۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۲۳ بازدید
همیشه گفته میشود، باید راضی به رضای خدا بود؛ چهطور کسی که در زندگی مشکلات دارد و سرنوشت خوبی ندارد، راضی به رضای خدا باشد؟
بهطور طبیعی هنگامیکه زندگی با رضایتمندی و موفقیت به پیش میرود بهطور طبیعی انسان از خودش و از دیگران و از خداوند راضی است و شکر و تشکر را بر زبان جاری میکند و یا حداقل گلهمند نیست و زبان به نکوهش نمیگشاید. اما اگر مشکلات رو به سوی او آورد و ناکامیها دامنگیر او شود بهطور معمول زبان به شکایت میگشاید و خود و دیگران را سرزنش میکند و گاهی با عصبانیت به زمین و زمان بد میگوید! و گاهی حتی از خدا هم گلایه میکند و چه بسا از عبادت و دعا هم روی گردان شود!
درحالیکه باید دانست مشکلات زندگی یا از بیاحتیاطیها و تنبلیها و کوتاهیهای خود انسان است و یا از کمکاری و کوتاهی اطرافیان و ظلم دیگران است. این نگاه واقعبینانه انسان را به تفکر و ریشهیابی مشکلات و ناکامیها حساس میکند و رفته رفته با برنامهریزی و کمک دیگران میتواند گره مشکلات را یکی پس از دیگری باز کند و خود را از حالت بحران به وضعیت عادی برساند و در ادامه راه رشد و پیشرفت را در پیش بگیرد.
تکرار اینگونه تجربهها در زندگی روحیه رضایتمندی از خود و دیگران و در افق بالاتر رضایت الهی را برای انسان به ارمغان میآورد و این خود بهترین نشانه است که خداوند نیز از چنین بندهای رضایت دارد. چنانکه در حکایتی از قوم حضرت موسی(علیه السلام) آمده است: «روزی پیروان حضرت موسی(علیه السلام) خدمت ایشان رسیدند و گفتند: ای پیامبر خدا از کجا بدانیم که خداوند از ما راضی است؟! حضرت موسی(علیه السلام) به طرف کوه طور رفت و خواسته مردم را با خدا درمیان گذاشت. ندا آمد: ای موسی به مردم بگو هرگاه آنان از من راضی باشند من از آنان راضی هستم»!
اما چگونه میتوان از خدا راضی بود؟! قدم اول آن که به این باور برسیم که آنچه از سوی خدا به ما میرسد خوبی است و بدیها از خود ما و یا اطرافیان ما است. چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ)))[ نساء (4)،آیه 79.]؛
«هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست».
در مرحله بعد بدانیم که در صورت توبه و پشیمانی، خداوند بدی و خطای ما را میآمرزد؛ چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ)))[ انعام (6)، آیه 54.]؛
«هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آنگاه به توبه و صلاح آید پس وی آمرزنده مهربان است».
و در مرحله سوم؛ بدانییم علاوه بر آمرزش خطاهای گذشته، خداوند متعال در نامه اعمال بندگان خود، بدیها را تبدیل به نیکیها میکند. چنانکه در قرآن میخوانیم:
(((مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)))[ فرقان (25)، آیه 70.]؛
«مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل می کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است».
بنا بر آنچه گفته شد، اگر بدانیم مشکلاتی که برای ما پیش میآید از یک سو تجربه انسان را در زندگی زیاد میکند و از سوی دیگر با تحمل این مشکلات نه تنها خطاهای گذشته آمرزیده میشود، بلکه خداوند پاداشهای فراوان را به انسان عنایت میکند، در این صورت راضی به رضای خدا خواهد بود و در پرتو این رضایتمندی، آرامش درون و توکل به خدا در انسان روزافزون خواهد شد و چه بسا مشکلات قابل حل و یا قابل تحمل شود.
چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)))[ طلاق (65)، آیه 2.]؛
«و هر کس از خدا پروا کند [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد».
درحالیکه باید دانست مشکلات زندگی یا از بیاحتیاطیها و تنبلیها و کوتاهیهای خود انسان است و یا از کمکاری و کوتاهی اطرافیان و ظلم دیگران است. این نگاه واقعبینانه انسان را به تفکر و ریشهیابی مشکلات و ناکامیها حساس میکند و رفته رفته با برنامهریزی و کمک دیگران میتواند گره مشکلات را یکی پس از دیگری باز کند و خود را از حالت بحران به وضعیت عادی برساند و در ادامه راه رشد و پیشرفت را در پیش بگیرد.
تکرار اینگونه تجربهها در زندگی روحیه رضایتمندی از خود و دیگران و در افق بالاتر رضایت الهی را برای انسان به ارمغان میآورد و این خود بهترین نشانه است که خداوند نیز از چنین بندهای رضایت دارد. چنانکه در حکایتی از قوم حضرت موسی(علیه السلام) آمده است: «روزی پیروان حضرت موسی(علیه السلام) خدمت ایشان رسیدند و گفتند: ای پیامبر خدا از کجا بدانیم که خداوند از ما راضی است؟! حضرت موسی(علیه السلام) به طرف کوه طور رفت و خواسته مردم را با خدا درمیان گذاشت. ندا آمد: ای موسی به مردم بگو هرگاه آنان از من راضی باشند من از آنان راضی هستم»!
اما چگونه میتوان از خدا راضی بود؟! قدم اول آن که به این باور برسیم که آنچه از سوی خدا به ما میرسد خوبی است و بدیها از خود ما و یا اطرافیان ما است. چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ)))[ نساء (4)،آیه 79.]؛
«هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست».
در مرحله بعد بدانیم که در صورت توبه و پشیمانی، خداوند بدی و خطای ما را میآمرزد؛ چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ)))[ انعام (6)، آیه 54.]؛
«هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آنگاه به توبه و صلاح آید پس وی آمرزنده مهربان است».
و در مرحله سوم؛ بدانییم علاوه بر آمرزش خطاهای گذشته، خداوند متعال در نامه اعمال بندگان خود، بدیها را تبدیل به نیکیها میکند. چنانکه در قرآن میخوانیم:
(((مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)))[ فرقان (25)، آیه 70.]؛
«مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل می کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است».
بنا بر آنچه گفته شد، اگر بدانیم مشکلاتی که برای ما پیش میآید از یک سو تجربه انسان را در زندگی زیاد میکند و از سوی دیگر با تحمل این مشکلات نه تنها خطاهای گذشته آمرزیده میشود، بلکه خداوند پاداشهای فراوان را به انسان عنایت میکند، در این صورت راضی به رضای خدا خواهد بود و در پرتو این رضایتمندی، آرامش درون و توکل به خدا در انسان روزافزون خواهد شد و چه بسا مشکلات قابل حل و یا قابل تحمل شود.
چنانکه در قرآن مجید میخوانیم:
(((وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)))[ طلاق (65)، آیه 2.]؛
«و هر کس از خدا پروا کند [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد».