که زیاد دارید و سیاستهای اصل ۴۴ را باید رصد بکنید، ببینید چقدر واقعاً پیش دارد میرود. خود دولت، دستگاه ریاست جمهوری، این کار را بکند. (1388/6/18)
۵- اجرایی نکردن مصوبه یارانه تولید در طرح تحول اقتصادی
خب، یک مصداق از این جهاد اقتصادی، همین طرح تحول اقتصادی است که دولت دو سه سالی است این را مطرح کرده. یک بند از طرح تحول اقتصادی، هدفمندی یارانهها بود؛ که خب، بحمداللَّه قانونش تصویب شد و عملیاتی شده. البته من در زمینهی کمک به تولید سؤال دارم. حالا آقایان در گزارش گفتند؛ لیکن آن چیزی که مصوبهی قانونی بود برای کمک به تولید، تحقق پیدا نکرده. باید به تولید کمک کنید. البته در بلندمدت خود این دستگاههای تولیدکننده روی پای خودشان خواهند ایستاد و انشاءاللَّه خودشان خواهند توانست روزبهروز قوی بشوند و جواب بدهند؛ اما در کوتاهمدت حتماً باید به اینها در موارد لازم تزریق منابع بشود. البته در آنجائی که کسی تقلب میکند، در آنجائی که کسی پول را برای تولید از بانک میگیرد، ولی در غیر تولید صرف میکند، بشدت برخورد کنید و ترحم بر پلنگهای تیزدندان نکنید؛ اما در آنجائی که نیاز هست، واقعاً بایستی بروید کمک کنید. پس در طرح هدفمندی، این بخش حتماً بایستی مورد توجه قرار بگیرد.(1390/6/6)
۶- علاج نکردن تعطیلی برخی کارخانجات و صنایع
آمارهائی که آقایان میدهند، آمارهای خوبی است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضی کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضی جاها تعطیلی صنایع وجود دارد – گزارشهای گوناگونی به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنی من گزارشهای دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهای دیگران نیست؛ گزارشهای خود شما هم هست که به دست ما میرسد – خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه – یعنی آن نیمهی خالی لیوان – نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادی، وضع بهتری را در کشور ارائه میکردید و کمکهای بیشتری به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملی، آن بخشِ درونزای اقتصاد ماست و به این بایستی تکیه کرد. (1391/6/2)
۷- ضعف در اولویت بندی کارها
یکی از ضعفها این است که ما در کارها اولویتها را نبینیم. یکی از آقایان اشاره کردند – که اشارهی درستی است – به این که طرحهای نیمهتمام را باید دنبال کنیم. این خیلی خوب است؛ این کار، کار لازمی است؛ من همیشه تأکیدم بر این است؛ منتها مشخص کنید، یک مجموعهی کاری درست کنید، بنشینند واقعاً طرحهای نیمهتمام را – حالا یک رقمی هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهای نیمهتمام داریم – اولویتبندی کنند؛ کدامهایش اولویتدار هستند، کدامهایش وعدهی بیشتری داده شده یا توقع بیشتری از سوی مردم وجود دارد؛ اینها را مشخص کنید، به آنها بپردازید. این را مقدم کنید بر طرحهای جدید. (1390/6/6)
۸- علاج نکردن تورم
آنچه که به نظر من مهم است، این است که برای قشرهای ضعیف، مشکلات اقتصادیای وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادىِ اقتصادی، هم بخشهای عملیاتىِ اقتصادی – مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخشهای دیگر – که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
آن کسانی که از لحاظ اقتصادی صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگی است؛ یعنی افزایش نقدینگی را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانی که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانی هم که در درون دولتند، وقتی از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهی پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگی تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلی را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگی بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند.
خب، عوامل نقدینگی هم زیاد است. همین یارانههای نقدی که داده میشود – که برای قشرهائی کار مفیدی هم بوده – خودش افزایش نقدینگی ایجاد میکند. همین کارهای عمرانیای که شما میکنید – که اینها دیربازده است – اینها بلاشک افزایش نقدینگی ایجاد میکند. همین مسئلهی مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرحهای نیمهتمام را که افزایش میدهید، این کاری که در دولت دارند میکنند – که کار خوبی هم هست و لازم هم هست – خود اینها ایجاد افزایش نقدینگی میکند. برای این مسئله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمی هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ برای اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزی که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.(1391/6/2)
۹- مدیریت نادرست منابع ارزی
مسئلهی منابع ارزی هم مسئلهی مهمی است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روی این مسئله دقت کنید، خیلی باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزی را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهای گوناگونی از دولت صادر شد. یعنی در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روی آن تصمیم پافشاری شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزی باید مدیریت دقیق بشود. (1391/6/2)
۱۰- ارتباط کم با نخبگان حوزه و دانشگاه
در ملاقاتهای متعددی که من با نخبگان و زبدگان کشور – دانشگاهی، حوزوی – در سطوح مختلف دارم، مکرر از شما مسئولان محترم گله میکنند که اینها در بین ما نمیآیند و با ما در این زمینهها صحبت نمیکنند. این اشکال بر شما وارد است. من چند روز پیش هم در دیدار اساتید دانشگاه همین را مطرح کردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح کردم.(1390/6/6)
۱۱- ضعف در مدیریت واردات
مسئلهی واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانیهای من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده میکند، یک قدری نگرانیآور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتی ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده – این خودش چیز مثبتی است – اما به این اکتفاء نکنید. بخصوص در همین زمینههای زراعی و باغی و اینها که ذکر کردند، اینها چیزهائی است که بایستی هرچه میتوانیم، از واردات اینها پرهیز کنیم. بروید سراغ همان صنعتیسازی صادرات کشاورزی؛ همین چیزی که در گزارشها هم بود. اینها چیزهای مهمی است؛ انشاءاللَّه روی اینها تکیه شود. مردم هم تحمل میکنند و می پذیرند.(1390/6/6)
۱۲- پرداختن به حواشی
با این همه کاری که دولت دارد، سعی کنید دچار حاشیهسازیهای مسئلهدار نشوید. دولت دارد کار میکند، تلاش میکند، میدان هم برای کار بحمداللَّه هست، نیاز هم به کار هست. خب، یک میدان کاری وجود دارد، نیاز فراوانی هم وجود دارد، دولت هم نشان داده که اهل خطرپذیری و وارد شدن در میدانهای کار و با همهی وجود کار کردن و وارد میدان شدن است؛ خیلی خوب، با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشیای به وجود بیاید؛ حالا چه حواشیای که خود شما گاهی اوقات بیتوجه به وجود میآورید، چه آنهائی که دیگران به وجود میآورند و شما هم تسلیم آنها میشوید؛ از این حواشی باید پرهیز کرد. نگذارید در فضای کشور، در فضای بین دولت و مردم، درگیریها و دلهرههائی به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد.(1390/6/6)
۱۳- نبود اهتمام ویژه به مسئله اشتغالزایی و بهرهوری
مسئلهی اشتغال هم مسئلهی مهمی است. طرحهائی که از چند سال پیش به این طرف برای اشتغال پیشبینی شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائی انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنی نمیکند از اینکه نسبت به مسئلهی اشتغال یک اهتمام ویژهای داشته باشیم. مسئلهی ارتقای بهرهوری هم همین طور.(1389/6/8)
۱۴- موضعگیریها و اطلاعرسانی متناقض درون دولت
هیئت وزیران بایستی به همافزائی دستگاهها کمک کند؛ یعنی اگر چنانچه بین دستگاهها تعارضی وجود دارد – که معمولاً وجود دارد؛ معمولاً دستگاههای مختلف به طور طبیعی اصطکاکها و تعارضهائی با هم دارند؛ مخصوص اینجا هم نیست، همه جا همینجور است؛ طبیعت کار این است – هیئت وزیران بایستی این اصطکاکها را به حداقل برساند و اگر بتواند، برطرف کند. یکی از مسائل مهم این است. من همیشه مثال میزنم و میگویم اینجا یک چهارراه که نه، چندین راه است، که رئیس جمهور هم مثل پلیس راهنمائی است – که در واقع در مقام ریاست هیئت وزیران، راهنمائی میکند – این را متوقف میکند، آن را راه میاندازد؛ یعنی هدایت میکند که اینها همافزائی کنند، با یکدیگر اصطکاک نداشته باشند. یکی از نقشهای هیئت وزیران این است.
برخی اوقات این اصطکاکها و تعارضهائی که در عمل و اجراء وجود دارد، در تبلیغات هم منعکس میشود؛ این دیگر میشود چند برابر؛ در واقع بدىِ مضاعف میشود. یک دستگاهی مثلاً فرض کنید دربارهی یک شیئی، یک پدیدهای حرفی میزند، یک خبری میدهد، یک اظهارنظری میکند، از آن طرف یک دستگاه دیگر میآید عکس آن را میگوید! مردم متحیر میمانند؛ یعنی واقعاً نمیفهمند که این درست است یا آن درست است. این مسئله به زندگی مردم هم ارتباط پیدا میکند؛ یعنی اینجور هم نیست که خارج از زندگی مردم باشد؛ نه، درست مسائلِ مربوط به متن زندگی مردم است. یکی یک آماری میدهد، دیگری یک آماری؛ اینها نبایستی اتفاق بیفتد. همهی دولتها گرفتار یک چنین چیزهائی بودند. در نقش دادن به هیئت وزیران و بارور کردن این مجموعهای که دور هم مینشینند و وقت گرانقیمتی را مصرف میکنند، بکوشید و هرچه ممکن است، آن اصطکاکها را باز هم کم کنید.(1389/6/8)
۱۵- بهانه دادن به جنجال آفرینان
بهانه هم دست دیگران ندهید. من میبینم متأسفانه گاهی بهانههایی هم از طرف خودِ شما داده میشود که این را هم بایستی توجه کنید که بهانه هم دست دیگران ندهید؛ مراقبت کنید؛ حزم کنید…برای خودتان و برای دولت مسئله درست نکنیدو برای جنجالآفرینیها – که کسانی دنبالش هستند – بهانه ندهید.(1387/6/2)
۱۶- وعدههای عملی نشده و دامن زدن به توقعات مردم
روی این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر میشود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد. اگر از صد تا کاری که شما میگوئید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالی ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال میدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید. به نظر من این چیز بسیار مهمی است. (1391/6/2)
۱۷- موازیکاری در مدیریتهای دولتی
یک مسئلهی دیگر هم در مدیریتهای دولتی، کار موازی است. در دولت نباید کارهای موازی انجام بگیرد. کار موازی چند عیب دارد: اولاً هزینهی انسانی زیادی بیجا مصرف میشود، ثانیاً هزینهی مالی زیادی مصرف میشود، ثالثاً تناقض در تصمیمگیریها به وجود میآید – وقتی دو دستگاه مسئول یک کاری هستند، این یک تصمیم میگیرد، آن هم یک تصمیم دیگر میگیرد – و رابعاً از همه بالاتر، مسئولیت لوث میشود. فرض کنید توی فلان مسئلهی اقتصادی یا مسئلهی فرهنگی یا مسئلهی سیاست خارجی یا هرچه، اگر چنانچه یک مشکلی پیش بیاید، مسئولیت لوث میشود. وقتی کار موازی انجام گرفت، مسئولیت لوث میشود. بین دولت – یعنی قوهی مجریه – و بعضی از دستگاههای بیرون از قوهی مجریه، یک جاهائی بعضی موازیکاریها هست. همهی تلاشمان این است که بلکه این موازیکاریها را یک جوری حل کنیم، اصلاح کنیم، علاج کنیم. در داخل دولت، دیگر نبایستی از این موازیکاریها به وجود بیاید. حالا یک موارد خاصی هست؛ اما کلیاش این است که موازی کاری خوب نیست. (1389/6/8)
۱۸- برخی بیتدبیریها در برابر تحریمها
وانمود میکنند که اگر ملت ایران از انرژی هستهای صرفنظر کند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و کینهای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛ تحریمهائی که همهی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است. البته در این جنگ هم به توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد.
البته مشکلاتی به وجود میآورند، بعضی از بی تدبیریها هم این مشکلات را افزایش میدهد – اینها هست – ولی اینها چیزی نیست که جمهوری اسلامی نتواند اینها را حل کند. به توفیق الهی، ملت ایران از همهی این مشکلات عبور خواهد کرد.(1391/7/19)
۱۹- کشاندن اختلافات میان مردم
اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم – مسئولند، باید کمکشان کرد – اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایهی جنجال و هیاهو و استفادهی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همهی ما بدانیم مسئولیتی داریم، همهی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.(1391/8/10)
20- تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی مورد شود. (1391/5/3)
۲۱- فقدان مبارزه عملی با فساد اقتصادی
امروز مسئولان باید همهی تلاششان را بکنند برای اینکه گرههای اقتصادی را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند. بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم که نقشهی دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشهی اقتصادی است. خب، میبینید که همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همهی نیرویشان را، همهی فکر و ذکرشان را متمرکز کنند بر روی سیاستهای درست اقتصادی. چند سال قبل از این، بنده دربارهی فساد اقتصادی، به رؤسای قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادی مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هی بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادی. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند.(1391/11/28)
۲۲- متهم کردن دیگران به استناد اتهام ثابت نشده
کارنامهی درخشان سی سالهی انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضی از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهای این نظامند؛ اینهاکسانی هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقای هاشمی رفسنجانی، از آقای ناطق نوری من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسی متهم به فساد مالی نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائی دارد، بایستی در مجاری قانونی خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهای کرد. اگر چیزی اثبات بشود، فرقی بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتی اینجور حرفها مطرح میشود، تلقیهای نادرست در جامعه به وجود میآید، جوانها چیز دیگری خیال میکنند، چیز دیگری میفهمند. (1388/3/29)
رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهای در دادگاه، دو قوهی دیگر را متهم کرد؛ این کار بدی بود، این کار نامناسبی بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسی مردم است. یکی از حقوق اساسی مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگی کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد. اگر یک فردی متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّی اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهی نرفته، محاکمهای نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوهی قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایستهای برای نظام جمهوری اسلامی نیست. (1391/11/28)
(farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۲۵۴۵)
« نقاط قوت دولت احمدی نژاد از منظر رهبری»
۱- برجسته شدن ارزشها و شعارهای انقلاب اسلامی
از نقاط قوّتی که به نظر من روی آن باید تکیه کرد، مسئلهی برجسته شدن ارزشهای انقلاب است. در این سالهائی که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهایانقلاب و چیزهائی که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئلهی سادهزیستی مسئولان، استکبارستیزی، افتخار به انقلابیگری. یک دورهای بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگری و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعی میکردند به عنوان یک ارزش منفی یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومی مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابی، جهتگیری انقلابی، ارزشهای انقلابی و مبانی انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکی از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنی مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئلهی دعوت به عدالت، مسئلهی سادهزیستی، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلی چیزهای مهمی است.(1391/6/2)
2- طرح شعار دولت اسلامی
یک نکته در باب دولت اسلامی عرض کنیم. یکی از شعارهای خوبی که آقای رئیسجمهور، هم در دورهی انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسألهی دولت اسلامی است. … بعضیها میگویند شما بعد از ۲۷ سال میخواهید دولت اسلامی تشکیل دهید؟ نه، تلاش و اقدام برای تشکیل دولت اسلامی از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایی موفق بودیم، در برههای موفق نبودیم. بعضی از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضی از ماها در اصل هدف مردد شدیم؛ بعضی از ماها نتوانستیم خود را نگه داریم؛ دلبستهی به رفتارهای طاغوتی شدیم… اگر دولتی میآید و میگوید هدفم این است که این را تحقق ببخشم، خیلی چیز مبارک و خوبی است… معنای شعار دولت اسلامی این است که ما میخواهیم اعمال فردی، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهای بینالمللی و نظام سلطهی امروز جهانی را به معیارها و ضوابط اسلامی نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است؛ انشاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدیتر، بیآسیبتر و واقعیتر کنید؛ چون گامی بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها؛ و همانطور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را میخواهد.(1384/6/8)
۳- طرح شعار عدالتمحوری
یکی از شعارهای این دولت، عدالت است. عدالت یقیناً محور انقلاب بود؛ در این شکی نیست. هیچ دولتی هم از اول نیامده صریحاً بگوید من نمیخواهم طبق عدالت رفتار کنم؛ لیکن من باید از آقای احمدینژاد تشکر کنم که ایشان کار جدیدی کردند؛ عدالت محوری را به عنوان یک شعار گذاشتند وسط؛ این کار خیلی بزرگی بود. وقتی که ایشان تبلیغات انتخاباتی میکردند، به افراد خانوادهی خودم میگفتم اگر آقای احمدینژاد رأی هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محوری را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشی سپردنِ این شعار بشود یک سنت. این شعار مطرح شد و ذهنها را به خودش متوجه کرد. خوشبختانه مردم هم فهمیدند، خواستند، دوست داشتند و رأی دادند. این کار، کار مهمی است. بنابراین عدالتمحور بودنِ این دولت حرف بزرگی است؛ طرح این شعار به عنوان محور حرکت دولت، یک کار جدید است؛ خودش یک تحول است؛ به این پایبند باشید.(1384/6/8)
4- دیپلماسی همراه با روحیه انقلابی
مسئلهی دیپلماسی انقلاب هم بشدت مهم است، که این هم مجال نیست دربارهاش مطلب مفصلی عرض کنیم. به نظر من در زمینهی دیپلماسی، فعالیتهای خوبی دارد انجام میگیرد. دیپلماسی ما باید با روحیهی انقلاب همراه باشد – یعنی اسلام انقلابی – این است که به ما بُرش میدهد. امروز ملتهای منطقه از جمهوری اسلامی خوششان میآید، به خاطر موضع مستقل اسلامیِ شجاعانهاش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهای مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهوری اسلامی که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسی را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان میآید. خب، این نشانهی این است که راه این است. دیپلماسی ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمتهای زیادی میکشند.(1391/6/2)
امروز در عرصهی بینالمللی دیگر اینطور نیست که مسئولان کشور ما مجبور باشند دنبال حرف سیاستمداران و سیاستسازان بینالمللی بدوند؛ نه، ابتکار عمل در دست مسئولان ماست. اعتمادبهنفس و ایمان و اتکاء به خدا در مسئولان کشور، یک چنین اثری دارد و امروز بحمداللَّه اینطور است. رئیس جمهور، اهل کار، اهل ابتکار، اهل خدمت، اهل عمل، وارد میدان و خسته نشو است؛ این، افقها را روشن میکند. امروز نظام سیاسی ما اینطوری است؛ نظام باثبات، مردم مؤمن، جوانان علاقهمند، پُرتحرک و پُرشور، و مسئولان دلسوز و علاقهمند، شجاع و دارای ابتکار عمل.
(1385/8/21)
۵- اعاده عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه
مسئلهی اعادهی عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبی سیاستهای دیگران و ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی را هم انسان در این دولت احساس میکند؛ عزت ملی و استقلال حقیقی و معنوی از اینجا حاصل میشود. استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتی مثلاً در زمینههای اقتصادی هم به یک رشد بالایی دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و برای او اهمیت قائل باشد، برای حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمندهی اظهارات و جایگاه خود نباشد.
ما متأسفانه در برخی از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضی از کسانی که مرتبط با مسئولین بودند یا حتی خودشان مسئول یک بخشی بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جاری کنند یا آنها را پیگیری کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این برای یک جامعه خیلی بلای بزرگی است؛ این را شما ندارید.(1387/6/2)
۶- ارتقاء جایگاه کشور در عرصه سیاست خارجی
در زمینهی ارتقاء جایگاه کشور در عرصهی سیاست خارجی و مسائل بینالمللی هم همین جور است. امروز در عرصهی سیاست خارجی، ثقل و وزنهی کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثی هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم – که آن، داستان جداگانهای دارد – به نظر ما آن هم خیلی مهم است. (1391/6/2)
۷- دفاع از حقوق هستهای ملت ایران در برابر زورگویی غرب
یکی از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئلهی انرژی هستهای است. مسئلهی انرژی هستهای، برای ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناوری داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشی از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهای گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بیارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیسجمهور، در مقابل این زورگویی و این تحمیل و این افزونطلبی ایستادید؛ خدای متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومی این دولت است که برای من اهمیت دارد. (1387/6/2)
۸- راهاندازی به موقع پروژه غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد
ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشهی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد. ما در یک مواردی اینجوری عمل کردیم، موفقیتش را دیدیم؛ یک نمونه، همین مسئلهی تأمین سوخت بیست درصدِ مورد نیاز نیروگاه تحقیقاتی تهران است که رادیوداروهای مهمِ مورد نیاز کشور در آنجا تولید میشود. این نیروگاه کوچک احتیاج داشت به سوخت بیست درصد، که ما بیست درصد را تولید نمیکردیم و همیشه این را از خارج تهیه میکردیم. دشمنان ما فکر کردند که از این فرصت استفاده کنند، این نیاز ملی را گرو بگیرند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به قبول تحمیلها و تحکمهای خودشان؛ خواستههای خودشان را به این وسیله تحمیل کنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنکه کار به نقطهی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شدهی بیست درصد را تهیه کنند و آن سوخت را تبدیل کنند به صفحهی مورد نیازی که در آن نیروگاه لازم بود تهیه شود. مخالفین ما حدس هم نمیزدند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما مسئولین کشور بوقت متوجه این نیاز شدند، دستبهکار شدند؛ استعداد ایرانی شکوفا شد، بُروز کرد و این کار را با موفقیت انجام دادیم. آنها در حالی که انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بیستدرصد را درخواست کند، جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما سوخت بیستدرصد را در داخل تهیه کردیم و احتیاجی به شما نداریم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما این کار را نمیکردند، ما امروز باید با اصرار، با التماس، با هزینهی زیاد، در مقابل کسانی که دوست ما نیستند، میرفتیم؛ یا سوخت بیستدرصد را درخواست میکردیم، یا رادیوداروها و محصول را درخواست میکردیم. مسئولین کشور پیشبینی کردند، بوقت فهمیدند؛ آنچه را که باید انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پیروز شدیم.(1392/1/1)
۹- پایبندیِ بیاغماض به اصول در کارها
خوشبختانه شماها با اعتقاد، با ایمان و با ایستادگی توانستید کارها را پیش ببرید؛ مشکلات را از پیش پای کشور و نظام بردارید و در بخشهای مختلفی که ما مشاهده کردیم، از گذرگاههای سخت و آن پیچهای دشوار به شکل مناسبی عبور کنید. به نظر ما این خیلی ارزش دارد و حاکی از توجه الهی و لطف الهی است. بخشی از این کارهائی که آقای رئیس جمهور در گزارش مشروح و مبسوط خودشان ذکر کردند، کارهائی است که در همین برهه – سال ۸۸ – انجام گرفته و با همهی مشکلات و گرفتاریها الحمدللَّه توفیقات خوبی به دست آمده.
خوب، این هم در واقع نوعی نمودار و نمادی از همان جهتگیریهائی است که از آن دو شهید ذکر کردیم؛ یعنی شهید رجائی و شهید باهنر. حقاً شهید رجائی و شهید باهنر هم همین جور بودند؛ مظهر کار و تلاش مؤمنانه و پایبندیِ بیاغماض به اصول. آنها در هر نقشی که حضور داشتند، همین پایبندیِ بدون اغماض به مبانی و ارزشها را در جریان کار کشور اعمال و اجراء کردند.(1389/6/8)
۱۰- با مردم و از میان مردم بودن
امتیاز دیگر هم روحیهی مردمی و خاکی این دولت است؛ این هم خیلی باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهری و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم همسطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید. (1387/6/2)
۱۱- مواجه شدن با واقعیتهای زندگی مردم در سفرهای استانی
این دولت انصافاً دولت پرکار و در بعضی از خصوصیات نمونه است. اینکه به همهی شهرها میروند، این خیلی برای من مهم است؛ خیلی برای من جالب است. رئیس جمهور، وزیر و مدیران ارشد اجرائی کشور به شهرهای مختلف میروند. این رفتن به شهرها خیلی تأثیر دارد. بعضی میگویند آقا ما گزارشها را که میخوانیم؛ نه، گزارش خواندن فرق میکند با رفتن. شاید بیش از اغلب مدیرها برای من گزارش میآید. وقتی انسان میرود به یک شهری، میرود به یک استانی، مینشیند با یک مردمی، مینشیند با یک مجموعهی جوانی، میبیند گزارشها با آنچه که واقعیت است، تفاوتهائی دارد. انسان آنچه که میبیند و میشنود، از گزارش خیلی باارزشتر است. این کار را امروز دولت دارد میکند. به همه جای کشور سفر میکنند.(1386/10/13)
۱۲- سادهزیستی آقای رئیس جمهور
سادهزیستی – بخصوص در خود آقای رئیسجمهور – خوب و برجسته است و چیز باارزشی است؛ در مسئولین هم – کما بیش؛ یک جایی کمتر، یک جایی بیشتر – بحمداللَّه هست. سادهزیستی چیز بسیار باارزشی است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگری و اسراف و زیادهروی را – که واقعاً بلای بزرگی است – از جامعهمان ریشهکن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهای ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصلهتان را با طبقات ضعیف کم کردهاید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید. (1387/6/2)
۱۳- توقف روند غربباوری و غربزدگی دولتهای قبلی
روند غربباوری و غربزدگی را که متأسفانه داشت در بدنهی مجموعههای دولتی نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمی است. حالا یک عدهای در جامعه، ممکن است به هر دلیلی شیفتهی یک تمدنی یا یک کشوری باشند؛ اما این وقتی به بدنهی مدیران انقلاب و مجموعههای انقلاب نفوذ میکند، چیز خیلی خطرناکی میشود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد. (1387/6/2)
۱۴- جلوگیری از گرایشهای سکولاریستی در دولت
گرایشهای سکولاریستی – که متأسفانه باز داشت در بدنهی مجموعهی مدیران کشور نفوذ میکرد – جلویش گرفته شد. نظام انقلابی، بر مبنای دین و بر مبنای اسلام و بر مبنای قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونی این ملت برخوردار شده و جانهایشان را کف دستشان گرفتهاند و جوانهایشان را به میدانهای خطر فرستادهاند؛ آن وقت مسئولان یک چنین نظامی دم از مفاهیم سکولاریستی بزنند؟! «یکی بر سر شاخ و بن میبرید»؛ یعنی خودشان بنشینند و بنا کنند بنِ اینمبنا و قاعده را کلنگ زدن! خیلی چیز خطرناکی بود. خب، الحمدللَّه اینها جلویش گرفته شد. (1387/6/2)
۱۵- تلاش جمعی و فوقالعاده در دولت
خوشبختانه امروز یک تلاش جمعی وجود دارد. این فرصت هفتهی دولت، فرصت تشکر از اینها را هم به ما میدهد.
تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوقالعادهی کاری که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود؛ اینها چیزهای خوبی است. البته توجه کنید که این تلاش فراوانی که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روی این تکیه کنید. (1391/6/2)
۱۶- استفاده از ظرفیتهای بیرون دولت
کشور ظرفیتهای خوبی دارد، توانهای خوبی دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهای بالائی هست، هم در بیرون دولت. من میبینم گاهی اوقات بعضی از مسئولین بخشها، از افرادی که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکری میگیرند؛ این کار خوبی است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادی هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکاری کنند؛ از نیروهای اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهای کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است. (1391/6/2)
۱۷- اجرای گسترده کارهای عمرانی خصوصاً در مناطق محروم
در طول این چند سال در کشور کارهای وسیع عمرانی انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهای مختلف؛ اینها واقعاً کارهای مهمی است؛ این یک رویکرد بسیار مهمی در حرکت دولت است. (1391/6/2)
۱۸- پیشرفتهای وسیع در علم و فناوری
پیشرفتهای چشمگیری که در زمینهی علم و فناوری به وجود آمده. این پیشرفتهائی که در این چند سال در زمینهی علم و فناوری صورت گرفته، خیلی قابل توجه است. (1391/6/2)
باز از نقاط مثبت، همین پیشرفتهای علمی است که این پیشرفتها در بخشهای مختلف وجود دارد و امیدواریم خدای متعال به این جوانان و مدیران لایقی که در این بخشها مشغول فعالیتند، کمک کند تا اینها را به نتایج مطلوب خودشان برسانند و در مقابل چشم مردم قرار بدهند و احساس عزت مردم را افزایش بدهند.
(1385/3/29)
۱۹- پرکاری، پشتکار و خستگیناپذیری
پرکاری این دولت هم انصافاً چیز برجستهای است؛ حتی بعضیهایی که مخالف هم هستند، این را نمیتوانند انکار کنند؛ یعنی بیانصافیها هرچه هم زیاد باشد، نمیتواند بر این حقیقت غلبه پیدا کند که دولت شما انصافاً دولت پرکاری است و تلاشتان وکارتان و تحرکتان خیلی زیاد است. این بسیار جای خرسندی دارد.
دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکاری، پشتکار و خسته نشدن؛ سعی کنید این حالت را، این سُمعهی خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم انشاءالله کمکتان خواهد کرد. (1391/6/2)
۲۰- جرأت تحولآفرینی و مقابله با مشکلات
یا جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحی این دولت این است که برای تحولآفرینی جرأت دارد و اقدام میکند. نمیخواهم بگویم همهی این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایی هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیری در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که برای رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشی است که این خوشبختانه هست. (1387/6/2)
۲۱- شجاعت اقدام برای کارهای بزرگ
ما احتیاج داریم به اقدامات شجاعانه. یکی از چیزهائی که من در مورد این دولت خدا را شکر میگویم، همین است که شجاعت اقدام وجود دارد. با تردید، با تزلزل، با ترس و لرز نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معنای بیگدار به آب زدن نیست. بررسیها باید انجام بگیرد، فکر صحیح باید بشود، وقتی به نتیجه رسیدیم، بدون تردید و تزلزل بایستی اقدام کنید. «وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللَّه»؛ مشورتهایت را بکن، بررسیها را بکنید، جوانب را خوب بسنجید، وقتی به نتیجه رسیدید، آنوقت به خدا توکل کنید و وارد میدان بشوید. این شجاعت لازم است.
البته وارد بعضی از میدانها شدن، مشکلاتی هم ایجاد میکند؛ شکی نیست؛ اما این مشکلات، مثل مشکلات کندن یک چاه عمیق است برای رسیدن به نفت؛ بدون مشکل که نمیشود. این، شبیهِ آن مشکلات است. این مشکلات را همه تحمل میکنند برای اینکه به نفت برسند؛ برای اینکه به آب برسند. معدن را میکاوند، برای اینکه به کان و مادهی ارزشمند کانی برسند. این مشکلات از این قبیل است. حالا همین مسئلهی بنزین از جملهی همین کارهاست. این کار شجاعانهای بود؛ خوب شد انجام گرفت. جوانبش را درست ملاحظه کنند و پیش ببرند. من در گزارشها خواندم، گمانم چهلهزار میلیارد تومان ما یارانهی انرژی میدهیم! اگر ما بتوانیم این را بتدریج کم کنیم، این مبلغ گزاف و کلان، صرف چه خواهد شد؟ صرف مدرسه، صرف جاده، صرف زندگی مردم، صرف اشتغال، صرف سرمایهگذاریهای گوناگون، به جای اینکه در راه دود کردن کالائی صرف شود که ما آن را از بیرون وارد کنیم.(1386/4/9)
۲۲- جرأت مقابله با فساد
جرأت در مقابلهی با فساد. مقابلهی با فساد خیلی کار سختی است. یک وقتی بنده گفتم که این اژدهای هفت سرِ فساد را به این آسانی نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلی کار سختی است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابلهی با آن هست. خب، وقتی که اجزاء مجموعه، خودشان آلودهی به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیاری از مجموعههای قبلی هم حقیقتاً پاکیزه بودند – یعنی آلودگی نداشتند – اما بالاخره جرأت در مقابلهی با فساد یک امتیازی است که در شما هست. (1387/6/2)
۲۳- انجام طرحهای خوب اقتصادی
یک نکتهی دیگر هم کارهای خوبی است که در زمینهی اقتصاد انجام گرفته – مثل این سهام عدالت، ادامهی طرحهای نیمه تمام، نوع عدالت در ارائهی تسهیلات بانکی، صندوق مهر رضا و امثال اینها – محتوا و فواید این کارها را با شکل صحیح برای مردم بیان کنید تا معلوم شود این کارها انجام گرفته است. البته ما بارها گفتهایم آمدن و نشستن و پشت میکروفون یا جلوی دوربین حرف زدن، این کافی نیست؛ یک مقداری برنامهسازی و ارائهی مطلب، به شکل هنرمندانه لازم است. (1385/6/6)
۲۴- وابسته نبودن به گروهها و جریانات
بحمداللَّه عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانی وابسته نیستند؛ این خیلی نکتهی مهمی است. مراقب باشید حرکت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یک جریان، به یک باند و به یک گروه را پیش نیاورد، که اگر اینطور شود، هوای نفس تقریباً انفکاکناپذیر است. هوای نفس گروهی هم مثل هوای نفس شخصی است؛ آن هم همینطور است. هوای نفس گروهی هم انسان را بیحساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند و از خرد و جادهی مستقیم منحرف میکند. این هم جزو لوازم اصولگرایی است. (1385/6/6)
۲۵- سعه صدر و تحمل مخالف
«سعهی صدر و تحمل مخالف»؛ که از جملهی شاخصههایی است که جزوِ پایههای اصولگرایی است. گاهی انسان از حرفی که میزنند، ناراحت هم میشود؛ حرص هم میخورد، گاهی به خدا هم شکایت میکند که خدایا! تو که میبینی واقع قضیه چیست و چقدر با چیزی که اینها میگویند، فاصله دارد؛ اما در عین حال، انسان بایستی حلم به خرج دهد. حلم یعنی ظرفیت و تحمل صدای مخالف را داشتن. البته این – شاید بعداً هم عرض بکنم – به معنای آن نیست که دولت از عملکرد خودش دفاع نکند؛ نه، حتماً بایستی دفاع کند. (1385/6/6)
۲۶- اجرای طرح تحول اقتصادی
این مسئلهی طرح تحول هم که اخیراً دولت مطرح کرده، این هم از همان کارهای بزرگ و از همان کارهایی است که جرئتِ اقدام به آن کار، خودش باارزش است. خب، همه این سرفصلها را قبول کردهاند و قبول دارند. همین مسئلهی هدفمند کردن یارانهها، واقعاً چیز خیلی مهمی است؛ در دولتهای قبل هم مطرح بوده – بارها صحبت شده بود و گفته شده بود – منتها پیشرفت نمیکرد. یا مشکلاتی که در قضیهی بانکها و مالیات و بیمه و گمرک و سایر چیزهایی که در بخشهای مختلف این طرح تحول وجود دارد، کارهای بسیار بزرگ و مهمی است؛ حتماً هم باید انجام بگیرد. (1387/6/2)
۲۷- شجاعت و قاطعیت در سهمیهبندی بنزین
خصوصیت دیگر، شجاعت این دولت و قاطعیت اوست. این کار بزرگی که شما برای سهمیهبندی بنزین انجام دادید که یک قدم اولی است تا یارانهها هدفدار و هدفمند شده و به آن سرمنزل خود هدایت و مصرف بشوند. (1384/6/4)
به نظر ما طرحهای «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئلهی سهمیهبندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندی نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیهی چیزهائی که مورد نیاز کشور است.(1391/5/3)
« نقاط ضعف دولت احمدی نژاد از منظر رهبری»
۱- مظلومیت فرهنگ در دولت نهم
از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومی است. الان در گزارش آقای رئیسجمهور، اصلاً اسمی از فرهنگ نیامد؛ یا در اولویتبندیها این اولویت فدای اولویتهای دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهی وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر. واقعاً مسألهی فرهنگ را دست کم نگیرید. خیلی از مشکلات جامعهی ما با فرهنگسازی حل میشود. توجه بکنید که امروز، عمدهقوای دشمنان ما در جبهه فرهنگی دارد کار میکند. (1386/6/4)
۲- اولویتبندی نکردن فعالیتهای فرهنگی
آنچه که من لازم میدانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسئلهی فرهنگ را خیلی جدی بگیرید. اگر چنانچه ما کارهای اقتصادی را – همچنان که در برنامه هست و آرزوهای ما متوجه به آن است – انجام بدهیم، اما در زمینهی کار فرهنگی عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. دشمنان ما یکی از چشمههای دشمنیشان کار اقتصادی است؛ یک چشمهی مهم دیگر، کار فرهنگی است. البته نه وقت و نه ظرفیت جلسه اجازه نمیدهد که انسان در این زمینه وارد بشود؛ لیکن فیالجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمی است؛ با ملاحظهی جهتگیریهای انقلابی و اسلامی. در زمینهی فرهنگ، دچار رودربایستی نشوید. در همهی شعبههای فرهنگی – چه در موضوع کتاب، چه در کارهای هنری، چه در مؤسسات فرهنگی – جهتگیریها را انقلابی و اسلامی قرار بدهید. اولویتها را در اینجا هم ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبهی دولت در زمینهی بودجهی فرهنگی، مصوبهی خوبی است؛ اگرچه حالا شنیدم که خیلی از مبالغ این مصوبه تخصیص داده نشده؛ حتّی اگر همهاش هم تخصیص داده شود، باز برای همهی فعالیتهای فرهنگی کافی نیست. بنابراین منابع دچار محدودیت است. با توجه به محدودیت منابع، نگاه کنید ببینید اولویتها چیست. البته من یک مجموعهای را به نحو پیشنهاد به دولت ارائه کردم؛ که اگر این چیزها در کار فرهنگ مورد توجه قرار بگیرد، با توجه به نگاهی که ما در زمینهی فرهنگ داریم، اینها اولویت خواهد داشت؛ یعنی اینها تأثیراتش بیشتر خواهد بود. بله، اینها را باید دنبال کنید تا انشاءاللَّه تحقق پیدا کند.(1390/6/6)
۳- کارهای تشریفاتی و ویترینی زمینههای فرهنگی
یکی دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئلهی فرهنگی از دستگاه دولتی یک گلهای کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگی اهتمام ورزیده میشود. بودجههای فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهای گوناگون و تکرار مسائل فرهنگی و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود – یادم نیست – که وقتی راجع به همین بودجهی فرهنگی صحبت شد، به آقای رئیس جمهور گفتم که من وقتی شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگی را تصویب کردید، از نحوهی مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتی که بودجهی فرهنگی زیاد میشود. مدیران ما دوست دارند که بودجهای که به آنها داده میشود، جذب کنند؛ چون میدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبری نیست؛ لذا ناچارند جذب کنند.
حالا بعد از آنکه مصرف فرهنگی را پیدا کردیم، قلمی که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلاً میخواهیم ده تا فیلم انقلابی بسازیم؛ ده تا فیلمی که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جوری باشد، با چه قوّتی، با چه استحکامی، با چقدر مایهی علمی و هنری که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلی کارهای سخت و ظریفی است.
در زمینههای فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایدهای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینهی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمدهی کشور هم این است. (1389/6/8)
۴- بر زمین ماندن بخش عمدهای از اصل ۴۴
اجرای کامل سیاستهای اصل ۴۴ بسیار مهم است. این سیاستهای اصل ۴۴ آن روزی که مطرح شد، همهی دستاندرکاران اقتصادی و خبرگان مسائل گوناگون مدیریتی کشور اعتراف کردند، اقرار کردند که اگر چنانچه این کار انجام بگیرد، یک تحول عظیم اقتصادی در کشور انجام خواهد گرفت. خوب، باید این سیاستها به طور کامل اجرا بشود. کارهائی شده، من گزارشهائی هم از آقای رئیس جمهور، هم از بعضی از مسئولین دیگر شنفتهام، لکن آنچه که انجام گرفته، همهی ظرفیت سیاستهای اصل ۴۴ نیست. یعنی همه که میگوئیم، شاید بخش عمدهای از این ظرفیت هنوز بر زمین مانده است. یک چیزهائی باید مدیریتهایش واگذار میشده، نشده؛ یک چیزهائی بایستی دولت از تصدیگری در آنها اجتناب میکرده، نشده؛ کارهای لازم انجام نگرفته. حالا میتوانیم همین طور که آقای رئیس جمهور اشاره کردند، بگوئیم زیرساختها و ساز و کارها و موجودی در نظام اقتصادی کشور جواب نمیدهد. پس باید اول این طرح تحول اقتصادی انجام بگیرد. من این را نفی نمیکنم؛ ممکن است همین جور باشد. لیکن اینجور نیست که ما کار را بنبست بدانیم؛ در را قفلشده بدانیم. نه، بالاخره باید حرکت کرد و پیش رفت. حالا این طرح تحول، لابد یک روزی از مجلس درمیآید؛ ممکن است با تغییراتی بیاید؛ ممکن است خصوصیاتی در آن لحاظ شده باشد؛ بالاخره باید کار را پیش برد. قوانین هم که زیاد دارید و سیاستهای اصل ۴۴ را باید رصد بکنید، ببینید چقدر واقعاً پیش دارد میرود. خود دولت، دستگاه ریاست جمهوری، این کار را بکند. (1388/6/18)
۵- اجرایی نکردن مصوبه یارانه تولید در طرح تحول اقتصادی
خب، یک مصداق از این جهاد اقتصادی، همین طرح تحول اقتصادی است که دولت دو سه سالی است این را مطرح کرده. یک بند از طرح تحول اقتصادی، هدفمندی یارانهها بود؛ که خب، بحمداللَّه قانونش تصویب شد و عملیاتی شده. البته من در زمینهی کمک به تولید سؤال دارم. حالا آقایان در گزارش گفتند؛ لیکن آن چیزی که مصوبهی قانونی بود برای کمک به تولید، تحقق پیدا نکرده. باید به تولید کمک کنید. البته در بلندمدت خود این دستگاههای تولیدکننده روی پای خودشان خواهند ایستاد و انشاءاللَّه خودشان خواهند توانست روزبهروز قوی بشوند و جواب بدهند؛ اما در کوتاهمدت حتماً باید به اینها در موارد لازم تزریق منابع بشود. البته در آنجائی که کسی تقلب میکند، در آنجائی که کسی پول را برای تولید از بانک میگیرد، ولی در غیر تولید صرف میکند، بشدت برخورد کنید و ترحم بر پلنگهای تیزدندان نکنید؛ اما در آنجائی که نیاز هست، واقعاً بایستی بروید کمک کنید. پس در طرح هدفمندی، این بخش حتماً بایستی مورد توجه قرار بگیرد.(1390/6/6)
۶- علاج نکردن تعطیلی برخی کارخانجات و صنایع
آمارهائی که آقایان میدهند، آمارهای خوبی است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضی کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضی جاها تعطیلی صنایع وجود دارد – گزارشهای گوناگونی به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنی من گزارشهای دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهای دیگران نیست؛ گزارشهای خود شما هم هست که به دست ما میرسد – خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه – یعنی آن نیمهی خالی لیوان – نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادی، وضع بهتری را در کشور ارائه میکردید و کمکهای بیشتری به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملی، آن بخشِ درونزای اقتصاد ماست و به این بایستی تکیه کرد. (1391/6/2)
۷- ضعف در اولویت بندی کارها
یکی از ضعفها این است که ما در کارها اولویتها را نبینیم. یکی از آقایان اشاره کردند – که اشارهی درستی است – به این که طرحهای نیمهتمام را باید دنبال کنیم. این خیلی خوب است؛ این کار، کار لازمی است؛ من همیشه تأکیدم بر این است؛ منتها مشخص کنید، یک مجموعهی کاری درست کنید، بنشینند واقعاً طرحهای نیمهتمام را – حالا یک رقمی هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهای نیمهتمام داریم – اولویتبندی کنند؛ کدامهایش اولویتدار هستند، کدامهایش وعدهی بیشتری داده شده یا توقع بیشتری از سوی مردم وجود دارد؛ اینها را مشخص کنید، به آنها بپردازید. این را مقدم کنید بر طرحهای جدید. (1390/6/6)
۸- علاج نکردن تورم
آنچه که به نظر من مهم است، این است که برای قشرهای ضعیف، مشکلات اقتصادیای وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادىِ اقتصادی، هم بخشهای عملیاتىِ اقتصادی – مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخشهای دیگر – که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
آن کسانی که از لحاظ اقتصادی صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگی است؛ یعنی افزایش نقدینگی را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانی که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانی هم که در درون دولتند، وقتی از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهی پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگی تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلی را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگی بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند.
خب، عوامل نقدینگی هم زیاد است. همین یارانههای نقدی که داده میشود – که برای قشرهائی کار مفیدی هم بوده – خودش افزایش نقدینگی ایجاد میکند. همین کارهای عمرانیای که شما میکنید – که اینها دیربازده است – اینها بلاشک افزایش نقدینگی ایجاد میکند. همین مسئلهی مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرحهای نیمهتمام را که افزایش میدهید، این کاری که در دولت دارند میکنند – که کار خوبی هم هست و لازم هم هست – خود اینها ایجاد افزایش نقدینگی میکند. برای این مسئله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمی هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ برای اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزی که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.(1391/6/2)
۹- مدیریت نادرست منابع ارزی
مسئلهی منابع ارزی هم مسئلهی مهمی است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روی این مسئله دقت کنید، خیلی باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزی را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهای گوناگونی از دولت صادر شد. یعنی در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روی آن تصمیم پافشاری شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزی باید مدیریت دقیق بشود. (1391/6/2)
۱۰- ارتباط کم با نخبگان حوزه و دانشگاه
در ملاقاتهای متعددی که من با نخبگان و زبدگان کشور – دانشگاهی، حوزوی – در سطوح مختلف دارم، مکرر از شما مسئولان محترم گله میکنند که اینها در بین ما نمیآیند و با ما در این زمینهها صحبت نمیکنند. این اشکال بر شما وارد است. من چند روز پیش هم در دیدار اساتید دانشگاه همین را مطرح کردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح کردم.(1390/6/6)
۱۱- ضعف در مدیریت واردات
مسئلهی واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانیهای من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده میکند، یک قدری نگرانیآور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتی ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده – این خودش چیز مثبتی است – اما به این اکتفاء نکنید. بخصوص در همین زمینههای زراعی و باغی و اینها که ذکر کردند، اینها چیزهائی است که بایستی هرچه میتوانیم، از واردات اینها پرهیز کنیم. بروید سراغ همان صنعتیسازی صادرات کشاورزی؛ همین چیزی که در گزارشها هم بود. اینها چیزهای مهمی است؛ انشاءاللَّه روی اینها تکیه شود. مردم هم تحمل میکنند و می پذیرند.(1390/6/6)
۱۲- پرداختن به حواشی
با این همه کاری که دولت دارد، سعی کنید دچار حاشیهسازیهای مسئلهدار نشوید. دولت دارد کار میکند، تلاش میکند، میدان هم برای کار بحمداللَّه هست، نیاز هم به کار هست. خب، یک میدان کاری وجود دارد، نیاز فراوانی هم وجود دارد، دولت هم نشان داده که اهل خطرپذیری و وارد شدن در میدانهای کار و با همهی وجود کار کردن و وارد میدان شدن است؛ خیلی خوب، با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشیای به وجود بیاید؛ حالا چه حواشیای که خود شما گاهی اوقات بیتوجه به وجود میآورید، چه آنهائی که دیگران به وجود میآورند و شما هم تسلیم آنها میشوید؛ از این حواشی باید پرهیز کرد. نگذارید در فضای کشور، در فضای بین دولت و مردم، درگیریها و دلهرههائی به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد.(1390/6/6)
۱۳- نبود اهتمام ویژه به مسئله اشتغالزایی و بهرهوری
مسئلهی اشتغال هم مسئلهی مهمی است. طرحهائی که از چند سال پیش به این طرف برای اشتغال پیشبینی شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائی انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنی نمیکند از اینکه نسبت به مسئلهی اشتغال یک اهتمام ویژهای داشته باشیم. مسئلهی ارتقای بهرهوری هم همین طور.(1389/6/8)
۱۴- موضعگیریها و اطلاعرسانی متناقض درون دولت
هیئت وزیران بایستی به همافزائی دستگاهها کمک کند؛ یعنی اگر چنانچه بین دستگاهها تعارضی وجود دارد – که معمولاً وجود دارد؛ معمولاً دستگاههای مختلف به طور طبیعی اصطکاکها و تعارضهائی با هم دارند؛ مخصوص اینجا هم نیست، همه جا همینجور است؛ طبیعت کار این است – هیئت وزیران بایستی این اصطکاکها را به حداقل برساند و اگر بتواند، برطرف کند. یکی از مسائل مهم این است. من همیشه مثال میزنم و میگویم اینجا یک چهارراه که نه، چندین راه است، که رئیس جمهور هم مثل پلیس راهنمائی است – که در واقع در مقام ریاست هیئت وزیران، راهنمائی میکند – این را متوقف میکند، آن را راه میاندازد؛ یعنی هدایت میکند که اینها همافزائی کنند، با یکدیگر اصطکاک نداشته باشند. یکی از نقشهای هیئت وزیران این است.
برخی اوقات این اصطکاکها و تعارضهائی که در عمل و اجراء وجود دارد، در تبلیغات هم منعکس میشود؛ این دیگر میشود چند برابر؛ در واقع بدىِ مضاعف میشود. یک دستگاهی مثلاً فرض کنید دربارهی یک شیئی، یک پدیدهای حرفی میزند، یک خبری میدهد، یک اظهارنظری میکند، از آن طرف یک دستگاه دیگر میآید عکس آن را میگوید! مردم متحیر میمانند؛ یعنی واقعاً نمیفهمند که این درست است یا آن درست است. این مسئله به زندگی مردم هم ارتباط پیدا میکند؛ یعنی اینجور هم نیست که خارج از زندگی مردم باشد؛ نه، درست مسائلِ مربوط به متن زندگی مردم است. یکی یک آماری میدهد، دیگری یک آماری؛ اینها نبایستی اتفاق بیفتد. همهی دولتها گرفتار یک چنین چیزهائی بودند. در نقش دادن به هیئت وزیران و بارور کردن این مجموعهای که دور هم مینشینند و وقت گرانقیمتی را مصرف میکنند، بکوشید و هرچه ممکن است، آن اصطکاکها را باز هم کم کنید.(1389/6/8)
۱۵- بهانه دادن به جنجال آفرینان
بهانه هم دست دیگران ندهید. من میبینم متأسفانه گاهی بهانههایی هم از طرف خودِ شما داده میشود که این را هم بایستی توجه کنید که بهانه هم دست دیگران ندهید؛ مراقبت کنید؛ حزم کنید…برای خودتان و برای دولت مسئله درست نکنیدو برای جنجالآفرینیها – که کسانی دنبالش هستند – بهانه ندهید.(1387/6/2)
۱۶- وعدههای عملی نشده و دامن زدن به توقعات مردم
روی این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر میشود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد. اگر از صد تا کاری که شما میگوئید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالی ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال میدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید. به نظر من این چیز بسیار مهمی است. (1391/6/2)
۱۷- موازیکاری در مدیریتهای دولتی
یک مسئلهی دیگر هم در مدیریتهای دولتی، کار موازی است. در دولت نباید کارهای موازی انجام بگیرد. کار موازی چند عیب دارد: اولاً هزینهی انسانی زیادی بیجا مصرف میشود، ثانیاً هزینهی مالی زیادی مصرف میشود، ثالثاً تناقض در تصمیمگیریها به وجود میآید – وقتی دو دستگاه مسئول یک کاری هستند، این یک تصمیم میگیرد، آن هم یک تصمیم دیگر میگیرد – و رابعاً از همه بالاتر، مسئولیت لوث میشود. فرض کنید توی فلان مسئلهی اقتصادی یا مسئلهی فرهنگی یا مسئلهی سیاست خارجی یا هرچه، اگر چنانچه یک مشکلی پیش بیاید، مسئولیت لوث میشود. وقتی کار موازی انجام گرفت، مسئولیت لوث میشود. بین دولت – یعنی قوهی مجریه – و بعضی از دستگاههای بیرون از قوهی مجریه، یک جاهائی بعضی موازیکاریها هست. همهی تلاشمان این است که بلکه این موازیکاریها را یک جوری حل کنیم، اصلاح کنیم، علاج کنیم. در داخل دولت، دیگر نبایستی از این موازیکاریها به وجود بیاید. حالا یک موارد خاصی هست؛ اما کلیاش این است که موازی کاری خوب نیست. (1389/6/8)
۱۸- برخی بیتدبیریها در برابر تحریمها
وانمود میکنند که اگر ملت ایران از انرژی هستهای صرفنظر کند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و کینهای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛ تحریمهائی که همهی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است. البته در این جنگ هم به توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد.
البته مشکلاتی به وجود میآورند، بعضی از بی تدبیریها هم این مشکلات را افزایش میدهد – اینها هست – ولی اینها چیزی نیست که جمهوری اسلامی نتواند اینها را حل کند. به توفیق الهی، ملت ایران از همهی این مشکلات عبور خواهد کرد.(1391/7/19)
۱۹- کشاندن اختلافات میان مردم
اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم – مسئولند، باید کمکشان کرد – اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایهی جنجال و هیاهو و استفادهی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همهی ما بدانیم مسئولیتی داریم، همهی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.(1391/8/10)
20- تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی مورد شود. (1391/5/3)
۲۱- فقدان مبارزه عملی با فساد اقتصادی
امروز مسئولان باید همهی تلاششان را بکنند برای اینکه گرههای اقتصادی را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند. بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم که نقشهی دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشهی اقتصادی است. خب، میبینید که همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همهی نیرویشان را، همهی فکر و ذکرشان را متمرکز کنند بر روی سیاستهای درست اقتصادی. چند سال قبل از این، بنده دربارهی فساد اقتصادی، به رؤسای قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادی مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هی بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادی. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند.(1391/11/28)
۲۲- متهم کردن دیگران به استناد اتهام ثابت نشده
کارنامهی درخشان سی سالهی انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضی از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهای این نظامند؛ اینهاکسانی هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقای هاشمی رفسنجانی، از آقای ناطق نوری من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسی متهم به فساد مالی نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائی دارد، بایستی در مجاری قانونی خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهای کرد. اگر چیزی اثبات بشود، فرقی بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتی اینجور حرفها مطرح میشود، تلقیهای نادرست در جامعه به وجود میآید، جوانها چیز دیگری خیال میکنند، چیز دیگری میفهمند. (1388/3/29)
رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهای در دادگاه، دو قوهی دیگر را متهم کرد؛ این کار بدی بود، این کار نامناسبی بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسی مردم است. یکی از حقوق اساسی مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگی کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد. اگر یک فردی متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّی اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهی نرفته، محاکمهای نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوهی قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایستهای برای نظام جمهوری اسلامی نیست. (1391/11/28)
(farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۲۵۴۵)