در آموزه هاي قرآني ايمان و عمل صالح از چنان ارتباطي برخوردارند كه فقدان هر يك، كارآيي و تأثيرگذاري ديگري را كم اهميت و يا بي ارزش مي كند. ايمان و عمل صالح دو بال پرواز بشر به مقام انسانيت و درك خليفه اللهي و وصول به سرمنزل مقصود است. در آموزه هاي قرآني، عمل صالح، بازتاب بيروني ايمان واقعي است.
هر كس به ايمان واقعي دست يافته باشد در منش و كنش خويش نيك كردار خواهد بود. اين نوشتار تلاشي براي تبيين اين همبستگي استوار ميان ايمان و عمل صالح است.
مفهوم ايمان و عمل صالح
ايمان از ريشه «امن» به معناي تصديق و ضد آن تكذيب است(1) و واژه «امن» در اصل، آرامش خاطر و از بين رفتن بيم و هراس مي باشد.(2) «ايمان» ورود حقيقي به امانتي است كه خداوند به انسان واگذار كرده است، چون آن را با زبان و قلبش تصديق كند، امانت الهي را ادا كرده و در نتيجه چنين شخصي «مؤمن» است.(3)
عمل صالح در اصطلاح، عملي است كه در شرع به عنوان واجب يا مستحب معرفي شده است. اما در اصطلاح اخلاقي و عرفاني عمل صالح به عملي گويند كه سالك با انجام آن مي تواند مراتب سير و سلوك عرفاني را طي كند و به مقام قرب نائل گردد.(4)
بنابراين، عمل صالح، هر كار شايسته اي است كه وسيله تكامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الهي و پيشرفت جامعه انساني در تمام زمينه ها شود.(5) از اين رو، اصطلاح «عمل صالح» در قرآن، شامل مسايل اخلاقي و امور عبادي مي شود.
در كاربرد قرآني، واژه ايمان در معاني شش گانه اي چون ايمن گردانيدن، (6) ظاهر اسلام(7)، راستگو بودن به دل و زبان (8)، شريعت(9)، نماز خواندن به سوي بيت المقدس(10) و توحيد(11) به كار رفته است.(12)
اما به نظر مي رسد كه همه وجوه معاني به همان اصل واحد در ماده «امن» كه اطمينان و سكون و آرامش است؛ برمي گردد.
حقيقت ايمان و عمل صالح
ايمان مجموعه اي از اقرار زباني و عمل قلبي و بدني است. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «ايمان، شناخت با دل، گفتن با زبان و عمل با اركان بدن است.»(13) هر چند كه حقيقت و باطن ايمان همان اعتقاد قلبي و تصديق همراه با عمل مي باشد.
در حقيقت، ايمان واقعي اين است كه انسان در دل به حقيقت معتقد بوده و اين اعتقاد باطني اش را با زبان بيان و با عملش تثبيت كند. بنابراين كسي كه فاقد اعتقاد باطني است، هر چقدر هم كه به زبان بر آن حقيقت گواهي دهد و اعمال صالح انجام دهد، فردي منافق شمرده مي شود؛ چنان كه انسان نابكاري كه برخلاف اعتقاد حقاني اش عمل مي كند، انساني فاسق است. (14)
روح ايمان، همان تسليم دربرابر خدا و خضوع درمقابل حقيقت مي باشد كه بر محور توحيد وخداشناسي مي چرخد وبه انسان اجازه شناخت حقايق همان گونه كه هست را مي دهد.(15)
پس ايمان انديشه و اعتقادي بي اثر نيست؛ به اين معنا كه تنها يك امر روحاني صرف باشد، بلكه ايمان امري است كه تمام وجود انسان را به رنگ خود در مي آورد و در منش و كنش انسان تأثير مي گذارد. (16) از اين رو بايد در تعريف ايمان به اين حقيقت توجه داشت كه ايمان شامل اعتقاد قلبي، گفتار زباني و عمل به آنها مي باشد.
اما درباره عمل صالح بايد گفت كه آن شامل همه كارهاي پسنديده اعم از فرايض و نوافل و اذكار وادعيه مي باشد كه از روي اخلاص انجام مي شود. براين اساس اخلاص، شرط قبولي عمل است؛ و ميزان و معيار صلاحيت عمل نيز مطابقت آن با شرع و وحي مي باشد (17) درحقيقت عمل صالح، عملي است كه براي خدا باشد. ازنظر قرآن تنها چنين عملي پذيرفته مي شود: «اخلصوا اعمالكم لله فان الله لاتقبل الا ماخلص له» (18) يعني تنها عملي جزو ابزارهاي دستيابي به كمال مطلوب به شمار مي آيد كه افزون بر حسن فعلي داراي حسن فاعلي (نيت درست) باشد و عمل بدون نيت، پوست بي مغز و كالبد بي جان است (19) بنابراين چيزي كه موجب خشنودي خدا شود، – طبق جمله «وان اعمل صالحا ترضاه» (20) عمل صالح به حساب مي آيد.
رابطه ايمان و عمل صالح
ايمان و عمل صالح ارتباط متقابلي با يكديگر دارند. در آيات بسياري از قرآن كريم به عمل صالح نيز بعد از ايمان اشاره شده است. مقارنت ايمان و عمل صالح بيانگرارتباط بين آنهاست.
اين دو درحقيقت مانند دو كفه ترازويي هستند كه سنجش بدون يكي از آن دو ممكن نيست و ايمان بدون عمل صالح، سودي نخواهد داشت. اگر كسي بدون آنكه به برنامه هاي اسلام عمل كند، ادعاي ايمان داشته باشد، ايمانش صوري و ادعايي است و هيچ سودي به حال او نخواهد داشت.(21) قرآن مجيد دراين باره مي فرمايد: «يوم يأتي بعض آيات ربك لاينفع نفسا ايمانها لم تكن ءامنت من قبل او كسبت في ايمانها خيرا» (22) پس جدايي ناپذيري و عدم تفكيك و ارتباط متقابل ايمان و عمل صالح را مي توان با دلايل قرآني و روايي بدين صورت بيان كرد:
آثار و فوايد پيوند ايمان و عمل صالح
فوايد و ثمراتي كه از توأم بودن ايمان و عمل صالح درقرآن آمده، نشان دهنده اين است كه اين دو با هم ارتباط تنگاتنگ و مستقيمي دارند. اگر ايمان در اعماق جان نفوذ كند شعاع آن در اعمال انسان خواهد تابيد و عمل او را صالح مي كند.(23) زيرا عمل صالح، ميوه درخت ايمان و ايمان همچون ريشه مي باشد، و وجود ميوه شيرين، دليل بر سلامت ريشه و ايمان بدون عمل صالح، درختي بي ميوه است. (24) بنابراين ثمره اين دو عبارتست از:
1- زدودن گناهان
اعمال صالح موجب مي شود گناهان گذشته انسان محو شود. خداوند مي فرمايد: «يكفر عنكم من سياتكم؛(25) و بخشي از گناهانتان را مي زدايد.» و «ان الحسنات يذهبن السيئات؛(26) قطعاً نيكي ها بدي ها را از بين مي برند».
برخي مفسران ذيل اين آيه گفته اند: منظور از تكفير اين است كه عمل صالح، سبب مي شود تا خداوند اعمال ناپسند حاصل از گناهان را به اعمال شايسته تبديل كند.(27) و بعضي منظور از تبديل سيئات به حسنات را تبديل عقاب ناشي از گناه به ثواب مي دانند.(28) و برخي همچون آلوسي بر اين نظر است كه ايمان، موجب تكفير كفر، و طاعات، سبب تكفير گناهان آنهاست.(29)
مرحوم طبرسي در تفسير آيه «و الذين امنوا وعملوا الصالحات لنكفرن عنهم سيئاتهم ولنجزينهم احسن الذي كانوا يعملون؛(30) و كساني كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته كردند، گناهانشان را مي زداييم و بهتر از كردار خوبشان پاداش مي دهيم.» مي گويد: «ما يسئات در حال كفر آنان را تكفير، و در مقابل حسناتي كه در حال اسلام انجام داده اند، به آنها پاداش مي دهيم.»(31)
فخر رازي مي نويسد: «تكفير سيئات در مقابل ايمان، و جزاي احسن در قبال عمل صالح است و آن ثمره ايمان مي باشد.»(32)
عده اي عامل اصلي و اساسي «تكفير گناه» را تنها ايمان دانسته و امور ديگر مانند تقوا و عمل صالح را از لوازم تكفير دانسته اند و گفته اند كه ذكر عمل صالح بعد از ايمان در آيات قرآني، ممكن است تنها جنبه تربيتي داشته باشد و اگر عمل صالح و تقوايي كه از ايمان نشأت گرفته باشد، تقويت شود، ايمان نيز تقويت مي شود.(33) ولي به نظر مي رسد نمي توان نقش ايمان و عمل صالح را ناديده گرفت و تنها به ايمان توجه داد؛ زيرا قرآن هردو را به عنوان قيد الزامي براي تكفير گناهان شرط دانسته است.
2-عامل سعادت و رستگاري
معيار سعادت آدمي، ايمان وعمل صالح است: «سعاده الرجل في احراز دينه و العمل لاخرته»(43) و سعادت داراي درجات و مراتب مختلفي مي باشد.(53) عمل صالح، مرحله اولي از مراحل كمال و سعادت انساني است و موجب صفا و طهارت در حواس و اعضا مي شود.(63) خداوند متعال مي فرمايد: «من عمل صالحا من ذكر او انثي و هومؤمن فلتحينيه حيوه طيبه؛(73) هركس از زن يا مرد عمل صالح انجام دهد، زندگي پاكيزه خواهيم داد و پاداشي بهتر از كردارش به او عطا خواهيم كرد.»
عمل صالح زندگي دنيوي و اخروي انسان را تغيير مي دهد و حيات طيب در دنيا و آخرت را نصيب افراد مؤمن نيكوكار مي سازد. عمل صالح (نيكوكاري) همراه ايمان، بزرگ ترين بهايي است كه خريداران فلاح و رستگاري را به آن مي رساند.(83) و از منظر قرآن، رستگاري محصول عمل صالح (93) و ايمان است. بنابراين ملاك در سعادت، حقيقت ايمان و عمل صالح است، نه صرف ادعاي لفظي و زباني.(04)
آخرين درجه سعادت، رسيدن به لقاي پروردگار است كه با عمل صالح ميسر و امكان پذير مي شود: «فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملاً صلحاً؛(14) هركس به ملاقات پروردگارش اميدوار باشد، بايد عمل صالح انجام دهد.»
3-محبت آفريني و ايجاد دوستي
از ديگر ثمرات ايمان و عمل صالح، محبت آفريني است كه خداوند رحمان مي فرمايد: «ان الذين امنوا و عملواالصالحات سيجعل لهم لرحمن ودا؛(24) آنان كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، خداوند رحمان دوستي آنان را در دل هاي مردم قرار مي دهد. «در شأن نزول اين آيه شريفه آمده است پيامبر اكرم(ص) به حضرت علي(ع) تعليم داده بود تا به منظور مهربان شدن دل هاي ديگر مؤمنان به آن حضرت، اين دعا را بخواند «اللهم اجعل لي عندك وداً و اجعل لي في صدور المؤمنين موده »(34) كه اين آيه نازل شد و ازاين حقيقت پرده برداري كرد كه ايمان و عمل صالح، محبت آفرين است و خداوند رحمان تضمين كرده است كه هركس از ا ين دو بهره مند باشد، دوستي اش را در دل هاي ديگران جاي دهد.(44)
بنابراين ايجاد دوستي، يكي از ثمرات ايمان و عمل صالح است و از ديگر ثمرات اين دو عبارتند از: دادن جزا و پاداش نيكو و ضايع نشدن اجر، (54) كسب خوف و رجاء،(64) مورد مغفرت واقع شدن، (74) خوش عاقبتي،(84) رزق زياد، (94) بهره مندي از رحمت و موهبت الهي،(05) هدايت از ظلمات به نور، (15) زيانكار نبودن،(25) فوز و پيروزي بزرگ(35) وعده بهشت و جاودان بودن آن(45) و…
بايد توجه داشت ثمرات و فوائد مذكور به شرط توأم بودن ايمان وعمل صالح به دست مي آيد و لازمه حصول آنها منوط به وجود ايمان در كنار عمل صالح است و خداوند عمل صالح را به اندازه توان و طاقت انسان تعيين كرده؛(55) تا افراد مؤمن بتوانند عمل صالح را در كنار ايمان انجام دهند.
علاوه بر آيات،روايات زيادي بر ارتباط متقابل ايمان و عمل صالح، تصريح كرده اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود. پيامبر اكرم(ص) در اين زمينه مي فرمايند: «ايمان و عمل، دو برادر بسته به يك ريسمانند، خداوند يكي را بدون ديگري نمي پذيرد.»(65)
امام علي (ع) نيز چنين فرموده اند: «با ايمان راه به سوي كارهاي شايسته و با كارهاي شايسته، راه به سوي ايمان برده مي شود و با ايمان، علم و معرفت آباد مي شود.»(75)
در روايتي از امام صادق(ع) آمده است: «ايمان مؤمن جز با عمل استوار نمي شود، عمل جزء ايمان است.»(85)
بنابراين از مجموع آيات و روايات استفاده مي شود كه ايمان و عمل مانند دو بال هستند كه پرواز با يك بال ممكن نيست. و دو واقعيت جدانشدني هستند و مقارنت ايمان و عمل صالح در آيات و عدم مخالفت روايات وارده در اين زمينه، ارتباط مستقيم و متقابل اين دو را تصديق ميكند.
نویسنده: صديقه افتاده
روزنامه کیهان