پرسشگر گرامی ، امام باقر(ع) فرمود: من عمل بما یعلم علمه الله ما لا یعلم. هر کس به آنچه میداند عمل کند، خداوند آنچه را نمیداند به او بیاموزد (میزان الحکمه، ج 2، ص 730)
الف ) راههای کسب علوم
در یک تقسیم کلی کسب علم از سه راه ممکن است: 1- درس خواندن 2- عمل به دانستههای دینی 3- زهد ورزیدن در دنیا.
راه اول: با درس خواندن و حفظ کردن و فکر نمودن حاصل میشود. همه مردم میتوانند از این راه معلومات خود را افزایش دهند. نتیجه این راه، علم حصولی و اکتسابی یا علم الدراسهًْ نام دارد که ممکن است بعضی از آنها درست و برخی دیگر نادرست باشد. این گونه معرفت غالباً از نورانیت و معنویت تهی است. علم حصولی ابزاری است که با آن میتوان بیشتر بر جهان مادی تسلط پیدا کرد و از مواهب آن بهرهمند شد.
راه دوم: عمل کردن به دانستههای دینی و فطری است. بیان امام(ع) نیز به این راه اشاره دارد. ما میدانیم دزدی، ظلم، خیانت، غیبت، ربا و… حرام است و باید از آنها دوری کنیم. ما میدانیم نماز، روزه، پرداخت خمس و زکات، حج و… واجب است و لازم است آنها را انجام دهیم. بنابراین وقتی به این دانستهها صادقانه و خالصانه عمل کردیم، در آن صورت خدا نیز راههای خود را به ما نشان میدهد.(عنکبوت/ 69) ما را از بنبستها نجات خواهد داد. (طلاق/ 2 و 3) و راههای تشخیص حق از باطل درست و نادرست را به ما میفهماند. (انفال/ 29)
استاد انسان، علم او
مرحوم کربلائی کاظم ساروقی فرد بیسوادی بود. اما در اثر عمل به احکام دینی و رعایت ضوابط شرعی، خداوند نیز در یک لحظه تمام قرآن را بر قلب او الهام کرد که بسیاری از علما از جمله آیتالله بروجردی به حال وی غبطه میخوردند. همچنین مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و سیدهاشم موسوی (حداد) از جمله عرفای بزرگی هستند که با عمل به دانستهها و بدون درس خواندن به مقامات عالی رسیدند. به تعبیر آیهًْ الله بهجت، استاد انسان باید علم او باشد و در این زمینه در پاسخ شخصی که میپرسد: آیا برای رسیدن به قرب الهی نیازمند استاد هستیم؟ فرمود: استاد، علم است و معلم واسطه است. عمل به معلومات بنمائید و معلومات را زیرپا نگذارید، کافی است. اگر دیدید نشد، بدانید نکردهاید. اگر به آن چیزهایی که میدانیدعمل کنید، آن چیزهایی را که نمیدانید خواهید فهمید. پس مانند عدهای این طور نباشید که:
پی مصلحت مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند
(به سوی محبوب ص 78-56-37)
علم شهودی، نتیجه زهدورزی در دنیا
راه سوم: زهد ورزیدن در دنیاست. امام علی(ع) فرمود: من زهد فیالدنیا… هداه الله بغیر هدایهًْ من
مخلوق و علمه بغیر تعلیم و اثبت الحکمه فی صدره و اجراها علیلسانه. هر کس دل از دنیا برکند، خداوند بدون اینکه از کسی علم بیاموزد، به او علم خواهد آموخت، حکمت را در سینهاش استوار میدارد و آن را بر زبانش جاری میسازد. (میزان الحکمهًْ ج 1 ص 455) مرحوم دولابی میفرمود: البته این راه مربوط به انبیاء و اولیاء و اشخاص برجسته است. یعنی اگر در دنیا یک کمی لب خواستههایت را تو بگذاری و کمتر به دنیا آلوده شوی خداوند به تو علم لدنی میدهد (مصباح الهدی ص 346-345)
نتیجه این دو راه (عمل به دانستهها و زهد در دنیا) علم حضوری و شهودی و علم لدنی یا علم الوراثه نام دارد. این چنین علمی ضمن داشتن استحکام و یقین، قطعاً از نورانیت و معنویت خاصی برخوردار است و میتواند آدمی را به سرمنزل مقصود و قربالهی برساند.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
(دیوان حافظ، 167/2)
امام صادق(ع) به عنوان بصری فرمود: ای ابا عبدالله: معرفت خدا و نور یقین با رفت و آمد و این در و آن در زدن و آمد و شد نزد این فرد و آن فرد تحصیل نمیشود. دیگری نمیتواند این نور را به تو بدهد. این علم درسی نیست. نوری است که هر گاه خدا بخواهد بندهای را هدایت کند، در دل آن بنده وارد میکند اگر چنین معرفت و نوری را میخواهی، حقیقت عبودیت و بندگی را از باطن روح خودت جستجو کن و درخودت پیدا کن. علم را از راه عمل بخواه. از خدا بخواه، او خودش به دل تو القا میکند. (داستان راستان ص 199)
ب ) دو عامل اصلی علم خدادادی
1 . ایمان و تقوا
مهمترین و اصلیترین عاملی که میتواند اشراق الهی را سبب شود، ایمان به خداوند است. این ایمان در کنار تقوای الهی زمینه اشراق الهی را فراهم میآورد. اصولا هرگونه علم به ویژه علم شهودی تنها از راه تقوای الهی به دست میآید، چرا که خداوند در آیه 282 سوره بقره مطلق علم را مبتنی بر تقوا میداند. (واتقوالله و یعلمکم الله) البته از آن جایی که خداوند در این آیه تعلیم را به خود نسبت داده است میتوان این تعلیم را تعلیمی خاص دانست که میتواند علم شهودی و اشراقی باشد. بنابراین دست یابی انسان به حقایق امور و چیزها و کسب بصیرت و علم اشراقی زمانی تحقق مییابد که آدمی در مسیر ایمان و تقوا گام بردارد. اگر این گونه عمل کند خداوند نعمتهای بسیاری به او میبخشد که یکی از مهمترین و اساسی ترین آنها تعلیم اشراقی است؛ از این رو خداوند در آیه فوق در جواب فرمان تقوا، با آوردن واو موصوله این نکته را مورد توجه و تاکید قرار میدهد که نعمتهای بسیاری به اهل تقوا داده میشود که یکی از آنها تعلیم اشراقی و علم شهودی است.
2 . احسان به خلق
از دیگر اموری که بستر علم شهودی و اشراقی را فراهم میآورد، احسان و نیکوکاری است. خداوند در آیاتی چند از جمله آیه 22 سوره یوسف و نیز 14 سوره قصص، احسان و نیکوکاری را زمینه برخورداری از علم و حکمت الهی برمی شمارد. البته این نیکوکاری و احسان میبایست به شکل صفت دایمی در شخص درآید، به این معنا که شخص در احسان چنان باشد که وی را محسن و نیکوکار نامند. از این رو علم و حکمت را پاداشی برای محسنان بر میشمارد.
الف ) راههای کسب علوم
در یک تقسیم کلی کسب علم از سه راه ممکن است: 1- درس خواندن 2- عمل به دانستههای دینی 3- زهد ورزیدن در دنیا.
راه اول: با درس خواندن و حفظ کردن و فکر نمودن حاصل میشود. همه مردم میتوانند از این راه معلومات خود را افزایش دهند. نتیجه این راه، علم حصولی و اکتسابی یا علم الدراسهًْ نام دارد که ممکن است بعضی از آنها درست و برخی دیگر نادرست باشد. این گونه معرفت غالباً از نورانیت و معنویت تهی است. علم حصولی ابزاری است که با آن میتوان بیشتر بر جهان مادی تسلط پیدا کرد و از مواهب آن بهرهمند شد.
راه دوم: عمل کردن به دانستههای دینی و فطری است. بیان امام(ع) نیز به این راه اشاره دارد. ما میدانیم دزدی، ظلم، خیانت، غیبت، ربا و… حرام است و باید از آنها دوری کنیم. ما میدانیم نماز، روزه، پرداخت خمس و زکات، حج و… واجب است و لازم است آنها را انجام دهیم. بنابراین وقتی به این دانستهها صادقانه و خالصانه عمل کردیم، در آن صورت خدا نیز راههای خود را به ما نشان میدهد.(عنکبوت/ 69) ما را از بنبستها نجات خواهد داد. (طلاق/ 2 و 3) و راههای تشخیص حق از باطل درست و نادرست را به ما میفهماند. (انفال/ 29)
استاد انسان، علم او
مرحوم کربلائی کاظم ساروقی فرد بیسوادی بود. اما در اثر عمل به احکام دینی و رعایت ضوابط شرعی، خداوند نیز در یک لحظه تمام قرآن را بر قلب او الهام کرد که بسیاری از علما از جمله آیتالله بروجردی به حال وی غبطه میخوردند. همچنین مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و سیدهاشم موسوی (حداد) از جمله عرفای بزرگی هستند که با عمل به دانستهها و بدون درس خواندن به مقامات عالی رسیدند. به تعبیر آیهًْ الله بهجت، استاد انسان باید علم او باشد و در این زمینه در پاسخ شخصی که میپرسد: آیا برای رسیدن به قرب الهی نیازمند استاد هستیم؟ فرمود: استاد، علم است و معلم واسطه است. عمل به معلومات بنمائید و معلومات را زیرپا نگذارید، کافی است. اگر دیدید نشد، بدانید نکردهاید. اگر به آن چیزهایی که میدانیدعمل کنید، آن چیزهایی را که نمیدانید خواهید فهمید. پس مانند عدهای این طور نباشید که:
پی مصلحت مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند
(به سوی محبوب ص 78-56-37)
علم شهودی، نتیجه زهدورزی در دنیا
راه سوم: زهد ورزیدن در دنیاست. امام علی(ع) فرمود: من زهد فیالدنیا… هداه الله بغیر هدایهًْ من
مخلوق و علمه بغیر تعلیم و اثبت الحکمه فی صدره و اجراها علیلسانه. هر کس دل از دنیا برکند، خداوند بدون اینکه از کسی علم بیاموزد، به او علم خواهد آموخت، حکمت را در سینهاش استوار میدارد و آن را بر زبانش جاری میسازد. (میزان الحکمهًْ ج 1 ص 455) مرحوم دولابی میفرمود: البته این راه مربوط به انبیاء و اولیاء و اشخاص برجسته است. یعنی اگر در دنیا یک کمی لب خواستههایت را تو بگذاری و کمتر به دنیا آلوده شوی خداوند به تو علم لدنی میدهد (مصباح الهدی ص 346-345)
نتیجه این دو راه (عمل به دانستهها و زهد در دنیا) علم حضوری و شهودی و علم لدنی یا علم الوراثه نام دارد. این چنین علمی ضمن داشتن استحکام و یقین، قطعاً از نورانیت و معنویت خاصی برخوردار است و میتواند آدمی را به سرمنزل مقصود و قربالهی برساند.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
(دیوان حافظ، 167/2)
امام صادق(ع) به عنوان بصری فرمود: ای ابا عبدالله: معرفت خدا و نور یقین با رفت و آمد و این در و آن در زدن و آمد و شد نزد این فرد و آن فرد تحصیل نمیشود. دیگری نمیتواند این نور را به تو بدهد. این علم درسی نیست. نوری است که هر گاه خدا بخواهد بندهای را هدایت کند، در دل آن بنده وارد میکند اگر چنین معرفت و نوری را میخواهی، حقیقت عبودیت و بندگی را از باطن روح خودت جستجو کن و درخودت پیدا کن. علم را از راه عمل بخواه. از خدا بخواه، او خودش به دل تو القا میکند. (داستان راستان ص 199)
ب ) دو عامل اصلی علم خدادادی
1 . ایمان و تقوا
مهمترین و اصلیترین عاملی که میتواند اشراق الهی را سبب شود، ایمان به خداوند است. این ایمان در کنار تقوای الهی زمینه اشراق الهی را فراهم میآورد. اصولا هرگونه علم به ویژه علم شهودی تنها از راه تقوای الهی به دست میآید، چرا که خداوند در آیه 282 سوره بقره مطلق علم را مبتنی بر تقوا میداند. (واتقوالله و یعلمکم الله) البته از آن جایی که خداوند در این آیه تعلیم را به خود نسبت داده است میتوان این تعلیم را تعلیمی خاص دانست که میتواند علم شهودی و اشراقی باشد. بنابراین دست یابی انسان به حقایق امور و چیزها و کسب بصیرت و علم اشراقی زمانی تحقق مییابد که آدمی در مسیر ایمان و تقوا گام بردارد. اگر این گونه عمل کند خداوند نعمتهای بسیاری به او میبخشد که یکی از مهمترین و اساسی ترین آنها تعلیم اشراقی است؛ از این رو خداوند در آیه فوق در جواب فرمان تقوا، با آوردن واو موصوله این نکته را مورد توجه و تاکید قرار میدهد که نعمتهای بسیاری به اهل تقوا داده میشود که یکی از آنها تعلیم اشراقی و علم شهودی است.
2 . احسان به خلق
از دیگر اموری که بستر علم شهودی و اشراقی را فراهم میآورد، احسان و نیکوکاری است. خداوند در آیاتی چند از جمله آیه 22 سوره یوسف و نیز 14 سوره قصص، احسان و نیکوکاری را زمینه برخورداری از علم و حکمت الهی برمی شمارد. البته این نیکوکاری و احسان میبایست به شکل صفت دایمی در شخص درآید، به این معنا که شخص در احسان چنان باشد که وی را محسن و نیکوکار نامند. از این رو علم و حکمت را پاداشی برای محسنان بر میشمارد.