راهبرد اشتباه آمریکا موجب افزایش آشفتگی در خاورمیانه شده است
۱۳۹۳/۱۱/۲۰
–
۴۲ بازدید
اندیشکده امریکن انترپرایز:
راهبرد اشتباه آمریکا موجب افزایش آشفتگی در خاورمیانه شده است
اشراف: یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که دولت آمریکا هیچ راهبرد مشخصی در قبال خاورمیانه ندارد و راهبرد این کشور باید مقابله با افراطیگری، بدون حمایت از فرقهای خاص باشد.
اندیشکده امریکن انترپرایز:
راهبرد اشتباه آمریکا موجب افزایش آشفتگی در خاورمیانه شده است
اشراف: یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که دولت آمریکا هیچ راهبرد مشخصی در قبال خاورمیانه ندارد و راهبرد این کشور باید مقابله با افراطیگری، بدون حمایت از فرقهای خاص باشد.
به گزارش اشراف، اندیشکده «امریکن انترپرایز» در مقالهای به قلم «مایکل روبین» مینویسد: آمریکا در بیش از یک ربع قرن گذشته در مورد خاورمیانه –اگر نگوییم در عرصه جهانی- راهبرد منسجمی نداشته است. «جرج و. بوش» در سالهای اخیر بیش از همیشه به این هدف نزدیک شده و راهبردی را ارائه داد که بر گسترش دموکراسی تأکید داشت، اما وقتی مشکلات بروز کرد، او توان یا حوصله غلبه بر مقاومت وزارت خارجه، سازمان مرکزی اطلاعات، و شورای امنیت ملی خود را نداشت.
——————————————————————————–
مرکز رصد راهبردی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
——————————————————————————–
■ داعش حال بهره گرفتن از این آشفتگی در منطقه است■
با ظهور بهار عربی، تأکید سنتی بر ثبات منطقهای –یا، حداقل ثبات نسبی منطقهای (به هر حال، چندین جنگ چندجانبه عرب-اسرائیلی و عربی-عربی در جریان بود)- در هم شکست زیرا تمام دیکتاتورهای حامی آمریکا و مخالف آمریکا که دههها حکومت کرده بودند سقوط کردند یا کشورهایشان وارد خشونت و جنگ داخلی شد. در عین حال، امروزه کشورهای سکولار قدیمی مانند ترکیه بیش از اتحاد با آمریکا، دشمن آن محسوب میشوند. سؤالاتی در مورد آینده متحدان دیگر نیز مطرح است. عربستان سعودی در حال تغییر است و ظاهراً به سمت تندرویی گرایش یافته است، و عمان و امارات متحده عربی نیز چندان فاصلهای با عربستان ندارند زیرا رهبران این کشورها احتمالاً چند هفته یا چند ماه دیگر زنده خواهند بود اما احتمالاً تا سال ۲۰۱۶ این تغییر بروز نخواهد کرد. داعش نیز در حال بهره گرفتن از این آشفتگی است.
■ سیاستهای آمریکا موجب افزایش آشفتگی منطقه شده است ■
اگر این آشفتگی را به سادگی به تصمیمات رئیسجمهور «اوباما» از زمان قدرت گرفتنش، یا به تصمیم «جرج و. بوش» در حمله به عراق ربط دهیم، تعصبآمیز و کوتهنظری خواهد بود. جهان بر محور واشنگتن نمیچرخد، و بسیاری از مشکلات منطقه صرفنظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید به قدرت برسد، بروز میکردند. اما به هر حال، هر تصمیمی عواقبی نیز دارد. تصمیم «بوش» برای حمله به عراق (تصمیمی که من حامی آن بودم و هنوز هم هستم) یقیناً ثبات عراق را در هم شکست، اگرچه احتمالاً این بیثباتی غیرقابلاجتناب بود، زیرا «صدام» در صورت زنده ماندن امروز ۸۰ ساله بود و بنابراین به هر حال تا به امروز زنده نمیماند. در مورد «اوباما»، تمایل او به سرنگون کردن «معمر قذافی»، دیکتاتور لیبی با کمترین هزینه و بدون دخالت نیروی زمینی آمریکا، بدان معنا بود که هیچکس تمایلی به جلو رفتن و ایمن ساختن این انبار مهمات نداشت. در نتیجه جریان تسلیحات موجب بیثباتی کشورهای حاشیه «ساحل»، تقویت تندروها و ادامه تهدید سفرهای هوایی بینالمللی شد. اگر «مسئولیت حفاظت» معاون «اوباما»، «سامانتا پاور» که امروز سفیر سازمان ملل است موجب تقویت مداخله در برنامه ناقص آمریکا در قبال لیبی شد، عدم مداخله در سوریه قبل از تندرو شدن اپوزیسیون کاملاً دورویی محض بود. امروز، تنها گروه اپوزیسیون میانهرو در سوریه «حزب اتحاد دموکراتیک» (YPG) است، که به دلیل ارتباطش با حزب کارگران کردستان (PKK) و احترام قدیمی آمریکا نسبت به ترکیه، دولت آمریکا به اشتباه این گروه را تروریستی قلمداد میکند.
■ اوباما درگیر بیبرنامگی و سیاست دوگانه است ■
هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها میدانند که «اوباما» و وزیر خارجه «جان کری» بیش از پیش در رویکرد خود نسبت به خاورمیانه بیبرنامه پیش میروند. از یک سو، آنها ظاهراً در همکاری با ایران و متحدانش علیه تهدید ایجاد شده از سوی گروههای اسلامگرای تندرو مانند داعش مصمم است اما از سوی دیگر، همانطور که «آدام کردو» از «واشنگتن فری بیکن» گزارش میکند، مقامات دولت آمریکا در حال موجه جلوه دادن اخوان المسلمین هستند که در بهترین حالت موجب تقویت افراطیگری سنی و در بدترین حالت خودش به گروهی تروریستی (هم مصر و هم امارات متحده عربی به این مسئله اشاره کردهاند) تبدیل خواهد شد.
■ سیاستهای دوگانه اوباما غیرمنطقی است ■
چنین رویکردهایی با یکدیگر تضاد دارند. منزوی ساختن القاعده، طرفداران آن و حامیانش بسیار منطقی است اما در این حالت چرا باید از اخوانالمسلمین حمایت کرد، که مسیحیان را هدف قرار داده، حقوق زنان را زیر پا گذاشته و طرفدار تروریسم است؟ چرا تروریسم طالبان را نادیده بگیریم؟
■ آمریکا باید به جای جانبداری فرقهای به دنبال سرکوب افراطیگری باشد ■
پس اکنون آمریکا باید چه سیاستی در پیش گیرد؟ به جای انتخاب بین انواع مختلفی از افراطیگری یا درگیر شدن در کشمکشهای فرقهای که مطلقاً ربطی به واشنگتن ندارند، شاید زمانش رسیده باشد که غلبه بر افراطیگری تمام فرقهها سیاست اصلی آمریکا شود. این به معنای سرکوب اخوانالمسلمین و متحدانش در هر جایی که هستند، و به حاشیه راندن آن به جای تقویتش است که ظاهراً وزیر امور خارجه، «جان کری» و وزارت خارجه او به انجامش عادت دارند. این به معنای آشتی آمریکا با دشمنانش –مثلاً برای ایجاد حمایت کامل از مصر و امارات متحده عربی- و عقب راندن حامیانش، ترکیه و قطر است. اگر سابقه دوستی «کلینتون» و «جرج و. بوش» با رژیم «اردوغان» یک نکته را محرز ساخته باشد، این نکته آن است که میانهروی تاکتیک اسلامگرایان و گروههای زیرشاخه اخوانالمسلمین بوده و هدفشان نیست. چنین رویکردی باید به معنای منزوی ساختن نمایندگان اخوانالمسلمین و عدم حمایت از آنها در آمریکا، و نیز در شورای روابط اسلامی آمریکا (CAIR) و جامعه اسلامی شمال آمریکا (ISNA) است که مورد آخر متأسفانه ابزار پنتاگون برای تعیین اعتبار روحانیون نظامی مسلمان است.
■ هدف آمریکا باید کسب نفوذ کامل در تمام منطقه باشد ■
به هر حال، اینکه فقط به دنبال منزوی ساختن و حذف اخوانالمسلمین باشیم کافی نیست. باید تضعیف و حذف حزبالله، عصائب اهل الحق در عراق، و نفوذ ایران را نیز به همین اندازه جدی بگیریم. واشنگتن باید به منطقه از زاویه دید تهران نگاه کند: نه به عنوان منطقهای برای کسب نفوذ مشترک، بلکه به عنوان یک بازی برد یا باخت کامل. هدف آمریکا باید کاهش نفوذ ایران و در عین حال تقویت برنامههایی باشد که موجب تقویت مردم ایران شود نه تقویت نظامی.
■ آمریکا زمینه لازم برای پیشرفت در خاورمیانه را دارد ■
خاورمیانه اگرچه در ظاهر آشفته است، اما با وجود مصر، که بزرگترین و مهمترین کشور عربی در سمت راست، با وجود تونس که اولین کشور عربی است که توسط «خانه آزادی» به آزادی رسید، و با مراکش، عمان، امارات متحده عربی، اردن و کویت که به میانهروی گرایش دارند، میتوان محور میانهروی را علیه تهدید افراطیون منسجم ساخت. به هر حال، این یک نبرد یک یا دوساله نیست، اما باید هدف هرگونه راهبرد آمریکایی باشد. آمریکا نباید هرگز برای پیشراندن منافع خود و کمک به کسانی که با آمریکا در این مسیر همراه هستند در عین تضعیف کسانی که ایدئولوژی مخالف منافع آمریکا دارند، عذرخواهی کند.