در كارهايي كه با دست انجام مي گيرد، معمولاً كارگران در هنگام كار، زيرلب زمزمهاي دارند. زمزمه اهل لغو و لهو، ترانههاي باطل و زمزمه اهل معنا، كلمات حق، نظير ذكر، مناجات، دعاست و هر كسي با آنچه انس دارد زمزمه ميكند. اين زمزمهها كارگر را سرگرم ميكند و به لحاظ رواني از خستگي او ميكاهد.
در حديث است كه زمزمه اميرمؤمنان حضرت علي(عليهالسلام) هنگام بيل زدن زمين و شيار كردن باغ، آيه شريفه «أيحسب الإنسن أن يترك سُدي»[1] تا پايان سوره قيامت بود[2]. مناسبت اين زمزمه با شيار كردني كه سبب حيات و زنده شدن ميشود اين است كه انسان گمان نكند بيهدف، ياوه و رهاست و اگر با مرگ در گور آرميد، روزي از قبر برانگيخته نميشود.
اجزاي كعبه نيز با ذكر ويژه اي كه نشان از خلوص محضِ معمار و دستيار آن بود بالا آمد، پس اين بنا حدوثاً و بقائاً با خلوص همراه بود.
نيايش آن پدر و پسر چنين بود: اي پروردگار ما كه اين زمزمهها را ميشنوي و از اسرار ما آگاهي؛ فرمان تو را امتثال مي كنيم و رضاي تو را خواستاريم، اين عمل را از ما بپذير: «… ربّنا تقبل منّا إنّك أنت السميع العليم»[3]. خداي سبحان نيز به نشان پذيرش كامل اين عمل خالص، حاصل كار آنان -يعني كعبه- را به خود نسبت داد و فرمود: خانه مرا تطهير كنيد: «…طهّرابيتي…»[4].
پي نوشت:
[1] قيامت/36. [2] شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 12، ص 245، شرح خطبهٴ 223. [3] بقره/127. [4] بقره/125.تسنيم، ج7، ص 35.